به گزارش مشرق، فاطمعه هاشمی در بخش دوم مصاحبه خود با تسنیم مطالب مهمی از جمله کمکهای قذافی به وی و میزان ثروت پدرش (هاشمی رفسنجانی) را عنوان کرد.
پاسخ نامه شما در مورد مشکلات دارویی که به دبیرکل سازمان ملل نوشته بودید به کجا رسید؟
فاطمه هاشمی: جواب کتبی به بنده ندادند ولی من در مصاحبههای بانکیمون و خانم اشتون جوابهای آنان را گرفتم و حتی احمد شهید نیز در این مورد پاسخ داده بود که دارو نباید تحریم شود و تحریم نیز نیست زیرا اگر دارو به ایران نرسد کار ضدحقوق بشری و نقض حقوق بشر به حساب میآید و در همین حد من این بازخوردها را مشاهده کردم.
البته مشکلاتی در داخل کشورمان نیز وجود دارد ما نه تنها از گذشته دارو ذخیره نکردیم به هر حال یک مدیریتی بر این اساس وجود نداشت. مثلأ ما (بنیاد امور بیماریهای خاص) که یک سازمان کوچک هستیم و بودجه خیلی کمی داریم توانستیم دستگاه دیالیز را تامین کنیم و تا دو سال دیگر خیال بنده در این زمینه راحت است و تا پایان سال آینده خیال بنده از بابت دستگاه دیالیز راحت خواهد بود و دچار بحران در این زمینه نخواهیم شد.
همان موقع نیز بنده نزد خانم دکتر وحید دستجردی رفتم و به وی گفتم که ما در حال تحریم شدن هستیم و این مسئله نیز جدی است و نامههای بنده به مسئولان نیز وجود دارد و اعلام کردم که شما باید در این زمینه برنامهریزی داشته باشید بطور مثال ما 500 دستگاه دیالیز خریدهایم و شما نیز بیایید یک هزار دستگاه دیالیز بخرید یا اینکه داروهای مورد نیاز بیماران را ذخیره کنید که آنها دستگاه دیالیز را نخریدند و ما نیز پول نداشتیم که بیشتر از 500 دستگاه دیالیز تامین کنیم و در حال حاضر 500 دستگاه دیالیز تهیه کردهایم و در حال حاضر برای ارز مرجع نیز اقدام کرده ایم تا 200 دستگاه دیالیز دیگر نیز خریداری شود.
تمام آن 500 دستگاه دیالیز در کشور توزیع شد؟
هاشمی: خیر، چون دستگاهها به نوبت وارد ایران خواهد شد ولی با همان قیمت گذشته خریداری میشود و همانطور که وارد ایران میشود ما نیز پس از بازدید از مراکز دیالیز این دستگاهها را توزیع میکنیم.
200 دستگاه دیالیز نیز در ادامه همین روند خریداری و توزیع خواهد شد؟
هاشمی: بله، این 200 دستگاه نیز خریداری و توزیع میشود ولی دچار مشکل گمرک هستیم و مشکلات ارزی نیز داریم و در مجموع مشکلات داخلی زیاد است و در مورد تامین داروها نیز به خصوص (ست) دیالیز خیلی پیگیری کردیم با نمایندگان شرکتها جلسه گذاشتیم چون ما در این زمینه که پولی نمیدهیم بلکه آنها باید سرمایهای داشته باشند و پس از خریداری کردن این اقلام بیمهها مبالغ آن را بپردازند که خوشبختانه وزارت بهداشت در این زمینه فکر خوبی کرده بود و اکنون در زمینه (ست) و صافی دیالیز دچار مشکل نیستیم ولی گران شده است.
مثلا (ست) دیالیز که 2 هزار و 500 تومان میخریدیم روزهای گذشته به 4 هزار و 500 تومان رسید و این (ست) یک مقدار آن از خارج کشور میآید و یک مقداری نیز در داخل تولید میشود تا واردات کم شود و در زمان پدرم این اتفاق رخ داد یعنی عنوان شد که اگر این اقلام تولید داخلی شود مشکلات کشور کمتر میشود که خانم وحیده مسئول یکی از شرکتهای دارویی هلال احمر بود که تولید صافی را در ایران کلید زد و دو شرکت خصوصی نیز در کنار وی مشغول به فعالیت در این زمینه شدند.
اگر واقعا در آن زمان به تولید (ست) و صافی دیالیز روی نمیآوردیم امروز دچار مشکل میشدیم، پودر و صافی دیالیز اکنون گران شده است به طوریکه صافی دیالیزی که 15 هزار تومان قیمت داشت الان 21 هزار تومان شده است و این اقلام گران شده است.
دولتیها در این زمینه زیاد مشکل ندارند ولی نهادهای خیریه چون از جایی تامین نمیشوند و معطوف به کمکهای مردمی هستند برای خرید این اقلام دچار مشکل شدهاند. حتی قول دادهاند که تعرفهها را بالا ببرند ولی هنوز تعرفهها را بالا نبردند.
در رابطه با بیماران تالاسمی نیز کمبود دارو خارجی به دلیل کم وارد شدن آن به کشور مشکل وجود دارد و سهمیه داروی بیماران کم شده است و این در حالی است که میتوانستند این داروها را خریداری کنند و چند سال در انبار نگهداری کنند و مسلما هیچ اتفاقی رخ نمیداد چون پول که بود ولی مدیریت در کشور وجود ندارد.
کشور ایران بیپول نیست و وضعیت مالی کشور خوب است مردم نیز بسیار مردم خوبی هستند و در تمام تنگناها همراه دولت، حکومت و نظام بودهاند و ما اوج این مسایل را در زمان جنگ مشاهده کردیم. بنابراین مدیریت در کشور مدیریت خوبی نیست که این معضلات به وجود میآید.
