مشرق؛ این روزها فضای رسانه ای کشور مملو است از شعارهای اقتصادی ای از این دست؛
شعارهایی که نامزدهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری برای جلب افکار عمومی
از آن ها استفاده می کنند.
* "قول می دهم ظرف دو سال آینده شرایط اقتصادی درست را فراهم کنم"
* "مسابقه کار آفرینی در کشور راهاندازی می کنیم"
* "ایجاد سالانه ۶۰۰ هزار شغل دور از دسترس نیست"
* "برنامه ریزی اشتغال حداقل یک میلیون نفری در سال را داریم"
* "برای اشتغال باید اقدامات اساسی انجام شود"
* "رقم بیکاری بالا است"
* "در دولت آتی به ۵ تا ۸ میلیون شغل جدید نیازمندیم"
* "اجرای نامناسب بنگاه های زودبازده مشکل بیکاری را حل نکرد"
* "اولویت کاری من دادن یارانه سبز است"
* "در دولت من ۸ مورد یارانه به مردم تعلق میگیرد"
* "تورم یک رقمی از طریق برقراری انضباط مالی تحقق پیدا میکند"
* "یارانهها افزایش مییابد"
* "۵ میلیون کسبوکار خانگی ایجاد میکنم"
* "مسکن مهر را ادامه می دهم"
* "در چند سال ایران را دگرگون میکنم"
* ....
فارغ از بررسی شعارهای اقتصادی برخی نامزدها که به خوبی نشان می دهد از سازوکارهای اقتصادی کلان بی اطلاع بوده و برنامه های چندین ساله شان را (در صورت دارا بودن چنین برنامه ای) بر پایه توهمات و یا در بهترین حالت، برآوردها و محاسبات اشتباه خود و اطرافیانشان به نگارش درآورده اند.
حجم بالای این شعارها مخاطب را دچار تردید می کند که آیا بحث بر سر انتخاب رئیس جمهور اسلامی ایران اسلامی است یا وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی؟
بی تردید امروز اقتصاد یکی از اولولیت های اصلی کشور بوده و معضلات اقتصادی نظیر بیکاری، گرانی، تورم و ... محسوس ترین مشکلاتی قلمداد می شود که بیشتر آحاد جامعه درگیر آن هستند.
اما اقتصاد یکی از اولویت های کشور است و نه تنها اولویت این کشور
سند این مدعا بیانات مقام معظم رهبری است که به واسطه اشراف قوی و مثال زدنی شان بر مسائل کشور در برهه های مختلف زمانی موضوعات لازم را گوشزد کرده و وظیفه مسئولان و مردم را تعیین می کنند.
البته اقتصاد مسئلهی مهمی است كه بنده در اين چند سال پیدرپی بر روی آن تكيه كردهام اما تنها مسئله هم مسئله اقتصاد نيست.
(حرم مطهر رضوی 1/1/۱۳۹۲)
اقتصاد و مباحث اقتصادی آن گاه که از نگاه انقلابی رهبر انقلاب مورد بررسی قرار گرفته و مطرح می شود دو بعد اصلی را پوشش می دهد:
*اول آن که ایشان اقتصاد را تحت سبک زندگی اسلامی مدنظر قرار داده و آن را صرف ابزاری برای حفظ اقتدار، شرف و عزت کشور و مردم می دانند.
*دوم آن که بهبود شاخص های اقتصادی را از حیث توجه و رسیدگی حکومت به مشکلات معیشتی مردم به خصوص محرومان و مستضعفان به عنوان یکی از وظایف حکومت اسلامی بیان می کنند.
در واقع در نگاه معظم له اقتصاد، معیشت، ثروت، رفاه مادی و مانند اینها زیرمجموعه سبک زندگی انسان مسلمان است و حکومت اسلامی از اقتصاد به عنوان یکی از ابزارهای تسهیل کننده روند تعالی ملت و رقم زننده ی آرامش دنیوی و اُخروی افراد جامعه استفاده می کند.
