به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
کودتا در وزارت علوم و انتقام از سخنرانی 23 تیر روحانی
یک
رسانه اپوزیسیون خارج کشور معتقد است اگر وزارت علوم در دولت جدید از حلقه
همفکران روحانی جدا شود میتوان فتنه 18 تیر 78 را در پوشش فعالیت جنبش
دانشجویی بازسازی کرد.
پایگاه اینترنتی خودنویس با اشاره به سالگرد
آشوبهای خیابانی تیر 78 و اینکه مخالفان در موقعیتی متضاد به حسن روحانی
امید بستهاند، مینویسد: روحانی در سخنرانی 23 تیر 78 در اجتماع
اقتدارگرایان] مردم[، فرمان بازداشت گسترده را صادر کرد. البته تیم
دانشجویی که در ستاد حسن روحانی کار میکرد از جریانهای محافظهکار و
حاشیهای جنبش دانشجویی بوده است.
این جریان که هویت خود را ذیل
اصلاحطلبان دولتمحور و خط امامی تعریف کرده است اشتراکش با اصولگرایان
چندان کمتر از جریان سکولار نیست. این مسئله چالشهایی برای جریان مستقل و
معتقد به اصلاحات جامعهمحور و یا رادیکال جنبش دانشجویی ایجاد میکند.
در
ادامه این مطلب آمده است: اگر وزارت علوم دولت یازدهم بتواند از حلقه
نزدیکان روحانی ارتفاع بگیرد آنگاه جنبش دانشجویی میتواند از این فرصت
استفاده نموده و خود را بازسازی نماید. اگر این اتفاق بیافتد آنگاه جریان
دانشجویی توانسته با استفاده از شخصیت روحانی در سال 92 در مقابل شخصیت سال
78 وی بایستد و از مطالبات و اهداف اعتراضی 18 تیر دفاع نماید.
یادآور
میشود برخلاف القای این مطلب، بانیان آشوب و فتنه تیر 78 دانشجویان
نبودند بلکه جریان دفتر تحکیم در این ماجرا آلت دست عناصر نفوذیای قرار
گرفت که برخی از آنها بعدها به آمریکا و اروپا پناهنده شدند و ارتباطاتشان
با سلطنتطلبان، منافقین و برخی سازمانهای نومحافظهکار آمریکایی فاش شد.
در
عین حال پشتوانه اصلی این آشوبگری طیفی از عناصر تندرو و دارای سهم در
دولت اصلاحات بودند که به واسطه روزنامههایی مانند سلام و سپس صبح امروز،
خرداد، نشاط، عصر آزادگان و... کوشیدند از اصلاح قانون مطبوعات و بستن راه
رخنه نفوذیهای سرویسهای جاسوسی بیگانه ممانعت کنند. برخی اجزای وزارت
کشور، وزارت علوم، وزارت ارشاد و شماری از چهرههای امنیتی مدعی اصلاحطلبی
در دامن زدن به این فتنه بزرگ ایفای نقش میکردند.
شایان ذکر است
آن فتنه یک هفتهای، روز 23 تیر با حماسه راهپیمایی مردم به بنبست رسید.
حجتالاسلام والمسلمین روحانی سخنران اصلی راهپیمایی آن روز بود و به خاطر
همان سخنرانی مغضوب افراطیون مدعی اصلاحطلبی قرار دارد. وی از جمله گفته
بود: «دشمنان داخلی و خارجی میدانند آن سد نیرومندی که در طول 20 سال
گذشته در برابر همه توطئهها ایستاد و مقاومت کرد اسلام بود.
مردم
ما به خوبی میدانند آن قدرتی که توانست در دفاع 8 ساله در برابر همه
قدرتهای استکباری و حامیان آنها بایستد و مقاومت کند و پیروز شود اسلام و
اسلامیت نظام بود. آن عاملی که امروز ملت ما را متحد کرده است و پیوند
ناگسستنی در ملت ما ایجاد کرده است، اسلام است و مظهر این اسلامیت، رهبری و
مقام ولایت است. (تکبیر حضار) مردم ما به خوبی میدانند مسئله ولایت
بهعنوان مظهر وحدت ملی جامعه است. مسئله ولایت مظهر اقتدار ملی ما است.
اهانت به مقام ولایت، اهانت به ملت است.