ما در زمان جنگ نیز دچار تحریم بودیم و در دوران سازندگی نیز دچار تحریم بودیم و همه مشکلات بود ولی به صورتی مدیریت میکردند تا به مردم آسیب کمتری وارد شود ولی متاسفانه در این دوره مدیریت درستی صورت نپذیرفت و ضربه آن به مردم وارد میشود. زیرا وقتی یک اقلامی گران میشود مسلما مردم دچار مشکل میشوند و این در حالی است که دولت میگوید گران شده است یا اینکه تحریم هستیم، یا ارز نداریم و یا اینکه نمیگذارند جنسی را وارد کنیم ولی این موارد نمیتواند جوابگوی مردم شود.
بنابراین ما دچار مشکلات هستیم ولی چون بنیاد امور بیماران خاص حامی دارد مشکلات بیماران را پیگیری میکنیم ولی سایر بیماریها این پشتیبانیها را ندارد و دچار مشکل میشوند البته در حال حاضر بیماران AB به ما مراجعه کردند و کارهای آنها را در حال پیگیری هستیم.بیماریهای اماس را نیز در حال پیگیری هستیم.
در حال حاضر کشور ما آیا دچار تحریم دارو هست؟
هاشمی: کشور ما دچار تحریم دارو نیست بلکه مشکل انتقال ارز و کمبود منابع ارزی داریم و دارو اصلا تحریم نیست.
شما برکناری وزیر بهداشت را چگونه ارزیابی میکنید؟
هاشمی: از من سوال سیاسی نپرسید.
وضعیت مشکلات ارز دارو را چگونه ارزیابی میکنید زیرا صحبتهایی مطرح شد مبنی بر ارائه ارز مرجع به اقلامی چون دستهبیل، غذای سگ یا زین اسب به جای اختصاص به دارو؟
هاشمی: ببینید چیزی که وجود دارد ارز دارو در اختیار ما نیست که بنده از آن خبر داشته باشم بلکه در اختیار وزارت بهداشت است ولی چیزی که ما میبینیم این است که براساس نیاز دارو وارد کشور نشد و قطعا اگر وزارت بهداشت سال گذشته این پیشبینیها را میکرد این مشکلات به وجود نمیآمد. از آن طرف نیز احتمالا ارز ندادهاند که وزارت بهداشت نتوانسته است دارو وارد کند.
در حال حاضر با وجود آنکه دستور آقای بهمنی مدیرکل بانک مرکزی و همچنین دستور ریاست جمهوری را داشتم که برای تامین ارز 200 دستگاه دیالیزباید 2 میلیون یورو اختصاص یابد از اول سال تاکنون موفق به دریافت آن نشده ام. در حالی که ثبت سفارشها انجام شده است و نامهها نیز رفته است و هنوز پول را به ما ندادهاند.
در حال حاضر دستگاه دیالیز قیمت آن چقدر افزایش یافته است؟
هاشمی: دستگاه دیالیز قیمت آن به صورت ارزی است. یعنی به ما اعلام میکنند که چنین دستگاهی 10 هزار یورو یا 9 هزار یورو براساس تفاوت دستگاه قیمت آن است زیرا دستگاهها مدلهای مختلف دارد و کشورهای سازنده نیز تفاوت دارند. ولی میانگین بین 9 تا 11 هزار یورو قیمت دارد. اگر بتوان ارز مرجع گرفت رقمها پایینتر میشود ولی اگر ارز مبادلاتی بدهند بالاتر میشود و در نهایت اگر با ارز آزاد تهیه شود دیگر قیمتها بسیار بالا میرود.
یکی از مشکلاتی که در 2 و 3 ماهه گذشته داشتیم قطعات لوازم یدکی دستگاه دیالیز بود که اکنون وزارت بهداشت اعلام کرده است که مشکلات آن را برطرف کردهاند زیرا با ارز آزاد این قطعات تهیه میشد و همه مراکز با ما تماس میگرفتند و اعلام میکردند که دستگاههایمان خراب شده است و چون هزینهها بالا است نمیتوانیم دستگاههایمان را تعمیر کنیم و از ما درخواست میکردند که به آنان دستگاه دیالیز جدید اهداء کنیم.
ولی ما به آنها اعلام میکردیم که این معنا ندارد شما دستگاههایتان خاک بخورد و دستگاه نو و جدید دریافت کنید و پس از 6 ماه نیز این دستگاهها نیز خراب شود و در نهایت نامهنگاری با وزارت بهداشت کردیم تا وزارتخانه ارز مرجع به لوازم یدکی دستگاههای دیالیز ارائه کند زیرا این اشکال دارد که برای دستگاههای دیالیز ارز مرجع داده نشود چون اگر دستگاه دیالیز نباشد ولی دارو باشد چگونه میتوان یک بیمار دیالیزی از آن استفاده کند بلکه اول باید دستگاه دیالیز وجود داشته باشد و این هم از آن اشکالاتی بود که در وزارت بهداشت وجود داشت.
بطور مثال ارز مرجع را به دارو میدادند ولی به تجهیزات پزشکی نمیدادند در حالیکه اگر تجهیزات پزشکی نباشد و تشخیصها برای درمان صورت نپذیرد دارو چه فایدهای دارد و باید هر دو مورد دارو و تجهیزات را کنار همدیگر دید و جدیدأ در رادیو شنیدهام که این مشکل را برطرف کردهاند و اعلام داشتهاند که به تجهیزات پزشکی نیز ارز مرجع بدهند ولی نمیدانم که چقدر واقعیت دارد و در این زمینه در حال پیگیری هستیم. ما از شرکتها مرتب در حال پیگیری هستیم و به آنها اعلام شده است که تجهیزات پزشکی را بیاورند تا در گمرک ترخیص شود.
آیا برای ورود 200 دستگاه دیالیز بنیاد شما از ارز مرجع استفاده خواهید کرد؟
هاشمی: بله، ارز مرجع است که برای ورود 200 دستگاه دیالیز استفاده خواهد شد.