باید توجه كرد كه این پیشرفتها وسایل و ابزاری است برای دستیابی به بخش حقیقی و نرمافزاری تمدن اسلامی؛ یعنی سبك و شیوهی زندگی.
(دیدار با جمعی از جوانان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)
در این نگاه رفاه مادی هدف حکومت و جامعه اسلامی و تضمین کننده حیات طیبه نیست، اگرچه تسهیل کننده است.
انسان و جامعه انقلابی با حداقل نیازهای مادی به سوی قله گام بر می دارد، اگر هم دنبال رفاه باشد، آن را برای حفظ اقتدار ملی و یا فراهم کردن زمینه آسایش برای اقشار ضعیف تر می خواهد. بعضاً مشاهده می شود که میان نگاه رهبر فرزانه انقلاب و مسئولان شکاف های عمیقی وجود دارد که نمونه آن در اظهارات برخی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نهفته است.
برخلاف نگاه رهبر انقلاب که اقتصاد را در کنار فرهنگ، سبک زندگی، امنیت ملی، مباحث اعتقادی، تمدن سازی، ورزش، رسانه، جنگ نرم، امور نظامی و ... در نظر گرفته و آن را به صرف ابزاری در راه ساخت کشور اسلامی و سپس برپایی تمدن نوین اسلامی مطرح می کنند، بیشتر مسئولان اقتصاد را هدف گرفته و برنامه های خود را حول آن ترسیم می نمایند.
بر همین اساس نامزدهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نیز ترتیب اولویت اول خود را اقتصاد در نظر گرفته و تصور می کنند تنها نیاز مردمی که پس از 35 سال همچنان پای آرمان های انقلاب اسلامی خود ایستاده اند نیاز های اقتصادی ایشان است.
در حالی که اگر اولویت اول کشور اقتصاد می بود رهبر انقلاب که همواره از درک بالای مردم تمجید کرده و هنگام ترسیم افق های کلان بر روی آن ها حساب می کنند، در این مورد نیز به شکل صریح درباره معضلات اقتصادی با مردم صحبت کرده و برای مثال آن ها را دعوت به قناعت و ... می فرمودند، در حالی که ایشان با واقع نگری وضع کشور را بدر و خیبر توصیف می نمایند.
همچنان كه قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خيبر بود؛ يعنى شرائط قبول چالشها و دشوارىها و غلبه ى بر آنها.
(پيام نوروزی ۱۳۹۱)
و باز اگر اولویت اول مردم اقتصاد بود اکنون خیابان های ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای امریکایی و اروپایی مملو از مردم معترض به سیاست های اقتصادی می شد.
تفاوت دیگری که نگاه نامزدهای انتخاباتی و در کل تعداد زیادی از مدیران با دیدگاه مقام معظم رهبری دارد این است که ایشان اقتصاد را زیرمجموعه ای از یک کل به نام سبک زندگی در نظر می گیرند اما مدیران مبتنی بر نگاه علوم غربی اقتصاد، فرهنگ و ... و هر یک از حوزه های دیگر را جداگانه در نظر گرفته و مورد بررسی قرار می دهند.
نتیجه آن که هنگامی که رابطه بین اقتصاد و سبک زندگی از بین برود و تأثیر اقتصاد بر سبک زندگی در نظر گرفته نشود استفاده از اقتصاد لیبرالی به گرایش مردم به سبک زندگی امریکایی دامن می زند و بد تر از آن از مبحث مهم تر یعنی سبک زندگی غفلت صورت می پذیرد.
پيشرفت در مفهوم اسلامى، با پيشرفت يك بُعدى يا دو بُعدى در فرهنگ غربى متفاوت است؛ چند بُعدى است. يكى از ابعاد پيشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبك زندگى كردن ...
