به گزارش ویژه نامه نوروزی مشرق، رضا رستمی در اخرین نوشته از وبلاگ ولایت فقیه و حکومت اسلامی اورده است:
توصیف قله های هدایت، کار ساده ای نیست؛ مخصوصاً وقتی که بزرگان هم چنین بگویند: «من حقیقتاً، نه به عنوان تعارف، نه به عنوان یك حرفِ هزاران بار تكرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است كه بخواهد از این مقام بلند، تعریف و تجلیل كند.»1
خب دلیل چنین سخنی چیست؟
«این همه فضیلت، اینهمه درخشندگى، اینهمه كبریا و عظمت؛ كه كسى مثل پیغمبر وقتى فاطمهى زهرا بر او وارد می شد، "قام الیها" 2 نه فقط بلند می شد، بلكه بلند می شد و به سمت او می رفت. یك وقت یكى وارد اتاق می شود، شما به احترامش بلند می شوید؛ یك وقت كسى وارد اتاق می شود، شما با اشتیاق به طرفش می روید. اینها مگر شوخى است؟ این بحثِ پدر - فرزندى نیست. پیغمبر خدا اینجور از فاطمهى زهرا تجلیل می کند ... اینها مقامات فاطمهى زهراست ... خب، مگر می شود دربارهى این بزرگوار، امثال ما حرف بزنیم؟» 1
در این گونه مواقع، بعضی از افراد، دچار اشتباه محاسباتی می شوند؛ یعنی پیش خود این گونه فرض می کنند که با وجود چنین اختلاف زیادی، امکان پیروی از این شخصیت وجود ندارد اما حقیقت این است که «با همهى اینها، این بزرگوار الگوست ... ائمهى ما (علیهمالسّلام) كه بدون تردید، رتبه و مقامشان از ملك و فرشتگان مقرب خدا بالاتر است، جورى زندگى نكردند... كه از دسترس ما خارج باشند... به فرمودهى مرحوم علامهى طباطبائى، مِثل آن كسى است كه روى قلهى كوه ایستاده است، به مردم میگوید بیایید اینجا؛ به سمت خود، به سمت قله، به سمت اوج فرا می خواند... میگویند بیایید، بیایید. راه همین است؛ ما باید دنبال ائمه راه بیفتیم؛ زندگى آنها الگوى ماست. بله، " الا و انکم لا تقدرون علی ذلک" 3 ما مثل آنها نمیتوانیم حركت كنیم ... ما طاقت این را نداریم؛ اما میتوانیم آن راهى را كه آنها رفتند، مسیر زندگىمان قرار بدهیم؛ این را جهت قرار بدهیم، در این جهت حركت كنیم.»
«این همه فضیلت، اینهمه درخشندگى، اینهمه كبریا و عظمت؛ كه كسى مثل پیغمبر وقتى فاطمهى زهرا بر او وارد می شد، "قام الیها" 2 نه فقط بلند می شد، بلكه بلند می شد و به سمت او می رفت. یك وقت یكى وارد اتاق می شود، شما به احترامش بلند می شوید؛ یك وقت كسى وارد اتاق می شود، شما با اشتیاق به طرفش می روید.