به گزارش سرويس وبلاگستان مشرق، علی درستکار در آخرین پست وبلاگ خود چنین نوشت :
بیمقدمه ...
فکر میکنم در شرایط فعلی کشور، یعنی در حالی که مشکلات معیشتی و اقتصادی به خانوادهها فشار میآره، در حکومت اختلالاتی اقتصادی و سیاسی دیده میشه – که بعضیش ناشی از سوء مدیریت یا ناکاردانی و بعضیش ناشی از خیانته- هزینه ها و درآمدها باهم سازگاری نداره، خلاف شعارها و توقعات چندین ساله بانیان نظام و مردم انقلابی دیده میشه و خلاصه در ذهنامون پرسشای فراوان و اشکالات و نقدهای مسکوتی نهفته که واجبالاجابت و محتاج پاسخ فوری است، وظیفهای که برعهده هریک از ماست اینه که:
- هرچه زودتر و بهتر وظیفه و تکلیف خودمون رو بشناسیم
- اون رو قبول کنیم، بپذیریم و برعهده بگیریم
- و به بهترین شکل ممکن، انجامش بدیم
این تکلیف هرچه هم کوچیک باشه و این نقش ما هرچه هم که ریزه باشه و هرچه هم که به چشم خود ما به حساب نیاد!
این حرفم حتماً و اکیداً نه به این معناست که بخواهم تکالیفی که برعهده دیگران، به ویژه بزرگتران در قد و عقل و قدرت و ثروت و جایگاه هستند هست را بپوشانم یا بفراموشانم و نه به این معناست که بخواهم دردها و رنجهای امروز حتی یک نفر یا یک گروه از مردمم را نادیده بیانگارم یا سبب شوم که مغفول بماند؛ تنها هدفم این است که همزمان با توجه به همه این مسائل، به سهم خود هم بیاندیشیم و بنگریم و به دنبال آن، برای اقدامی مؤثر، آستین برزنیم.
این موضوع، یک امر بسیار پیچیده، پرشاخ و برگ و جدی و علمی است که -بهحق- باید در مجالی علمی، با مقدمه کافی، لازم و درست، با متنی غنی و محاسبهشده به استنتاج متقن و محکم علمی طرح میشد و منتشر؛ با این حال، خواستم به سهم خود و در حد یک تلنگر وبلاگی، قدمی برداشته باشم.
این حرفم حتماً و اکیداً نه به این معناست که بخواهم تکالیفی که برعهده دیگران، به ویژه بزرگتران در قد و عقل و قدرت و ثروت و جایگاه هستند هست را بپوشانم یا بفراموشانم و نه به این معناست که بخواهم دردها و رنجهای امروز حتی یک نفر یا یک گروه از مردمم را نادیده بیانگارم یا سبب شوم که مغفول بماند؛