اهانت به ایران است. اهانت
به اسلام است. اهانت به مسلمانان است. اهانت به همه آزادگانی است که
قلبشان برای ایران به عنوان امالقرای جهان اسلام میتپد، بنابراین این
حرمتشکنی نه برای مردم ما و نه برای عاشقان انقلاب در سراسر جهان قابل
تحمل نیست.
گر چه آنهایی که به این عمل زشت دست زدهاند، تعدادشان
بسیار اندک است، اما در عین حال لبخند و تشویق استکبار جهانی و امیدهای
نابخردانهای که در آنها ایجاد کرد نشان میدهد که قدرتهای استکباری توسط
مزدورانشان سنگ زیرین این بنا را مورد هدف قرار دادهاند... اگر منع
مسئولین نبود مردم ما، جوانان مسلمان، غیور و انقلابی ما با این عناصر
اوباش به شدیدترین وجه برخورد میکردند و آنها را به سزای اعمالشان
میرساندند. (تکبیر حضار)...
مطمئن باشید دولت و ارگانهای امنیتی
کاملاً بر کشور مسلط هستند و این گروهکها و این چند صد نفر اوباش چیزی
نیستند که بخواهند برای ملت ما و برای مردم عزیز و قهرمان تهران، نگرانی به
وجود آورند... در کدام کشور جهان، حرکتهای آشوبطلبانه این چنین تحمل
میشود اینها خیلی پستتر و حقیرتر از آن هستند که بخواهیم نسبت به آنها
تعبیر حرکت براندازی را مطرح کنیم. در کجای دنیا و در کدام کشور و توسط
کدام دولت، آشوب، تخریب و بر هم زدن نظم جامعه، تحمل میشود؟ ... اشتباه
دشمن این بود که هنوز بعد از این 20 سال مردم ما را نشناخته است.
(تکبیر
حضار) تصور آنها از مردم، تصور ناصحیح و غلطی است مردم ما به اسلام، قرآن،
به خاندان رسالت، به انقلاب، به امام و به راه امام و به ولایت عشق
میورزند و در برابر این توطئهها تسلیم نخواهند شد.
البته اگر
آمریکا یا رژيم اشغالگر قدس از این عناصر آشوبگر حمایت کردند توقع هم همین
بود این کشورها همیشه حامی آشوبگران، جنایتکاران و افراد وابسته و مزدور
هستند... حوادث چند روز اخیر، یک پالایش دیگر برای انقلاب ما بود».
محمد مرسی بارها به نفع اسرائیل اقدام کرد
محافل
صهیونیستی میگویند ابتدا از روی کار آمدن محمد مرسی در مصر نگران بودند
اما به تدریج دیدند جای نگرانی نیست بلکه باید خشنود هم باشند.
ژنرال
گیورا آیلند رئیس سابق سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی گفته است: «مصر
به نوعی حال و روز سوریه را دارد، مدتی طولانی است که از بیثباتی سیاسی
رنج میبرد و بحرانهای شدید اقتصادی دارد، برای همین این مسئله باعث
میشود تا رئیسجمهوری آن همیشه مشغول مشکلات داخلی باشد، به همین دلیل
بسیار بعید است که توانایی نظامی این کشور متوجه اسرائیل شود. آن چه در مصر
شاهدیم حکومتی بسیار سکولار و دموکراتیک است که وقت بسیاری برای عادیسازی
روابط با اسرائیل صرف کرده است.
یک سال پیش از این که اخوانیها
قدرت را به دست گرفتهاند، گریه میکردیم و میترسیدیم که این جریان بخواهد
از حماس حمایت کند، اما وقتی که یک سال از حکومت آنها گذشت نگرانیهای ما
از آنها کم شد و دیدیم که نه تنها جای نگرانی نیست بلکه باید خشنود باشیم
که آنها در رأس قدرت هستند چرا که از نفوذ خود بر حماس استفاده میکنند و
اجازه نمیدهند که حماسیها علیه ما کاری انجام دهند.»
به گزارش
دیپلماسی ایرانی به نقل از الاخبار، یواف لیمور، تحلیلگر مسائل امنیتی در
روزنامه اسرائیل الیوم نیز گفته است: بسیاری اینگونه برآورد کردند که اگر
اکنون جلوی «طوفان اسلامی» بایستیم بهتر از آن است که فردا علیه آن وارد
عمل شویم برای همین ارتش فورا دخالت نمود و اقدام به سرنگونی
اخوانالمسلمین کرد اما این حرکت اسرائیل را نیز نگران کرد. ما قبلا نگران
بودیم که مصر اخوانی به چهل سال پیش برگردد، اما با حکومت یک ساله اخوان
دیدیم که چنین چیزی رخ نداد، اکنون از این نگران هستیم که وضعیت جاری مصر
را به چهل سال پیش باز گرداند، زمانی که مصر و اسرائیل با یکدیگر درگیر
بودند.