از کدام کشورها دستگاه دیالیز را خریداری میکنید؟
هاشمی: دستگاه دیالیز آلمانی، ژاپنی و سوئدی است ولی بنیاد برای آنکه این دستگاهها در انحصار یک کشور نباشد از کشورهای مختلف خریداری میکنیم زیرا فقط اگر از یک شرکت خریداری کنیم آن شرکت در نهایت میتواند در برخی موارد فشار بیاورد ولی اگر رقیب داشته باشد در زمینه فروش بخصوص قیمت میتوان فضای رقابت را ایجاد کرد.
تولید دستگاههای دیالیز در ایران به چه صورت است؟
هاشمی: تولید دستگاه دیالیز داخلی از همان زمان که بنیاد امور بیماریهای خاص تشکیل شد ، باگروهی در سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی برای دستگاه دیالیز کار شد که یادم هست پدرم وقتی از آنجا بازدید داشت تاکید کرده بودند که دستگاه دیالیز را در کشور بسازیم.
همان موقع این سازندگان با بنیاد ارتباط برقرار کردند و آنها را به عنوان کارشناسان بنیاد به کارخانجات خارج از کشور فرستادیم تا با نحوه ساخت دستگاه دیالیز آشنا شوند. چند دستگاه از نسل اول، دوم و سوم دستگاه دیالیز ساختند که خریدار آن نیز بنیاد امور بیماریهای خاص بود برای اینکه از آنها حمایت کنیم ولی دستگاههای به روزی نیستند و هر جا این دستگاهها را میفرستیم مشکل دارند و باید تکنسینها همراه این دستگاهها باشند و بنیاد خیلی پیگیری این قضیه بود تا دستگاه دیالیز به طور کامل تولید داخل شود ولی هنوز به نتیجه نرسیدهایم.
ما در این زمینه خیلی عقب هستیم در حال حاضر دستگاههای دیالیز در دنیا وجود دارد که 50 هزار یورو قیمت آن است که ما قدرت خرید آن را نداریم و بیمار به راحتی با آن دیالیز میشود.
آخرین وضعیت ساخت بیمارستان سرطان که آقای هاشمی نیز چند سال قبل عنوان کرده بودند این بیمارستان بزرگترین بیمارستان سرطان در خاورمیانه خواهد شد به کجا رسید؟
هاشمی: خوشبختانه در حال حاضر ساخت این بیمارستان به نتایجی رسیده است ولی در مجموع برای ساخت این بیمارستان مشکلات زیادی را طی کردیم. داستان ساخت این بیمارستان به این صورت بود که یک روزی پدرم زمانی که رئیس جمهور بودند اعضای دانشگاه تهران نزد وی میروند و عنوان میکنند که ما نیاز به یک مرکز سرطان داریم و آقای هاشمی نیز به جهاد اعلام میکنند و آنها نیز زمینی را در اتوبان بابایی به دانشگاه تهران میدهند و بعدها یک نهاد نظامی این زمین را از آنها میگیرد و آنها نیز نمیتوانند این بیمارستان بسازند.
در این زمینه با پدرم صحبت کردم که آقای هاشمی گفتند دیگر نمیتوان آن زمین را پس گرفت و به شهردار که آن زمان آقای کرباسچی بودند اعلام میکنند و 70 هزار متر زمین در تپههای عباسآباد میدهند و ما شروع به خاکبرداری کردیم و نقشهبرداری صورت پذیرفت و خیلی کارها پیش میرفت ولی پس از تغییر آقای کرباسچی جلوی کار گرفته میشود و پس از سر کارآمدن شهرداران مختلف؛ ما اعلام کردیم یا این زمین را به ما بدهید یا اینکه زمین دیگری را به ما داده شود و فقط برای ما مهم این بود که این کار یعنی ساخت بیمارستان صورت پذیرد.
بالاخره یک زمینی که نصف زمین قبلی بود در خیابان سئول به ما دادند و قرار بود که مابقی پول زمین را به ما بدهند تا ما در این زمینه خرج کنیم. ولی چون محبت شهردار تهران به ما زیاد است کار ما اکنون برای ساخت بیمارستان در حال دادگاه کشیدن است به هر حال این بیمارستان حق بیماران مبتلا به سرطان است. البته نامهنگاری کردهایم آنها نیز قولهایی دادهاند ولی به قولهایشان عمل نکردند. فعلا به بازرسی کل کشور شکایت کردهایم تا جلسهای گذاشته و به این مسئله رسیدگی شود.
به هر حال یک زمینی را در آنجا به ما دادند ولی شهرداری جلوی کار ما را گرفت. ما نصف بیمارستان را فونداسیون زده بودیم و یک طبقه نیز سقف خورده بود ولی یک سال شهرداری کار ما را تعطیل کرد و در نهایت 4 و 5 ماه قبل کار به جریان افتاد، حال با پیگیریهای یکساله توانستیم مجوز ساخت را از شهرداری بگیریم.
آن مرکزی که عنوان شده بود در مشهد برای بیماران مبتلا به سرطان خواهد شد چیست؟
هاشمی: آن مرکز سرطان نیست بلکه دستگاه پتاسکن است که در بیمارستان رضوی است البته یک مرکز سرطان بزرگ در ایران کم است.
آقای هاشمی عنوان کرده بودند که این بیمارستان بزرگترین بیمارستان سرطان در حوزههای مختلف آموزشی، خدماتی و درمانی در خاورمیانه خواهد شد آیا این مسئله درست است؟
هاشمی: این مطلب را آقای هاشمی در دوران ریاست جمهوریشان عنوان کرده بودند و خوشبختانه در حال حاضر سقف طبقه سوم این بیمارستان را در حال ساخت هستیم و میتوانید از این ساختمان بازدید کنید و عنوان این بیمارستان نیز مرکز تحقیقات درمانی و آموزشی سرطان خواهد بود ولی در حال حاضر نمیتوانم عنوان کنم که این بیمارستان بزرگترین بیمارستان سرطان در خاورمیانه خواهد شد چون عربستان سعودی نیز در حال ساخت چنین بیمارستانی است. ولی اگر این بیمارستان از بیمارستان عربستان بزرگتر نباشد حداقل میتواند در ردیف بزرگترین بیمارستانهای حوزه سرطان آن را عنوان کرد.
