به گزارش مشرق، عباس سلیمی نمین در گفتوگو با شفاف ضمن اشاره به شعار عدالت دولت احمدینژاد گفت: دولت احمدینژاد براساس بهره گیری از فضایی که رهبری ایجاد کرده بودند، روی کار آمد. در واقع باید گفت مقاممعظمرهبری هم به دولتمردان آقای هاشمی جواب دادند که اقتصاد در اسلام جایگاه دارد و عدالت را ضرورت دانستند و هم جلوی زیاده خواهی کسانی که شعار توسعۀ سیاسی میدادند را گرفتتند تا جامعه به این نتیجه برسد که «عدالت حلقه مفقوده» است و مشکلات، ناشی از این است که عدالت را جدی نگرفتهایم.
وی ادامه داد: احمدینژاد در این فضا، شعار خودش را عدالتطلبی مطرح کرد و تعهد داد دولتی شکل دهد که عدالت در آن نقش محوری داشته باشد و به اصول اولیۀ انقلاب بازگردد. او قبل از اینکه به عنوان رییس دولت انتخاب شود قول داد که از افرادی استفاده کند که سابقۀ فساد اقتصادی نداشته باشند و تواناییهایشان به دلیل استفاده کلیشهای از طیف خاصی از مدیران بلااستفاده مانده است. که البته عمل کردن به این وعده میتوانست اولین نشانههای عدالتمحوری دولتش تلقی شود که متاسفانه انتخابها به گونه دیگری رقم خورد و به همین دلیل است که دولتیها حتی نشانههایی از عدالت محوری را از خود بروز ندادند.
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: هر دولتی به نظرات افراد بیرون از دولت احتیاج دارد، اما غرور باعث شد تا احمدینژاد احساس کند که برای عدالتطلبی نیازی به هیچ کس ندارد و به همین دلیل هر چقدر که از مدت ریاست جمهوریش گذشت، منتقدان به سیاستهای وی بیشتر شدند ، که این نه تنها فقط برای او بلکه برای هر مسئول دیگری اتفاق تلخی به حساب میآید. در واقع باید گفت احمدی نژاد هیچگاه به این مساله دقت نکرد که اگر خودش به تنهایی پرچمدار عدالت باشد، نه تنها نمیتواند به توفیقی برسد، بلکه از راه صحیح غافل شده و غفلتهایی هم در کارنامهاش به ثبت خواهد رسید.
وی با اشاره به نوع رفتار رییس قوه مجریه گفت: ذهنیتی پررنگ در جامعه وجود دارد که دولتمردان فعلی برای استمرار قدرت و موقعیتی که در اختیار خود میبینند، حاضر هستند کارهایی انجام دهند که در چارچوب عدالت و عدالتخواهی جایی ندارد. این اراده رییس دولت در حالی مشاهده میشود که دولتهای گذشته همواره به خاطر تلاش برای ماندگاری در دولت مورد سئوال اصولگرایان قرار میگرفتند و به همین دلیل شاهد هستیم که چهرههای این طیف سیاسی به طور آشکار دولتیها را از تلاش برای استفاده از امکانات دولتی به نفع تمدید موقعیت خود برحذر میدارند. چون تلاش برای ماندگاری از جانب مسئولینی که قدرتشان تاریخ مشخصی دارد، بیعدالتی است و همه باید متوجه این امر باشند که عدالت براساس قانون اساسی اجرارخواهد شد.
سلیمی نمین همچنین در مورد جا به جاییهایی که در دولت صورت گرفته است، گفت: تا زمانیکه دولت در خط اصول بود، چهرههای سالم در کنارش بودند اما زمانی که احمدینژاد از خط عدالت خارج شده و در وادی قدرتطلبی گرفتار شد، افرادی را در کنار خود دید که به درستی از آنها به عنوان گروه انحرافی و مسالهدار یاد میکنند. کافی است تا یک بار چهرههایی که در انتخابات سال ۸۴ اوایل شروع به کار دولت نهم در کنار او بودند را با افرادی که در انتخابات ۸۸ با او بودند و در حال حاضر هم به عنوان «نزدیکان احمدینژاد» معروف شدهاند، قیاس کنید تا متوجه شوید احمدینژادی که برای رسیدن به نهاد ریاست جمهوری تلاش میکرد با احمدینژادی که آخرین سال قانونی ریاست خود بر دولت را تجربه میکند، چه تفاوتهایی دارد.
