به گزارش مشرق به نقل از راهبرد، دکتر غلامحسين الهام مشاور حقوقي رئيس جمهور و وزير پيشين دادگستري در همايش" 8 ماه دفاع مقدس" نقش بصيرت در جامعه و حرکت به سمت جامعه آرماني که به ميزباني جامعه اسلامي دانشجويان در دانشگاه محقق اردبيلي برگزار شد سخنراني و به سئوالات گوناگون دانشجويان پاسخ گفت.

*حماسه 9 دي،پاسداشت آزادگي ملت ايران است

اتفاقاتي که در طول تاريخ براي مقابله با عاشورا مي افتد همين وضعيت را نشان مي دهد، لذا بزرگداشت حماسه 9 دي يعني بزرگداشت آزادگي که ملت ايران پرچمداري اش را نشان داده و بيان کرده است، مي باشد.

اما ريشه اين بحث را بايد در فتنه 88 جست و جو کرد، از اول انقلاب تا حالا فتنه هاي مختلفي را پشت سر گذاشته ايم و انقلاب اسلامي با اين چالش ها و فتنه ها بيگانه نيست، اما بي ترديد سخت ترين و پيچيده ترين آن را در سال88 مشاهده کرديم .

*نقطه اشتراک فتنه بني صدر با فتنه 88

بعد از انقلاب، جريان هاي شکست خورده براي بازسازي و ورود در صحنه با شعارهاي دروغين ورود مي کردند وجبهه هاي دموکراتيک، بعدها پيوند جريان نفاق با جريانات نهضت آزادي از نظر ايدئولوژيک و در واقع مشکلات برآمده از دولت موقت و بعد فتنه بني صدر که اتفاقاً نقطه اشتراکي در مقابله با حماسه عاشورا با فتنه 88 داشت، چون بني صدردر سال 59 در روز عاشورا در ميدان آزادي ميتينگي را برگزار کرد و جمعيت طرفداران اين جريان با کف و سوت حرمت عاشورا را نقض کردند که بعدها امام از اين موضوع سخت دردمند بودند.

ما فتنه بني صدر را در شرايط سختي پشت سر گذاشتيم و به دنبال آن فتنه سنگين منافقين و نفاق بود که رسماً به جنگ مسلحانه در کشور کشيده شد و فضاي سختي از ترورها و قتل و عام بيگناهان پشت سر گذاشت، چند سال متوالي کشور در اين درگيري سخت و چالش سنگين قرار داشت تا بالاخره اين جريان به طور کلي در فضاي شفاف پناهنده شد و بخشي ازارتش صدام را تشکيل داد و آخرين بقاياي آن به تاريخ پيوست.

*فتنه مهدي هاشمي از فتنه هاي بسيار پيچيده و سخت بود

به دنبال اين جريانات فتنه سخت، مهدي هاشمي را داشتيم اين جريان هم با ترورهاي مخفي و سخت و فعاليت هاي براندازانه مسلحانه و تلاش هاي ايدئولوژيک براي ايجاد انحرافات بنيادي در انقلاب،کشور را با مشکل مواجه کرد که اين موضوع هم با مديريت امام در سال 65و 66 خاتمه پيدا کرد،به نظر من آن فتنه هم از فتنه هاي بسيار سخت و حساسي بود که در مسير تحولات انقلاب، ما مشاهده کرديم و به دنبال آن برخي مشکلاتي که پشت سر گذاشتيم به نظرم مهمترين آن فتنه 88 است.

هر جريان انحرافي به يک جريان فکري موجه يا حداقل پذيرفته شده، يا موجه تري يا جرياني که در قدرت سياسي کشور جاي پايي دارد تکيه زده است. به طور مثال جريان نهضت آزادي جرياني بود که در اوايل انقلاب قدرت سياسي و مديريت دولت را در دست داشت که اين جريان با بدو لانه جاسوسي در سيزدهم آبانماه به دوره مديريتي آن پايان داده شد، اين جريان يک اعتبار ويژه اي به خصوص دردوران بعد از انقلاب از نظر سياسي در جبهه اسلامي داشت و همان سوابق اقتضا کرد که شايد براي عده اي بهترين گزينه براي دولت بعد از انقلاب اين رئيس اين جريان يعني مرحوم بازرگان باشد اما جريان منافقين که يک جريان تند و سخت و برانداز بود تکيه ايدئولوژيک به جريان نهضت آزادي داشت و به تعبيري که امام داشتند بازرگان را پدر معنوي منافقين و اين جريان ناميدند و اين از نظر فکري و ايدئولوژيک بود يک جريان تندرو به يک جريان ميانه هم به يک تعبير ديگر به دليل اعتبارات مختلف سياسي و نفوذ ايدئولوژيک تکيه مي زند.

جريان سخت مهدي هاشمي که يک جريان بسيار سنگين و شکننده بود بخصوص از نظر القائات ايدئولوژيک توانسته بود يک جرياني را در برابر انقلاب قرار بدهد به شخصيتي مثل منتظري تکيه زده بود و اين جريان انحرافي به يک جرياني از مرجعيت متکي و متصل شده بود اين اتکاي يک جريان انحرافي و فاسد به يک جريان فکري موجه و شناخته شده در نظام يا داراي نفوذ در نظام موجب مي شود تا مسئله فتنه پيچيده شود در طول تاريخ هم همين است شما ببينيد در جمل تکيه بر چه جرياني و چه کساني زده مي شود براي مقابله با اميرالمومنين ،شخصيت شناخته شده براي بزرگان آن روز در مقابلش به چه جرياني تکيه زده مي شود معمولا فتنه ها به همين شکل سازمان پيدا کرده است و موفقيت فتنه ها به خاطر اين نوع تکيه گاهها است ، تکيه گاههايي که يا پشتيباني فکري مي کنند و اصولا همين است و موجه جلوه مي دهند و نتيجتا امکان موفقيت را افزايش مي دهند.