ساخت این بیمارستان چه سالی به پایان میرسد؟
هاشمی: ما تلاش داشتیم ظرف 3 سال ساخت این بیمارستان را تمام کنیم ولی با این اتفاقاتی که اخیرا رخ داده است و به دلیل اینکه تجهیزات این بیمارستان نیز خارجی بوده و با نوسانات ارز که امیدواریم انشاءالله قیمت ارز نیز پایین بیاید و در نهایت مشکلات ما برای ساخت این بیمارستان نیز برطرف شود و با توجه به اینکه تازه ساخت بیمارستان را شروع کردیم امیدواریم در سال 95 به صورت قطعی ساخت این بیمارستان تمام شود.
چطور شد که در حوزه بیماریهای سرطان ورود پیدا کردید در حالیکه بنیاد امور بیماریهای خاص فقط 3 بیماری را تحت پوشش دارد.
هاشمی: از نظر ما سرطان نیز جزء بیماریهای خاص است و همانطور که سنگ بزرگ نشانه نزدن است ما اگر میخواستیم همه بیماریها را در زیرمجموعه بنیاد قرار دهیم امکانپذیر نبود حتی همین 3 بیماری هموفیلی، نارسایی کلیه و تالاسمی نیز که بنیاد آنها را تحت پوشش قرار داده است زمانی وزارت بهداشت قبول نمیکرد که تحت پوشش بیماریهای خاص شود ولی بنده برای بیماریهای سرطان و اماس تلاش میکنم تا تحت پوشش بیماریهای خاص قرار گیرد ولی هنوز دولت و مجلس قبول نکردهاند.
واقعا این جمله تلخ را نیز منتشر کنید که به هر دولت و هر مجلسی مراجعه کردم و عنوان داشتم کهمبتلایان به سرطان را جزء بیماران خاص کنند برخی از آنها گفتهاند بیماران سرطانی فوت میکنند و نباید برای آنها هزینه کردو واقعا فکر میکنید این حرف درست است که اینطور صحبت میکنند. ولی به هر حال بنده شروع کردهام و با وجودی که آنها اجازه نمیدهند مددکاری بنیاد امور بیماری خاص به تمام بیماران مبتلا به سرطان کمک مالی میکند. مثلا درصدی از فرانشیز آنها را کمک میکند و داروهای آنان را نیز تحت پوشش قرار دادهایم و تاکنون 30 قلم از داروهای بیماران مبتلا به سرطان تحت پوشش بیمه قرار گرفته است.
حال بنیاد امور بیماریهای خاص بسیار پیگیری میکند تا داروهای بیماریهای سرطان تحت پوشش بیمه شود و در مرکز درمانی مسعودیه زیرمجموعه بنیاد بیماری های خاص 50 درصد هزینههای داروی آنها را پرداخت میکنیم و امیدوار هستم با راهاندازی مرکز سرطان تمام بیماران مبتلا به سرطان رایگان درمان شوند.
آقای هاشمی هنوز در این زمینه پیگیری میکنند؟
هاشمی: بله؛ پدر در این زمینه نیز چندین بار با آقای قالیباف در مورد بیمارستان صحبت کردند و اگر آقای هاشمی از بیماران خاص حمایت نمیکرد به هیچ عنوان بیماری خاص شناخته نمیشد. من یادم هست پدر از بیماران خاص بازدید به عمل میآورد و همیشه عنوان میکردند چرا وزارت بهداشت به من اعلام نکردهاند که چنین وضع بیماری در کشور وجود دارد.
آقای هاشمی اعتقاد دارند در کشور ما پول و امکانات وجود دارد و باید مردم زندگی خوبی داشته باشند و همیشه هم یکی از بحثهای وی در تامین اجتماعی؛ سلامت، رفاه و درمان مردم بود و عنوان میکردند باید به سمتی برویم که مردم برای درمان خود پولی پرداخت نکنند.
بودجه سال 90 بنیاد چه مقدار بود؟
هاشمی: بودجه سال 90 بنیاد 28 میلیارد تومان بود که به ما همه آن را پرداخت نکردند و فقط 24 میلیارد آن را پرداخت کردند.
بودجه سال 91 بنیاد چه مقدار بود؟
هاشمی: بودجه سال 91 در حدود 30 میلیارد تومان است که اعلام کردند نمیتوانیم همه آن را پرداخت کنند و در حال حاضر حدود 50 تا 60 درصد پرداخت میکنند.
از کجا این اعتبار به شما پرداخت میشود؟
هاشمی: این اعتبار و بودجه از طریق معاونت برنامه ریزی ریاست جمهوریپس از امضای موافقتنامه به ما پرداخت میشود و هر ماه به حساب ما واریز میشود.
ما بنیادهای خیریه متعددی در کشور داریم که چنین بودجهای را دریافت نمیکنند چگونه است که بنیاد امور بیماریهای خاص میتواند از این بودجه و اعتبار برخوردار شود؟
هاشمی: ما در گذشته نهاد عمومی غیردولتی بودیم و در زمان پدرم بحث هدیه ایثار پیش آمد یعنی به هر اهداکنند کلیه یک میلیون تومان معادل 20 سکه بهار آزادی در آن زمان هدیه بدهیم و آقای هاشمی معتقد بودند که باید به جای این 20 سکه معادل خانه و ماشین هدیه داد که وزارت بهداشت با این کار مخالف بود و اعلام شد که این پول و اعتبار به بنیاد امور بیماریهای خاص داده شود البته کار خیلی سختی بود زیرا واحد گیرنده و دهنده کلیه ایجاد کردیم تا این افراد با همدیگر رابطه نداشته باشند و خوشبختانه در زمینه با برداشتن معضل دلالها خوب پیش رفتیم.
پس از پایان دولت آقای هاشمی وزارت بهداشت با ما در اجرای برنامههایمان مخالفت کرد و این مبالغ پرداخت نمیشد و وقتی کسی کلیه خود را اهداء میکرد و به بنیاد میآمد پولی نبود.