وی اضافه میکند: مرسی دشمن اسرائیل بود اما در زمان او
دیدیم که با حماس و جریانهای تروریستی به شدت برخورد کرد که این مسئله
بارها به سود اسرائیل تمام شد. ما روابط استراتژیک و همکاریهای بسیار
نزدیک و غیرقابل باوری با دولت مرسی داشتیم. منطقی است که ارتش مصر در امور
باقی بماند تا از این روابط محافظت کند.
سهمی نمیخواهیم اما شاید 95 درصد کابینه از ما باشد!
یک
عضو حزب منحله مشارکت ضمن مصادره به مطلوب کابینه جدید مدعی شد این دولت
جناحی است و ممکن است نسبت اصلاحطلبان به اصولگرایان در آن 100 به 5 باشد.
حبیبی با این وجود میگوید «ما سهمی نمیخواهیم»!
نجفقلی حبیبی در
حالی این موضع را پیش کشیده که حسن روحانی منتخب جدید مردم تصریح کرده
چهرهای فراجناحی است. اما نجفقلی حبیبی در مصاحبه با روزنامه شرق میگوید:
در اینکه اصلاحطلبان پیروز انتخابات هستند شکی نیست. اصلاحطلبان بر پایه
همان خردورزی که بحث شد طالب تصاحب همه مسئولیتها نیستند زیرا میدانند
که این مسئله خودش مشکلساز است پس از ابتدا اعلام کردند که مصالح ملی برای
ما اولویت دارد و نه مسئولیتها.
از سویی روشن است دولتی که
میخواهد افراد متخصص و خردمند و اعتدالگرا را مسئول کند باید به دنبال
همه آدمهایی که میشناسد، برود. حالا ممکن است در میان این آدمها 5 تا
اصولگرا باشد 100 تا هم اصلاحطلب، این فرقی ندارد و نباید سهمخواهی
کرد(!)
وی در ادامه این برخورد از موضع بالا و در حالی که طیف حزب
متبوع وی باعث ناکارآمدی شدید در دولت اصلاحات شدند، میگوید:«شاید این
حرفی که میزنم به اصولگرایان بر بخورد اما اکثر کسانی که تجربه خوب
مدیریتی دارند از میان اصلاحطلبان هستند به این دلیل که مدیریت اجرایی
کشور از اول انقلاب تاکنون بیشتر دست اینها بوده است بنابراین اگر یک دولت
اصولگرا هم با شعار اعتدال روی کار میآمد و میخواست که تجربه و تخصص را
در اولویت قرار دهد باید به دنبال همین افراد میرفت.
لازم است که
اصولگرایان آستانه تحمل خود را بالا ببرند تا اگر 5 تا اصلاحطلب بیشتر در
کابینه بود خیلی نگران نشوند.براساس طبیعت انتخاباتها که دولت منتخب
کابینهای از جناح خود برمیگزیند حق این بود که حضور نداشته باشند اما چون
دولت یازدهم قول داده که اعتدالی باشد و از همه نیروهای کارآمد استفاده
کند خب از اینها هم استفاده خواهد کرد. اصلاحطلبها نیز که گفتهاند خیلی
طالب پست نیستند و پیرو مصالح ملی هستند.»
حبیبی با وجود این سخنان
میگوید «رفتارهای انحصارطلبان به کشور خیلی خسارت زده است.»یادآور میشود
که اولاً نامزد طیفی از اصلاحطلبان محمدرضا عارف بود که در نظرسنجیها
بیش از 7 درصد رای نداشت ثانیاً طیفی از مشارکتیها، هم او را اصلاحطلب
قلابی و بدلی خوانده بودند که بدون اجازه آنها نامزد شده است. با این وجود
خیلی اعتماد به نفس زیادی- بخوانید رو!- میخواهد که همین طیف، قباله منتخب
جدید مردم و کابینه آینده را به نام خود بزند!
آیا مجوز اهانت به امام حسین را از حضرت علی گرفته بودند؟!