(دیدار با جمعی از جوانان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)
در واقع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مانند بسیاری از همتایان خود با مشغول شدن به اشتغال، فرهنگ، سیاست و ... حوزه بالادستی که زندگی و سبک زندگی است را فراموش می کنند، حال آن که بدون مشخص کردن سبک زندگی مطلوب و طرح ریزی برای پیاده سازی آن صحبت از اقتصاد و دیگر حوزه تنها اتلاف هزینه و زمان کشور و مردم است.
نامزدهای دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری باید در نظر داشته باشند دولت به عنوان بالاترین مسئول اجرایی کشور نه تنها در حوزه اقتصاد بلکه در سایر حوزه ها و بخش ها نیز وظیفه دارد به مردم خدمت کند، خدمتی که نحوه انجام آن تأثیر مستقیم بر سبک زندگی افراد جامعه خواهد داشت.
به طور کلی رفتار، منش و عملکرد هر دولت برای چهار سال سبک زندگی مردم یک جامعه را تعیین می کند، از گفتار و رفتار رئیس دولت گرفته تا سیاست خارجی و سیاست های اقتصادی و فرهنگی و ... هم ظاهر دولت و دولتمردان و هم عملکرد آن ها زندگی و سبک زندگی آحاد جامعه را دچار تحول خواهد کرد.
برای مثال دولتی که در سیاست خارجی خود عزتمندانه و مقتدر رفتار کند، این اقتدار در زندگی مردم جامعه بازتاب پیدا خواهد کرد و دولتی که سیاست های ذلیلانه در پیش گیرد باعث رواج ذلت، حقارت در میان مردم خود خواهد شد. بنابراین سبک زندگی افراد یک جامعه به مدت چهار سال تحت الشعاع فعالیت های دولت و سبک زندگی دولتمردان قرار خواهد گرفت.
حال سوال اینجاست نامزدهایی که بیشترین شعارهای انتخاباتی خود را حول مسائل اقتصادی چیده اند، آیا در زندگی شخصی خود نیز تا این اندازه به مسائل مادی و اقتصادی توجه دارند؟ افرادی که خود را برای تصدی چهارساله بر منصب ریاست جمهوری کاندیدا کرده اند چه منش و روشی در زندگی شخصی خویش دارند؟ روشی که نه تنها زندگی دنیوی که حیات اخروی افراد جامعه را نیز دچار تغییر خواهد کرد.
سبک زندگی حاصل از برنامه های دولت در کنار منش دولتمردان تأثیر مستقیم و گاه بی بازگشتی بر زندگی مردم می گذارد. سبک زندگی امروز افراد جامعه محصول عملکرد دولت های گذشته و رؤسای آن ها بوده است. متأسفانه بیشتر نامزدهای انتخابات یازدهم کمترین توجهی به مباحث حوزه سبک زندگی ندارند، در حالی که سبک زندگی و برپایی تمدن نوین اسلامی در سال گذشته به شکل ویژه ای از سوی مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفت.
جست و جو در فضای مجازی نشان می دهد یکی از کلماتی که کمترین کاربرد را در بین سخنان نامزدهای انتخابات داشته است(و شاید اصلا نداشته است)، سبک زندگی و کلیدواژه های پیرامون آن می باشد.
نامزدهای انتخاباتی و تیم های فکری شان حتی فرصت نکرده اند در میان سایت ها و وبلاگ ها به بررسی خواسته های اصلی مردم بپردازند. زمانی که حتی نوجوانان و جوانان شهرستانی مناطق دور از پایتخت در وبلاگ هایشان سبک زندگی و مؤلفه های آن را از نامزدها مطالبه می کنند.
نامزدهای 50 و 60 ساله محور صحبت های خود را مباحث اقتصادی صرف، آن هم در نازل ترین شکل و محدود به مسائل روزانه خورد و خوراک و رفاه مادی قرار داده اند.
