به گزارش مشرق به نقل از تهران امروز، در كشورمان كشتوكار و كشاورزي پتانسيل بالقوهاي است كه تاكنون بالفعل نشده است. آمارها ميگويند ايران 14 ميليون هكتار اراضي قابل كشت دارد. از اين 14 ميليون هكتار اما فقط 8 ميليون هكتار است كه با تمام توان به كشتوبرداشت رسيده است. باقي اين پتانسيل سالهاست كه هدر رفته و به شكوفايي نرسيده است. نبايد فراموش كرد كه اگر به تواناييهاي واقعي كشاورزي توجه ميشد، ايران وضعيتي مثالزدني در منطقه و حتي جهان از نظر توليد مواد غذايي طبيعي و ارگانيك داشت.
با وجود در اختيار داشتن اين وديعه الهي اما كشاورزان ما در وضعيت معيشتي دشواري زندگي ميكنند، محصولاتشان از سوي دولت مورد بيمهري قرار ميگيرد، هزينههاي گزافي براي ادامه كار ميپردازند و تاكنون هم به بهبود شرايط آنها فكر نشدهاست. در نقطه مقابل اگر به اين پتانسيل توجه ميشد نه تنها زندگي كشاورزان و باغداران با دگرگوني مواجه ميشد بلكه رشد اقتصادي كشور اوج ميگرفت و از وابستگي به درآمدهاي نفتي خلاص ميشد.
فرصت كشتوكار و استفاده از مزاياي طبيعت كشور اما هيچگاه از دست نميرود و هرگاه به آن توجه شود ميتواند زمينه رشد را فراهم كند. تنها بايد به اين سوال پاسخ داد كه كشاورزي و صنايع غذايي طبيعي چگونه ميتواند به رشد اقتصادي كشور كمك كند و راهكار رسيدن به اين مهم چيست؟
الگوهاي كشاورزي بايد تغيير كند
ديد و بازديدي از زمينهاي كشاورزي و زندگي كشاورزان يك نكته بسيار مهم را عيان ميكند، آن هم اينكه كشاورزان كشور همچنان به شيوه سنتي به كار كشتوكار ميپردازند. بهرهبرداري از پتانسيل زمينهاي كشاورزي هم به قدر و مقدار كشت سنتياست. به بيان بهتر كشاورزاني هم كه اكنون به كار ادامه ميدهند تا اندازهاي از نيروي كشتي زمينها استفاده ميكنند كه شيوه سنتي كشت به آنها اجازه ميدهد.
براي استفاده بيشتر از اين نيرو راهي جز پيشروي به سمت ساز و كارهاي مدرن و كشاورزي تكنيكي نيست. با وجود حضور فارغالتحصيلان رشته كشاورزي چرا هنوز كشاورزان در راه كشاورزي سنتي حركت ميكنند؟ موضوع به «الگوهاي كشاورزي و برنامهريزي» مربوط است. محمد تقي توكلي، عضو كميسيون كشاورزي در اين خصوص به «تهرانامروز» ميگويد: «كشاورزي در هر نقطه از جهان به شدت متكي به الگوهاي كشت، داشت و برداشت است و برنامهريزي در اين ميان نقش برجستهاي دارد. كشور ما هم از اين نظر استثنا نيست.
ايران 14 ميليون هكتار اراضي قابل كشت دارد. 8 ميليون هكتار با پتانسيل خوبي مشغول محصولدهياست. باقي زمينها اما كم و بيش در وضعيت ديم كشت و كار ميشوند. البته امكان آبرساني به اين زمينها وجود دارد اما به شرطي كه سرمايهگذاري اتفاق بيفتد و به الگوهاي مدرن توجه شود.»
او اينطور ادامه ميدهد: «ما ميتوانيم بسياري از زمينهاي كشاورزيمان را كه كشت مناسبي ندارند توسعه دهيم. اراضي درجه 2 و درجه 3 ما هم قابل كشت است و ميتواند محصولات خوبي توليد كند. به هر روي اما ما به آبرساني نياز داريم. بايد برنامهريزي درستي صورت گيرد. ما براي حوزه كشاورزي برنامه درستي نداشتهايم و به صورت بيبرنامه پيش رفتهايم. ما فقط حدود 35 درصد زمينهاي خود را با برنامهريزي آبياري ميكنيم اما 65 درصد زمينها به حال خود رها شده و كشاورز هم توان كشتوكار در اين زمينها را ندارد.
ما ميتوانيم اين ضعفها را با تغيير الگوهاي كشاورزي مدرن از بين ببريم.» الگوهاي كشاورزي كه اين نماينده مجلس از آن سخن ميگويد شيوه و راهياست كه در بسياري از كشورهاي پيشرفته از نظر كشاورزي مورد توجه قرار گرفته است. در اين كشورها الگوي مناسب كشت هر زمين و محصولي كه با اين الگو همخواني دارد بررسي ميشود و سپس بر اساس اين الگوي يافت شده براي زمين و كشاورزي در آن برنامهريزي ميشود.
