مشرق -- اول بهمن سال 43 حسنعلي منصور نخست وزير شاه هنگامي كه به مجلس ميرفت هدف گلوله شهيد محمد بخارايي قرار گرفت و كشته شد.بخارايي جواني بود كه به نمايندگي از جوانان دهه 40 گلوي يكي از بلند پايگان رژيم گذشته را كه به مرجعيت شيعه اهانت و او را تبعيد كرده و لايحه ننگين كاپيتولاسيون را به مجلس برده بود با گلوله دريد.نام هيئتهاي موتلفه اسلامي از آغاز نهضت امام خميني (ره) بويژه در 15 خرداد 1342 بر سر زبانها بود اما صداي شليك گلوله بخارايي در بهمن 43 بغض فرو خفته ملت ايران را كه در نطق تاريخي حضرت امام خميني (ره) شكفته شده بود به سراسر كشور برد.
نام او و شهداي حزب موتلفه اسلامي شهيدان اماني، هرندي و نيكنژاد در تاريخ مبارزات ملت ايران ميدرخشد و هيچ مورخي تاكنون اين اقدام انقلابي را تخطئه نكرده است. بازماندگان از قافله شهادت در زندانهاي رژيم ستمشاهي شخصيتهاي انقلابياي چون آيتالله انواري، حبيبالله عسكراولادي و حاج مهدي عراقي بودند كه طعم تلخ 14 سال زندان را چشيده و همواره مورد احترام مبارزان و فعالان سياسي در داخل زندان و بيرون زندان بودند.
اخيرا قرائتي از نگاه به اعدام انقلابي حسنعلي منصور و كار عظيم موتلفه اسلامي در دهه 40 پيدا شده است كه اين نگاه قابل اعتناء است. البته اين قرائت يك مورخ نيست بلكه قرائت فرد محترمي است كه تحصيلات فني دارد اما دستي هم در سياست نشان داده است.(1) اين قرائت معتقد است ترور حسنعلي منصور توسط موتلفه اسلامي نه تنها دستاوردي براي انقلاب اسلامي نداشت بلكه ضربات شديدي به نهضت وارد آورد. (2)
اين قرائت معتقد است؛ "نقش موتلفه اسلامي در تحولات 50 ساله اخير رازآلود بوده است" (3) مبتني بر اين داوري در ارتباط با كارنامه حزب موتلفه اسلامي و يكي از شخصيتهاي برجسته حزب يعني حبيبالله عسكراولادي مطالبي را قلمي كرده كه برخي از آنها متضمن نشر اكاذيب و تشويش اذهان است. لذا فقط در يك فرايند رسيدگي حقوقي قابل داوري است.
اما در خصوص نقش حزب موتلفه اسلامي در تاريخ معاصر داوريها بسيار است و جز منافقين (سازمان مجاهدين خلق) جريان ديگري ديدگاه منفي و متفاوت نداشته است.
امام (ره) بارها از شخصيتهاي موتلفه تجليل كرده و از شخصيت شهيد حاج مهدي به عنوان فرزند و برادر خود ياد كرده است. مقام معظم رهبري از شهداي 26 خرداد موتلفه يعني قتله منصور به عنوان "نورالله في ظلمات الارض" ياد كرده و فرمودهاند: "مجموعه موتلفه اسلامي ميتواند ادعا كند كه ريشه در دورانهاي دشوار مبارزه دارد و امتحانهاي سختي را از سر گذرانده است."
نويسنده محترم روزنامه ايران- ارگان دولت- شايد اين داوريها را نپذيرد. حق هم دارد چون اگر ميپذيرفت چنين قرائتي را مطرح نميكرد.
دو اشكال به اين قرائت فارغ از ماهيت موضوع وارد است.
1- اين قرائت در روزنامه ايران و ارگان دولت مطرح شده است. طرح قرائتهاي فارغ از داوري نظام و رئيس دولت در ارگان دولت محل تامل است.
2- قرائت رئيس دولت از موضوع مورد مناقشه با مفسر و تحليلگر محترم روزنامه ايران، ارگان دولت متفاوت است. لذا مدير مسئول محترم روزنامه ايران دليل عقلي براي ترويج و تبليغ ديدگاهي متضاد با رئيس دولت را ندارد.
ما همين اختلاف را در دوران اصلاحات با گردانندگان روزنامه ايران داشتيم و اين تفاوت را مشفقانه تذكر ميداديم اما گوش شنوايي نبود. اما ببينيم داوري دكتر احمدينژاد نسبت به حزب موتلفه اسلامي و آقاي عسكراولادي چيست؟
آقاي رئيسجمهور اول اسفند 84 ديداري با اعضاي شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي داشتند و در آنجا ديدگاه خود را در مورد حزب و آقاي عسكراولادي اينطور بيان كردند؛ "نام موتلفه اسلامي تداعي كننده نام انقلاب اسلامي است. شخصيتي همچون آقاي عسكراولادي به عنوان خلاصه تاريخ انقلاب و بسياري از پيشتازان پيگيري و فداكاري در راه آرمانهاي نهضت امام خميني (ره) به مجموعه موتلفه تعلق دارند." رئيس دولت ميگويد؛ "نام موتلفه اسلامي تداعي كننده انقلاب است."