به این ترتیب برخی نامزدها مردم را عده ای عوام که به دنبال سیر کردن شکم خود و فرزندانشان و یا گرفتن عروسی و داشتن درآمد ثابت هستند، در نظر می گیرند، در حالی که مردم بسیار جلوتر از آن ها بوده و با اقتدا به امام خود رفاه اقتصادی را در جهت زندگی عزتمندانه و کریمانه و برای نیل به اهداف والای انقلاب اسلامی می خواهند.
به راستی اگر مردم ایران اسلامی به دنبال زیست مادی و رشد و نمو حیوانی و نباتی می بودند، اساساٌ نه انقلاب می کردند و نه در هشت سال جنگ تحمیلی فشار و مشقت های فراوان اقتصادی را متحمل می شدند.
در مجموع سبک زندگی محمدی صلی الله علیه و آله واژه مغفول مانده در برنامه ها و صحبت های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است.
بعید به نظر می رسد هنگامی که این موضوع از طرف نامزدهای ریاست جمهوری که به عنوان شاخص های مدیران کلان نظام واجد احراز صلاحیت شده اند، نادیده گرفته شده است در میان نامزدهای انتخابات شوراهای شهر و روستا مورد توجه قرار گرفته باشد.
به این ترتیب می توان چنین ارزیابی نمود که اکثر نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر اینکه حوزه سبک زندگی را نادیده گرفته اند، عملکرد گذشته آن ها در پست های مختلف نشان می دهد با نگاه تکنوکرات خود تنها به مؤلفه های سبک زندگی وارداتی و یا با ارفاق سبک زندگی غیر ایرانی و غیر اسلامی دامن زده اند؛ حتی در حوزه اقتصاد که سنگ آن را به سینه می زنند نیز سبک زندگی را در نظر نگرفته و مدل اقتصادی بومی و اسلامی مد نظر ندارند.
حتی اگر اقتصاد به عنوان بخشی از سبک زندگی جامعه در نظر گرفته نشود نمی توان تأثیرات مستقیم آن بر سبک زندگی افراد جامعه را نادیده گرفت. برای مثال روشن است که ربا و وجود آن در نظام بانکداری و ساختار داد و ستد باعث آلوده شدن سفره مردم که خود نوعی نادیده گرفتن عفت شکم است، خواهد شد، در نتیجه نسل کودک و نوجوانی که گوشت و پوست آن ها ناخواسته از مال آلوده به ربا روئیده حتی اگر مخالف سخن حق نباشند، مشتاق آن نیز نخواهند بود.
این ساده ترین مثال از تأثیر اقتصاد بر سبک زندگی مردم جامعه و مؤلفه ای مانند عفت است، در حالی که مثال ها و موارد بسیاری در این باره وجود دارد. نامزدهای محترم به ویژه نامزد پیروز در انتخابات باید توجه داشته باشند که تک تک افراد جامعه نتایج سیاست های اقتصادی ایشان را با جسم و روح خود لمس کرده و سعادت و شقاوت برخی از آن ها در همین چهار سال آینده و بر حسب بسط و نفوذ عناصر عفت و غیرت در جامعه رقم خواهد خورد.
آیا مسئولی که توان مبارزه با دلالی و احتکار را نداشته و بر مسندی که نباید تکیه زده شریک این فرد نخواهد بود؟
نامزدهای انتخاباتی علاوه بر حوزه اقتصاد و یارانه ها و مسکن مهر باید مسائل و موضوعات کلان تر و اساسی تری مانند سبک زندگی را نیز در نظر بگیرند و نخبگان و اهل نیز ضمن هوشیاری دادن به افراد عادی جامعه باید ذهن آن ها را از شعارهای جذاب اقتصادی به سمت این حوزه ها هدایت کنند زیرا در غیر این صورت مجددا امام خامنه ای چهار سال دیگر باید به طرح مباحث سبک زندگی و حیات طیبه بپردازد، شاید که در دولت دوازدهم مورد توجه واقع شود.
