ولي الله مهدوي در مطلب جديد وبلاگ "نسل خميني" به نکته خاص و دقيقي درباره انتقام خون اباعبدالله(ع) اشاره کرد و نوشت: در زيارت عاشورا کلمه «ثار» چندبار تکرار شده و به معناي خونبهاست البته معاني ديگري هم گفته شده است. جار و مجرورِ اين لفظ در معناي لازم به مفهوم بهاي خون است و در متعدي به مفهوم بهاگيرنده خون (صاحب دم) است. به عبارت ديگر وقتي ميگوييم ثارالله يعني کسي که صاحب دم او خداست. وقتي ميگوييم " ثارکم" يعني «خونبهاي شما».
از نکات عجيب زيارت عاشورا اين است که تعبيري دارد به نام «ثاري» يعني حق من در خونبهاي شما. به عبارت ديگر هر شيعه ميتواند سهمي در انتقام از مسببين شهادت امامش داشته باشد. اما برخي به اين معاني توجه نکرده و گمان بردند که «ثاري» غلط است. لذا قبلا در نسخه هاي زيارت عاشورا بالاي «ثاري» خيلي کوچک و يا داخل پرانتز مينوشتند «ثارکم» يا بالاي آن «کم» اضافه ميکردند. جالب است که بعضي هم موقع خواندن زيارت عاشورا، هردو ضمير داخل متن و بالاي متن را ميخواندند يعني ميگفتند«ثاريکم» !! که قطعا غلط و لفظ مهملي است. تازگي هم ديدم که برخي کلا نسخهي اصلي را کنار گذاشته و نظر شخصي خود را بر زيارت عاشورا بار کرده و نوشته اند «ثارکم».
گمان من اين است که اين صفت خدا که صاحب دم امام حسين است يک صفت مختص ذات نبوده و براي مومنين مشکک است يعني هر مومن به اندازهي ايمان و ولايتش صاحب خون امام حسين است و حق انتقام دارد. هرچند که صفت تامه آن مخصوص اوست چنانکه در زيارتي از قول امام صادق هم آمده است. و انتقام اصلي را حجت خدا بر روي زمين خواهد گرفت آن روز که فرياد خواهد زد يا لثارات الحسين!
اين را پيشاپيش يادآوري کردم تا فردا در کش و قوس دراماتيک سريال مختارنامه در انتقامگيري و قهرمانپردازي اين سريال، جوگير نشويد که لابد او انتقام گرفت و همه چيز تمام شد. خير، اولا او فقط حق خود را گرفت و ثانيا، واقعه عاشورا مسير تاريخ را عوض کرده است و همهي انسانها تا امروز از آن ضرر کرده اند لذا بايد حق همه اعاده شود. ضمن اينکه باني حقيقي اين واقعه فاعلاني نبودند که مختار آنها را کشت، بلکه ريشه هاي اصلي عاشورا که روح آنها هنوز در دنيا (و شايد در خود ما) حاکم است بايد از بين بروند. (به قول علما؛ فافهم!)