سرویس فرهنگی مشرق به نقل از بانی فیلم - از پايان جنگ جهاني به شدت خون بار دوم 73 سال مي گذرد و اما اين موضوع انگار تمامي ندارد و تازگي توأم با تلخي اش را هيچگاه از دست نمي دهد زيرا بن اورواند که يک تاريخدان است، مي گويد مدارک روشني دارد که نشان مي دهند بخشي از تينسل تاون يعني همان هاليوود، قريب به هشت دهه پيش در خدمت نازي ها بوده و کار پيام رساني و بمباران تبليغاتي جهان توسط آنان را ساماندهي و مديريت و به آنها به انحاي مختلف خدمت مي کرده است.
ظاهر قضيه نه تنها نفي کننده ادعاهاي اين تاريخ نگار است بلکه ثابت مي کند که کمپاني هاي هاليوودي در آن سال ها و ايام بعدي فعاليت هاي زيادي ضد دولت و ارتش آلمان انجام دادند و کوشيدند آن ماشين جنگي بي رحم را از کار بياندازند. از جمله آن فعاليت ها مي توان به ساخت و اکران تعداد زيادي از فيلم هاي ضد نازي ها و در جهت افشاي جنايات هيتلر اشاره کرد که در دهه 1940 پخش شدند و هر جور ژانري را شامل مي شد و هم فيلم سياسي – رمانس و کلاسيک «کازابلانکا» (1941) را در بر مي گرفت و هم «ديکتاتور بزرگ» را که نگاه کمدي و تمسخر گرايانه چارلي چاپلين بزرگ به هيتلر و اطرافيان وي در زمان جنگ و مسخره کردن رفتارهاي افراطي هدايتگر آلمان نازي بود. شايد به خاطر همين مدارک روشن و شفاف باشد که بن اورواند، اين پروفسور جوان (فقط با 35 سال سن) بيش از مانور روي سال هاي برپايي جنگ بر اين مسئله تاکيد مي ورزد که فعاليت هاي کمکي هاليوود در سال هاي منجر به جنگ و پيش از آن صورت پذيرفت و در اين خصوص ترديدي را هم به دل راه نمي دهد.
تبليغ مکانيسم نازي ها
اورواند به گفتن اين چيزها اکتفا نکرده و به واقع کتابي پيرامون اين قضيه نوشته که نام آن «همکاري: ائتلاف هاليوود با هيتلر» است. در اين کتاب ادعا شده که کارشناسان و هنرمندان هاليوود طي دهه 1930 مکانيسم تبليغاتي نازي ها را تقويت مي کردند و از پايه ها و وسايل انتشار هر چه وسيع تر اهداف و شعارهاي دولت هيتلر در سطح جهان بودند. اورواند به نيويورک تايمز گفته است: دونکته و حالت قابل بحث است. يکي اين که بگوييم هاليوود با سيستم و رژيم نازي ها همکاري مي کرد. که به هر حال روندي محکوم است و دوم اين که بگوييم چرخه هاي کار هاليوود در خدمت شخص هيتلر هم بود و بنظر من هر دو حالت برقرار بود و شايد وضعيت دوم در برخي مقاطع زماني بيشتر هم بوده باشد.
نوعي کمک تبليغاتي
تاريخ به ما مي گويد فيلم هاي متعدد تهيه شده در هاليوود وقتي به آلمان مي رسيد با چند دقيقه سانسور و منهاي صحنه هايي پخش مي شد که ژرمن ها به ضرر خود مي دانستند اما اورواند و همفکران او معتقدند ماجرا از اين حد فراتر مي رفت و هاليوود نه فقط بعضي صحنه ها را به دلخواه نازي ها راساً از آثارش حذف مي کرد بلکه بعضي صحنه ها را هم به متن فيلم ها مي افزود تا نوعي کمک تبليغاتي را به نازي ها در راه رسيدن به اهداف شان صورت بدهد.
يک مصاحبه قديمي
اورواند مي گويد ماجرا برخود هاليوودي ها روشن بود و نظر وي را زماني بيشتر جلب کرد که در متن مصاحبه هاي قديمي با بادشولبرگ سناريست برجسته قديمي خواند که در اواسط دهه 1930 ديدارهايي بين لوييس ماير رييس قدرتمند آن زمان کمپاني مترو گلدوين ماير (MGM) و نماينده هايي از دولت هيتلر در آمريکا صورت گرفت و در اين ملاقات ها راجع به چگونگي کوتاه شدن برخي فيلم هاي MGM به قصد امکان نمايش اين فيلم ها در آلمان و اروپا، صحبت و ارائه طريق و اتخاذ تصميم شد. طبق فرضيه اورواند بعضي سران استوديوهاي فيلمسازي در آمريکا که تمايلاتي به سمت نازي ها داشتند يا از سوي آنها خريده شده بودند، در محصولات خود به گونه اي دست بردند که مطابق ميل ژرمن ها باشد و حرکات آنها را توجيه کند يا مخالفان هيتلر را آدم هايي جلوه بدهد که سزاوار نيست و نابود شدن اند. در اين فيلم رژيم آلمان و کارهاي هيتلر يک موج نوين و مفيد توصيف مي شدند و پيشواي نازي ها بر اساس آن دلايل بيشتري براي تندروي پيدا مي کرد.