*نقش سفارتخانه ها در فتنه هاي پس از انقلاب

فتنه88 به چه کساني تکيه داشت؟و هنوز به چه کساني تکيه دارد؟ به نظرم اين پرسش مسئله مهمي است که بايد به آن توجه شود، 13آبان ها مي آيند و مي روند ما يک مراسمي برگزار مي کنيم و به آن بسنده مي کنيم اما اگر فرصتي باشد و ما مروري بر اسناد لانه جاسوسي داشته باشيم به خوبي مي بينيم در اين اسناد آمريکايي ها و سفارت آمريکا تلاش دارد همه جريان هاي داراي تاثير گذار را در کشور شناسايي بکنند اين اسناد به صراحت موجود است از دستوراتي که واشنگتن به سفارت مي دهد اين است کساني که در 10سال آينده مي توانند در جمهوري اسلامي نقش ايفا کنند آنها را شناسايي کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند اين سفارتخانه که به دنبال نفوذ در اسلام و استحاله و براندازي نظام اقدام مي کنند به اين شکل عمل مي کنند که جايگاه ها و پايگاه هاي داخلي کشور را ارزيابي کنند، آزمايش بکنند و جريان مناسب را براي حکومت و کشور انتخاب کنند اسناد مختلفي در مورد طيف هاي مختلف در آن روز که داراي نفوذ بودند و حتي قبل از پيروزي انقلاب مي بينيم ارتباط با اين شخصيت ها ،مذاکره با آن ها و بعد دادن تحليل به کاخ سفيد که چه جرياناتي در کشور چه نوع پايگاهي دارند و چه اثر گذاري دارند و چه ميزان بر روي آنها سر مايه گذاري کرد از مهمترين بخش هاي تجربه تاريخي در اسناد لانه جاسوسي است حتما اين اسناد و لانه جاسوسي را يکبار ديگر با فضاي فتنه 88 مقايسه کنيد تقريبا فضاي 27،28سال قبل را عرض ميکنم در همان اسناد به صراحت مي گويند بايد در فيضيه جاي پايي بگذاريم و چهره هاي موثري را که مي توانند براي ما مفيد باشند با برقراري ارتباطات فرهنگي با مراکز دانشگاهي تعيين بکنيم و اين ارتباط را برقرار کنيم در فتنه 88برخي از اين چهره ها را در آمريکا مي بينيم که چگونه در لباس رو حانيت به عنوان نمايندگان ديني که حرف ديني و مذهبي مي زنند عليه تئوري جمهوري اسلامي با آمريکا يي ها و اسرائيلي ها همراه مي شوند اين مسئله همان چيزي است که تجربه تاريخ و درس آموزي تاريخ پيش روي ما مي گذارد بايد به اين مسائل ازالان پرداخت و تجربه آينده اي که انقلاب با آن مواجه خواهد بود توجه جدي و دقيق بکنيم چه بسا اين مراحل با گذشت زمان با پيچيدگي هاي جديد تري پيش روي ما قرار گيرند.

*اگر فتنه 88 به کسي مثل هاشمي تکيه نمي زد آيا موفقيتي حاصل مي کرد؟

اگر فتنه 88 به کسي مثل آقاي هاشمي تکيه نمي کرد، آيا اين توفيق و موفقيت را داشت که هشت ماه کشور را با اين تلاطم مواجه کند؟ اين جريان به خاطر چهره هايي است که در درون نظام پيدا مي کند و به دليل استحاله، دنياگرايي، دنيا طلبي، تغيير فکري و ايدئولوژيک و يا هر دليل ديگري که از نظر روانشناختي انسان ها از جهت سياسي قابل بررسي است مي تواند تکيه کند و براي نظام مشکل بسازد.جريان نفوذ، جريان جنگ نرم از چه جهت گيري هايي استفاده مي کند؟

*فتنه 78 به جريان دولت وقت تکيه داشت

من فراموش کردم که از فتنه 78 سخن بگويم، فتنه 78 به چه جرياني تکيه داشت الا به جريان خود دولت؟ فتنه اي که به تعبيري از پله دوم آغاز مي کند و موضوع کوي دانشگاه را مطرح مي کند و سمت و سوي براندازي آن به صورت يک فتنه گسترده چند روزه حداقل تهران را در برمي گيرد اتکايش به چه جرياني است؟ درست به دولتي که روي کار آمده است.و اين جريان به وسيله عواملي در خود دولت مديريت شد.

سال 82 هم بخش هايي از رويش هاي همان فتنه 78 را در پيش رو مي بينيم، اين تکيه گاهها بسيار مهم است هميشه جريان تند به يک جريان موجه يک خط اتکايي دارد و عقل را به اين خاطر پيچيده مي کند، حق و باطل را مشتبه مي کند و درست و نادرست را درهم مي کند، اينجاست که به تعبير اميرالمومنين خوب مي فهميم" فتنه ها وقتي مي آيند ناشناخته هستند و وقتي مي روند فهميده مي شوند" اين به خاطر برخي علايم است به خاطر اين است که همان جا به ما مي آموزاند که شما حق و باطل را با ملاک هاي مستقل خودش درک کنيد نه با شخصيت ها و نه با اشخاص، اين مسأله مهمي است.

*شخصيتي را با نمادي از هاشمي 2002 علامتگذاري کردند

در چه شرايطي موضوع سال 88 پيش آمد؟ در چه موقعيت و وضعيتي روييد؟ ازنظر دقيق تر شايد نياز بود ما به مسائل 84 توجهي کنيم اما بعد از انتخابات و چالش ها، همان جا فقط برخي از علايم و سرمايه گذاري ها را ببينيد در همان جا يک علامت و پوستري نماد انتخاباتي برخي، جريان شد و شخصيت را از درون نظام که کانديداي رياست جمهوري است مثل آقاي هاشمي با نمادي از هاشمي 2002 علامت گذاري مي کنند يعني تمام علايم فرهنگي را تغيير مي دهند و يک تصوير جديد و يک فضاي جديدي از نظر ايدئولوژيک از يک شخصيت انقلاب نمايش مي دهند و همين امر با همراهي همان شخصيت مواجه است،و اين نشانه ها ،نشانه هاي سنگيني است. بعد از آن چالش هاي سال84 در عرصه خواص و رقباي سياسي پايان نيافت و تا سال 88 ادامه و استمرار پيدا کرد.

*گفتمان عدالت خواهي با دولت نهم احيا شد

ما در سال 84 تا سال 88 با يک دوره از دولتي مواجهيم که کارکردهايي دارد و اثر اين کارکردها را مي توانيم در امنيت عمومي کشور و مسائل داخلي و بين المللي با هر زاويه اي که بخواهيم ارزيابي کنيم به خصوص از نظر گفتماني فرصت ارزيابي داريم. از سال 84 تا سال 88 تحولاتي در سياست داخلي و خارجي کشور اتفاق مي افتد، ما از نظر داخلي با برخي شاخصه ها و علائم يک حرکت جديد مواجه هستيم آن علائم چيست؟ دوره عدالت، گفتمان غالب شده است، گفتماني که رهبري انقلاب در اوايل دولت تصريح کردند که اگر همين شعار عدالت مطرح شد به وسيله آقاي احمدي نژاد، اگر هم احمدي نژاد پيروز و رييس جمهور نشود به خاطر اينکه شعارهاي متروک را احيا کرده است خود اين يک پيروزي است به خاطر اينکه از گفتمان امام و ارزش هايي که متروک و تعطيل شده حرف مي زند.

نفس احياي شعار، خود پيروزي است يعني اگر ملاحظه کنيم که در دوران سازندگي و اصلاحات چه فضايي ايجاد شده است و گفتمان اصيل انقلاب به تدريج با چه مسائلي مواجه شده که اين گفتمان را متروک کرده است و الان دارد احيا مي شود، عدالت، گفتمان غالب شد و در عرصه هاي مختلف خود را نشان داد، سفرهاي استاني که صورت گرفت احساس عدالت اجتماعي را در اجراي قانون اساسي و قانونمند کردن کشور و کارآمد نشان دادن نظام جمهوري اسلامي تقويت کرد. اعتماد مردم و حکومت به نحو بارزي ارتقا يافت ما در دوران سازندگي چالش هاي جدي در مسائل اجتماعي داشتيم بعضي شورش ها و بحران ها داشتيم که کنترل شد که آن ها مي توانست نظام اسلامي را هم به عنوان يک نظام ناکارآمد در برقراري عدالت اجتماعي تهديد کند. ولي از آن عبور کرديم اين اعتماد مردم با دولت متزلزل شده بود اما ارتباط با اساس نظام وانقلاب مستحکم باقي مانده بود به دليل وجود نهاد ولايت فقيه و اين مسأله مهمي است که در جاي خود قابل تحليل است.