* "قول می دهم ظرف دو سال آینده شرایط اقتصادی درست را فراهم کنم"
* "مسابقه کار آفرینی در کشور راهاندازی می کنیم"
* "ایجاد سالانه ۶۰۰ هزار شغل دور از دسترس نیست"
* "برنامه ریزی اشتغال حداقل یک میلیون نفری در سال را داریم"
* "برای اشتغال باید اقدامات اساسی انجام شود"
* "رقم بیکاری بالا است"
* "در دولت آتی به ۵ تا ۸ میلیون شغل جدید نیازمندیم"
* "اجرای نامناسب بنگاه های زودبازده مشکل بیکاری را حل نکرد"
* "اولویت کاری من دادن یارانه سبز است"
* "در دولت من ۸ مورد یارانه به مردم تعلق میگیرد"
* "تورم یک رقمی از طریق برقراری انضباط مالی تحقق پیدا میکند"
* "یارانهها افزایش مییابد"
* "۵ میلیون کسبوکار خانگی ایجاد میکنم"
* "مسکن مهر را ادامه می دهم"
* "در چند سال ایران را دگرگون میکنم"
* ....
فارغ از بررسی شعارهای اقتصادی برخی نامزدها که به خوبی نشان می دهد از سازوکارهای اقتصادی کلان بی اطلاع بوده و برنامه های چندین ساله شان را (در صورت دارا بودن چنین برنامه ای) بر پایه توهمات و یا در بهترین حالت، برآوردها و محاسبات اشتباه خود و اطرافیانشان به نگارش درآورده اند.
حجم بالای این شعارها مخاطب را دچار تردید می کند که آیا بحث بر سر انتخاب رئیس جمهور اسلامی ایران اسلامی است یا وزیر اقتصاد و رییس بانک مرکزی؟
بی تردید امروز اقتصاد یکی از اولولیت های اصلی کشور بوده و معضلات اقتصادی نظیر بیکاری، گرانی، تورم و ... محسوس ترین مشکلاتی قلمداد می شود که بیشتر آحاد جامعه درگیر آن هستند.
اما اقتصاد یکی از اولویت های کشور است و نه تنها اولویت این کشور
سند این مدعا بیانات مقام معظم رهبری است که به واسطه اشراف قوی و مثال زدنی شان بر مسائل کشور در برهه های مختلف زمانی موضوعات لازم را گوشزد کرده و وظیفه مسئولان و مردم را تعیین می کنند.
البته اقتصاد مسئلهی مهمی است كه بنده در اين چند سال پیدرپی بر روی آن تكيه كردهام اما تنها مسئله هم مسئله اقتصاد نيست.
(حرم مطهر رضوی 1/1/۱۳۹۲)
اقتصاد و مباحث اقتصادی آن گاه که از نگاه انقلابی رهبر انقلاب مورد بررسی قرار گرفته و مطرح می شود دو بعد اصلی را پوشش می دهد:
*اول آن که ایشان اقتصاد را تحت سبک زندگی اسلامی مدنظر قرار داده و آن را صرف ابزاری برای حفظ اقتدار، شرف و عزت کشور و مردم می دانند.
*دوم آن که بهبود شاخص های اقتصادی را از حیث توجه و رسیدگی حکومت به مشکلات معیشتی مردم به خصوص محرومان و مستضعفان به عنوان یکی از وظایف حکومت اسلامی بیان می کنند.
در واقع در نگاه معظم له اقتصاد، معیشت، ثروت، رفاه مادی و مانند اینها زیرمجموعه سبک زندگی انسان مسلمان است و حکومت اسلامی از اقتصاد به عنوان یکی از ابزارهای تسهیل کننده روند تعالی ملت و رقم زننده ی آرامش دنیوی و اُخروی افراد جامعه استفاده می کند.
