به گزارش مشرق، بخشي از اين گزارش به بررسي عملکرد رسانه هاي اين کشور بويژه صداي آمريکا (VOA )در حوزه مخاطبان ايراني اختصاص يافته است.
مشرق در روزهاي گذشته بخش هايي از اين گزارش را منتشر کرد و اينک همانطور که وعده داده بوديم ترجمه متن کامل بخش مربوط به ايران و متن کامل اين گزارش به زبان انگليسي تقديم مي شود.
در گزارش کميته روابط خارجي سناي آمريکا آمده است : روابط آمريکا با مردم ايران بسيار پيچيده است. عليرغم اينکه رسانههاي رسمي ايران به طور مداوم آمريکا را "شيطان بزرگ" خطاب ميکنند، اما روابط شخصي و حرفهاي و خاطرات مثبت از آمريکا در نسلهاي قديميتر، که اکثرشان تحصيلکرده اين کشور هستند به نسل جوان نيز منتقل شده است. بيش از نيمي از جمعيت ايران بعد از انقلاب 1979 متولد شدهاند، بنابراين پرداختن بدين بخش از جمعيت براي موفقيت ديپلماسي عمومي آمريکا بسيار حياتي است.
آمريکا و ايران داراي روابط ديپلماتيک رسمي نيستند با اين حال آمريکا به ديپلماسي مردم با مردم روي آورده است. بين سالهاي 2006 تا 2008، تيمهاي ايراني و آمريکايي در ورزشهايي چون بسکتبال، پينگپنگ يا کشتي در عرصههاي بينالمللي به راقابت با يکديگر پرداختند اما در تورنمنتهاي برگزار شده در دو کشور نيز شرکت کردند. (در سال 2009، چهار رويداد ورزشي بين دو کشور برنامهريزي شد که وزارت خارجه ايران از برگزاري آنها ممانعت به عمل آورد.) به همين ترتيب، دانشگاههاي آمريکا برخي برنامهها و تلاشهاي کوچکي انجام دادهاند تا دانشجويان ايراني را براي مطالعات طولاني مدت به آمريکا بياورند. علاوه بر اين بين سال هاي 2006 تا 2008، دانشجويان 18 دانشگاه ايراني به عنوان بخشي از برنامههاي دولت آمريکا، به اين کشور ميآمدند تا در دانشگاههاي آمريکا به مطالعه زبان انگليسي پرداخته و متقابلا به عنوان دستيار مدرسين زبان فارسي فعاليت نمايند (برنامه اخير نيز توسط دولت ايران فسخ شد). عليرغم اينکه جوانان ايراني در تهيه ويزا براي ورود به آمريکا راه بسيار سخت و طولانياي پيشرو دارند اما مشتاقند که با استفاده از چنين روشهايي با آمريکاييها رابطه برقرار کنند.
معمولا در جريان تلاش براي منزوي ساختن دولتي که حاضر است بدون توجه به هزينههاي اقتصادي و سياسي، به تواناييهاي هستهاي دست يابد، فرهنگ پيچيده ايران بسيار ساده انگاشته ميشود. علاقه ايرانيها به تکنولوژي چنان زياد است که به محض معرفي محصول جديد گوشيهاي آيفون شرکت اپل، فورا در بازارهاي ايران ميتوان انواع قاچاق اين گوشيها را با قيمت 1400 دلار تهيه کرد. شبکه "صداي آمريکا" (VOA) فورا بدين مسأله پي برد و با ارائه امکاناتي مخصوص گوشيهاي آيفون و همچنين گوشيهاي جديد اندرويد/گوگل به صاحبان اين نوع گوشيها در ايران اين امکان را داد که تصاوير خود را مستقيما از گوشيها به شبکه خبري فارس "صداي آمريکا" ارسال نمايند. بدين ترتيب هر کسي که از اين گوشيها داشته باشد تبديل به يک روزنامهنگار ميشود. اين مسأله از اهميتي اساسي براي "صداي آمريکا" برخوردار است. بخش فارسي صداي آمريکا برخلاف ديگر بخشها به شدت بر پخش تلويزيوني متمرکز است زيرا در حدود 94 درصد از جمعيت ايران ميگويند اخبار را از طريق تلويزيون پيگيري ميکنند، در حاليکه تنها 35 درصد براي کسب خبر به راديو وابسته هستند.
هماکنون بخش فارسي صداي آمريکا در هفت فرکانس از 6 ماهواره مختلف پخش ميشود تا از اختلال پارازيتي ايران اجتناب شود. اين شبکه از ساعت 6 بعد از ظهر تا نيمه شب به صورت زنده به پخش برنامه ميپردازد. سپس اين برنامهها از نصف شب تا 6 بعد از ظهر روز بعد تکرار ميشوند، به غير از ساعت 6 تا 7 صبح که اخبار صبحگاهي شبکه به صورت زنده پخش ميگردد (بدين ترتيب در هر هفته 45 ساعت برنامه به صورت زنده پخش ميشود). بنا بر ادعاهاي "شوراي مديران پخش" (Broadcasting Board of Governors) تحقيقات انجام گرفته در سال 2009 نشان دادهاند که " 29.9 درصد از افراد بالغ ايراني بيننده برنامههاي اين شبکه هستند" (يعني در حدود 13 ميليون نفر)؛ در گزارش سال بعد (2010) اين رقم 20 درصد اعلام شد.
