مرسي در نشست "ياري سوريه"
موافقان و مخالفان تصميم مرسي
اين تصميم مرسي مخالفان و موافقاني به همراه داشته است، شوراي همكاري خليج فارس، رژيم صهيونيستي و آمريكا از اين تصميم ابراز خوشحالي نموده و در داخل نيز گروههاي سلفي و برخي جريانهاي اسلامي از اين تصميم حمايت كردند. اما در عين حال بسياري از گروههاي انقلابي و مخالفان از جمله ناصريها، ليبرالها و اسلامگرايان ميانهرو اين تصميم مرسي را به باد انتقاد گرفته و با آن به مخالفت برخاستهاند.
"ملط" عضو دفتر سياسي حزب اسلامي الوسط ضمن انتقاد از اين تصميم گفت: "مرسي مواضع خودسرانه و ناگهاني اتخاذ ميكند و بدون مشورت با كسي و بدون زمينهچيني سفارتخانه سوريه را تعطيل نموده و به دشمني با حزب الله روي ميآورد.
مسأله قطع ارتباط با سوريه به امنيت ملي مصر ارتباط دارد و اين مسأله بايد در شوراي دفاع ملي يا امنيت ملي بحث و بررسي ميشد، اين در حالي است كه چنين چيزي رخ نداده و اين تصميم تنها براي مصرف داخلي گرفته شده است» برخي مخالفان نيز آنچه را كه در كنفرانس ياري سوريه رخ داد "صحنهاي بيفايده و عرض اندام پر از توهم" دانسته و تاكيد كردند كه اين كنفرانس بيش از آنكه متوجه خارج باشد، متوجه داخل كشور بود. اينها تصميم مرسي را تحت تاثير فشارهاي آمريكايي دانستند[2].
تناقض در رفتارهاي مرسي
موضع نظام جديد مصر در قبال درگيري در سوريه از همان ابتدا داراي تناقض بوده است، بهگونهاي كه در ابتدا اعتراضات در اين كشور را انقلاب دانسته و آن را تاييد نمود. سپس با سفر رئيس جمهور روسيه به مصر، مرسي اعلام كرد كه نظر مصر و روسيه در قبال بحران سوريه يكسان است در نتيجه اين كشور تصميم گرفت كه كاردار خود را به سوريه اعزام كرده و حتي تلاشهايي را در جهت نزديكي به ايران انجام داد و حتي برخلاف بسياري از اعراب از اينكه حوادث سوريه را نوعي جنگ داخلي بداند، اجتناب ورزيد و فراتر از اين با سفر آقاي صالحي وزير امور خارجه ايران به اين كشور قرار شد كميته چهار جانبهاي براي حل بحران تشكيل شود. اما اين موضع مصر پس از تغيير راهبرد آمريكا در روزهاي اندك گذشته و عزم جدي اين كشور براي ارسال سلاح به شورشيان و نيز تحت تاثير يك سري متغيرهاي داخلي ناگهان تغيير كرد.
مرسي در نشست ياري سوريه
ريشهها و دلايل تصميم مرسي در قطع ارتباط با سوريه
1 - به نظر ميرسد مرسي اين تصميم را براي جلب رضايت آمريكا گرفته است، به اين اميد كه واشنگتن شايد از وي در برابر خشم مردمي كه در روز 30 ژوئن در انتظارش است، محافظت نمايد. گروههای سیاسی معارض «محمد مرسی» رئیس جمهور مصر برای برگزاری تظاهرات گسترده در روز 30 ژوئن (9 تیرماه) همزمان با سالروز به قدرت رسیدن مرسی، فراخوان دادهاند تا در این تظاهرات برکناری وی و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری را خواستار شوند. اخوان المسلمين اين تصميم را تنها پس از آن گرفت كه آمريكا اعلام كرد كمكهاي نظامي به ارتش آزاد سوريه و ائتلاف ملي مخالفان ارائه خواهد كرد. آمريكا طي چند ماه گذشته در قبال بسيج فراگيري كه عليه اخوان به راه افتاده، سكوت نموده است و اخوان با اين كار ميخواهد امتيازي به آمريكا داده باشد و آمريكا نيز در قبال اين از مخالفان مرسي كه عمدتاً سكولار و ليبرال هستند، بخواهد كه دولت وي را تا مدت اتمام دوره رياست جمهوري تحمل نمايند.