*دليل مشارکت 85 درصدي و راي 40 ميليوني در انتخابات

ولي اعتماد به دولت، اعتماد تضعيف شده اي بود و اين تاثير مي گذاشت روي اعتماد به نظام واين تاثيرگذاري امنيت داخلي و امنيت سياسي و امنيت ما در روابط بين الملل خدشه دار مي کرد. اعتماد مردم بود که در انتخابات 88 مشارکت را به 85 درصد و 40 ميليون نفر ارتقا داد. شاخص ديگر ارتقاي سطح زندگي است، زندگي عمومي مردم و تحرک اقتصادي بود حباب هايي که شکسته شد يک تحول و حرکت اقتصادي با رويکرد عدالت، با رويکرد اتکا و اعتماد داخلي انجام شد و داشت يک حرکت اقتصادي از داخل پا مي گرفت. از نظر فرهنگي ما در موقعيتي بوديم که در فاصله قبل از آن ارزش هايي ديني، اخلاق، بنيان هاي اعتقادي و ثابت قانون اساسي، نظام اسلامي در تهديد قرار گرفته بود. بحث حاکميت دوگانه مطرح شد، نهضت کربلا وعاشورا با تحليل هاي غلط با عنوان يک جريان تند و ارتباط گيري هاي بي معنا تحليل مي شد واين نوع تحليل ها در کشور ما رسماً زده مي شد. تحريک اختلافات مذهبي و قومي در کشور شديد شده بود و به وسيله دولتي ها در غرب حمايت مي شد واين يک بحران در کشور ايجاد مي کرد. همگرايي با غرب يا انفعال در برابر غرب يکي از شاخصه هاي تغييرات اعتقادي است.

*دوره اي که اشرافي گري حاکم بود

حذف مردم و انتقال قدرت از مردم به طبقات خاص و حاکميت حزبي به جاي حاکميت مردمي و يا مردمي و يا مردمسالاري واقعي و يا در واقع به تعبيرديگر بستن دايره قدرت و مديريت کشور در گروه خاص، خانواده اي خاص، طبقه اي خاص و يک اشرافيت جديدي که اشرافيت حاکم را تشکيل مي داد در اين دوره پايه گذاري شد، ثمره عمل آن هم رها کردن عدالت بود، همبستگي ملي را تضعيف مي کرد ودر يک کلمه عبور از گفتمان امام را دامن مي زد، اما از اين شرايط در اين دوره عبور کرده بوديم يک حرکت فرهنگي با گفتمان امام و درست عکس اين معيار پيش مي رفتيم.

*در عرصه سياست خارجي اتفاقات بي نظير رخ داد

از آن طرف هم در عرصه بين الملل هم ما شاهد اتفاقات مفيد و موثر براي کشور بوديم، سياست خارجي ما در يک وضعيت خوبي بود فعاليت هاي فن آوري هسته اي از تعطيلي و صفر رسيد به فن آوري صنعتي، يعني ما حتي از مرحله تحقيقاتي هم عبور کرديم و از نظر فرهنگ علمي همه مراحل را با وجود مقابله ها و مخالفت ها رسانديم به مرحله فرآوري و اين مسأله بسيار مهمي بود در يک فرآيند چهار ساله از تعطيلي که مقدمات کار انجام نشده تعطيل شده بود. رسيدن به مرحله فرآوري در توليدات هسته اي با اهداف صلح آميز در جهت صنعتي و ساختن کشور جلو رفتيم. با آژانس هسته اي عموم مسائل را حل کرده بوديم چند مورد جزئي باقي مانده بود که با غلبه سياسي ما پيش مي رفت با قدرت عمومي که پشت اين جريان قرار گرفته بود قابل حل بود، در يک وضعيت انزواي نسبي که با مخالفت سازمان هاي بين المللي به تعبير من نه انزوا به منظور ايدئولوژيک و يا انزوا از نظر افکارعمومي و ديپلماسي عمومي نه از نظر سياسي سازمان هاي بين المللي و دولت ها موقعيت ما به گونه اي جلو رفت که کل کشورهاي غير متعهد با حمايت از حقوق مسلم هسته اي با جمهوري اسلامي همگرايي نشان دادند و اين اتفاق در عرصه بين الملل اتفاقي بي سابقه است.

سازمان کنفرانس اسلامي، اينها همه سازمان ها و جرياناتي بودند که همگرايي با جمهوري اسلامي به خصوص در عرصه فنآوري هسته اي صلح آميز نداشتند، سازمان کنفرانس اسلامي اولين بار به جدّ از جمهوري اسلامي، از حق مسلم هسته اي اش حمايت کرد و رسماً بيانيه داد. آمريکا براي حل مشکلاتش در افغانستان و عراق به سختي نيازمند جمهوري اسلامي بود و با انفعال تقاضاي کمک از ايران داشت و ايران يک برگ برنده اي براي کنترل سياست هاي آمريکا در منطقه و نجات مردم افغانستان مي توانست ايفا کند.

آمريکا در حقيقت در يک موضع انفعال دست نياز به جمهوري اسلامي دراز کرده بود، روال تغيير قدرت به دليل اين حرکت گفتماني و ايدئولوژيک در جمهوري اسلامي در کشورهاي آمريکاي لاتين در جهت تلاقي منافع آمريکا شروع شده بود که هنوز ادامه دارد اين از نظر رواني تکيه گاهش به جمهوري اسلامي از نظر حمايت هاي جمهوري اسلامي در آن کارساز بود.

براي اولين بار با تلاش هاي ايران کشورهاي دائم الاختلاف حاشيه خزر توانستند با وساطت جمهوري اسلامي ايران اجلاس توافق و همکاريشان را در ايران برگزار کنند و راهي براي حل مسائل شمالي کشور و درياي خزر آغاز شد که مي توانست يک گام مثبتي در سياست خارجي در اين بخش حساس و تازه به استقلال رسيده حاشيه شمال کشور ما داشته باشد.