پس از این اتفاقها بنده به سازمان برنامه و بودجه رفتم و به آنها نیز اعلام کردند که ما نمیتوانیم بودجه را به صورت مستقیم به شما بدهیم چون شما نهاد عمومی غیردولتی هستید و باید از طریق دولت و وزارت بهداشت این پول به شما پرداخت شود و پس از آن بنده با وزیر اقتصاد صحبت کردم و عنوان داشتم که چطور میتوان این پول به طور مستقیم به بنیاد واریز شود تا بیماران اینهمه دچار مشکل نشوند که در آنجا به بنده پیشنهاد دادند که به مجلس نامه نوشته شود و بنیاد به عنوان نهاد عمومی غیردولتی مصوب شود که در آن صورت بودجه به صورت مستقیم به بنیاد واریز شود.
در نهایت با وجود مخالفتهای وزارت بهداشت در مجلس رای بر مصوب شدن بنیاد امور بیماریهای خاص به عنوان یک نهاد عمومی غیردولتی شد که توانستیم بودجه را به صورت مستقیم دریافت کنیم و ما نیز هر سال گزارش تهیه میکردیم و در کمیسیون مجلس فعالیتهایمان را ارائه میکردیم و این مسائل باعث شد که با مشاهده فعالیتهای خوب بنیاد با اعتمادی که به وجود آمد هر سال بودجه بنیاد نیز افزایش یافت.
این بودجه فقط برای هدیه ایثار است؟
هاشمی: خیر؛ بلکه همانطور که هدیه ایثار میدهیم هر سال 3 تا 4 میلیارد تومان برای هزینهکردهای بیماران جهت دارو پرداخت میشود برای مراکز درمانی کشور وسایل و تجهیزات خریداری میکنیم، روزی که بنیاد امور بیماریهای خاص تاسیس شد 182 مرکز وجود داشت ولی امروز بالغ بر 900 مرکز فعالیت میکند و هیچ کدام از آنها نیز زیرمجموعه ما نیستند بلکه ما بیشتر هدفمان سیاستگذاری است و فقط چند مرکز به عنوان نمونه در جهت الگوپذیری راهاندازی کردهایم.
برای دستگاههای دیالیز همانند 500 دستگاه دیالیزی که سال گذشته خریداری شد در حدود 10 میلیارد تومان بودجه اختصاص یافته است و در ادامه آن تخت و وسایل خریداری میشود و در این زمینه تاکنون 5 هزار تخت خریداری و بین مراکز توزیع شده است.
در بسیاری از بازدیدها مشاهده میکنیم که بیمار بر روی تخت دیالیز خوابیده است و تشک زیر آن کهنه بوده و تختش نیز خراب است. کارشناسان ما سالانه 12 تا 13 استان را مورد بازدید قرار میدهند و گزارشهایی تهیه میشود و خود بنده نیز در این بازدیدها حضور پیدا میکنم البته اوایل بیشتر بود اما اکنون چون کارشناسان ما در این زمینه تبحر پیدا کردهاند کمتر برای بازدید حضور پیدا میکنم و حال پس از تصویب در شورا این امکانات و تجهیزات به مراکز درمانی در سراسر کشور ارسال میشود.
در رسانهها عنوان شده بود که بنیاد امور بیماریهای خاص اعتبارات بودجهای خود را از چند نهاد بهخصوص از وزارت امور خارجه و کمکهای برخی افراد خارجی دریافت میکند در این مورد بیشتر توضیح میدهید.
هاشمی: خیر، به این صورت نیست بلکه ما چند مورد کمک خارجی برای بنیاد داشتیم از جمله سفارت ژاپن در ایران که به سازمانهای غیردولتی کمک میکرد؛ وقتی ما مرکز خودمان را در خیابان نجاتاللهی ساختیم معادل 60 تا 80 میلیون تومان که به صورت رسمی نیز اعلام کردیم برای بنیاد تجهیزات آزمایشگاهی خریده شد.
این مربوطه به چه تاریخی است؟
هاشمی: مربوط به 10 سال قبل که این نخستین کمک ما در این زمینه بود و بعد در زلزله بم که رخ داد و همان زمان نیز بنده در دوبی بودم با عروس شیخزاهد ملاقاتی داشتم و وی عنوان داشت که خیلی علاقهمند است در شهر زلزله زده بم کمک کند و بنده نیز اعلام کردم بنیاد نیز اتفاقا میخواهد پس از بازگشتم یک مرکز بیماریهای خاص دایر کند زیرا براساس تماسها متعدد متوجه شده بودیم که وضعیت بیماران خاص به هم ریخته است.
عروس شیخزاهد عنوان داشت که در این زمینه کمک میکند و حتی برای ساخت یک شیرخوارگاه نیز در آنجا کمک خواهد کرد و در آن زمان 600 هزار دلار کمک کرد که در نهایت ساخت دو مرکز یک میلیارد و 200 میلیون تومان شد و سفارت فرانسه نیز چون در زلزله بم کمک میکرد تمام تجهیزات مراکز ما را خریداری کرد و عنوان داشتند که ما پول نمیدهیم و فقط تجهیزات ارائه میکنیم و این موارد کمکهای خارجی ما بود که بارها نیز رسما اعلام کردهایم و در این زمینه بنیاد امور بیماریهای خاص به هیچ وجه از وزارت امور خارجه بودجه و کمک دریافت نمیکند.