مرسي مخالفان سرسختي دارد كه براي رفتن او برنامه ريزي ميكنند
2 - تلاش براي جلب رضايت گروههاي اسلامي داخلي و ايجاد اتحاد ميان آنها در مقابل مخالفاني كه قرار است در 30 ژوئن با برگزاري تظاهرات بركناري مرسي را فرياد بزنند. مرسي با اين كار حاميان اسلامي و سلفي خود را براي پشتيباني از اخوان المسلمين مصممتر ميسازد. علاوه براين مرسي لحن تندي نيز در قبال شيعيان و قبطيان در پيش گرفته تا برخي جريانهاي تندرو اسلامي را براي حمايت از خود همراه سازد.
3 - فرار از مشكلات داخلي و انحراف افكار عمومي از معضلات داخلي به مسائل خارجي؛ با توجه به اقتصاد ضعیف، کمبود سوخت و مواد غذایی و فقدان ثبات سیاسی کافی، مرسي با مشكلات فراوان داخلي دست و پنجه نرم ميكند و احتمالاً روز به روز بر وخامت اوضاع افزوده خواهد شد. پس از انقلاب 2011 مصر، تداوم بلاتکلیفی سیاسی و ناامنی داخلی، سرمایهگذاریهای خارجی را کاهش داده و به صنعت لرزان توریسم کشور لطمه زده است. طبق آمار و ارقام وزارت کشور، طی یک سال گذشته، قتل و کشتار 120 درصد، دزدی 350 درصد، گروگانگیری و ربایش افراد 145 درصد افزایش داشته است. ذخیره ارزی کشور تقریبا از 36 میلیارد دلار در زمان سرنگونی حسنی مبارک به 14.42 دلار در پایان آوریل 2013 کاهش یافته است، این در حالی است که 2 میلیارد دلار نیز در اواخر سال گذشته از لیبی قرض گرفته شده است و اخذ وام از صندوق بين المللي پول در دستور كار مقامات مصري قرار دارد. [3]
مرسي به فرار از مشكلات داخلي فكر مي كند
بحران داخلي ديگر به قضيه آب رود نيل بر ميگردد. مردم مصر به دلیل بحران «سد النهضه» اتيوپي به شدت از مرسی انتقاد میکنند و به نظر ميرسد رئیس جمهور مصر با این اقدام (قطع رابطه با سوریه) تلاش کرد تا یک گام به جلو بردارد. نمایندگان پارلمان اتیوپی تصمیم گرفتهاند تا علاوه بر احداث سد النهضه بر روی رودخانه نیل در مسیر انتقال به مصر ، سهم آب اين كشور از رود نيل را كم كنند.
هم اكنون مرسي تحت فشار سنگيني از سوي مخالفان قرار دارد و جناح اپوزیسیون او را به ناتوانی و بی توجهی در حل مشکلات داخل متهم ميكنند. درگيريهاي فرقهاي، فساد اداری، نحوه تعامل با کشورهای منطقه مشکلات دیگر رئیس جمهور مصر را تشکیل میدهند. از این رو رئیس جمهور مصر برای رهایی از مشکلات و مخالفتهای داخلی و حفظ قدرت سعی در معطوف نمودن نگاهها به مسائل خارجی بويژه بحران سوريه دارد.
تبعات قطع ارتباط مصر و سوريه
1- قطع روابط ديپلماتيك با سوريه نه تنها كمكي به منافع ملي كشور مصر نميكند، بلكه آسيبهاي فراواني به نقش پيشگامانه مصر در منطقه وارد ساخته و مصر را وارد كوره درگيري جاري در منطقه كه آمريكا و رژيم صهيونيستي عامل اصلي آن هستند، ميگرداند. اين تصميم نه تنها كمكي به خروج مرسي از انزواي سياسي نميكند، بلكه مصر را بيش از پيش در انزواي منطقهاي فرو خواهد برد چرا كه مرسي با اين سياست عملاً جلوي نقشآفريني مصر در معادلات منطقهاي را ميگيرد.
2- يكي از نتايج منفي تصميم مرسي آن است كه شايد مصر به پايگاهي براي صدور جهاديها به سوريه تبديل شود. مصر هنوز از تبعات منفي جهاديهايي كه از افغانستان، پاكستان و آلباني بازگشتهاند، رنج ميبرد و مصر ديگر قادر نيست شاهد نسل جديدي از افراطيوني باشد كه پس از بازگشت از جهاد به تكفير حكومت و جامعه ميپردازند و این مساله تاثیری سوء بر جامعه مصر از یک سو و روابط بین المللی مصر با جهان خارج خواهد گذاشت. از اين رو بسياري از تحليلگران مصري معتقدند كه دستگاه امنيتي بايد به دور از گرايشهاي رئيس جمهور و دار و دسته وي به منافع عالي كشور توجه نشان داده و اين جهاديها و تكفيريها را تحت پيگرد قرار داده و كساني كه از آنان حمايت لوجستيكي به عمل ميآورند، تقديم عدالت كند.
