به گزارش مشرق، کيهان نوشت: جرس در گزارش کوتاه و مبهمي از ملاقات خاتمي و نوري تاکيد مي کند که اين دو ضمن تاکيد بر اتحاد همه احزاب و گروههاي اصلاح طلب «حمايت قاطع خود را از ميرحسين موسوي و مهدي کروبي به عنوان رهبران جنبش سبز اعلام داشتند.» برخلاف اين ادعا خاتمي بارها در خفا از تندروي هاي موسوي و کروبي که منجر به انزوا و به باد رفتن سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان شد، انتقاد کرده است.
خاتمي اوايل خردادماه (دو ماه پيش) نيز با نوري ملاقات کرده بود. نوري در آن ملاقات از فضاي رکود و دلزدگي سياسي در ميان برخي حاميان جبهه اصلاحات انتقاد کرده و گفته بود برخي از اين دوستان که به ملاقات من مي آيند از شما و جريان اصلاحات گله مند هستند و مي گويند اصلاح طلبان از آنها استفاده ابزاري مي کنند و در حوادث و تجمعات خياباني ما را جلو مي اندازند و در گرفتاري ها فکر ما نيستند.
نوري در آن ديدار همچنين از طرح بيش از حد مسائل سياسي از سوي خاتمي و موسوي و کروبي انتقاد کرده و گفته بود آن قدر حرف سياسي زده و از مشکلات مردم غافل شده ايد که در جامعه هم نسبت به شما دلزدگي به وجود آمده است. خاتمي در واکنش گفته بود من هم اين ديدگاهها را قبول دارم اما چه کنم که اين آقايان (موسوي و کروبي) به توصيه هاي ما توجه نمي کنند و فضايي در جامعه ايجاد کرده اند که مشکلاتي را براي جريان اصلاحات به وجود آورده است.
شايد به همين دليل هم بود که سايت جرس در گزارش ديدار جديد خاتمي و نوري سعي کرد از سويي حمايت آنها از بازداشت شده هاي آشوب را به رخ بکشد و از سوي ديگر از قول آنها نسبت به اوضاع اقتصادي، واردات و توليد و فقر و بيکاري ابراز نگراني نمايد. جرس از قول خاتمي و نوري مدعي شده که حاکميت در ميان اکثريت داراي بحران مشروعيت است. اين دو همچنين با زيرکي، کروبي و موسوي را رهبران جنبش سبز معرفي کردند!
عبدالله نوري از مسند وزارت کشور دولت اصلاحات و به واسطه دستياري چون تاج زاده و برخي عناصر بدسابقه حزب مشارکت و سازمان مجاهدين، يکي از عوامل پمپاژ تشنج و اغتشاش به فضاي سياسي کشور و ميدان دادن به گروهک هايي چون نهضت آزادي در سالهاي پاياني دهه 70 بود. وي از همان زمان ارتباطات گسترده را با گروهک هاي نهضت آزادي، باند مهدي هاشمي، تندروهاي حزب مشارکت و دفتر تحکيم و طيفي از افراطيون کارگزاران برقرار کرده بود و به هنگام محاکمه کرباسچي، ستاد حمايت از وي در وزارت کشور تشکيل داد. وي پس از برکناري از وزارت کشور، روزنامه ضدانقلابي خرداد را راه انداخت و از سردمداران جنگ رواني و القاي دروغ- به ويژه در حوادث تيرماه 78- بود. روزنامه وي به واسطه عناصري چون زيدآبادي جزو پيشگامان به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي و تخطئه حمايت از ملت مظلوم فلسطين بود و راه را براي احياي باند مهدي هاشمي و جريان منتظري هموار کرد.
نوري مهرماه 1387 در جريان ديدار با اعضاي جوان «پويش دعوت از خاتمي» تصريح کرده بود که خاتمي به شرطي بايد نامزد انتخابات رياست جمهوري سال 88 شود که بتواند قاطعانه عمل کند در غير اين صورت بهتر است که نيايد. نگراني من اين است که آيا او حاضر است بعد از انتخابات مقاومت کند يا نه. نوري از همان زمان اصلاح طلبان را متهم به کندروي و تفريط، و دعوت به تندروي و راديکاليسم مي کرد که در يک فرايند گسترده، منجر به رفتارهاي انتحاري کساني چون موسوي و کروبي شد. نوري بي ميل نبوده که خاتمي را هم به سمت رفتارهاي انتحاري سوق دهد اما حوادث يک سال اخير به نحوي پيش رفته که ديگر رفتارهاي انتحاري سران فتنه بي مفهوم و تهي از محتوا شده است. نوري چندي پيش ملاقاتي هم با موسوي داشت.
عبدالله نوري و سيدمحمد خاتمي با هم ديدار کردند. خبر اين ديدار به جاي منابع داخلي وابسته به اصلاح طلبان، توسط ارگان رسانه اي حلقه لندن (جرس) منتشر شد! نوري و مهاجراني- گرداننده حلقه لندن- دو وزير تندرو دولت اصلاحات بودند که به خاطر شدت خيانت ها کنار گذاشته