ضعف و ناتواني جدي آمريکا و رژيم اشغالگر قدس براي تسلط بر خاورميانه بارز شد مقاومت حزب الله و جنگ 33روزه توانمندي اعتقادي، ايدئولوژيکي را در منطقه نشان داد که از نظر معنوي به جمهوري اسلامي اتکا داشت. جرياني که به عنوان حزب الله به وسيله آمريکايي ها يه عنوان بخش خاورميانه جمهوري اسلامي، سپاه ايران و در واقع نهاد و مرکز نماد قدرت جمهوري اسلامي مي شناسند ولي همه مي دانند که از نظر معنوي واز نظر ايدئولوژيکي اين يک پايگاه قدرت براي جمهوري اسلامي است و در واقع مقاومت حزب الله در برابر رژيم اشغالگر قدس، مقاومت در برابر خط اول خطري است که دنبال اين است که جمهوري اسلامي را براي نخستين بار در حوزه خليج فارس يعني يک جريان همکاري هاي خليج فارس که درست در دوران دفاع مقدس براي مقابله با جمهوري اسلامي شکل گرفته بود شکست دهد يعني جريان همکاري هاي حوزه خليج فارس که براي مقابله با جمهوري اسلامي رسيدند براثر قدرت سياسي و تعامل سياست خارجي به جايي رسيد که ناگزير شدند جمهوري اسلامي را در اين اجلاس به عنوان ناظرو ميهمان بپذيرند و اين بابي از همکاري هاي جديدي را براي منطقه که مي توانست يک وحدتي در برابرتهديدهاي آمريکا در خاورميانه و رژيم اشغالگر قدس باشد برهم بزند.

*هويت ايرانيان در سطح جهان احياء شد

هويت ايرانيان در سطح جهاني احيا شد، غرور ملي به طور جدي باعث شده بود که همه ايرانيان در جهت گيري هاي مختلفي در خارج از مرزهاي ايران داشتند احساس تعلق به ايران بکنند احساس وجود و هويت کنند، علاقه مند کشور شوند ودر جهت تعامل گام بردارند. توازن روشن همکاري و ارتباط سياسي و اقتصادي بين مسائل سياسي و اقتصادي با دولت ها و کشورهاي خارج در سياست خارجي در جمهوري اسلامي روشن و مبين شده بود.ما ديگر جهت سياسي خارجي انفعال نداشتيم در ارتباط با اروپا، در ارتباط با کشورهاي صنعتي ما سياست تعيين کننده را داشتيم رقم مي زديم جهت گيري هاي سياسي و رفتار سياسي را با رفتار اقتصادي متوازن مي کرديم ما بوديم که تعيين مي کرديم در برابر اين تحريم ها فعاليت هاي اقتصادي را با کشورهايي مثل انگليس تنظيم کنيم و از اين ظرفيت اقتصادي براي پيشبرد اهداف سياسي مان استفاده کنيم. يعني حرکت سياسي و سياست خارجي ما در يک مجموعه هماهنگ سياسي واقتصادي داشت پيش مي رفت و توانسته بوديم در اين عرصه يک ديپلماسي فعال را رقم بزنيم علاوه بر آن ديپلماسي عمومي ايران توانسته بود با منطق قوي بدون القاي تشنج با تلاش هاي رسانه اي خود آمريکا و در درون خود آمريکا بتواند منطق جمهوري اسلامي را تصويب بکند و افکار مردم ما و ديدگاه هاي آن را منتقل کند و در واقع يک چهره اي واقعي از جمهوري اسلامي به رغم سانسورهاي رسانه هاي مستقيما به گوش جهانيان برساند. سفرهاي اين دوره شخص رييس جمهور و رفتار ديپلماسي به خصوص تنظيم ارتباطات، رسانه ها وافکار عمومي موقعيت جمهوري اسلامي ايران را در افکار عمومي ارتقا داده بود اين شرايط همه براي رساندن به نقطه پيشرفت و تحقق اهداف کشور صورت مي گرفت و وضعيت مطلوبي بود. توفيقات عظيم مردمي، انسجام دروني ملت مي توانست اين حرکت را بسيار تقويت کند بين گفتمان رهبري و دولت يک ارتباط کامل ايجاد شده بود حاکميت دوگانه يک حرف بي ربط و مزخرفي بود که اثبات در اين دوره که با تعامل وهمگرايي گفتمان قدرت ملي و امنيت ملي افزايش جدي پيدا خواهد کرد.

*مهره اي به اسم نخست وزير امام با گفتمان جعلي به ميدان آمد

در اين شرايط فتنه 88 رقم مي خورد اگر کساني داعيه ملي داشتند در اين زمان بايد در جهت تقويت اين گفتمان به ميدان مي آمدند رقابت هاي انتخاباتي موضوع اولي براي ما نبود ما سي سال رقابت هاي جدي انتخاباتي داشتيم و انتخابات هميشه مسأله جدي در کشور بوده است رقابت انتخاباتي يک مسأله تعارفي نبوده و رقابتي قابل قبول و قابل دفاعي است جمهوري اسلامي خود اين فضاي رقابتي را فراهم مي کند يکي از کساني که هميشه فضا و بسترانتخاباني را تقويت کردند و نشاط دادند خود رهبري بوده است ما در اين شرايط بايد انتخاباني داشته باشيم پرشور، مهره اي در اين قضايا پيدا مي شود به اسم نخست وزير امام و به اسم نخست وزير امام با گفتمان جعلي به ميدان مي آيد گفتمان امام نسبتش با گفتمان دولت مستقر که در اين شاخصه هايي که عرض کردم حرکت کرده چيست؟ اگر اين رقابت رقابت هايي در طول همديگر براي رشد دادن به اين حرکت شتاب نشان داد که اين جريان شعارامام و گفتمان امام را به عنوان يک تقلب انتخاب کرد به عنوان يک واقعيت، چون خيلي سريع تمام ارزش هاي ناشي از اين حرکت و گفتمان را به چالش و نقد معترضانه رساند آنچه من به عنوان برخي شاخصه ها عنوان کردم ممکن بود در يک جاهايي صحت داشته باشد اگرسرعت کم باشد شتاب مي بخشيم اگر يک جاهايي منفورمانده است آن را احيا و فعال مي کنيم اين حرکت مثبت است اما کسي که گفتمان امام را انتخاب مي کند واين باره نقطه مخالفتش درست همان کساني مي شود که پرچمدار اين گفتمان هستند اما مهره تضعيف را ايجاد مي کند واين جريان اگر واقعا اين گفتمان را دارد يکباره يک جريان خارجي پشتش قرار مي گيرند که در ذاتش با امام و انقلاب و مردم کينه تاريخي قرار داده پشت اين قضيه آمريکا، انگليس و اسرائيل قرار مي گيرند اين ها اين دروغ بزرگ را که اين جريان براي احياي گفتمان امام آماده است برملا مي کند.