باید توجه كرد كه این پیشرفتها وسایل و ابزاری است برای دستیابی به بخش حقیقی و نرمافزاری تمدن اسلامی؛ یعنی سبك و شیوهی زندگی.
(دیدار با جمعی از جوانان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)
در این نگاه رفاه مادی هدف حکومت و جامعه اسلامی و تضمین کننده حیات طیبه نیست، اگرچه تسهیل کننده است.
انسان و جامعه انقلابی با حداقل نیازهای مادی به سوی قله گام بر می دارد، اگر هم دنبال رفاه باشد، آن را برای حفظ اقتدار ملی و یا فراهم کردن زمینه آسایش برای اقشار ضعیف تر می خواهد. بعضاً مشاهده می شود که میان نگاه رهبر فرزانه انقلاب و مسئولان شکاف های عمیقی وجود دارد که نمونه آن در اظهارات برخی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نهفته است.
برخلاف نگاه رهبر انقلاب که اقتصاد را در کنار فرهنگ، سبک زندگی، امنیت ملی، مباحث اعتقادی، تمدن سازی، ورزش، رسانه، جنگ نرم، امور نظامی و ... در نظر گرفته و آن را به صرف ابزاری در راه ساخت کشور اسلامی و سپس برپایی تمدن نوین اسلامی مطرح می کنند، بیشتر مسئولان اقتصاد را هدف گرفته و برنامه های خود را حول آن ترسیم می نمایند.
بر همین اساس نامزدهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نیز ترتیب اولویت اول خود را اقتصاد در نظر گرفته و تصور می کنند تنها نیاز مردمی که پس از 35 سال همچنان پای آرمان های انقلاب اسلامی خود ایستاده اند نیاز های اقتصادی ایشان است.
در حالی که اگر اولویت اول کشور اقتصاد می بود رهبر انقلاب که همواره از درک بالای مردم تمجید کرده و هنگام ترسیم افق های کلان بر روی آن ها حساب می کنند، در این مورد نیز به شکل صریح درباره معضلات اقتصادی با مردم صحبت کرده و برای مثال آن ها را دعوت به قناعت و ... می فرمودند، در حالی که ایشان با واقع نگری وضع کشور را بدر و خیبر توصیف می نمایند.
همچنان كه قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خيبر بود؛ يعنى شرائط قبول چالشها و دشوارىها و غلبه ى بر آنها.
(پيام نوروزی ۱۳۹۱)
و باز اگر اولویت اول مردم اقتصاد بود اکنون خیابان های ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای امریکایی و اروپایی مملو از مردم معترض به سیاست های اقتصادی می شد.
تفاوت دیگری که نگاه نامزدهای انتخاباتی و در کل تعداد زیادی از مدیران با دیدگاه مقام معظم رهبری دارد این است که ایشان اقتصاد را زیرمجموعه ای از یک کل به نام سبک زندگی در نظر می گیرند اما مدیران مبتنی بر نگاه علوم غربی اقتصاد، فرهنگ و ... و هر یک از حوزه های دیگر را جداگانه در نظر گرفته و مورد بررسی قرار می دهند.
نتیجه آن که هنگامی که رابطه بین اقتصاد و سبک زندگی از بین برود و تأثیر اقتصاد بر سبک زندگی در نظر گرفته نشود استفاده از اقتصاد لیبرالی به گرایش مردم به سبک زندگی امریکایی دامن می زند و بد تر از آن از مبحث مهم تر یعنی سبک زندگی غفلت صورت می پذیرد.
پيشرفت در مفهوم اسلامى، با پيشرفت يك بُعدى يا دو بُعدى در فرهنگ غربى متفاوت است؛ چند بُعدى است. يكى از ابعاد پيشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبك زندگى كردن ...
