گروه سیاسی مشرق- محسن هاشمی، بزرگترین فرزند آیتالله هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) و البته یکی از بیحاشیهترین آنهاست، که پس از یک دوره مدیریتی تقریبا بلند مدت در مترو تهران، هم اکنون با عنوان مشاور شهردار و عضو هیات مدیره مترو مشغول به فعالیت است. اگرچه جدای از این مسائل از دور دستی بر آتش مسائل سیاسی هم دارد و اظهار نظرهای گوناگونی از او در رسانه ها و مطبوعات نقل می شود، اما به گفته خودش اعضای خانواده او را ترسو ترین عضو خاندان هاشمی می دانند و این موضوع هم به گفته خود او به خاطر اتخاذ مواضع اعتدال گرایانه اوست.
در ادامه گزیده ای از گفتگوی خبرگزاری مهر با محسن هاشمی را به انتخاب مشرق می خوانید:
***
- از جهاني كه تكليفمان در آن به هيچ وجه روشن نيست و نديدهایم كه هيچ يك از سران كشور و كانديداهاي دارای پتانسيل رياست جمهوري، از آن صحبتي كنند، به وضعيت داخلي ميرسيم. از سالهاي گذشته كه بگذريم و فقط به سال 1391 نگاه كنيم، ميبينيم كه اين سال را رهبري سال توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني نام گذاري كردهاند. با توجه به اينكه روند كشور را رهبري مشخص ميكنند. بايد ديد مدعيان ولايت مداري و ولايت پذيري چه كارهايي را در اين مسير كردهاند و چه نتايجي گرفتهايم. به نظر می رسد در شرايطي قرار گرفتهايم كه سران نظام و مديران كشور فقط با حرف و شعار از ولايت مداري صحبت ميكنند، ولي در عمل و اعتقاد واقعي چيزي ديده نميشود.
- با نگاه به انتخابات دورههاي قبل مشاهده ميكنيم كه تقريباً در هيچ دورهاي از انتخابات رياست جمهوري، جناحهاي سياسي اعم از اصولگرايان و الاصح طلبان يا راستها و چپها و ... در آستانه انتخابات تا اين حد سردرگم نبودهاند. همه منتظر يك اتفاق هستند.
پراكنده كاري بي برنامه حتي در ميان اصولگرايان سنتي به وضوح ديده ميشود و به نظر حاكميت با صحبتهاي اخير وزير اطلاعات و نوع برخورد با روزنامهنگاران، در باغ سبزي به منتقدان ارائه نداده است. در صورتي كه لازم است براي پرشور شدن انتخابات و رسيدن به حضور حداكثري تلاش شود كه معتقدان به نظام و انقلاب با تمام وزن سياسي خود در جامعه و انتخابات حضور پيدا كنند، وگرنه كساني كه با بودجه بيتالمال افكار افراطي و انحرافي خود را ترويج ميكنند، مجدداً دور را خواهند گرفت.
- با اين وضعيت نميتوان پيش بيني كرد كه جانشين احمدي نژاد چه كسي خواهد بود. كانديداهاي اين گروها هم زياد هستند. برخی اصولگرایان نگاهشان به قاليباف،لاريجاني، ولايتي، حداد عادل، متكي، پورمحمدي، آلاسحاق، باهنر و ... است. برخی دیگر از اصولگرایان به لنكراني، جليلي، زاكاني، الهام و نيکزاد فكر ميكنند و عده ای هم امثال محسن رضايي را در نظر دارند. دولتيها هم فعلاً به مشائي ميانديشند و با رد صلاحيت او، به همان اصولگرايان تندرو خواهند پیوست، ولي به نظرم آنكه بيشتر از همه معتمد نظام است، شانس جانشينی احمدينژاد را دارد. البته با فرض اينكه آقایان هاشمي رفسنجاني يا خاتمي كانديدا نشوند يا نگذارند كانديدا شوند.
- (سوال) به موضوع کاندیداتوری احتمالی آیت الله هاشمی رفسنجانی اشاره کردید، آخرين وضعيت و مواضع آقاي هاشمي در خصوص انتخابات و فضاي سياسي كشور چیست؟ آقای هاشمی در سال 84 هم در چنین ایامی، صحبت از آمدن و نیامدن می کرد و در نهایت در اخرین لحظات کاندیدا شد. یعنی این که ایشان را در این دوره از انتخابات در قامت کاندیدا خواهیم دید یا این که ترجیح آقای هاشمی حمایت مشخص از یک کاندیدا است؟
با توجه به اينكه فرزند ايشان هستم، نميخواهم در اين مورد صحبت كنم. ولي آنچه فعلاً مسلم است كه آقای هاشمی قصد ورود به انتخابات را با توجه به شرايط موجود ندارند. مگر اينكه شرايط فرق كرده و لزوم حضور ايشان براي حل مشكلات نظام مهم و لازم جلوه كند. البته در اين صورت، اتفاقات و تخريب هایی که در گذشته برعلیه وی صورت می گرفت، بعيد است که تكرار شود؛ زيرا در اين 8 سال نيز هاشمي نظر مردم را بيش از آنچه فكر ميكنيد به خود جلب كرده است و تخريبهاي ناجوانمردانه را پشت سرگذاشته است.
- حاج آقا و خانواده هنوز به صورت مصداقی روی هیچ فردی صحبت نکرده و به توافق نظر نرسیده اند، ضمن این که تاکنون تصمیمی هم برای ورود به انتخابات از سوی آقای هاشمی اتخاذ نشده است. ایشان منتظر هستند که ثبت نام ها انجام شود و سپس درباره چگونگی ورود به مباحث انتخاباتی تصمیم بگیرند.
- درباره موافقان حضور آقای هاشمی در انتخابات باید اشاره کنم که شرایط کشور، شرایطی است که نیاز به اعتدال بیش از هر زمان دیگری در آن احساس می شود. وقتی به شرایط کشور نگاه می اندازیم، می بینیم که در حال حاضر تفکر ایشان و یا تفکری شبیه به تفکرات آقای هاشمی مورد نیاز جامعه است که بیاید و شرایط فعلی را اصلاح کند. فکر می کنم اگر کسی هم نسبت به حضور آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده اصراری داشته است منظور روی کار آمدن تفکری اعتدال گرایانه و شبیه ایشان است. درباره مخالفان کاندیداتوری آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده باید بگویم که دو دسته در این رابطه تاکید می کنند اول آنان که دلسوز حاج آقا هستند و تاکید دارند که ایشان کاندیدا نشود، ما هم در خانواده به ایشان گفته ایم که در هر صورت نباید بیایند آن عده دیگر که مخالف حضور آقای هاشمی در انتخابات هستند و تبلیغات زیادی برای عدم کاندیداتوری وی در انتخابات انجام می دهند آنهایی هستند که در رفتارشان افراط و تفریط بسیار دیده می شود و طبیعتا وقتی رویه اعتدال گرایانه در جامعه حاکم شود به ضرر آنها خواهد بود؛ لذا با کاندیداتوری آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده مخالفت می کنند.
- طبیعی است آيتالله هاشمي متولد 1313 هستند و اکنون 78 ساله، پس قطعا توان گذشته را ندارند.
- ما اصلا برای دریافت یارانه ثبت نام نکرده ایم، پس نه یارانه می گیریم و نه عیدانه گرفته ایم.
- (سوال) بهتر است به موضوع انتخابات برگردیم. ارزیابی و پیش بینی شما از نحوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده چیست؟
- اين سئوال شما در صورتي پاسخ دارد كه امكان انتخابات سه قطبي فراهم شود. يعني سه ضلع اصلاحطلبان اصولگرايان و دولتيها برای انتخابات آینده شکل بگیرد. البته انتخابات مثلثي و واقعي سعه صدر نظام را احتياج دارد كه هنوز بروزي نداشته است، بلكه علائمي مبني بر اينكه نظام به دنبال آن نيستها وجود دارد؟!! زيرا كه نه اصلاحطلبان توان مالي و برنامهريزي و شايد حال و حوصله براي حضوري غير قوي را دارند و نه اصولگريان و نه دولتيها خواستار حضور قوي و محكم آنها با تمام امكانات در انتخابات هستند. به نظر می رسد که رقابت انتخاباتی در نهايت بين اصولگريان و دولتيها شكل خواهد گرفت.
براي حضور قوي اصلاحطلبان و نه با استفاده از نيروهاي درجه دو، چراغ مثبت يا سبزي از طرف نظام لازم است، ولي به نظر اصولگرايان و دولتيها نميتوانند چنين ريسكي را پذيرا باشند. حتي آنها نگران حضور آیت الله هاشمي رفسنجاني در انتخابات نيز هستند، زيرا كه نميخواهند به سادگي قدرت اجرايي را واگذار كنند. ولي از طرف ديگر نگران دولتيها هم هستند، به همين دليل علاقه دارند كه اصلاحطلبان درجه دو و حتي معتدلينی شبيه به روحاني بي رمق در انتخابات شركت كنند كه رأي اصلاحطلبان به سمت دولتيها نرود. چون دولتيها از اين نوع مهندسي انتخابات آگاهند، لذا به سمت شعارهاي تند و رفتار خارج از خط قرمز هستند كه رأي ضد نظام و حتي ضدانقلاب را جذب خود كنند. دنبال كساني هستند كه با نظام مخالفند، خود را به صورتي خارج از چارچوب نشان ميدهند، حتي خارج از چهارچوب رهبري.
- بايد اين را قبول كنيم كه اصلاحطلبان و حتي معتدلين با چهرههاي درجه 2 خود به سختي ميتوانند موفق شوند و نميتوانند در رقابت پيروز باشند، چرا که مورد استقبال و رأي مردم واقع نخواهند شد.
معمولاً دوري از قدرت نيز مفيد است، زيرا كه به واقع بيني كمك زيادي ميكند. اگر اصلاحطلبان و معتدلين نتوانند به قدرت اجرايي برگردند، اتفاق مهمي رخ نميدهد و فاجعه نيست، چون آن ها ميتوانند 4 يا 8 سال ديگر به فعاليت اجتماعي و اقتصادي خود ادامه دهند تا زمان مناسب برای حضور مجدد آن ها در صحنه فرا برسد. البته اگر چيزي باقي مانده باشد؟!!
واقعاً بايد ديد كه چگونه و تا چه حد دست آنها را براي استفاده از اين ابزارها باز گذاشته خواهد شد؟!! ميدانيم كه در تمام اين 8 سال دست مجلس براي برخورد با احمدينژاد بسته بود. الان شرایط به صورتي شده است كه مجلس ديگر در رأس امور نيست؟! اين جمله را نيز رئيس دولت هم بارها گفته است.
- (سوال) با توجه به این که شما در هر دو دوره تصدي احمدينژاد و قاليباف در شهرداری تهران مدیر بوده اید، وضعيت شهرداري و عملكرد این دو را در مدیریت چگونه ارزیابی می کنید؟
- در اين مورد بارها صحبت كردهام و فكر ميكنم بیان مسائل تكراري باشد.
حقوقبگیر شهرداری هستم، درباره قالیباف صحبت نمیکنم
در ادامه گزیده ای از گفتگوی خبرگزاری مهر با محسن هاشمی را به انتخاب مشرق می خوانید:
***
- از جهاني كه تكليفمان در آن به هيچ وجه روشن نيست و نديدهایم كه هيچ يك از سران كشور و كانديداهاي دارای پتانسيل رياست جمهوري، از آن صحبتي كنند، به وضعيت داخلي ميرسيم. از سالهاي گذشته كه بگذريم و فقط به سال 1391 نگاه كنيم، ميبينيم كه اين سال را رهبري سال توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني نام گذاري كردهاند. با توجه به اينكه روند كشور را رهبري مشخص ميكنند. بايد ديد مدعيان ولايت مداري و ولايت پذيري چه كارهايي را در اين مسير كردهاند و چه نتايجي گرفتهايم. به نظر می رسد در شرايطي قرار گرفتهايم كه سران نظام و مديران كشور فقط با حرف و شعار از ولايت مداري صحبت ميكنند، ولي در عمل و اعتقاد واقعي چيزي ديده نميشود.
- با نگاه به انتخابات دورههاي قبل مشاهده ميكنيم كه تقريباً در هيچ دورهاي از انتخابات رياست جمهوري، جناحهاي سياسي اعم از اصولگرايان و الاصح طلبان يا راستها و چپها و ... در آستانه انتخابات تا اين حد سردرگم نبودهاند. همه منتظر يك اتفاق هستند.
پراكنده كاري بي برنامه حتي در ميان اصولگرايان سنتي به وضوح ديده ميشود و به نظر حاكميت با صحبتهاي اخير وزير اطلاعات و نوع برخورد با روزنامهنگاران، در باغ سبزي به منتقدان ارائه نداده است. در صورتي كه لازم است براي پرشور شدن انتخابات و رسيدن به حضور حداكثري تلاش شود كه معتقدان به نظام و انقلاب با تمام وزن سياسي خود در جامعه و انتخابات حضور پيدا كنند، وگرنه كساني كه با بودجه بيتالمال افكار افراطي و انحرافي خود را ترويج ميكنند، مجدداً دور را خواهند گرفت.
- با اين وضعيت نميتوان پيش بيني كرد كه جانشين احمدي نژاد چه كسي خواهد بود. كانديداهاي اين گروها هم زياد هستند. برخی اصولگرایان نگاهشان به قاليباف،لاريجاني، ولايتي، حداد عادل، متكي، پورمحمدي، آلاسحاق، باهنر و ... است. برخی دیگر از اصولگرایان به لنكراني، جليلي، زاكاني، الهام و نيکزاد فكر ميكنند و عده ای هم امثال محسن رضايي را در نظر دارند. دولتيها هم فعلاً به مشائي ميانديشند و با رد صلاحيت او، به همان اصولگرايان تندرو خواهند پیوست، ولي به نظرم آنكه بيشتر از همه معتمد نظام است، شانس جانشينی احمدينژاد را دارد. البته با فرض اينكه آقایان هاشمي رفسنجاني يا خاتمي كانديدا نشوند يا نگذارند كانديدا شوند.
- (سوال) به موضوع کاندیداتوری احتمالی آیت الله هاشمی رفسنجانی اشاره کردید، آخرين وضعيت و مواضع آقاي هاشمي در خصوص انتخابات و فضاي سياسي كشور چیست؟ آقای هاشمی در سال 84 هم در چنین ایامی، صحبت از آمدن و نیامدن می کرد و در نهایت در اخرین لحظات کاندیدا شد. یعنی این که ایشان را در این دوره از انتخابات در قامت کاندیدا خواهیم دید یا این که ترجیح آقای هاشمی حمایت مشخص از یک کاندیدا است؟
با توجه به اينكه فرزند ايشان هستم، نميخواهم در اين مورد صحبت كنم. ولي آنچه فعلاً مسلم است كه آقای هاشمی قصد ورود به انتخابات را با توجه به شرايط موجود ندارند. مگر اينكه شرايط فرق كرده و لزوم حضور ايشان براي حل مشكلات نظام مهم و لازم جلوه كند. البته در اين صورت، اتفاقات و تخريب هایی که در گذشته برعلیه وی صورت می گرفت، بعيد است که تكرار شود؛ زيرا در اين 8 سال نيز هاشمي نظر مردم را بيش از آنچه فكر ميكنيد به خود جلب كرده است و تخريبهاي ناجوانمردانه را پشت سرگذاشته است.
- حاج آقا و خانواده هنوز به صورت مصداقی روی هیچ فردی صحبت نکرده و به توافق نظر نرسیده اند، ضمن این که تاکنون تصمیمی هم برای ورود به انتخابات از سوی آقای هاشمی اتخاذ نشده است. ایشان منتظر هستند که ثبت نام ها انجام شود و سپس درباره چگونگی ورود به مباحث انتخاباتی تصمیم بگیرند.
- درباره موافقان حضور آقای هاشمی در انتخابات باید اشاره کنم که شرایط کشور، شرایطی است که نیاز به اعتدال بیش از هر زمان دیگری در آن احساس می شود. وقتی به شرایط کشور نگاه می اندازیم، می بینیم که در حال حاضر تفکر ایشان و یا تفکری شبیه به تفکرات آقای هاشمی مورد نیاز جامعه است که بیاید و شرایط فعلی را اصلاح کند. فکر می کنم اگر کسی هم نسبت به حضور آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده اصراری داشته است منظور روی کار آمدن تفکری اعتدال گرایانه و شبیه ایشان است. درباره مخالفان کاندیداتوری آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده باید بگویم که دو دسته در این رابطه تاکید می کنند اول آنان که دلسوز حاج آقا هستند و تاکید دارند که ایشان کاندیدا نشود، ما هم در خانواده به ایشان گفته ایم که در هر صورت نباید بیایند آن عده دیگر که مخالف حضور آقای هاشمی در انتخابات هستند و تبلیغات زیادی برای عدم کاندیداتوری وی در انتخابات انجام می دهند آنهایی هستند که در رفتارشان افراط و تفریط بسیار دیده می شود و طبیعتا وقتی رویه اعتدال گرایانه در جامعه حاکم شود به ضرر آنها خواهد بود؛ لذا با کاندیداتوری آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری آینده مخالفت می کنند.
- طبیعی است آيتالله هاشمي متولد 1313 هستند و اکنون 78 ساله، پس قطعا توان گذشته را ندارند.
- ما اصلا برای دریافت یارانه ثبت نام نکرده ایم، پس نه یارانه می گیریم و نه عیدانه گرفته ایم.
- (سوال) بهتر است به موضوع انتخابات برگردیم. ارزیابی و پیش بینی شما از نحوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده چیست؟
- اين سئوال شما در صورتي پاسخ دارد كه امكان انتخابات سه قطبي فراهم شود. يعني سه ضلع اصلاحطلبان اصولگرايان و دولتيها برای انتخابات آینده شکل بگیرد. البته انتخابات مثلثي و واقعي سعه صدر نظام را احتياج دارد كه هنوز بروزي نداشته است، بلكه علائمي مبني بر اينكه نظام به دنبال آن نيستها وجود دارد؟!! زيرا كه نه اصلاحطلبان توان مالي و برنامهريزي و شايد حال و حوصله براي حضوري غير قوي را دارند و نه اصولگريان و نه دولتيها خواستار حضور قوي و محكم آنها با تمام امكانات در انتخابات هستند. به نظر می رسد که رقابت انتخاباتی در نهايت بين اصولگريان و دولتيها شكل خواهد گرفت.
براي حضور قوي اصلاحطلبان و نه با استفاده از نيروهاي درجه دو، چراغ مثبت يا سبزي از طرف نظام لازم است، ولي به نظر اصولگرايان و دولتيها نميتوانند چنين ريسكي را پذيرا باشند. حتي آنها نگران حضور آیت الله هاشمي رفسنجاني در انتخابات نيز هستند، زيرا كه نميخواهند به سادگي قدرت اجرايي را واگذار كنند. ولي از طرف ديگر نگران دولتيها هم هستند، به همين دليل علاقه دارند كه اصلاحطلبان درجه دو و حتي معتدلينی شبيه به روحاني بي رمق در انتخابات شركت كنند كه رأي اصلاحطلبان به سمت دولتيها نرود. چون دولتيها از اين نوع مهندسي انتخابات آگاهند، لذا به سمت شعارهاي تند و رفتار خارج از خط قرمز هستند كه رأي ضد نظام و حتي ضدانقلاب را جذب خود كنند. دنبال كساني هستند كه با نظام مخالفند، خود را به صورتي خارج از چارچوب نشان ميدهند، حتي خارج از چهارچوب رهبري.
- بايد اين را قبول كنيم كه اصلاحطلبان و حتي معتدلين با چهرههاي درجه 2 خود به سختي ميتوانند موفق شوند و نميتوانند در رقابت پيروز باشند، چرا که مورد استقبال و رأي مردم واقع نخواهند شد.
معمولاً دوري از قدرت نيز مفيد است، زيرا كه به واقع بيني كمك زيادي ميكند. اگر اصلاحطلبان و معتدلين نتوانند به قدرت اجرايي برگردند، اتفاق مهمي رخ نميدهد و فاجعه نيست، چون آن ها ميتوانند 4 يا 8 سال ديگر به فعاليت اجتماعي و اقتصادي خود ادامه دهند تا زمان مناسب برای حضور مجدد آن ها در صحنه فرا برسد. البته اگر چيزي باقي مانده باشد؟!!
واقعاً بايد ديد كه چگونه و تا چه حد دست آنها را براي استفاده از اين ابزارها باز گذاشته خواهد شد؟!! ميدانيم كه در تمام اين 8 سال دست مجلس براي برخورد با احمدينژاد بسته بود. الان شرایط به صورتي شده است كه مجلس ديگر در رأس امور نيست؟! اين جمله را نيز رئيس دولت هم بارها گفته است.
- (سوال) با توجه به این که شما در هر دو دوره تصدي احمدينژاد و قاليباف در شهرداری تهران مدیر بوده اید، وضعيت شهرداري و عملكرد این دو را در مدیریت چگونه ارزیابی می کنید؟
- در اين مورد بارها صحبت كردهام و فكر ميكنم بیان مسائل تكراري باشد.
حقوقبگیر شهرداری هستم، درباره قالیباف صحبت نمیکنم