عنوان شده است که هیئت امناء شما افرادی مانند قذافی یا شخصیتهای بلندپایه کشورهای عربی حضور دارند و آنها نیز به شما کمکهای مالی میکنند
هاشمی: خیر، به این صورت نیست، این افراد جزء هیئت امنای ما نیستندبلکه اعضای افتخاری بینالمللی هستند، آقای قذافی نیز نخستین کسی بود که قبل از ایجاد بنیاد امور بیماریهای خاص برای ساخت مرکز ما در واوان طی سفری که به لیبی داشتم با وجود مخالفت آقای هاشمی از آقای قذافی کمک درخواست کردم که وی نیز 4 دستگاه دیالیز و یک دستگاه تسویه آب اهداء کردند.از دیگر اعضای افتخاری بینالمللی بنیاد امور بیماریهای خاص بشاراسد، امیرعبدالله، شیخ محمد از امارات، نوازشریف و خواهر امیر کویت بودند و عروس شیخ زاهد از جمله این افراد هستندو هنوز هم عضو افتخاری بینالمللی بنیاد هستند که به آنها لوحی در این زمینه اهداء شده است که عضو افتخاری بنیاد به حساب میآیند ولی کمک خاصی به ما نمیکنند وفقط از آقای قذافی آن کمک را دریافت کردیم که آقای هاشمی نیز مخالف بود زیرا اعتقاد داشت که این درخواست نوعی گدایی کردن است.
بیشتر این کمکها را در نظر داشتیم برای ساخت مرکز سرطان استفاده کنیم و در حال حاضر نیازی نداریم زیرا مردم خودمان در این زمینه در حال کمک کردن هستند و حال وقتی مردم کمک میکنند چرا از آنها کمک بگیریم.
بنیاد امور بیماری خاص به چه سازمان و نهادی پاسخگو است؟
هاشمی: به دیوان محاسبات پاسخ میدهیم و گزارشات ما را ملاحظه میکنند و هر ساله نیروهای خودشان را به بنیاد میفرستند و همچنین به هیئت امنای خودمان نیز باید پاسخ بدهیم.
آیا به کمیسیون بهداشت و درمان مجلس پاسخ نمیدهید؟
هاشمی: خیر؛ احتیاجی به پاسخگویی آنها نیست ولی همیشه داوطلبانه خودم برای ارائه گزارش به مجلس میروم.
ولی یکی از اعضای سابق کمیسیون بهداشت عنوان کرده بود که هرگز نمیتوانیم برای پاسخگویی از خانم فاطمه هاشمی دعوت کنیم زیرا معتقد بودند شما پاسخگو به آنان نیستید.
هاشمی: این مربوط به بحث تحقیق و تفحص بود که ما نیز حرفی نداشتیم که بیایند و بازدید کنند یک مطلب به شما عرض کنم در زمان دولت آقای خاتمی وزارت بهداشت خیلی علیه ما کار میکرد و بازرسی کل کشور به بنیاد آمد و این در حالی است که هیچ سازمانی را پیدا نخواهید کرد که پس از 2 تا 3 سال از فعالیتش برای بازرسی به آن سازمان مراجعه کنند ولی آنها آمدند و بنده نیز استقبال کردم که در نهایت منجر به تشکر از بنیاد شد و حال شما هیچ سازمانی پیدا نمیکنید که هزینههای جاری آن سازمان یک درصد بودجه آن سازمان باشد. ما تمام هزینههای جاری و حقوق پرسنلمان یک درصد است حالا ببیند نهادها و سازمانهای دیگر این هزینههای جاری آنان چقدر است؟
بنده همین گزارش را به مجلس ارائه کردم و آنها باور نمیکردند، آن زمان که بودجه ما پائین بود هزینه جاری بنیاد 4 درصد بود و وقتی بودجه ما افزایش یافت هزینه جاری ما حتی پایین آمد زیرا بنده سعی میکنم تعداد پرسنل خود را کاهش دهم و بیشتر به سمت فعالیتهای تخصصی پیش روم و طبق همین قانون کار حقوق میدهیم.
انتقادهایی که به بنیاد امور بیماریهای خاص میشود به چه علت است؟
هاشمی: به دلیل مباحث سیاسی است چون بنده دختر آقای هاشمی رفسنجانی هستم و گرنه اگر یک نفر در کشور یک سازمان خیریه راهاندازی کند و بدون هیچ دستور و وظیفهای و رایگان فعالیت کند و هیچ درآمدی نیز در این زمینه کسب نکند و حرص و جوش نیز بخورد به جای تشکر باید از آن بدگویی کنند.
آیا اعتبار آقای هاشمی در روند فعالیتهای بنیاد امور بیماریهای خاص تاثیر داشته است؟
هاشمی: بله؛ بسیار البته بنده نیز در این زمینه بسیار زحمت میکشم و تمام زندگی خود را معطوف بنیاد کردهام ولی اعتبار پدرم نیز بسیار مهم است و وقتی با مسئولان تماس میگیرم به اعتبار پدرم بنده را راهنمایی و کمک میکنند و خیرین نیز وقتی متوجه میشوند بنده دختر آقای هاشمی هستم و فعالیتهای گسترده بنیاد را میبینند در کمک کردن بسیار راغب میشوند. حال شاید مددکاری ما پول زیادی به بیماران کمک نکند ولی با احترام به آنها اهدا و یا به حساب آنان واریز میشود.
بنیاد امور بیماری های خاص مرکز مددکاری در خیابان نجاتاللهی دارد که مرکز درمانی ما نیز به حساب میآید و نیازمندان پس از مراجعه به آنجا و تشکیل پرونده و بدون هیچ نوع تحقیقی به آنها کمک میکنیم زیرا کسی که مبتلا به سرطان شده است دیگر مهم نیست که فقیر باشد یا ثروتمند چون افراد ثروتمند نیز پس از ابتلا به این بیماری دچار فقر میشوند.
باید این مسئله را عنوان کنم که در حال حاضر از کمکهای سال گذشته ما 95 درصد مربوط به بیماران مبتلا به سرطان بود زیرا این بیماران امروز دچار معضل هستند و در حال حاضر بیماران دیالیزی، هموفیلی و تالاسمی اینگونه دچار معضل نیستند.
عملکرد سازمان نظام پزشکی در سنوات گذشته را چگونه دیدهاید؟
هاشمی: من زیاد پیگیر کارهای آنان نبودم ولی قطعا سازمان نظام پزشکی قوی در ارتقای سلامت جامعه تاثیرگذار است ولی متاسفانه در حال حاضر خیلی این انتخابات سیاسی و باندبازی شده است.
