۱: اصولگرایانی که این سخنان را نشانه فراموشی فتنه میدانند
۲: اصولگرایانی که آنرا در جهت آرامش بیشتر و رفع تنش های سیاسی میدانند
۳: اصلاح طلبانی که آنرا ترفندی از سوی نظام برای انتخابات آینده میدانند!
۴: اصلاح طلبانی که آنرا نشانه استقبال نظام و یا جناح مقابل برای نزدیکی بیشتر میدانند
۵: و احتمالا اصلاح طلبان و منتقدان و مخالفان و معارضان و فرصت طلبانی که نه به خاطر علاقه به آقای عسکراولادی (که سابقهاش و عقایدش درباره موضوعات مختلف از جمله حوادث سال ۸۸ معلوم است) بلکه صرفا از این جهت که حالا تیری در تاریکی پرتاب کنیم و از او تعریف و تمجید کنیم چون فعلا حرف دل ما را زده!
جدای از تحلیل های بالا که عمدتا با نگاه و گرایشات سیاسی مطرح شده و میشود، من به اظهارات آقای عسکراولادی خوشبینم هرچند ممکن است نقدهایی هم به آن وارد باشد که هست. به نظرم تلاش برای ایجاد همدلی و آرامش و میانجیگری برای رفع اختلافات، اصلا نگران کننده و عجیب و غیرمنطقی نیست. البته این به معنای فراموشی فتنهها و حوادث و جرم و مسئولیت افراد و جریانهای مختلف نیست. خود آقای عسکراولادی هم چنین چیزی را به زبان نیاورده.
تجربه و سابقه رهبران نظام هم نشان میدهد که آنها تا آخرین لحظه بنایشان بر رفع اختلافات و جذب آدمها بود نه دفع آنها. امام خمینی حتی بعد از فرار بنی صدر هم همچنان به او توصیه میکرد که بازگردد! رهبر انقلاب هم چندین مرتبه بعد از حوادث سال ۸۸ تاکید کردند که ما بنای دفع کسی را نداریم.
البته آن حوادث با لجبازی و قانون شکنی عاملان فتنه، عملا به سمتی پیش رفت که منجر به خسران خود آنها شد، اما چه بخواهیم چه نه، چه بعضی از دوستان از این حرف خوششان بیاید چه نه، این حوادث میتوانست اتفاق نیفتد و یا به نحو دیگری حل و فصل شود. خیلی ها در بروز آن مقصر بودند هرچند سهم و نسبت هرکدام با دیگری متفاوت است. برخی عامل ایجاد آن بودند و برخی هم بر آتش آن دمیدند. از هر دو سو! اشتباهات خودمان را هم نباید توجیه و تکذیب کنیم.
در بحث آقای عسکراولادی بود که به اینجا رسیدیم. به نظرم این اظهارات نگاهی هم دارد به آسیب شناسی رفتار خودمان و اینکه برای رفع آن اشتباهات، ما هم در حد و اندازه خود به فکر جبرانش باشیم. همان طور که در ابتدای مطلبم نوشتم، میشود خوشبینانه به اظهارات آقای عسکراولادی به عنوان یک ریشسفید باسابقهی انقلاب نگاه کرد و یا اینکه محکم در برابرش ایستاد و او را بخاطر تعاریف امثال عطاءالله مهاجرانی سرزنش کرد!
البته تشخیص فرق بین عسکراولادی و مهاجرانی خیلی سخت نیست. از همان تعاریف مصنوعی اصلاحطلبِ لندن نشین از عسکراولادی میتوان نادرستی ادعایش را ثابت کرد. مهاجرانی از مروت عسکراولادی مینویسد ولی خود از آن بیبهره است. چرا؟ چون در همان مطلبی که درباره مروت نوشته، دروغ هم گفته است. به فرموده مولا علی (ع) : ملاک مروت، راستگویی و نیکوکاری است.