نقطه شروع
بر اساس فرضيه هاي اورواند که اصولاً و در درجه اول يک موزيسين استراليايي راه يافته به دانشگاه هاروارد و سپس عضو شده در هيأت امناي اين نهاد معروف تحصيلي است، همکاري مستقيم استوديوهاي هاليوودي با هيتلر دقيقاً از سال 1930 شروع شد و به عنوان نقطه آغاز قضايا، کارل لامل جونيور از استوديوي يونيورسال پذيرفت فيلم مشهور همه چيز در جبهه غرب آرام است را طوري سانسور کند که به مواضع آلمان بعد از بروز ناآرامي هاي مرتبط با فعاليت هاي حزب نازي در بخش هايي از اين کشور لطماتي بيشتر وارد نشود و موضوع تحت کنترل در آيد. اورواند مي گويد: نه فقط در جستجوهاي پيگير و سازماندهي شده اي به مدارک مستدلي در اين خصوص دست يافتم بلکه در آرشيو اسناد ملي واشنگتن نيز به طور تصادفي به نشانه هايي رسيدم که مي گويند MGM يک قرارداد همکاري مستمر با نازي ها بسته بود و پول و بودجه لازم بين دو طرف دست به دست مي شد. در آلمان قانوني وجود داشت که بر اساس آن صنايع خارجي مستقر در اين کشور نمي توانستند درآمدهاي حاصله را به ساير کشورها بفرستند و بايد آن را همان جا صرف و هزينه مي کردند ولي براي MGM يک استثنا قايل شدند و پاي اوراق معافيت اش از قانون فوق نوشتند که اين استوديو در تأمين نيازهاي آلمان نازي فعال است و بنابراين بايد آزادانه فعاليت کند.
قبل از پخش در آمريکا
اين پايان ماجرا نبود و با قدرت گرفتن بيشتر هيتلر طي دهه 1930 تماس ها و رفت و آمدهاي دوسو بيشتر شد. گفته مي شود تعدادي از نمايندگان ارشد نازي ها به آمريکا مي رفته اند و آن جا فيلم هاي استوديوهايي را که طرف معامله آنان بودند، پيش از پخش مي ديدند و جرح و تعديل هايي را در آن توصيه مي کردند يکي از آنها آدمي به نام گئورگ گيس لينگ بود که نماينده ويژه نازي ها در هاليوود بر شمرده مي شد و او اين اختيار را داشت که از طرف هاي آمريکايي بخواهد بعضي صحنه ها را به کلي حذف کنند يا اگر فرمان پخش آن را مي دهند در نسخه اي که به آلمان و ساير سطوح اروپا ارسال مي شود، اثري از صحنه هاي مورد بحث نباشد. کار به جايي کشيد که در مقطعي از دهه 1930 هيچ شخصيتي که مشابه با آدم هاي مخالف هيتلر باشد و وجودش منافع نازي ها را به خطر اندازد، در فيلم هاي چند استوديوي هاليوود رويت نمي شدند و فيلم ها خالي از اين عناصر بودند.
خودشان هم مي دانند
در ژوئن 1939 و در کمترين فاصله تا ريختن ارتش آلمان به لهستان و اشغال اين کشور شرق اروپايي و آغاز رسمي و قطعي جنگ جهاني دوم از اين طريق، 10 سردبير نشريات مطرح آلمان به هاليوود رفتند و در آن جا به آنها اطمينان هايي در خصوص لطمه نخوردن به مکانيسم هاي کار نازي ها و همکاري اين استوديوها با رسانه هاي آلمان داده شد، هر چند دامنه آن همکاري تعدادي از استوديوها را هم در بر نمي گرفت. اورواند راجع به استوديوهايي که با هيتلر نساختند، چه مي گويد؟ «من کاري به آنها ندارم و اتهامي هم به آنها نزده ام و کتاب من فقط راجع به افراد و استوديوهايي است که با نازي ها همکاري کردند و خودشان بهتر از هر کسي مي دانند که آن کار را کردند قديمي هاي آنان و سران وقت آن استوديوها تا زماني که در قيد حيات بودند، گاه در اين باره حرف هايي مي زدند».
تاريخ به ما مي گويد فيلم هاي متعدد تهيه شده در هاليوود وقتي به آلمان مي رسيد با چند دقيقه سانسور و منهاي صحنه هايي پخش مي شد که ژرمن ها به ضرر خود مي دانستند.