بنا نداشتيم درمورد مسائل حاشيه اي سينماي کشور سخن بگوييم، چرا که اين روزها که کشور درگير جنگ نرم (که مهم ترين اولويت اصلي کشور است) مي باشد، سعي مي نماييم نگاهمان از جبهه معارض فرهنگي هنري برنداريم. جنگ نرمي که نوک پيکان حمله اش از هنر و علي الخصوص هنر سينما ساخته شده است. روزي نمي گذرد و ماهي در پيش نيست که فيلم، موسيقي و يا تئاتري در تعرض به اسلام و ايران عزيز ساخته نشود.
ماشين جنگ نرم دشمن از هاليوود گرفته تا آکادمي اسکار و ديگر جشنواره ها که برخي هنربازان و سرگرم کنندگان ( اينترتينمتران!!!) براي شرکت در آن آه از سينه بيرون مي فرستند، با تمام قوا و با همکاري شبکه هاي تلويزيوني ماهواره اي به جان قلب و ذهن مردم ما افتاده اند تا شهرهاي خرم فرهنگي کشورمان را لگدمال و لجن مال نمايند. اما آنچه باعث گرديد تا پس از خواندن مصاحبه شما سري برگردانيم و لحظه اي قلم را به سوي شما و اعوان و انصارتان بگيريم بيشتر به خاطر موضوعاتي بود که در مصاحبه تان به کار گرفته ايد. موضوعاتي نظير تسلط، صداقت، کاريزما و...!!!
از ميان اين سه موضوع متأسفانه شما خود از عنصر مياني آن بي بهره ايد عدم وجود صداقت در جاي جاي مصاحبه تان به چشم مي خورد. شايد به زعم خود تسلط داشته باشيد، که البته کپي کردن از موضوعات فيلم هاي غربي ديگر تسلط چنداني هم نمي خواهد، کاريزما هم که اساساً موضوع و مفهومي است که بر اساس ايجاد تصورات موهوم شکل مي گيرد و نه بر اساس واقعيت.
خدا را شکر مي کنيم که معاونت سينمايي فعلي فاقد کاريزماست و البته صميميت و حسن نيت ايشان در حد بسيار بالايي قرار دارد.
شما بهتر است لحظه اي به پشت سر خود بنگريد و سال هاي گذشته اين خانه سينماي خود را را مجدد بازبيني نماييد شايد مي بايست آن را دوباره تدوين کنيد.
در دوره هاي پيشين اختلافات دروني خانه سينما بيشتر بر سر سهم خواهي هاي خود شما، حلقه مرکزي از بودجه هاي بادآورده فارابي و معاونت هاي سينمايي قبلي بود نه براي اهداف کاريزمايي، با بن مايه صداقت و البته امروز نيز اتحادتان نه براي احقاق حقوق جامعه سينمايي بلکه براي آن بودجه هايي است که معاونت سينمايي جلوي آنرا سد نموده اند که اگر تصميم به پرداخت آن بگيرند، مي بايست در پيشگاه خداوند پاسخگوي بيت المال مسلمين باشد.
گفته بوديد که معاون سينمايي فعلي از هفت هزار نفر عضو خانه سينما، سه هزار نفر را نمي شناسد اما مطمئن هستيم که شما لااقل 6000 نفر آنان را نمي شناسيد و البته خيل عظيمي از هنرمنداني را هم که به دليل عضو پذيري خانه سينما از چند سال قبل، از عضويت در اين کلوپ محروم مانده اند.
بسيار خرسنديم که در خط مقدم مبارزه با جبهه هنري و فرهنگي معارض و در خانه سينماي بي نام و ادعا ، بدون کاريزماي مدل عسگرپوريم، اما با صداقت و صميميتيم و مشغول مبارزه با دشمن.
نه از کسي طلبي داريم و نه بدهي، نه چشم به آکادمي اسکار داريم تا ما را ببينند و نه برايشان فرش قرمز پهن مي کنيم تا «زيباي آمريکايي» قدم بر آن بگذارد.
ما فقط به اعماق سپاه دشمن مي نگريم و البته نقاط خطري مانند شما را نيز ناديده مي انگاريم.
خوبست شما واقعاً استقلال مالي خانه سينما را با بازگرداندن پول هايي که ساليان گذشته از بيت المال به جيب هاي مبارکتان زديد و با آن برج و بارو براي ايجاد کاريزماي بيشتر ساخته ايد، ايجاد نماييد و به عبارت بهتر رد مظالم خود کنيد.
آري تغيير مهمي پيش آمده، سينماي کشور در حال پوست انداختن است و شما همان پوست قديمي هستيد و نسل جديدي در حال ظهور و بروز است. نسلي که محصول دفاع مقدس فرهنگي هنري و فرزندان معنوي خلف سيد شهيدان اهل قلم مي باشند و بنا دارد ارزش هاي اسلامي را در قالب هنر الهي به دنيا معرفي کند.
معاونت سينمايي، سکاندار است و جامعه هنري پاروزن. در هيچ جاي دنيا ساير هنرها و سينما مستقل از سازو کارهاي دولتي و حکومت نيست. آري، در آنجا هنر و سينما در خدمت ابناء شيطان و براي انحراف جامعه بشري به کار گرفته مي شود و ما سعي مي کنيم آن را در خدمت خدا و اعتلاء انسان ها به کار بگيريم. اميدواريم استقلال خانه سينما به استقلال هنري سينما از چارچوب هاي فکري و هنري آن از هنر غربي نيز منجر شود نه آنکه سر در بودجه هاي آنسوي آبها داشته و با نرم افزار آنان در جامعه اسلامي به توليد آثار غرب مآبانه بپردازد.
به حول و قوه الهي در آينده اي نه چندان دور رساله « در خدمت و خيانت هنرمندان» که نگارش آن در ميانه راه است منتشر خواهد شد و آن گاه مي بايست خود را بنگريد که در کجاي پهنه خدمت و يا خيانت هنري قرار داريد.
در پايان بهتر است مانند سران فتنه آن قدر از بحران در جامعه هنري دم نزنيد تا بحران آفريني کنيد، اين منافع شما و اعوان و انصارتان است که در بحران قرار گرفته و نه جامعه هنري سينمايي. و البته مسلماً شما خود و گروهتان را همه جامعه هنري سينمايي نمي دانيد!!