* يکي از عناصر سبز به لبنان مي رود و مي گويد نظام ايران ساقط شدني است

درست نقطه هيجان انتخابات در يک جايي مي شود که در مناظره اول بين رييس جمهور و ميرحسين موسوي عقبه جريان ميرحسين که تکيه به هاشمي داده است برملا مي شود برملا شدن اتکاي اين جريان به جرياني که اسباب مشکلات عديده اي در کشور به خصوص در بخش عدالت اجتماعي و حرکت و انديشه امام شده است و به خصوص در ايجاد اشرافيت بعد از انقلاب و تعرض به حقوق مردم و غارت بيت المال و آسيب هايي که از نظر اقتصادي ، فاصله طبقاتي بين مردم ايجاد شده که آن گفتمان را آسيب زده است عقبه اش اين جريان بود وقتي اين عقبه مشخص مي شود اين جريان حاضر نيست که فاصله اش را نشان دهد و بلکه همچنان اتکا و اعتماد و پشتوانه هاش را نشان مي دهد به همان جريان . مي خواهد در پنهان تکذيب کند اما جرات اين را هم ندارد که درعلن اين ارتباط و اتکا را نقض کند البته نمي تواند مهم ترين پشتوانه مالي اين جريان به اصطلاح سبز در انتخابات هستند شخصيت هايي که به عنوان نماد هاي حمايت هستند همه وابسته به اين پيوند هستند. دختر روس، پسر روس و اين جريان به گونه اي است که امکان انکار هم ندارد. مردم واقع بين هستند مردم داوران خوبي هستند و اين جريانات و مسائل را به خوبي مي بينند اما بعدها هم وقتي مردم همان موقع مي بينند که بي بي سي فارسي به کدام جريان اتکا کرده است و به خاطر حمايت از اين جريان تاسيس مي شودو ....24 ساعته در موقع انتخابات به ميدان مي آيد و يک جنگ نرم و جنگ رواني در اين مدت سامان مي دهد و مردم شاخصه ها را مي بينند بعد از انتخابات هم مسائل جديدتري روشن مي شود؛ گفته شد که معاون وزارت خارجه انگليس، سفير لبنان در انگلستان را احضار مي کند و مي گويد در ايران تغييراتي در حال انجام است رژيم ايران ساقط خواهد شد و شما موضع بي طرفي خودتان را حفظ کنيد، دخالت نکنيد آنها يک نگراني از اين جا دارند.

قبل از انتخابات پيروزي را مسلم گرفته اند و دارند نقشه مي کشند در منطقه دارند سازماندهي مي کنند يکي ازهمين عناصر سبز به لبنان مي رود و در آنجا اعلام مي کند که نظام ايران ساقط شدني است، رژيم ايران عوض شدني است و شما موضع خود را از حالا با نظام بعدي تنظيم کنيد يعني آن ها مسلم گرفتند که با اين غزل ها اين نظام را ساقط خواهند کرد اين ارتباط با بيگانگان با خط امام وعاشورا چه سنخيتي دارد؟ اين فضاي انتخاباني مي شود و مردم مسائل را مي خوانند و مي بينند که گفتمان عدالت در معرض خطر جدي است و يک انتفاضه عدالت شکل مي گيرد براي خراب کردن اين موضع و شکست سنگيني که مشارکت عظيم مردم ايجاد کرده است و در حقيقت مردمسالاري ديني پاسخ اساسي را به اين فتنه داده است مشارکت گسترده و حضور فعال مردمي که صاحب راي هستند خود را نشان مي دهد در چنين جرياني يک دفعه بحث تقلبي که از قبل سازماندهي شده است يکي از زنان فتنه در انتخابات موقع راي گيري مي گويد که اگر ما برنده نباشيم مي گوييم تقلب شده است تا مردم به خيابان ها بريزند. ناشي گري ها باعث مي شود که کدها را خيلي سريع به مردم بدهند و اينها آنقدرعجول هستند که اين شتر رام نشده را خواستند سوار شوند و نگذاشتند که انتخابات تمام شود که لااقل اين کدهايي را رقم زدند دست و برنامه هاي پيشين آن ها را رو نکرده باشد .

در ظاهر گفتند که تقلب انتخاباتي شده اما بعد از آن باطن گفتماني رو شد و گفتمان امام را مطرح کردند و اولين بار روز قدس عليه امام قيام کردند اين يک علامت بود و يکباره آن پايگاه ايدئولوژيک و آن قدرت سياسي و نظامي و امنيتي ما را که در منطقه خاورميانه به چالش کشاندند حرمت رمضان را شکستند و يک چالش با انديشه هاي ديني و حريم هاي مسلم اعتقادي شکل گرفت که براي ما تهديد کننده از نظر ايدئولوژيک در کشورهاي اسلامي مي توانست باشد.

طولي نکشيد که اين ها در 13 آبان عليه روح استکبار ستيزي انقلاب هم به ميدان آمدند و اتکاي خود را با آمريکا نشان دادند 13 آبان يک جريان ضد آمريکايي است و نمي شود آن را به نفع آمريکا مصادره کرد اين ها با چنين انحرافي به ميدان آمدند در روز 16 آذر باز نماد ضد آمريکايي است و بايد به خونخواهي دانشجويان مظلوم که در شرايط سخت کشته شدند فعال بشود و اين ها نماد آزادگي، شرافت ملي و همه چيز هويت انقلاب اسلامي امام را سوزاندند .به اين مساله توجه کنيد لايه هاي دروني فتنه چگونه يکي يکي ورق مي خورد و ناگهان اين جريان در روز عاشورا در برابر همه هويت آزادگي و شرافت ديني ما يعني عاشورا مي ايستد، عاشورا يک رمز ماندگار تاريخي است.همه ظالمين در برابر عاشورا ايستادند از متوکل تا رضاخان و بعد ازآن شاهد اين جريان بوديم که در برابر عاشورا ايستادند.

*"مردان خداجو" در عاشورا کف نمي زنند

آن کس که فتنه گران را مردان خداجو مي خواند،مردان خداجو در عاشورا کف نمي زنند اين کار، کار يزيدي است سينه مي زنند عزاداري مي کنند شعار ذلت پذيري را نفي مي کنند و عزت مداري را محور قرار مي دهند ولي شما همه اينها را آتش زديد و آن پرچم هايي که نماد اين فکر بود آتش زديد خيمه هاي اباعبدالله را سوزانديد و بعد هم به عزاداران حمله کرديد.

*هاشمي تاکنون درباره فتنه 88 موضعي نگرفته است

جرياناتي که با اين فکر مخالفند چه جوابي دارند؟ آقاي هاشمي موضعش نسبت به اين فتنه چه بود؟ او در برابر چنين فتنه اي چه موضعي داشت؟ جز اينکه فرزندانش را به نمايندگي در چنين فتنه هايي وارد کرده است. او تا امروز هم در برابر اين جريان موضعي نگرفته است، حسين( ع) همه حقيقت تاريخ است اباعبدلله به شيعه و سني تعلق ندارد و بالاتراز اينهاست، سني ها هم در برابر واقعه کربلا اختلاف دارند و آن ستم حکومت را ستم مي دانند اين مسأله فراتر از اين مقوله ها است چرا بايد حريم را شکست؟ پشت اين قضيه بهائيت است، اسرائيل است ، انگليس است. شما موضع خود را مشخص کنيد اينها به استکبار تکيه کردند و همه شاخصه ها را شکستند اما آيا اين فتنه تمام شد ؟ نه!

