
اکثر فيلم ها و سريالها طوري نشان مي دهد که زنان هيچ گاه در امور اجتماعي کاردان و فهيم نيستند و چنانچه زني عاقل و خردمند نشان داده مي شود لزوماً رفتارهاي خشن و مردانه دارد .
برخي ديگر از منتقدان اين طور ابراز نظر مي کنند که شخصيت زن چادري يا به تعبير اکثر فيلم هاي نمايش داده شده؛ زنان سنتي،اينطور است که : زن محجبه شخصيتي مورد ظلم ، واپس گرا، به دور از اجتماع، بي توجه و بدون تيز بيني ، فضول، بداخلاق و ... است.در حالي که اين واقعيت جامعه زنان مذهبي کشور نيست و به شدت از تصوير حقيقي و اثر گذار اين زنان در دل خانواده ها و همچنين اجتماع پيچيده امروز فاصله دارد.
منتقدين معتقدند رسانه قادر است با ارائه تصوير مثبت و سازنده از روابط خانوادگي و اجتماعي زنان مذهبي و سنتي جامعه که حقيقتاً وجود دارد و امري عمومي است در زمينه رواج نگرشهاي ديني در بين اقشار جامعه سهم بسزايي داشته باشد.
در حالي که آنچه از زن در برنامه هاي مستند و داستاني رسانه ارائه مي شود فاصله عميقي با جامعه دارد.
در بسياري از فيلمها، زنان موفق در عرصه اجتماعي، مجرد، بيوه، مطلقه و يا در شرف متارکه هستند اين شرايط به طور ضمني القاء مي کند که زن موفق نمي تواند همزمان داراي جايگاه خانوادگي و اجتماعي باشد و براي رسيدن به يکي، ديگري را بايد رها کند.
از نظر منتقدان به نظر مي رسد توليد کنندگان ، کارگردانان و فيلم نامه نويسان در برج عاجي نشسته اند و از همان نقطه دور باش و کور باش به مسائل جامعه زنان مي نگرند و يا بيشتر توجهشان به نگاه تهيه کنندگان آن سوي آبي است و خلأ نگاه بومي در حوزه تصويري کاملا مشهود است.
اين سؤال بارها تکرار شده که تا کنون چند سريال نقش سنتي و عميق مادران را با توجه به شأن تربيتي زن ملاک قرارداده، يا نقش دختران را در تلطيف فضاي خانواده و رسم يادگيري همسر داري و خانواده داري لحاظ کرده ، چقدر تهيه کنندگان متوجه مشکلات زنان به دليل عدم توجه عرف به شأن فرهنگي و اجتماعي آنان بوده اند و در جهت رفع آن با ابزار فيلمسازي تلاش کرده اند، تا چه اندازه نمونه هاي ارزشمند و تاريخي حضور زنان در تاريخ و فرهنگ جامعه ايران به تصوير کشيده شده است ؟
از ديد صاحب نظران واقعيت اين است که جامعه هنري خصوصاً در عرصه فيلم و سريال هرگز نتوانسته به فرهنگ اقشار جامعه بزرگ خود، که خانواده هاي ايراني هستند اداي دين نمايد چه در سينما و چه در تلويزيون که اين مشکل به جهت گستردگي مخاطب رسانه ملي عميق تر و غم انگيز تر است.
چرا در بسياري از فيلمها، زنان موفق در عرصه اجتماعي، مجرد، بيوه، مطلقه و يا در شرف متارکه هستند؟ اين شرايط به طور ضمني القاء مي کند که زن موفق نمي تواند همزمان داراي جايگاه خانوادگي و اجتماعي باشد.
هه اين انتقادات در حالي مطرح مي شود که مسئولين عالي رتبه کشور نگاه کاملاً شفاف و متعالي نسبت به جايگاه زن دارند.
به طور مثال رهبرمعظم انقلاب مکرر بر تبين کرامت و شأن خانوادگي زن در سيما تاکيد مي کنند و مي فرمايند: «بايد در صدا و سيما به گو نه اي با مقوله زن برخورد شود که مکرمت و شأن خانوادگي او به درستي در جامعه تبيين شود.(ديدار با کار کنان صدا و سيما 10/5/75،کيهان)»
رهبرمعظم با تاکيد بر ارائه چهره اصلي زن در سيما مي فرمايند:«ما بايستي زن را، هم با حجاب نشان بدهيم ، هم سرشار از ارزش هايي که اسلام و انقلاب براي او در نظر گرفته است؛ يعني نجابت و عفت زن. مهم ترين مسئله، آن گوهر عفت زن، آن عنصر اصلي و رکن اساسي خانواده بودن، آن عضو اصلي و رکن اساسي فعاليت هاي جامعه بودن، آن تأثير زن در رشد جامعه مردان، آن تأثير زن در واقعيت هاي گذشته ما- از قبيل انقلاب و جنگ و غيره است(ديدار با اعضاي سياستگذاري صدا و سيما ،14/12/69 )»
مقام معظم رهبري در فرازي ديگر از سخنانشان تاکيد بر دوري از نقش هاي پست کننده براي زنان در برنامه ها مي کنند و مي فرمايند :«در مورد مسئله زن نيز دو عيب اساسي در برنامه هاي گذشته صدا و سيما وجود داشت؛ يکي اين که ارزش حجاب از بين رفته بود که نقش هاي پست کننده به زن داده مي شد . در عيب اول، يکي ارزش زير سؤال مي رفته و پايمال مي شده که آن ارزش حجاب بوده است ؛ اما در عيب دوم گاهي همه ارزش هاي بشري که براي زن مورد نظر مي باشد. زير سؤال مي رفته است چنان چه داستان عاشقانه ايي نقل مي شده داستاني بوده است که زن در آن جا بالاخره همان نقش صهيونيست پسند و استکبار پسند خودش را دارا بوده است و غالباً و قاعدتاً در چهره يک مادر، يک همسر خوب و يک انسان کارآمد ارائه نمي شده است. بايد اين دو عيب برداشته شود.(بيانات در ديدار با اعضاي شوراي سياستگذاري صدا وسيما، 14/12/69)»
با توجه به رهنمودهاي مقام معظم رهبري به راستي زن تصوير شده در برنامه هاي ما چقدر به توسعه هويت فردي او کمک کرده است؟شخصيت فردي و خصوصيات فردي زنان در جامعه مسلمان ايران چگونه منعکس مي شود ؟
واقعيت اين است که نگرش صدا و سيما نسبت به زنان در بيشتر برنامه ها ، نگرشي سطحي است و اين سطحي نگري مانع نشان دادن چهره واقعي زن مسلمان ايراني به مخاطبان پر شمار اين رسانه ملي شده و چه بسا تعريفي نادرست ارائه داده است.
لازم است مسئولين اين رسانه پر مخاطب که به حق دانشگاه ناميده شده بيشتر به کيفيت برنامه هاي توليدي خود خصوصاً در مورد زنان که نقش عمده اي در رشد جامعه دارند توجه نمايند.