پس از آن نوبت به آموزش به كشاورز ميرسد كه خود را با الگوي تدوين شده وفق دهد. اين در حالياست كه در كشور ما كشاورز تنها براساس سود و زيان محصولات و اينكه در زمينش چه محصولي بهتر رشد ميكند براي كشت و زرع تصميم ميگيرد. تغيير اين الگوست كه توانايي شكوفا شدن تمام پتانسيل كشاورزي را دارد
كشاورزان به حال خود رها شدهاند
در اين ميان اما نميتوان از اصليترين ستون كشتوكار كشور كه همان كشاورزان باشند غافل شد. بسياري از نمايندگان مجلس معتقدند كه وضعيت كشاورزان در كشور اصلا مناسب نيست و ما براي پيشرفت در حوزه كشاورزي راهي جز توجه به زندگي آنها نداريم. رحمتالله نوروزي با انتقاد از وضعيت كشاورزان در كشور و مغفول ماندن پتانسيلهاي بالقوه اين حوزه در كشور گفت: «اگر ما در طول دولتهاي گذشته، از دولت اصلاحات گرفته تا سازندگي و دولت نهم و دهم به وضعيت كشاورزان توجه ميكرديم امروز اقتصاد اينقدر به نفت وابسته نبود.
زيرا ما اندوختهاي به نام كشاورزي داشتيم كه ميتوانستيم به خوبي از اين راه به رشد اقتصادي دست پيدا كنيم و چرخ اقتصاد كشور را بگردانيم. با اين وجود اما ما استقلال كشاورز خود را از بين بردهايم. بيتوجهيهايي كه شده كشاورزان را از ادامه كار نااميد كردهاست. زيرا آنها با سختي تمام دست به كشتوكار ميزنند اما پس از برداشت محصولات مورد بيمهري دولت قرار ميگيرد يا غذاي دام ميشود. در خوشبينانهترين حالت هم محصولات نصيب قاچاقچيان ميشود و جالب اينجاست كه در چنين وضعيتي دولت دست به واردات محصولات كشاورزي از ديگر كشورها ميزند.»
او اصليترين ضعف حوزه كشاورزي را بياعتنايي به وضعيت كشاورزان دانست و اينطور ادامه داد: «پس از هدفمندي يارانهها هم با وجود اينكه از حمايت كشاورزان سخن گفتيم فقط زندگي آنها را دشوارتر كرديم و هزينه توليد را براي آنها بالاتر برديم زيرا دولت توانايي كنترل نرخ ارز را نداشت.»
چنين موضوعاتي مورد توافق و تاييد همه نمايندگان كميسيون كشاورزي مجلس است. چرا كه محمدتقي توكلي هم با تاكيد بر زندگي سخت كشاورزان ميگويد: «زماني كه دولت كه متصدي بسياري از امور است دست به مدرنسازي و الگوسازي براي كشاورزي نزند كشاورز ساده هم نميتواند به اين موضوع تمايل نشان دهد.
اكنون 95 درصد از كشاورزان ما در زيرمجموعه بخش خصوصي ميگنجند و به صورت شخصي كار ميكنند. با اين وجود تنها 5 درصد از اين افراد ميتوانند هزينه مدرنسازي كشاورزي را پرداخت كنند يا الگوهاي كشتو زرع خود را با كشت و كار جهاني هماهنگ كنند. 90 درصد باقي مانده نه تنها توان مدرنسازي و هزينه كردن را ندارند بلكه از تامين معيشت و برنامهريزي براي زندگي خود ناتوانند.»
گره كار چگونه باز ميشود؟
به هر روي سنتي بودن الگوي كشاورزي و بيتوجهي به وضعيت كشاورزان دو معضلياست كه اين دو نماينده مجلس كميسيون كشاورزي از آن به عنوان اصليترين عوامل ضعف كشاورزي در كشور نام ميبرند. گره اين كار اما چگونه باز ميشود؟ نوروزي ميگويد: «چاره كار اين است كه دولت آينده به وضعيت كشاورزان و تواناييهاي كشاورزي اهميت ويژه دهد و به فكر استفاده از تواناييهاي بالقوه زمين، كشاورز و تحصيلكردگان اين حوزه باشد. از سوي ديگر تعديل و عادلانه كردن هزينه توليد براي كشاورز و همچنين منطقي كردن قيمت خريد محصول از كشاورز ميتواند نقش مثبتي در اميدبخشي به كشاورزان بازي كند.»
توكلي، نماينده ديگر كميسيون كشاورزي هم ميگويد: «ما بايد ظرفيتهاي اصلي كشاورزي در كشور را بشناسيم و پس از شناخت براي بهرهبرداري از آنها برنامهريزي كنيم. در بسياري از نقاط كشور اگر به كشاورزان و وضعيتشان توجه شود اوضاع از چيزي كه هست دگرگون ميشود و ما به سمت رشد كشاورزي در كشور ميرويم. دولت آينده ميتواند در اين زمينه نقش بسيار پررنگي ايفا كند و براي اولين بار كشاورزي در كشور را به رشد چشمگير برساند.»
اگر ما در طول دولتهاي گذشته، از دولت اصلاحات گرفته تا سازندگي و دولت نهم و دهم به وضعيت كشاورزان توجه ميكرديم امروز اقتصاد اينقدر به نفت وابسته نبود. زيرا ما اندوختهاي به نام كشاورزي داشتيم كه ميتوانستيم به خوبي از اين راه به رشد اقتصادي دست پيدا كنيم و چرخ اقتصاد كشور را بگردانيم