نويسنده و تحليلگر روزنامه ايران روز اول بهمن، روز به زمين زدن منصور ميگويد؛ نقش موتلفه اسلامي در تحولات 50 ساله كشور راز آلود است و ترور منصور دستاوري براي انقلاب نداشته است.
رئيسجمهور ميگويد؛ "عسكراولادي خلاصه تاريخ انقلاب است" نويسنده و تحليلگر روزنامه ايران ميگويد؛ او از زمان نهضت ملي تاكنون مشكل داشته و مسائل اصلي و فرعي انقلاب را تشخيص نميداده و از همه مهمتر كشف كرده وي و عناصري از اين مجموعه با انگليس ارتباط داشتهاند!
نويسنده محترم و مديرمسئول محترم روزنامه ايران بهتر نيست قبل از تبليغ اين نوع قرائت از تاريخ معاصر به تصحيح ديدگاه رئيسجمهور بپردازند و سپس دست به طرح چنين ديدگاهي بزنند.
نقد آقاي عسكراولادي به عملكرد دولت و يا نقد حزب موتلفه اسلامي به عملكرد رئيسجمهور نبايد به جاهايي كشيده شود كه تحريف تاريخ را هم شامل شود قطعا آقاي دكتر محمود احمدينژاد به آن راضي نيست.
روزنامه ايران با درج سر مقالهاي تحت عنوان "آقاي عسكراولادي چه خبر" باب گفتگويي را با ايشان باز كرد. روزنامه ايران مشفقانه به نقد عسكراولادي پاسخ داد. شنيديم آقاي عسكراولادي هم پاسخ مجددي را براي روزنامه ايران ارسال كرد. ولي روزنامه ايران تاكنون نه پاسخ را درج كرده و نه جوابي ميدهد. وسط اين معركه يك مفسر و تحليلگر ميآيد با باز كردن يك جبهه فرعي مطالبي را در مورد تاريخ و جغرافيا و حساب و هندسه حزب موتلفه اسلامي مطرح ميكند كه در قوطي تاريخ هيچ مورخي نيست.
نام اين رويكرد اخلال در باب گفتگوي معقول و تعامل و نقد سازنده است. مدير مسئول محترم روزنامه ايران نبايد به اين انحراف و كژراهه رضايت دهد. آن هم روز اول بهمن، سالروز به درك واصل شدن منصور به جرم اهانت و تبعيد امام خميني (ره)!
پي نوشتها:
1- عبدالرضا داوري از تحليلگران و مفسران روزنامه ايران
2- روزنامه ايران 21/10/91
3- تيتر اول صفحه 3 روزنامه ايران اول بهمن 91
منبع : رسالت
نام او و شهداي حزب موتلفه اسلامي شهيدان اماني، هرندي و نيكنژاد در تاريخ مبارزات ملت ايران ميدرخشد و هيچ مورخي تاكنون اين اقدام انقلابي را تخطئه نكرده است. بازماندگان از قافله شهادت در زندانهاي رژيم ستمشاهي شخصيتهاي انقلابياي چون آيتالله انواري، حبيبالله عسكراولادي و حاج مهدي عراقي بودند كه طعم تلخ 14 سال زندان را چشيده و همواره مورد احترام مبارزان و فعالان سياسي در داخل زندان و بيرون زندان بودند.
اخيرا قرائتي از نگاه به اعدام انقلابي حسنعلي منصور و كار عظيم موتلفه اسلامي در دهه 40 پيدا شده است كه اين نگاه قابل اعتناء است. البته اين قرائت يك مورخ نيست بلكه قرائت فرد محترمي است كه تحصيلات فني دارد اما دستي هم در سياست نشان داده است.(1) اين قرائت معتقد است ترور حسنعلي منصور توسط موتلفه اسلامي نه تنها دستاوردي براي انقلاب اسلامي نداشت بلكه ضربات شديدي به نهضت وارد آورد. (2)
اين قرائت معتقد است؛ "نقش موتلفه اسلامي در تحولات 50 ساله اخير رازآلود بوده است" (3) مبتني بر اين داوري در ارتباط با كارنامه حزب موتلفه اسلامي و يكي از شخصيتهاي برجسته حزب يعني حبيبالله عسكراولادي مطالبي را قلمي كرده كه برخي از آنها متضمن نشر اكاذيب و تشويش اذهان است. لذا فقط در يك فرايند رسيدگي حقوقي قابل داوري است.
اما در خصوص نقش حزب موتلفه اسلامي در تاريخ معاصر داوريها بسيار است و جز منافقين (سازمان مجاهدين خلق) جريان ديگري ديدگاه منفي و متفاوت نداشته است.