در حال حاضر چالشهای مهم حوزه سلامت چیست؟
هاشمی: چالشهای اساسی در حوزه سلامت در خود وزارت بهداشت است زیرا وزارت بهداشت هم سیاستگذار است و هم ناظر و مجری شده است. در حالی که کسی خود هم سیاستگذار و ناظر باشد چگونه میتواند مجری خوبی باشد و اگر اشتباهاتی در دامنه بحث درمان دولتی صورت پذیرد مسلما خود را به چالش نمیکشد. وزارت بهداشت به عقیده من باید فقط سیاستگذار و ناظر باشد و مجری نباشد و اجرا را باید قسمت دیگری انجام دهد.
متاسفانه وزرای بهداشت ما مدیر نبودند
دوم اینکه چرا همیشه وزیر بهداشت باید پزشک باشد. بلکه باید مدیر باشد. وزیر بهداشت مشاوران خوبی در عرصه پزشکی باید داشته باشد. متاسفانه وزرای بهداشت ما مدیر نبودند و مسئله دیگر آنکه اگر ما از اول انقلاب روی هر بیماری روی هر بیماری مانند بیماریهای خاص کار میکردیم مثلا یک سال برای بیماری سرطان و یا یک سال روی بیماری اماس کار میشد دیگر بیماران ما دچار مشکل نمیشدند. ولی هرگز با جزئیات به این برنامهها پرداخته نشدو همیشه از بالا یک سیاستگذاریهایی شد که به نفع کشور و بیماران نبود.
تعرفه بیماران خاص و بیماریهای دیگر باید به روز و واقعی باشد. میتواند تعرفهها بالا رود ولی درمان رایگان صورت پذیرد. ولی باید به سمتی برویم که درمان رایگان در کشور صورت پذیرد و همه مردم نیز بیمه باشند. ما در کشور پول کم نداریم همان اول که در حوزه بیماری های خاص ورود کردیم وزارت بهداشت در جلسه هیئت دولت زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی مخالفت میکرد زیرا عنوان می کردند که هزینهها بالا میرود که پدر فرموده بودند هزینهها بالا برود ولی دولت آن را تامین کند.
ولی الان در این شرایط بحرانی کمترین بحران را بیماران خاص دارند و شما میتوانید بروید و بررسی کنید که بیماران به راحتی دیالیز و داروهای خود را دریافت میکنند البته باید امکانات بیشتر باشد بنابر این وزارت بهداشت همیشه روشهایش اشتباه بود. شاید در یک زمانی که پزشک کم داشتیم و پزشکان هندی در ایران حضور داشتند همه بیمارستانها به وزارت بهداشت دادیم ولی امروز نباید اینطور باشد زیرا ما اکنون به نیروهای تخصصی نیاز داریم و باید وزارت علوم این مباحث را در اختیار بگیرد.
بیمارستانهای تخصصی و مراکز علمی ما باید جدا شوند مثلا بنده که به کشورهای خارج سفر داشته ام مشاهده کردم که در بیمارستانهای دولتی اتاقهای VIP بود و بیماران ثروتمند در این بیمارستانها درمان میشدند و آن درآمدهای اتاقهای VIP خرج بیمارستان دولتی میگشت.
اکنون اعضای هیئت علمی دانشگاه ما مگر چقدر در بیمارستان دولتی خدمت میکنند و بیشترین وقت آنان در مطب یا در مراکز خصوصی است. من همان موقع به وزارت بهداشت اعلام کردم که در بیمارستانهای دولتی بخش VIP راهاندازی کنیم تا ثروتمندان به آنجا مراجعه کنند.
حضور برخی مدیران به عنوان سهامداران شرکتهای دارویی و بیمارستانهای خصوصی را قبول دارید.
هاشمی: بله، این مسئله متاسفانه یک فاجعه است.
زمان دولت آقای هاشمی آیا مدیران دولت وی سهامدار شرکتهای دارویی و بیمارستان های خصوصی نبودند.
هاشمی: خیر؛ اجازه نمیدادند.
چگونه آقای هاشمی این مسائل را کنترل میکردند.
هاشمی: البته آن زمان قسمتهای خصوصی نیز زیاد فعال نبود. البته این مسئله به نوعی نیز اشکال ندارد به شرطی که هر فردی ان تزکیه نفس خود را داشته باشد. یعنی فردی که زمانش را برای دولت میگذارد ولی بیمارستان خصوصی نیز دارد در هر دو مورد با انصاف مدیریت کند. نه اینکه امکانات خوب و دولتی را به طرف بیمارستانهای خصوصی خودش سوق دهد و در مجموع افراط و تفریط زیاد میکنیم یک جای خوب کار میشود و یک جایی را رها میکنیم. مثلا در خارج از کشور براساس مشاهدات بنده پزشکی که در قسمت دولتی کار میکند دیگر در بخش خصوصی فعالیت نمیکند.
وضعیت پزشک خانواده را چگونه ارزیابی میکنید؟
هاشمی: پزشک خانواده با روش کنونی به موفقیت دست پیدا نمیکند زیرا زمانی به موفقیت میرسیم که کارمند رسمی برای طرح پزشک خانواده در بخشها حضور داشته باشد در حالیکه ما از بخش خصوصی در این طرح میخواهیم استفاده کنیم. در خارج از کشور برای پزشک خانواده بخشهای دولتی به اندازه کافی پزشک عمومی دارند.
ما زمانی در طرح پزشک خانواده موفق خواهیم بود که هم در حوزه تخصصی و عمومی پزشک و کارمند دولتی داشته باشیم و مشاهده میکنیم که در حال حاضر طرح پزشک خانواده موفق نبوده است.
چرا هنوز هدیه ایثار افزایش پیدا نکرده است؟
هاشمی: بنده خیلی پیگیری کردم معاونت برنامه ریزیریاست جمهوری رفتم، به دولت مراجعه کردم، مجلس رفتم و نامهنگاری کردم ولی در نتیجه توجهی نمیکنند و دلیل آن را نیز نمیگویند.