وی ادامه داد: احمدینژاد در این فضا، شعار خودش را عدالتطلبی مطرح کرد و تعهد داد دولتی شکل دهد که عدالت در آن نقش محوری داشته باشد و به اصول اولیۀ انقلاب بازگردد. او قبل از اینکه به عنوان رییس دولت انتخاب شود قول داد که از افرادی استفاده کند که سابقۀ فساد اقتصادی نداشته باشند و تواناییهایشان به دلیل استفاده کلیشهای از طیف خاصی از مدیران بلااستفاده مانده است. که البته عمل کردن به این وعده میتوانست اولین نشانههای عدالتمحوری دولتش تلقی شود که متاسفانه انتخابها به گونه دیگری رقم خورد و به همین دلیل است که دولتیها حتی نشانههایی از عدالت محوری را از خود بروز ندادند.
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد: هر دولتی به نظرات افراد بیرون از دولت احتیاج دارد، اما غرور باعث شد تا احمدینژاد احساس کند که برای عدالتطلبی نیازی به هیچ کس ندارد و به همین دلیل هر چقدر که از مدت ریاست جمهوریش گذشت، منتقدان به سیاستهای وی بیشتر شدند ، که این نه تنها فقط برای او بلکه برای هر مسئول دیگری اتفاق تلخی به حساب میآید. در واقع باید گفت احمدی نژاد هیچگاه به این مساله دقت نکرد که اگر خودش به تنهایی پرچمدار عدالت باشد، نه تنها نمیتواند به توفیقی برسد، بلکه از راه صحیح غافل شده و غفلتهایی هم در کارنامهاش به ثبت خواهد رسید.
وی با اشاره به نوع رفتار رییس قوه مجریه گفت: ذهنیتی پررنگ در جامعه وجود دارد که دولتمردان فعلی برای استمرار قدرت و موقعیتی که در اختیار خود میبینند، حاضر هستند کارهایی انجام دهند که در چارچوب عدالت و عدالتخواهی جایی ندارد. این اراده رییس دولت در حالی مشاهده میشود که دولتهای گذشته همواره به خاطر تلاش برای ماندگاری در دولت مورد سئوال اصولگرایان قرار میگرفتند و به همین دلیل شاهد هستیم که چهرههای این طیف سیاسی به طور آشکار دولتیها را از تلاش برای استفاده از امکانات دولتی به نفع تمدید موقعیت خود برحذر میدارند. چون تلاش برای ماندگاری از جانب مسئولینی که قدرتشان تاریخ مشخصی دارد، بیعدالتی است و همه باید متوجه این امر باشند که عدالت براساس قانون اساسی اجرارخواهد شد.
سلیمی نمین همچنین در مورد جا به جاییهایی که در دولت صورت گرفته است، گفت: تا زمانیکه دولت در خط اصول بود، چهرههای سالم در کنارش بودند اما زمانی که احمدینژاد از خط عدالت خارج شده و در وادی قدرتطلبی گرفتار شد، افرادی را در کنار خود دید که به درستی از آنها به عنوان گروه انحرافی و مسالهدار یاد میکنند. کافی است تا یک بار چهرههایی که در انتخابات سال ۸۴ اوایل شروع به کار دولت نهم در کنار او بودند را با افرادی که در انتخابات ۸۸ با او بودند و در حال حاضر هم به عنوان «نزدیکان احمدینژاد» معروف شدهاند، قیاس کنید تا متوجه شوید احمدینژادی که برای رسیدن به نهاد ریاست جمهوری تلاش میکرد با احمدینژادی که آخرین سال قانونی ریاست خود بر دولت را تجربه میکند، چه تفاوتهایی دارد.