امام (ره) بارها از شخصيتهاي موتلفه تجليل كرده و از شخصيت شهيد حاج مهدي به عنوان فرزند و برادر خود ياد كرده است. مقام معظم رهبري از شهداي 26 خرداد موتلفه يعني قتله منصور به عنوان "نورالله في ظلمات الارض" ياد كرده و فرمودهاند: "مجموعه موتلفه اسلامي ميتواند ادعا كند كه ريشه در دورانهاي دشوار مبارزه دارد و امتحانهاي سختي را از سر گذرانده است."
نويسنده محترم روزنامه ايران- ارگان دولت- شايد اين داوريها را نپذيرد. حق هم دارد چون اگر ميپذيرفت چنين قرائتي را مطرح نميكرد.
دو اشكال به اين قرائت فارغ از ماهيت موضوع وارد است.
1- اين قرائت در روزنامه ايران و ارگان دولت مطرح شده است. طرح قرائتهاي فارغ از داوري نظام و رئيس دولت در ارگان دولت محل تامل است.
2- قرائت رئيس دولت از موضوع مورد مناقشه با مفسر و تحليلگر محترم روزنامه ايران، ارگان دولت متفاوت است. لذا مدير مسئول محترم روزنامه ايران دليل عقلي براي ترويج و تبليغ ديدگاهي متضاد با رئيس دولت را ندارد.
ما همين اختلاف را در دوران اصلاحات با گردانندگان روزنامه ايران داشتيم و اين تفاوت را مشفقانه تذكر ميداديم اما گوش شنوايي نبود. اما ببينيم داوري دكتر احمدينژاد نسبت به حزب موتلفه اسلامي و آقاي عسكراولادي چيست؟
آقاي رئيسجمهور اول اسفند 84 ديداري با اعضاي شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي داشتند و در آنجا ديدگاه خود را در مورد حزب و آقاي عسكراولادي اينطور بيان كردند؛ "نام موتلفه اسلامي تداعي كننده نام انقلاب اسلامي است. شخصيتي همچون آقاي عسكراولادي به عنوان خلاصه تاريخ انقلاب و بسياري از پيشتازان پيگيري و فداكاري در راه آرمانهاي نهضت امام خميني (ره) به مجموعه موتلفه تعلق دارند." رئيس دولت ميگويد؛ "نام موتلفه اسلامي تداعي كننده انقلاب است."
نويسنده و تحليلگر روزنامه ايران روز اول بهمن، روز به زمين زدن منصور ميگويد؛ نقش موتلفه اسلامي در تحولات 50 ساله كشور راز آلود است و ترور منصور دستاوري براي انقلاب نداشته است.
رئيسجمهور ميگويد؛ "عسكراولادي خلاصه تاريخ انقلاب است" نويسنده و تحليلگر روزنامه ايران ميگويد؛ او از زمان نهضت ملي تاكنون مشكل داشته و مسائل اصلي و فرعي انقلاب را تشخيص نميداده و از همه مهمتر كشف كرده وي و عناصري از اين مجموعه با انگليس ارتباط داشتهاند!
نويسنده محترم و مديرمسئول محترم روزنامه ايران بهتر نيست قبل از تبليغ اين نوع قرائت از تاريخ معاصر به تصحيح ديدگاه رئيسجمهور بپردازند و سپس دست به طرح چنين ديدگاهي بزنند.
نقد آقاي عسكراولادي به عملكرد دولت و يا نقد حزب موتلفه اسلامي به عملكرد رئيسجمهور نبايد به جاهايي كشيده شود كه تحريف تاريخ را هم شامل شود قطعا آقاي دكتر محمود احمدينژاد به آن راضي نيست.
روزنامه ايران با درج سر مقالهاي تحت عنوان "آقاي عسكراولادي چه خبر" باب گفتگويي را با ايشان باز كرد. روزنامه ايران مشفقانه به نقد عسكراولادي پاسخ داد. شنيديم آقاي عسكراولادي هم پاسخ مجددي را براي روزنامه ايران ارسال كرد. ولي روزنامه ايران تاكنون نه پاسخ را درج كرده و نه جوابي ميدهد. وسط اين معركه يك مفسر و تحليلگر ميآيد با باز كردن يك جبهه فرعي مطالبي را در مورد تاريخ و جغرافيا و حساب و هندسه حزب موتلفه اسلامي مطرح ميكند كه در قوطي تاريخ هيچ مورخي نيست.
نام اين رويكرد اخلال در باب گفتگوي معقول و تعامل و نقد سازنده است. مدير مسئول محترم روزنامه ايران نبايد به اين انحراف و كژراهه رضايت دهد. آن هم روز اول بهمن، سالروز به درك واصل شدن منصور به جرم اهانت و تبعيد امام خميني (ره)!
پي نوشتها:
1- عبدالرضا داوري از تحليلگران و مفسران روزنامه ايران
2- روزنامه ايران 21/10/91
3- تيتر اول صفحه 3 روزنامه ايران اول بهمن 91
منبع : رسالت