حمايت سلفيها از تصميم مرسي در نشست ياري سوريه
3- واهي بودن ادعاهاي اخوان در مخالفت با رژيم صهيونيستي؛ در حالي كه انتظار ميرفت مرسي پس از به قدرت رسيدن سفارت رژيم صهيونيستي در قاهره را تعطيل نموده و روابط مصر با اين رژيم را قطع كند- چيزي كه اخوان المسلمين قبل از آن كه به قدرت برسد، همواره دم از آن ميزند و اساساً يكي از انتقادات جدي اين گروه به مبارك پيمان كمپ ديويد بود- اما حال ميبينيم به جاي آنكه در جهت وحدت گام بردارد، بر آتش درگيري ميان مسلمانان ميافزايد. اين مسأله و مسائل ديگر از قبيل ارسال نامه به شيمون پرز از سوي مرسي و اهداي نشان شجاعت به خانواده سادات حاكي از آن است كه اخوان المسلمين عزم جدي و جسارت لازم را براي لغو پيمان كمپ ديويد ندارد. حزب مرسي در حالي عليه ايران و حزب الله اعلام جهاد ميكند كه رژيم جعلي صهيونيستي به جنايتهاي مستمر خود در اراضي اشغالي و منطقه ادامه ميدهد كه آخرين نمونه آن يورش به مسجد الاقصي در ماه گذشته و تهاجم به سوريه بوده است.[4]
جمعبندي و پيشنهادات
1- مرسي به جاي آنكه توجه اصلي خود را به ساختن مصر جديد و برآوردهساختن آمال و آرزوهاي ملت مصر معطوف سازد، سياست تبعيت از آمريكا و رژيم صهيونيستي و جلب رضايت عربستان و قطر را در پيش گرفته است كه اين بدون ترديد با آرمانهاي ملت مصر در قطع وابستگي به بيگانگان در تعارض كامل قرار دارد و اگر مرسي بخواهد همان سياستهاي دوران مبارك را ادامه دهد، به احتمال زياد با انقلاب مردمي ديگري روبه رو خواهد شد.
2- ظاهراً مرسي خطر رژيم صهيونيستي را جدي نگرفته و به اين رژيم اعتماد كاذبي دارد. اين رژيم از هرگونه تلاش براي فشار بر مصر انقلابي دريغ نميورزد كه آشكارترين نمونه آن را ميتوان در قضيه احداث «سد النهضه» در اتيوپي مشاهده نمود؛ طرحي كه رژيم صهيونيستي پشت سر آن قرار دارد.
3- مهمترين چالشي كه مصر هم اكنون با آن دست و پنجه نرم ميكند، بحران اقتصادي است، چيزي كه نظام حاكم در اين كشور را وادار ساخته است تا همانند دوران مبارك از استقلال خود در جهت كسب يك سري امتيازات و منافع اقتصادي از سوي كشورهاي حاشيه خليج فارس (عربستان و قطر) و يا كشورها و نهادهاي غربي (آمريكا و صندوق بين المللي پول) كوتاه بيايد، از اين رو همانند گذشته بسياري از تصميمات اخوان المسلمين (از جمله قطع ارتباط با سوريه) تابعي از تصميمات قدرتهاي خارجي است.
4- مرسی با اين اقدام خود عملاً در همان مسيري گام برداشته است كه دشمنان امت اسلامي خواهان آن هستند: دامن زدن به جنگ شیعه و سنی در منطقه و تضعيف مقاومت؛ چرا که وی خواستار فراهم شدن زمینه سفر جوانان مصري به سوریه و کمکهای مالی و نظامی به مخالفان شده است.
5- سياستگذاران خارجي جمهوري اسلامي ايران بايد كانالهاي گفتگوي جدي با مقامات مصري برقرار نموده و در اين ميان بايد وزن بيشتري به چهرههاي اخواني بدهند كه به طور مشخص در مسائل خارجي تحليلگران از فردي به نام «عصام حداد» ياد ميكنند كه تاثير فراواني بر مرسي داشته و بسياري از تصميمات خارجي مصر تحت نظر وي اتخاذ ميشود.