در حال حاضر بهطور عرف هدیه ایثار چه میزان باید تعیین میشود؟
هاشمی: در گذشته که معادل 20 سکه بهارآزادی بود ولی با توجه به اینکه قیمت سکه نیز به طور کاذب بالا رفته است حدودا باید هدیه سال رقم 10 میلیون تومان تعیین شود.
تاکنون در طی سالهای گذشته چه تعداد هدیه ایثار اهداء شده است؟
هاشمی: 19 هزار تا 20 هزار نفر هدیه ایثار اهداء شده است که با رقم هدیه یک میلیون تومانی تاکنون 20 میلیارد تومان هدیه ایثار به اهداء کنندگان کلیه پرداخت شده است.
اگر شما بخواهید از خودتان یا بنیاد انتقادی بکنید چه موردی را اشاره خواهید کرد؟
هاشمی: اگر بخواهم انتقادی کنم بنده فرد بسیار خسیسی هستم و در زمینه حقوق پرسنل بسیار سختگیری میکنم و اگر میخواستم پولهای هنگفتی پرداخت کنم مسلما میتوانستم خیلیها را استخدام کنم ولی نمیتوانم این کار را کنم بلکه معتقدم کسی که در سازمان خیریه کار میکند باید از خود نیز مایه بگذارد و هر کسی که در بنیاد کار میکند به او میگویم که با توجه به آنکه حق آن فرد بیشتر از این حقوق است باید 20 درصد از زمان خود را نیز داوطلبانه در خدمت بنیاد کار خیر انجام دهد.
چه تعداد نیرو و پرسنل دارید؟
هاشمی: حدود 40 نفر.
در حال حاضر یک مرکز جدید در خیابان نجاتاللهی راهاندازی کردهاید در مورد آن توضیح میدهید.
هاشمی: آن مرکز در مورد بیماران دیابتی است زیرا دیابت به عنوان مادر امراض معرفی میشود و 30 درصد دیالیزیهای ما دیابت میگیرند چون درست درمان نمیشوند و به همین دلیل با همکاری دانشگاه علوم پزشکی تهران تفاهمنامهای منعقد کردهایم و بنیاد ساختمان در اختیار آنها قرار داده است و هزینهها را آنها متقبل میشوند تا در زمینه دیابت تحقیق کنند تا به عنوان الگو در کشور در مناطق دیگر نیز چنین مراکزی راهاندازی شود.
آیا آقای هاشمی با سن کنونی که دارند دچار بیماری خاصی نیز هستند؟
هاشمی: خیر. پدر هیچ بیماری خاصی ندارد هنوز هم ورزش میکند، در حیاط خانه پیادهروی میکند و بعضی مواقع شنا میرود. یک زمانی نیز از تریدمیل استفاده میکردند ولی در مجموع در زمینه ورزش و غذا رعایتهای لازم را میکنند و هنوز نیز مادرم برای وی غذا میپزد.
در منزل آیا خدمتکار دارید؟
هاشمی: خیر، خدمتکار نداریم فقط به دلیل آنکه مادر از سال گذشته یک عمل جراحی انجام داده است یک خدمتکار برای وی گرفتهایم ولی قبل از انقلاب خدمتکار داشتیم البته غذا نمیپخت و بیشتر در نظافت و امور بچهداری کمک میکرد و بعد از انقلاب دیگر خدمتکار دائم نداشتیم بلکه هفتهای یک یا دو بار برای نظافت خدمتکاری میآمد ولی همیشه آشپزی در خانه با مادر بود
چرا به جای مصاحبه با رسانههای داخلی با رسانههای خارجی مصاحبه میکنید؟
هاشمی:همین چند وقت به خاطر تحریمها با رسانههای خارجی مصاحبه کردم زیرا ما باید به آمریکاییها بخصوص آقای اوباما اعلام کنیم وقتی وی عنوان میکند که هوشمندانه تحریم کردند و قصدآسیب به مردم را ندارند اعلام کنیم که شما برخلاف صحبتهایتان هوشمندانه تحریم کردهاید که به مردم آسیب برسانید و باید این موارد را به دنیا بگوییم و نباید ساکت بنشینیم و غربیان باید بدانند که با این تحریمها مردم ما را اذیت میکنند و اعلام کنیم به آنها که دروغ میگویند و بنده بیشتر مباحث مصاحبههایم با رسانههای خارجی در این مورد بوده است.
پس چرا در مصاحبه و رسانههای خارجی دولت خودمان را زیر سوال میبرید؟
هاشمی: بنده اگر انتقادی هم کردم منظورم به مدیریت دولت بوده است.
این مسئله که مردم در جامعه عنوان میکنند خانواده آقای هاشمی از ثروتمندترین افراد ایران و حتی دنیا هستند، چقدر صحت دارد؟
هاشمی: خیر؛ اینطور نیست و ریشه این مسئله که آقای هاشمی بسیار ثروتمند است از توطئه مجاهدین خلق در قبل از انقلاب بود زیرا آنها پس از اینکه اهداف خود را با گروههای اسلامی جدا کردند پدر به آنان کمک مالی نکرد و آنها نیز این توطئه را در جامعه رواج دادند که آقای هاشمی فرد بسیار ثروتمندی است.
البته خانواده آقای هاشمی قبل از انقلاب زمیندار و بسیار ثروتمند بوده است و هنوز هم اقوام خانواده هاشمی زمیندار هستند و میتوانید به رفسنجان بروید و از افراد آنجا بپرسید که زمینها و ثروت آقای هاشمی در برابر افراد دیگر چقدر است بطوریکه آقای هاشمی نه تنها ثروتمندترین مردم ایران نیست بلکه حتی مرد اول ثروتمند رفسنجان نیز به حساب نمیآید و پدر پس از انقلاب هر آنچه داشت برای کشور هزینه کرد و ثروت آقای هاشمی پس از انقلاب برخلاف آنچه که مردم تصور میکنند کاهش یافت.