دو مهره داشت که از بين رفتند آن ها دستمال کاغذي مصرف شده بودند که دور ريخته شدند کانديداهايي که در اين قضيه بودند عامل مصرفي بودند مقوله اين نيست که اين ها آلان مطرود هستند. خسارت هايي که با اين فتنه به کشور زدند و آن فضاي بين المللي را شکستند اما اين خسارت ها بايد پرداخته شود به سختي آن ها در يک سال جبران مي شوند اما اين خسارت هايي که به اعتبار جمهوري اسلامي و به قدرت بين المللي وارد کردند چه پاسخي دارند؟ اين هزينه است که کيفرخواست ملت ما عليه اين هاست؟

*هاشمي تکيه گاه معنوي يک جريان است

هاشمي تکيه گاه معنوي اين جريان بوده است، دولت هاشمي دولتي نبود که اعتقاد به مرجعيت داشته باشد و امروز دنبال استفاده از مراجع عظام است اما به يقين هشدار و تعهد مرجعيت شيعه که يک نماد روشن تاريخ است به آن ها اجازه سوء استفاده را نداده و نخواهد داد. ولي او دنبال استفاده ابزاري از همه روش هاي ديني است و نهادهايي که موثرند؛ اين جريان آقاي هاشمي دارد در مباني اعتقادات ايد ئولوژيک تغيير ايجاد مي کند تغيير گفتماني را روشن مي کند موضعي که در مسأله غدير در سال گذشته گرفت يک تغيير فکري گفتماني است که با بنيان هاي مسلم اعتقادي جمهوري اسلامي نظام بر آن ايجاد شده است و تغيير ايدئولوژيک را نشان مي دهد.

*جريان فتنه بدنبال پيدا کردن يک مهره در انتخابات بعدي است

اين ها آدم هاي مصرف شده اي هستند که حرف هايشان کوچه و بازاري شده همين اجلاس هفته گذشته واشنگتن که از سران سيا آمريکا و رژيم اشغالگر و منافقين اين جريانات شکل گزفت و راه مقابله با قدرت جمهوري اسلامي براي آينده رقم زدند استفاده کرد تکيه کردند و جنبش سبز با استفاد از مهره هاي جديد، آدم هاي جديد، اين آدم هاي جديد بايد آدم هايي باشند که همان نقطه اتکا را داشته باشند و اگر همانطوري که رهبري فرمودند مواضع خواص شفاف و روشن در برابر اين حوادث نباشد ملت ايران نبايد تکيه کنند. بعضي از جريانات به دنبال آن هستند که اين قضيه بازسازي شود و فتنه فراموش شود و در انتخابات سال آينده که همين جريان اعلام کردند شمشير را از رو خواهند بست و در برابر اين گفتمان مقابله خواهند کرد اين ها به دنبال بازسازي خودشان هستند و به هر نحوي دنبال پيدا کردن مهره جديد براي رسيدن به اهدافشان در انتخابات سال آتي خواهند بود بايد با اين هوشمندي اين نظام را حفظ کرد، فتنه 88 مثل جنگ هشت ساله که کشوررا دربرابر تهديد هاي نظامي سخت بيمه کرد ، اين جريان هشت ماه نيز کشور را در برابر جنگ نرم بيمه کرده است به شرطي که از اين دستاوردها در امر خدمت رساني مستمر با اين مردمي که صاحب انقلاب هستند از ارزش گذاري به اين مردم غفلت نکنيم و بدانيم که اين مثلث اسلام، رهبري و مردم اساس اين نظام است که بايد اين سه نکته را با همکاري و با توجه به گفتمان ارزش هايي که دولت با آن سرکار آمده است و خدمت رساني خالصانه به مردم پيوند بزند. اگر چنين شود که خواهد شد آينده هم از آن ماست و از اين فتنه هاي قطعا عبور خواهيم کرد چنانچه تا امروز عبور کرديم و ما ماندگاريم و انشاءاله پرچم با اين رهبري به موعود سپرده خواهد شد.

 پس از اتمام سخنراني،غلامحسين الهام به پرسش هاي دانشجويان در زمينه هاي مختلف پاسخ گفت.

وي در پاسخ به سوال يکي از دانشجويان مبني بر اينکه آيا قبول داريد که هاشمي رفسنجاني قرباني نظام براي رهايي از حوادث پس از انتخابات شد؟ اظهار داشت: هاشمي يک آدم نو رسيده و بي تجربه سياسي نيست وي کسي است که خودش را همه چيز انقلاب مي داند به طوري که در دوره دولت خود اعلام کرد لزومي ندارد دولت من سياسي باشد من خودم به حد کافي سياسي هستم.چنين آدمي چگونه قرباني مي شود؟ يا بينش سياسي ندارد يا اينکه واقعا يک هاشمي ديگري‌است.هاشمي خود را با تغيير گفتمان و تغيير ايدئولوژي قرباني کرد البته من نمي گويم هاشمي ازاول چنين بوده است ولي هوس ماندگاري در قدرت؛بالاخره بايد پذيرفت نظام حرمت هاشمي را خيلي بالا نگه داشته و هنوز قوه قضائيه سينه سپر کرده و از وي دفاع مي کند و هرکسي که با وي برخورد کند تا آنجا که بتواند کنترل مي کند و بعضي خواص همچنان پشتش تکيه زده اند اين حرکتي که هاشمي شروع کرده قرباني کردن نظام براي خودش است ولي چنين قدرتي ندارد، و اين اتفاق نخواهد افتاد، راهش اين است که با بينش سياسي درست و معقول عمل کند و برگردد، آقا چقدرراه بازگشت گذاشت چرا در نماز جمعه به آن شکل برخورد کرد با هيچ يک از فتنه ها کار ندارم چرا در مقابل عاشورا موضع گرفت لابد فکر مي کند که با يک سازماندهي و با آن خواص بي بصيرت يا وابسته به مسائل مالي بيايد در صحنه و بتواند خودش را باز سازي کند من فکر مي کنم او يک راه اشتباه رفت خودش را قرباني کرد شايد هنوز هم فرصت بازگشت باشد،بايد خود شکست، آيينه شکستن خطاست.

*اظهارات الهام در باره علت مناظره با دادستان تهران

وي در پاسخ به سوال يکي از دانشجويان درباره مناظره خود با دادستان تهران گفت: من با کار خلاف قانون با داعيه حمايت از نظام را قبول ندارم و اگر کسي چنين ادعايي بکند، قانون شکني کند تا از نظام حمايت کند راه را به اشتباه رفته است چرا که قانون غلط را و خلاف را اجرا کردن بهتر از بي قانوني است من قانون گرايي را قبل دارم اينجا اتفاقات خلاف قانون مي افتد و اين جهت گيري خلاف قانون براي باز کردن دهان و زبا ن فتنه و فتنه گران است مسئله اي است که مردم در مورد مسائل سياسي، مالي و فتنه حرف دارند و دادستان کل هم اعلام مي کند تحت تعقيب است يک مطلب روشني است و مردم هم مطالبه شان اين است که اين امر روشن شود متعاقب آن در حالي که فراري است مي آيد در حالت فرارعليه کساني که نسبت به کارهاي وي حرف مي زنند مدعي مي شود اين اتفاقات خلاف قانون است و نتيجه اش احياي جريان فتنه و منکر است.من کاري به شخص دادستان ندارم اين اتفاقات را نقد کردم و کارکرد غير قانوني بوده من اين را فهميدم وظيفه خود دانستم که استدلال و اعلام بکنم.هرکسي پاسخ دارد پاسخ دهد و اقناع بکند اين حرکت خلاف قانون است و در جهت تقويت جريان فتنه خواهد بود.