بنابراين پخش اخبار از آمريکا باعث شده شهروندان متوسط ايراني بتوانند صحنههاي سرکوب تلاشهاي دموکراتيک توسط رژيم تهران را با ساير مردم جهان سهيم شوند. بنابراين دولت ايران تلاشهاي زيادي انجام داده تا از پخش برنامههاي نه تنها رسانههاي آمريکايي، بلکه بسياري از رسانههاي غربي ديگر، در داخل ايران جلوگيري کند.
علاوه بر بخش فارسي صداي آمريکا که برنامههاي خود را از واشنگتن پخش مينمايد، "راديو آزاد اروپا/راديو آزادي" مستقر در پراگ نيز برنامههايي به زبان فارسي از "راديو فردا" پخش ميکند. برنامههاي "راديو فردا" آميزهاي از اخبار و سرگرمي است. بيش از نصف برنامههاي اين شبکه راديويي به پخش اخبار و برنامههاي اطلاعاتي به مانند مصاحبه و مستند اختصاص دارد و در حدود 45 درصد باقيمانده نيز صرف برنامههاي فرهنگي و موسيقي ميشود. راديو فردا برنامههاي خود را از طريق ايستگاه موج AM مستقر در امارات متحده عربي (AM 1575)، چندين ايستگاه راديويي موج کوتاه و همچنين اينترنت پخش ميکند. تهران به طور مداوم بخش اينترنتي راديو فردا را مسدود ميکند، راديو فردا نيز براي پخش برنامههاي خود به انواع فيلترشکن متوسل ميشود.
عليرغم دشمني و کينه واضحي که رژيم ايران در قبال برنامههاي آمريکا احساس ميکند اما برخي منتقدين اين نوع برنامهها معتقدند بخش فارسي صداي آمريکا تبديل به "صداي ملاها" شده است زيرا وقت برنامه را در اختيار دو مفسر قرار ميدهد که ديدي انتقادي نسبت به سياستهاي آمريکا در قبال ايران دارند و همچنين معتقد به امتناع بخش فارسي شبکه خبري صداي آمريکا از پخش نظرات مختلف هستند. ديگر منتقدين بخش فارسي صداي آمريکا و راديو فردا دقيقا موضع برعکس را اتخاذ ميکنند. آنها معتقدند بخش فارسي صداي آمريکا، راديو فردا و ديگر ايستگاههاي راديو تلويزيوني مورد حمايت آمريکا چيزي جز نوعي "رسانه مهاجرين" نيستند. پرسنل اين رسانهها کساني هستند که به زور از خانههايشان بيرون رانده شدهاند بنابريان نميتوانند و نميخواهند که چيزي جز بدترين جنبههاي کشور مادريشان را ترسيم نمايند. در نتيجه بينندگان بلافاصله از ديدن برنامههاي آنها امتناع ميکنند زيرا آنها را "سخنگويان" دولت آمريکا ميپندارند.
منتقدين نوع اول به مسألهاي اشاره ميکنند که براي ساليان متمادي سيستم پخش آخبار آمريکا را مبتلا ساخته است. برخي معتقدند هستند که رسانههاي ما بايد تنها ديدگاههاي آمريکا را پخش نمايند زيرا اکثر ديگر رسانههاي جهان موضعي بسيار جانبدارانه نسبت به آمريکا و سياست خارجي اين کشور اعمال ميکنند. دسته دوم که البته اکثرشان نيز وجود گرايشهاي ضدآمريکايي ديگر رسانهها را انکار نميکنند معتقدند که به منظور دستيابي به بينندگان و حفظ آنها بايد استانداردها و اصول پخش اخبار و همچنين استانداردهاي اشاره شده در قوانين رعايت گردند. اين استانداردها عبارتند از:
•اخباري که قابل اعتماد، موثق، دقيق، عيني و جامع هستند
•انعکاس متعادل و جامع انديشه و نهادهاي آمريکا، و همچنين بازتاب تنوع فرهنگي و اجتماعي آمريکا"
بنا بر تعريف، اخبار "عيني" بايد بيانکننده هر دو طرف مسأله نيز باشند اگرچه که طرف ديگر در تضاد با خطمشيهاي آمريکا باشد. جفري هيرشبرگ (Jeffrey Hirschberg)، رئيس "شوراي مديران پخش" در کنگره (15 اکتبر 2009) و در پاسخ به سؤالي در مورد ميزان ارزش برنامههاي خبري آمريکا با توجه به ايجاد گرايشهاي مثبت نسبت به آمريکا و سياست خارجي اين کشور گفت:
"شوراي مديران پخش در امر انتقال پيام فعاليت نميکند. ما در حين پخش اخبار، پيامهاي آمريکا را منتقل نميکنيم. بنابراين اگر ميپرسيد که آيا به ازاي هر دلاري که دريافت کردهايم آيا قلبها و جانها را جلب آمريکا نمودهايم يا نه، بايد جواب دهم که خير اين کار را نکردهايم. اما ميدانم که تأثيرگذاري زيادي داشتهايم. ميدانيم که مردم برنامههاي ما را دوست دارند. ميدانيم که مردم به اخبار ما گوش ميدهند. ميدانيم که مردم با برنامههاي ما تماس ميگيرند. ميدانيم که آنها در اين برنامهها شرکت مي کنند. بنابراين، اگر از اين منظر به قضيه بنگريم فکر ميکنم در انچه که مد نظر شماست تأثيرگذار بودهايم."