احمد ناطقنوری میگوید برادرش علیاکبر ناطقنوری به خاطر اینکه فهمید عدم وحدت چه بلایی به سر میآورد، با خاتمی ائتلاف کرد.
این
نماینده سابق مجلس در مصاحبه با خبر آنلاین و در پاسخ این سؤال که «چه
میشود که طیف آقای خاتمی و ناطقنوری که سال 76 رای به هر کدامشان، نفی
دیگری بود، در سال 92 پشت سر هم قرار میگیرند؟» اظهار داشت: از بس که شلاق
انشقاق را خوردند و فهمیدند که عدم وحدت چه بلایی به سرشان میآورد.
او
درباره شخصیت دکتر روحانی گفته است: من ایشان را میشناسم. در 5 دوره مجلس
با هم همکار بودیم. ایشان از اعضای جامعه روحانیت مبارز است و از
چهرههایی است که با برادر بنده کار میکردند. در دو دوره مجلس، نایب رئیس
حاجآقای ناطق نوری بودند. بعد هم ما حداقل هر یک ماه یک بار جلسه مشترک
داریم و ایشان را میبینیم.
وی میافزاید: آقای روحانی با شعار نه
اصلاحطلب و نه اصولگرا وارد صحنه شد. در عین اینکه هم اصولگرا است و هم به
دنبال اصلاح. کسی است که دنبال اعتدال است. زمانی هم که در مجلس بود، این
روحیه را داشت؛ میانهرو بود. نه تندروی اصلاحطلبان را قبول داشت و نه
تحجر برخی از اصولگرایان را.
من زمانی که در مجلس بودم، در
نطقهایم روی این مسئله صحبت کردم. حرفم این است که «اصولگرای واقعی کسی
است که اصلاحطلب است، اصلاحطلب واقعی هم کسی است که اصولگرا است». بهترین
اصلاحطلب و اصولگرا، حضرت امیر(ع) است که میگوید هدفش از حکومت
بازگرداندن معالم دین است و اصلاح در جامعه است. خود مقام معظم رهبری هم در
دوران اصلاحات این مفهوم اصولگرا و اصلاحطلبی را تبیین کردند که اصولگرا
کسی است که در عین حال اصلاحطلب هم است.
احمد ناطق نوری اظهار
داشت: اگر میگویند آقای دکتر روحانی با بال اصلاحطلبان آمده است، پس
اصولگراهایی مثل ما چی هستند؟ اگر بگوییم اصولگرا بوده است، آنهایی که مثل
آقای خاتمی او را کمک کردند، چه میشوند؟ رای روحانی مدیون این است که همه
آمدند.
وی این مطلب را هم گفته که «روحانی از اول متعادل بود. از
اول معتدل بود و هیچ وقت موضعگیری تند در هیچ موضوعی نداشت. در این زمینه،
مثل اخوی ما حاجآقای ناطق نوری است. شما بروید از خاتمی سؤال کنید که چه
کسی به شما در میان همه جمعیتها و افراد، بیشترین خدمت را کرد؟ قطعا ایشان
از ما دو برادر یاد خواهد کرد.»
احمد ناطق نوری در این مصاحبه روشن
نکرده که چه نسبتی میتوان میان اصولگرایی و اصلاحطلبی حضرت امیر
علیهالسلام که حاضر نبود با منافقین و دشمنان نظام اسلامی همجبهه و متحد
شود و نزدیکی حجتالاسلام ناطق نوری با برخی عناصر ساختارشکنی که عوامل
اصلی فتنههای 78 و 88 بودند، برقرار کرد؟ و آیا جز این است که فتنههای
یاد شده به ویژه فتنه 88 که خاتمی یکی از نقشآفرینان اصلی آن بود علنا
جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، قانون اساسی و امام حسین علیهالسلام را نشانه
رفته بود؟
نظر شما
نظرات
- انتشار یافته: 1
- در انتظار بررسی: 0
- غیر قابل انتشار: 0
-
محسن ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹0 0جناب آقای دکتر روحانی با حرکت در راه رهبر معظم انقلاب که همان خط ناب حضرت روح الله(ره) در تداوم خط امام و رهبری موفق خواهد بود لکن دشمنان منتظر فرصت هستند،امید واریم ایشان فریب کید و حیله ی فتنه گران و کودتاچیانِ هتاک به اسلام، ائمه معصومین(ع)و امام راحل(ره) را نخورندانشاءالله و آمین یارب العالمین.