*اهل حمايت از رحيمي نيستم

مشاور حقوقي رييس جمهور در پاسخ به سوال دانشجويي مبني براينکه محسني اژه اي گفته بود که رحيمي متهم اقتصادي است و چرا مصاحبه رحيمي برگزارنشد؟ اظهار داشت: مطالبه ما از قوه قضائيه اين است که با فساد از هرکس و هرجا برخورد روشن ، قاطع و شفاف بکند،آقاي احمدي نژاد بارها گفته هرکس از اطرافيان من و لو بچه هاي من درمقوله فساد نقش داشته باشند قاطعانه برخورد کنيد تا حالا هيچ رييس جمهوري رسما و علنا چنين حرفي را نگفته بنابراين اگر قوه قضائيه با مدارک متقن و بدون تبعيض و بدون رويکرد سياسي با فساد بخواهد برخورد کند هيچ کس نمي تواند مخالف باشد نه رييس جمهور و نه ملت .اما برخورد سياسي اين است که آدم بيايد و توي تلويزيون اعلام بکند فلان مقام مشکل مالي دارد که به قول خودمان اين بر خلاف قانون است بعد برخورد ديگري صورت نگيرد و حرف هاي ديگري هم گفته نشود و اگر بخواهد گفته شود جلويش گرفته شود واين نه عدالت است و نه انصاف چه مانعي دارد هم با مهدي هاشمي برخورد شود هم با معاون اول رئيس جمهورو هم با قبل و بعد آن و با همه کساني که در بحث فساد نقش دارند و شايد هم تقدم زماني دارند برخورد شود. و اما از اينکه چرا مصاحبه رحيمي لغو شد خيلي خبر ندارم اهل حمايت از ايشان هم نيستم من اصلا داعيه حمايت مثبت ومنفي ندارم اما روش غلط است اگر بخواهيم برخورد کنيم اولا بايد با همه برخورد شود ثانيا نگوييد، زخم بزنيد و رها کنيد اين يعني محکوم کردن دولت بايد استعفا دهد تا بعد برخورد شود؟ نه ،برخورد کنيد هزينه اي هم ندارد اگر تحقيقات بخواهد راه دارد و آن مدارک را مشخص کنيد رسيدگي کنيد و نتيجه اش را به ملت اعلام کنيد به نظر من تداوم جنگ رسانه اي است، اگر کسي هم مدرکي از آن طرف منتشر کرد اسم کساني ديگري هم در آن بود به نظر شما امنيت دارد به ديگران افترا و تهمت بزنيد و جلوگيري نشود من هم موافق نيستم که اين مدارک رسانه اي شود و از اين رسانه به آن رسانه اعلام شود اعتقاد دارم قوه قضائيه اگر مدارک متقن و مستند دارد هيچ کس مخالف برخورد نمي تواند باشد اگر کسي جلودار باشد خودش نابود مي شود و قطعا با تدبير مي توان عاقلانه و با تخلفات قضايي با هرکس بدون تبعيض رسيدگي کرد. ما منتظر چنين اقدامي از سوي قوه قضاييه هستيم و به نظر من اين انتظار حقيقي و عمومي مردم است.

*قوه قضائيه براي عده اي حاشيه امن درست کرده است

وي همچنين در پاسخ به دانشجويي که درمورد اختلاف آذربايجان و ارمنستان، طلبه سير جاني و ادعاي نبود آزادي بيان و برخورد تبعيضي با متهمان و تک صدايي سوال مي کرد گفت: در سال 84 آزادي براي حرف زدن نبود؟ اما شما چه نگفتيد؟ شما، نه، همان هايي که از آن ها دفاع مي کنيد ديگر بالاتر از اين آزادي وجود ندارد چه مسائلي وجود داشت که در آن شرايط بيان نشده باشد؟ سال 88 کدام محدوديت براي انتخابات بين همه طيف ها وجود داشت؟ در پخش سي دي، در روزنامه، در استفاده از روزنامه، پس شما اگر بخواهيد يک شرايط تک صدايي را موجب گر فتنه کنيد اشتباه در تحليل مي کنيد شما دانشجو هستيد و همين الان مي توانيد آزادانه حرف بزنيد شما الان داريد انتقاد مي کنيد وهيچ اشکالي ندارد و هيچ اتفاقي نمي افتد اينها يک جور مظلوم نمايي درست مي کند من که سي سال حوادث را ديدم يک سناريوي تکراري است آقاي هاشمي چه قدر در نماز ازاين حرف ها زدند که آزادي نيست اما حرف آن را مي زدند از اول انقلاب با چنين جرياناتي مواجه بوديم اما اينکه مردم واقعا احساس امنيت و رفاه نمي کردند 85 درصد چرا در صحنه آمدند؟ کجا ديده شده مردم احساس خفقان کنند و احساس مطلوبي از نظام نداشته باشند و 85 درصد در انتخابات مشارکت کنند؟ و اکثريت قاطع به همان دولت راي بدهند که قبلا بوده؟ الان چه تک صدايي وجود دارد؟

براي رسانه هايي که طيف عمده آن ها مخالف دولت هستند نقد مي کنند و آشکارا اين مسائل وجود دارد شما داريد نقد مي کنيد همه نقد مي کنند اين بي انصافي است اين کجايش تک صدايي است؟ يک عده اي عليه نظام اقدام کردند قانون شکني کردند و بايد پاسخگو باشند شما با اين مخالفيد؟ بالاخره درچارچوب قانون است همان مدارک بايد به قوه قضاييه داده شود اما نقدمان از قوه قضاييه اين است که مدارکي که مي گويد دارد يا اينکه محاکمه کند و آن را به مردم ارئه دهد و ديگرهيچ کس حرفي نمي زند اگر مدرکي داريد به قوه قصاييه بدهيد قوه قضاييه هم هيچ اقدامي نمي کند و حاشيه امن براي اين جريان درست مي شود که متهم است اين شيوه و تدبيرغلطي است بله مردم حرف نمي زنند ، منتظرند قوه قضاييه اقدام کند، هر کسي هم بخواهد حرف بزند بگويند که تو تهمت زدي اين تک صدايي است من هم با شما موافقم من هم مدعي هستم اگر خلافي دارد قوه قضائيه به طلبه سير جاني پاسخ دهد بايد پاسخگو باشد و کسي که مرتب گروه هاي حقيقت ياب تشکيل ميداد الان که نمي شود گروه هاي حقيقت ياب تشکيل داد. دولت که حرکت مي کند، مجلس کنترل مي کند قوه قضاييه کنترل مي کند ده سازمان مظهر قدرت عمومي را کنترل مي کند و شما منتقدش هستيد بي انصافي است، دولت، ده ها مرکز کنترلي دارد که هدايت مي کند ما حرفي نداريم ما با کانديداها مشکلي نداشتيم بحث ما اين است که در انتخابات کسي که شکست خورد با هرچيزي اقتضاي دموکراسي و اقتضاي قانون شکني اين است که شکست خورده است و درون نظام فعاليت کند نه اينکه نظام ومردم را بسوزاند ومقدسات را بسوزاند 9 دي عليه همين جريان بود.

