کد خبر 230718
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۶

نقد جدی تفکر اقتصادی تیم روحانی را یک اقتصاددان مشهور اصلاح‌طلب در گفتگو با یک روزنامه اصلاح‌طلب کلید زد.

به گزارش مشرق ،فرشاد مومنی که در سال 88 مسئول تیم اقتصادی میرحسین موسوی بود و در دهه 1370 از منتقدان جدی سیاست‌های اقتصادی دولت هاشمی به شمار می‌رفت، سه‌شنبه در گفتگو با روزنامه شرق اظهارات قابل تاملی مطرح کرد؛ از ابراز تاسف نسبت به سخنان محمدباقر نوبخت تا هشدار نسبت به روی کار آمدن مجدد تیم اقتصادی دولت هاشمی.

اظهارات مومنی که در سال‌های اخیر در نقد دولت احمدی‌نژاد، پیشتاز بوده و یک اصلاح‌طلب محسوب می‌شود، از آنجا جالب توجه است که به شدت با تفکر اقتصادی افرادی که اینک اطراف روحانی هستند، به مخالفت برخاسته است. در واقع، نقد تفکر اقتصادی روحانی را یک اقتصاددان مشهور اصلاح‌طلب در گفتگو با یک روزنامه اصلاح‌طلب کلید زده است.

مهمترین بخش از سخنان وی عبارتند از:

•در پاسخ به انتظارات اقتصادی از روحانی: واقعیت این است که صرف‌نظر از واقع‌بینانه بودن یا نبودن، بخش بزرگی از این انتظارات توسط خود آقای روحانی و از طریق وعده‌های انتخاباتی ایشان حاصل شده است .

درباره علت حمایت برخی اقتصاددانان از هدفمندی یارانه‌ها: البته کسانی بودند که با اتیکت علمی اما خارج از موازین آن، پول گرفته بودند یا پست گرفته بودند و ایده شوک‌درمانی را به‌عنوان راه نجات ایران تبلیغ می‌کردند؛ ولی کسانی هم که پول و پست نگرفتند و این کار را کردند گرچه دلشان نمی‌خواست حیثیت خود را نابود کنند و اعتبار خود را از بین ببرند، اما به واسطه ضعف در فهم کاستی‌های روش‌شناختی اقتصاد بازار، در یک ساخت توسعه نیافته با گروه اول شریک شدند.

•در این ماجرا اقتصاددان‌های نئوکلاسیک و مدعی طرفداری از بازار آزاد هم در تمام این مسایل که در ایران رخ داد، شریک هستند .

درباره اظهارات «نوبخت» درباره حذف یارانه دو دهک: باید با اظهارتاسف نسبت به سخنان مطرح‌شده به‌عنوان سخنگوی اقتصادی رییس منتخب دولت، بگویم که با شنیدن آن اظهارات به سهم خود نگران شدم.

از زوایای گوناگونی می‌توان به این مساله نگاه کرد. زمانی می‌گویند تعهدی از طرف نهاد دولت ایجاد شده و ما تا زمانی که گزینه بهتر و کارآمدتری اختیار نکرده‌ایم این را ادامه می‌دهیم. این حرف متین است. این کار بر یک مبنای قانونی صورت گرفته و هر تغییری که قرار است داده شود آن هم باید بر اساس قانون باشد، گرچه این قانون طی سه‌سال گذشته و در عمل از بیخ‌وبن نادیده گرفته شد.

 می‌توان گفت که این تعهدی است که داده شده و ما این را اصلاح خواهیم کرد، نه اینکه رفو کنیم و در همان باتلاق، خود را حفظ کنیم. آقای روحانی باید توجه داشته باشند که طبق نظرسنجی صورت‌گرفته در تلویزیون مبنی بر اینکه آیا بهتر است دولت پرداخت یارانه نقدی بیشتر را ادامه دهد یا تورم را کنترل کند؛ بالغ بر 85درصد از شهروندان گفته بودند کنترل تورم از هر منظر اولویت دارد.

برای اینکه به عینه دیدند چه اتفاقی افتاد. امیدوار بودم این واقعیت در کنار خسارت‌های سنگین واردشده به رفاه شهروندان، وضعیت تولیدکنندگان و بحران شدت‌یافته کسری مالی دولت که تا این اندازه آشکار شده و واقعیت‌های مربوط به سایر پیامدهای اقتصادی اجتماعی آن هم برملاشده، با دقت بیشتری مورد توجه تیم اقتصادی جدید قرار گرفته باشد.

درباره احتمال حضور مدیران دولت هاشمی در دولت روحانی: اگر چنین باشد، حتما ایشان قادر نخواهند بود به وعده‌هایی که داده‌اند عمل کنند... اگر خدای ناکرده اینها از این فاجعه‌آفرینی‌های شوک‌درمانی چه در سال‌های دهه 1370 و چه در سال‌های اولیه 1390 درس نگرفته باشند و بخواهند بر طبل پوسیده و شکست‌خورده تعدیل ساختاری بکوبند، ما می‌توانیم با زبان کارشناسی همه آنهایی که چنین تصوری دارند که از طریق برنامه شکست خورده تعدیل اقتصادی، آبی برای اقتصاد ایران گرم می‌شود، را دعوت به گفت‌وگوی علمی و کارشناسی کنیم.

فکر می‌کنم شواهد مربوط به شکست این برنامه در ایران در هر دو مقطعی که اشاره کردم به گواه اسناد رسمی و منتشرشده مثلا سازمان برنامه، بانک مرکزی و اقتصاد و دارایی موجود است و می‌توان با آنها و حتی سایر اقتصاددانان نئوکلاسیک وطنی گفت‌وشنود علمی داشت. 

•تناقض‌آلود بودن دیدگاه‌های نئوکلاسیک‌های وطنی به یک مورد و دو مورد و 10مورد خلاصه نمی‌شود و موارد بیشماری از این دست را می‌توان به صورت مستند ذکر کرد اما آنچه من اکنون روی آن تاکید می‌کنم این است که آقای روحانی باید توجه داشته باشند که در یک اقتصاد سیاسی رانتی ما با اشخاصی در بازار روبه‌رو هستیم که از مطرح‌شدن تولید و برجسته‌شدن اهمیت آن برای بقای کشور، سخت برآشفته و مضطرب می‌شوند و هشدار می‌دهند که مواظب باشید چپ‌های دهه 1360 پشت این شعار پنهان شده‌اند .

•بهره‌وری کل عوامل در دوره 68 تا 75 معادل 0/04 درصد شده است. یعنی رشد بهره‌وری در دوره تعدیل ساختاری، یک‌پنجم رشد بهره‌وری در سال‌های جنگ بوده است. سوال مهم این است چرا در حالی که هیچ‌یک از اضطرارهای شرایط جنگ وجود نداشته، بهره‌وری کل عوامل تولید در دوره پس از جنگ تا این میزان تنزل کرده. کاش اقتصاددانان نئوکلاسیک ما، گزارش‌هایی را که در دوره مسوولیت خودشان منتشر کردند، دوباره بخوانند و مدیریت اقتصادی کشور را تشویق به ثبات‌زدایی از فضای کلان اقتصاد نکنند. 

متن کامل مصاحبه رو در اینجا ببینید

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس