به گزارش مشرق به نقل از خراسان، با فريادهاي دلخراش زني که در حال فرار بود، پنجره هاي منازل رو به خيابان گشوده مي شد. وحشت در خيابان امامت ۳۸ سايه افکنده بود. زن ميانسال در حالي که جيغ مي کشيد و فرياد مي زد «کمک کنيد!» تلاش مي کرد از چنگ مرد چاقو به دستي که او را تعقيب مي کرد، فرار کند اما مرد ۴۶ ساله بي رحمانه ضربات کارد را بر پشت زن فرو مي آورد.

زماني اهالي خود را به داخل خيابان رساندند که زن ميانسال نقش برزمين شده بود و آخرين نفس هاي زندگي اش را مي کشيد. ۲ کارگر که مشغول کار در يک ساختمان در حال احداث بودند با مشاهده اين صحنه دلخراش، به تعقيب مرد چاقو به دست پرداختند.

مرد به خيابان هاي اطراف گريخت و خود را به داخل مغازه اي در همان اطراف انداخت. از سوي ديگر شهروندان با پليس و نيروهاي امدادي تماس گرفتند اما ديگر دير شده بود و زن مذکور در خيابان جان باخته بود. با کمک اهالي محل و کارگران ساختماني، کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي که خود را به محل وقوع جنايت رسانده بودند، مرد ۴۶ ساله را دستگير و به محل وقوع جنايت منتقل کردند.

ماموران انتظامي سپس با حفظ صحنه حادثه، ماجراي جنايت هولناک را به قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند. دقايقي بعد بررسي هاي ميداني مقام قضايي در محل آغاز شد. جسد زن که لباس منزل به تن داشت به داخل منزلش که در همان نزديکي بود انتقال يافت تا مقابل چشم شهروندان نباشد. صاحبخانه مقتول در اين باره به قاضي ويژه قتل گفت: به همراه همسرم قصد داشتيم بيرون برويم که در حياط به شدت به هم خورد. زن خون آلود در خيابان فرار مي کرد و از مردم کمک مي خواست. وي افزود: اين مرد (متهم) را قبلاً ديده بودم حتي يک بار با فرزند بزرگ مقتول تماس گرفتم و به او گفتم من خانه ام را به ۳ نفر اجاره داده ام اما مرد ديگري هر روز به اين خانه مي آيد که او در پاسخم گفت: آن مرد دايي من است تذکر مي دهم که کمتر به منزل ما بيايد.

اهالي ديگر محل نيز که اين صحنه وحشتناک را ديده بودند، شهادت دادند که مرد ۴۶ ساله، همسايه آنان را با ضربات کارد کشت. متهم اين پرونده نيز که قصد داشت با گفتن جملاتي بي ربط خود را بيمار جلوه دهد به مقام قضايي گفت: من معتاد هستم و شيشه مصرف مي کنم. شيطان اينجا بود، من هم مي خواستم او را بکشم! وي در ادامه تحقيقات وقتي با نصايح و راهنمايي هاي مقام قضايي روبه رو شد گفت: قصد داشتم از خواهرم مبلغي پول براي تهيه مواد بگيرم اما او از دادن پول خودداري کرد. من داخل اتاق دراز کشيده بودم که خواهرم براي مرتب کردن پتوها به داخل اتاق آمد و در حالي که مشغول کار بود از روي اپن آشپزخانه کارد دسته سياهي را برداشتم و ضربه اي به سرش زدم. او به سرعت به طرف خيابان فرار کرد و من هم او را تعقيب کردم. متهم اين پرونده جنايي کارد خون آلود را نيز که پنهان کرده بود، تحويل کارآگاهان داد و تحقيقات در اين باره ادامه يافت.