همانگونه که ادوارد آر. موراو (Edward R. Murrow)، روزنامهنگار نامي و رئيس "سرويس اطلاعات آمريکا" در دولت کندي بيان کرده: "براي اينکه تأثيرگذار باشيم بايد باورمان کنند، براي اينکه باورپذير باشيم بايد معتبر باشيم." بسياري معتقدند براي اينکه معتبر باشيم بايد نظرات آنهايي را نيز پخش کنيم که هميشه با ما همعقيده نيستند.
گروهي ديگري چنين استنباط ميکنند که ماهيت يکطرفه خدمات ارائه شده باعث ميشود توانايي برنامههاي خبري آمريکا براي جلب مخاطب محدود باشد زيرا تنها افرادي که از قبل مخالف رژيم بودهاند بيننده چنين برنامههايي خواهند شد. اين امر يکي از مسائل قديمي پيش روي رسانههايي است که نماينده دولتها محسوب ميگردند. اين نوع خدمات زماني مورد استفاده قرار ميگيرند که يک دولت آزادي رسانه را محدود کند. هر دولتي که به چنين اقداماتي متوسل ميشود معمولا با روشهاي ديگري نيز شهروندانش را سرکوب ميکند؛ بنابراين، چنين دولتي داراي کيفيات قابل تحسين زيادي نخواهد بود. با اين حال اگر شبکههاي فارسي آمريکا تنها بر روي جنبههاي منفي تأکيد کنند مخاطبين از اين روند تکراري خسته شده و جذب منابع خبري ديگر ميشوند.
البته ظاهرا تجربيات راديو فردا که تقريبا نصف برنامههايش را فرمت سرگرمي و موسيقي تشکيل ميدهند عکس اين مطلب را ثابت ميکند. زماني که اعضاي کميته درخواست نمودند تا نمونهاي در رد اين فرمت "تلاش براي متقاعد کردن افرادي که قبلا متقاعد شدهاند" ارائه شود، مورد پوشش خبري فستيوال فيلم تهران توسط راديو فردا به آنها يادآوري شد. در پوشش خبري اين رويداد تمرکز اصلي نه بر روي فيلمها نشان داده شده بلکه بيشتر بر روي فيلمهايي بود که از شرکت در اين فستيوال منع شده بودند.
کار کردن براي نهادهاي خبري آمريکايي نميتواند خالي از خطر باشد. حکومت ايران در فوريه 2010، 7 روزنامهنگار ايراني را به اتهام فعاليت براي "شبکههاي ماهوارهاي صهيونيستي ضدانقلاب" دستگير کرد. در حقيقت، اکثر اين افراد دستگير شده فقط با راديو فردا مصاحبه کرده بودند و حتي پيشنهاد کار نيز بدانها داده نشده بود. اما از آنجايي که اين مصاحبهها در خارج و در کشورهاي "امن" انجام گرفته بودند، اين دستگيريها به مانند آب سردي بر پيشاني راديو فردا ريخت زيرا نشاندهنده اين بودند که مقامات ايراني به خدمات اينترنتي و يا تلفني راديو فردا دسترسي دارند. راديو فردا تمهيداتي براي مبارزه با اين مسأله اتخاذ کرد اما شکي نيست که دولت ايران به هک کردن و نفوذ به سازمانهاي پخش خبر آمريکايي ادامه خواهد داد.
"شوراي مديران پخش" در بخشي از گزارش بودجه خود پيشنهاد کردهاند "با توجه به گرايش فزاينده مخاطبين به تلويزيون و اينترنت" بخش راديويي صداي آمريکا در چند موج همزمان، پخش دوباره برنامههاي تلويزيوني بخش فارسي صداي آمريکا و يک ساعت برنامه روزانه صداي آمريکا متوقف گردد تا بدين ترتيب در حدود 1 ميليون دلار صرفهجويي گردد. تا به امروز بخش فارسي صداي آمريکا و راديو فردا نشان دادهاند که در رسانههاي اجتماعي از هر شبکه فارسي ديگر تأثيرگذارتر بودهاند.
کد خبر 1955
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۵۷
- ۰ نظر
- چاپ
کميته روابط خارجي سناي آمريکادر گزارشي با عنوان ' پخش بين المللي راديو و تلويزيونآمريکا، آيا کسي آن را مي شنوند؟' به بررسي عملکرد رسانه هاي خارجي آمريکا در حوزه ديپلماسي عمومي در جهان پرداخته است.