(دیدار با جمعی از جوانان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۳)
در واقع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری مانند بسیاری از همتایان خود با مشغول شدن به اشتغال، فرهنگ، سیاست و ... حوزه بالادستی که زندگی و سبک زندگی است را فراموش می کنند، حال آن که بدون مشخص کردن سبک زندگی مطلوب و طرح ریزی برای پیاده سازی آن صحبت از اقتصاد و دیگر حوزه تنها اتلاف هزینه و زمان کشور و مردم است.
نامزدهای دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری باید در نظر داشته باشند دولت به عنوان بالاترین مسئول اجرایی کشور نه تنها در حوزه اقتصاد بلکه در سایر حوزه ها و بخش ها نیز وظیفه دارد به مردم خدمت کند، خدمتی که نحوه انجام آن تأثیر مستقیم بر سبک زندگی افراد جامعه خواهد داشت.
به طور کلی رفتار، منش و عملکرد هر دولت برای چهار سال سبک زندگی مردم یک جامعه را تعیین می کند، از گفتار و رفتار رئیس دولت گرفته تا سیاست خارجی و سیاست های اقتصادی و فرهنگی و ... هم ظاهر دولت و دولتمردان و هم عملکرد آن ها زندگی و سبک زندگی آحاد جامعه را دچار تحول خواهد کرد.
برای مثال دولتی که در سیاست خارجی خود عزتمندانه و مقتدر رفتار کند، این اقتدار در زندگی مردم جامعه بازتاب پیدا خواهد کرد و دولتی که سیاست های ذلیلانه در پیش گیرد باعث رواج ذلت، حقارت در میان مردم خود خواهد شد. بنابراین سبک زندگی افراد یک جامعه به مدت چهار سال تحت الشعاع فعالیت های دولت و سبک زندگی دولتمردان قرار خواهد گرفت.
حال سوال اینجاست نامزدهایی که بیشترین شعارهای انتخاباتی خود را حول مسائل اقتصادی چیده اند، آیا در زندگی شخصی خود نیز تا این اندازه به مسائل مادی و اقتصادی توجه دارند؟ افرادی که خود را برای تصدی چهارساله بر منصب ریاست جمهوری کاندیدا کرده اند چه منش و روشی در زندگی شخصی خویش دارند؟ روشی که نه تنها زندگی دنیوی که حیات اخروی افراد جامعه را نیز دچار تغییر خواهد کرد.
سبک زندگی حاصل از برنامه های دولت در کنار منش دولتمردان تأثیر مستقیم و گاه بی بازگشتی بر زندگی مردم می گذارد. سبک زندگی امروز افراد جامعه محصول عملکرد دولت های گذشته و رؤسای آن ها بوده است. متأسفانه بیشتر نامزدهای انتخابات یازدهم کمترین توجهی به مباحث حوزه سبک زندگی ندارند، در حالی که سبک زندگی و برپایی تمدن نوین اسلامی در سال گذشته به شکل ویژه ای از سوی مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفت.
جست و جو در فضای مجازی نشان می دهد یکی از کلماتی که کمترین کاربرد را در بین سخنان نامزدهای انتخابات داشته است(و شاید اصلا نداشته است)، سبک زندگی و کلیدواژه های پیرامون آن می باشد.
نامزدهای انتخاباتی و تیم های فکری شان حتی فرصت نکرده اند در میان سایت ها و وبلاگ ها به بررسی خواسته های اصلی مردم بپردازند. زمانی که حتی نوجوانان و جوانان شهرستانی مناطق دور از پایتخت در وبلاگ هایشان سبک زندگی و مؤلفه های آن را از نامزدها مطالبه می کنند.
نامزدهای 50 و 60 ساله محور صحبت های خود را مباحث اقتصادی صرف، آن هم در نازل ترین شکل و محدود به مسائل روزانه خورد و خوراک و رفاه مادی قرار داده اند.