مسجد را سوزاندند خيمه اباعبداله را به آتش کشيدند بيگناهان را در کوچه و بازار قتل عام کردند اين را که کيهان ننوشته بود شما مثل قوه قضاييه نگوييد که مدارکي که مردم در کف خيابان ها ديدند مدارک قضايي محرمانه است مردم نديدند بانک ها آتش زده شد، مردم نديدند که ندا آقاسلطان را کشتند و خونش را گردن جمهوري اسلامي انداختند.

مردم نديدند عده اي ادعاي تجاوز در جمهوري اسلامي کردند و صد جور خواستند مدرک بياورند و يک دليل هم ارائه ندادند مردم نديدند همه اين ها ادعاي تقلب کردند و رسيدگي و گزارش ارائه نشد اين ادبيات افکار سياسي در نظام سياسي نيست؟

*هاشمي زمان جنگ به لبنان نيرو اعزام کرد

آن کارکردهاي يک دوره اي بود که نتيجه اش در سال 88 اتفاق افتاد؟ من تعجب مي کنم که با تحليل درس سياسي چگونه فرق اسرائيل و دعواي تاريخي ارمنستان و آذربايجان را يک موضوع تاريخي را با يک موضوع واقعي و فعلي از نظر اهميت تفکيک نمي کنيد الان کودکاني که قتل عام مي شوند در غزه هستند يا در آذربايجان و ارمنستان هستند؟ در کجا روزمره کشتار مردم صورت مي گيرد يک دعواي تاريخي وجود دارد اهميت و الويت در تقسيم بندي اين مسائل از جريانات فتنه سازي همين است مسائل باالفعل حساس واساسي را شما رها کنيد اين مساله اولويت بندي يک بينش سياسي مي خواهد در زمان امام، هاشمي اعتقادش اين بود که نيروها اعزام شوند و خودش هم از آن دفاع کرد ودر زمان جنگ هم نيرو فرستاد لبنان ، امام فرمودند اين اشتباه است همان کسي که بنيانگذار روز قدس است فرمود راه قدس از راه کربلا مي گذرد ما مشکلمان همين جنگ است اولويت ها اگردرعرصه سياست خارجي و داخلي تشخيص داده نشود آسيب هاي کلاني به کشور وارد خواهد ساخت اگر مباني نظام ، عدالت ،استکبارستيزي و ظلم ستيزي را که نکات کليدي امام و مشترک در بين ماست بپذيريم ، هيچ مانعي براي فعاليت نخواهيم داشت اگر غير از اين بود من گردنم را گرو مي گذارم.

*نظر الهام درخصوص نقش مشايي در عزل متکي

به گزارش "راهبردنيوز"دانشجوي ديگردر سئوالي از الهام پرسيد به نظر شما فتنه آينده در چه مورد خواهد بود؟ تحليل شما از فتنه آينده چيست؟ديدگاه شما درباره سفر اخير رهبري به قم چيست؟

الهام پاسخ داد: فتنه را روي جهت هايي که کلي و فکري است بايد به آن برسيم. اگر روي علامت مشخص برويم ،شخص جا به جا مي شود و مساله اين نخواهد بود که ما فردي را علامت بگذاريم و وقتي مهره اي براي دشمن سوخته شود جابه جا مي کند ،نمي شود نظام ما نظام اسلامي است جرياناتي که بخواهد در اين جهت مباني اسلامي را تغيير دهد و به هر شکلي استحاله کند شاخصي که امام به ما داد اسلام ناب و اسلام علوي است کسي که بخواهد گفتمان اسلام ناب با شاخصه هايي که مکرر گفته شد که مهم ترين ريشه اش عدالت است اين را بخواهد منحرف کند اين جريان فتنه خواهد شد اين جريان وقتي است که با شبهه حق و باطل بيايد يعني عدالت و اسم امام و شعارها را بدهد اما عملکرد آن درست برخلاف اين باشد ممکن است سابقه اش هم همينطور نشان دهد.ولي الان بفهميم که برخلاف آن عمل مي کند اين جريان ، جريان فتنه خواهد بود که چنين اعتباري را بخواهد استفاده کند و براساس اين اعتبار بخواهد اصل نظام را مستحيل کند. تا وقتي که بخشي از بقاياي اصلي يا نکات و محورهاي اصلي هدايت اين فتنه در خواص نظام و در کساني که در جايگاهاي تاثيرگذاري روي افکار عمومي هستند ، تاثيرگذاري روي مديريت کشور هستند هنوز به اين تحليل درست نرسيده اند يا به خاطر منافع سياسي اتکا به جريان داده اند و بخواهند همان تاکتيکي که سال 88 عمل کردند دوباره عمل کنند يعني به خاطر رقابت هاي سياسي بروند سراغ اصل نظام و حتي نگاه به پشت قضيه نکنند حتي يک جرياني مثل رژيم اشغالگر قرار داشته باشد اين ها فتنه خواهد بود و ما بايد بين خود مجموعه نگران باشيم نظام ما اسلامي است پشتوانه اش رهبري است مرجعيت و تکيه گاه عميق و مردمي است جريان فتنه اساسا به دنبال تغييرنظام ارزشي ديني بود و همه علائم نشان ميداد در جريان فتنه دائم دنبال مرجعيت است همان سران روز اول بعد از انتخابات که مشخص شد يک آقايي خط داد که برويد سراغ مراجع و آن ها را تحريک کنيد و سعي کنيد آن ها تحريک پذير باشند، خدايي نکرده.و آن ها با اين اطلاعات غلط در برابر نظام قراربدهند اين امر بر اينها مشتبه شود اين جريان سرپل مستقيمي با قم برقرار کرده بود و دائم اينها در قم پلاس بودند اين هزينه درست کرده بود سربازان اين ميدان که لازم بود اين کارها را کنند، خواص به جاي اينکه دراين شرايط معين کمک رهبري باشند خودشان گاهي در اين هيزم فوت کردند به دليل سوء بينش و بصيرتي که داشتند خوب اين هزينه بر رهبري است قم پايگاه اسلامي است، قم خاستگاه خود رهبري است، قم رفتن يعني به پايگاه ايدئولوژيک اصلي انقلاب رفتن. اين بحث پيچيدگي ندارد اما به نظرم اين ارتباط گسترده اين جريان با آنجا چنين ضرورتي بر رهبري تحميل کرده است اگر شايد مجموعه خواص به وظيفه خود خوب عمل بکنند نيازي نيست که همه هزينه هاي ميدان را مستقيما خود رهبري بر عهده بگيرند.

غلامحسين الهام در پايان در پاسخ به سوال يکي ديگر از دانشجويان مبني براينکه آيا مشايي در عزل متکي نقشي داشته يا نه گفت: نمي دانم.