مشرق - رضا جعفري از شعراي آئيني شعر زير را سروده و با عنوان «سخت» منتشر ساخته است.
نه دفن کردن مضمون بي کفن سخت است
نه گوش دادن الواح بي سخن سخت است
بدون ديدن تو آينه شدن مشکل
نباشد آب اگربا وضو شدن سخت است
ز ياد بردن من آنقدر هم آسان نيست
براي روح فراموشي بدن سخت است
به معني تو ضميرم به نحو تو مشتق
و گر نه صرف تو و او و ما و من سخت است
به راحتي نشدم شاهد حقيقت خويش
شهود جلوه ي گل در کف لجن سخت است
خودم حريف خودم بودم و عجيب نبود
اگر شهيد شدم جنگ تن به تن سخت است
به بوي قرمز سيبي مرا کفن کردند
مگو کفن شدن بوي پيرهن سخت است
هزار بار شکستم که زينتت بشوم
تراش خوردن الماسي يمن سخت است
شکستن بت نفسم شکسته نفسي نيست
تبر زدن به سر و دست خويشتن سخت است
مگر خليل بيايد کمک کند ور نه
شکستن همه اعضاء دفعتاً سخت است
کجاست ذوق اويس جوان که درک کند
بدون رؤيت تو رؤيت قرن سخت است
رداي رفعت دامادي شعيب چه سود؟
زفاف در شب منصوب حرفِ لن سخت است
براي من که رسيده به خط پايانم
شروع قافيه با مصدر شدن سخت است