به این ترتیب برخی نامزدها مردم را عده ای عوام که به دنبال سیر کردن شکم خود و فرزندانشان و یا گرفتن عروسی و داشتن درآمد ثابت هستند، در نظر می گیرند، در حالی که مردم بسیار جلوتر از آن ها بوده و با اقتدا به امام خود رفاه اقتصادی را در جهت زندگی عزتمندانه و کریمانه و برای نیل به اهداف والای انقلاب اسلامی می خواهند.
به راستی اگر مردم ایران اسلامی به دنبال زیست مادی و رشد و نمو حیوانی و نباتی می بودند، اساساٌ نه انقلاب می کردند و نه در هشت سال جنگ تحمیلی فشار و مشقت های فراوان اقتصادی را متحمل می شدند.
در مجموع سبک زندگی محمدی صلی الله علیه و آله واژه مغفول مانده در برنامه ها و صحبت های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است.
بعید به نظر می رسد هنگامی که این موضوع از طرف نامزدهای ریاست جمهوری که به عنوان شاخص های مدیران کلان نظام واجد احراز صلاحیت شده اند، نادیده گرفته شده است در میان نامزدهای انتخابات شوراهای شهر و روستا مورد توجه قرار گرفته باشد.
به این ترتیب می توان چنین ارزیابی نمود که اکثر نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر اینکه حوزه سبک زندگی را نادیده گرفته اند، عملکرد گذشته آن ها در پست های مختلف نشان می دهد با نگاه تکنوکرات خود تنها به مؤلفه های سبک زندگی وارداتی و یا با ارفاق سبک زندگی غیر ایرانی و غیر اسلامی دامن زده اند؛ حتی در حوزه اقتصاد که سنگ آن را به سینه می زنند نیز سبک زندگی را در نظر نگرفته و مدل اقتصادی بومی و اسلامی مد نظر ندارند.
حتی اگر اقتصاد به عنوان بخشی از سبک زندگی جامعه در نظر گرفته نشود نمی توان تأثیرات مستقیم آن بر سبک زندگی افراد جامعه را نادیده گرفت. برای مثال روشن است که ربا و وجود آن در نظام بانکداری و ساختار داد و ستد باعث آلوده شدن سفره مردم که خود نوعی نادیده گرفتن عفت شکم است، خواهد شد، در نتیجه نسل کودک و نوجوانی که گوشت و پوست آن ها ناخواسته از مال آلوده به ربا روئیده حتی اگر مخالف سخن حق نباشند، مشتاق آن نیز نخواهند بود.
این ساده ترین مثال از تأثیر اقتصاد بر سبک زندگی مردم جامعه و مؤلفه ای مانند عفت است، در حالی که مثال ها و موارد بسیاری در این باره وجود دارد. نامزدهای محترم به ویژه نامزد پیروز در انتخابات باید توجه داشته باشند که تک تک افراد جامعه نتایج سیاست های اقتصادی ایشان را با جسم و روح خود لمس کرده و سعادت و شقاوت برخی از آن ها در همین چهار سال آینده و بر حسب بسط و نفوذ عناصر عفت و غیرت در جامعه رقم خواهد خورد.
آیا مسئولی که توان مبارزه با دلالی و احتکار را نداشته و بر مسندی که نباید تکیه زده شریک این فرد نخواهد بود؟
نامزدهای انتخاباتی علاوه بر حوزه اقتصاد و یارانه ها و مسکن مهر باید مسائل و موضوعات کلان تر و اساسی تری مانند سبک زندگی را نیز در نظر بگیرند و نخبگان و اهل نیز ضمن هوشیاری دادن به افراد عادی جامعه باید ذهن آن ها را از شعارهای جذاب اقتصادی به سمت این حوزه ها هدایت کنند زیرا در غیر این صورت مجددا امام خامنه ای چهار سال دیگر باید به طرح مباحث سبک زندگی و حیات طیبه بپردازد، شاید که در دولت دوازدهم مورد توجه واقع شود.