یکی از جنبههای منفی و فسادها و نا امنیهایی که مترتب بر گناه بی حجابی در جامعه است، در سیستم حمل و نقل شهری و بالاخص در برخی ماشینهای شخصی خود را نشان میدهد.
چراغ سبزی که فرد بی حجاب با بی حجابی و بی حیایی خود در محیط جامعه به راننده ها از اقشار مختلف نشان می دهد بسیاری از آنها را به طمعی شیطانی و منحرف کننده می اندازد؛(که البته گاهی تبعات و ترکش های ناامنی بوجود آمده با این گناه دامن با حجاب ها را هم می گیرد)
در اینجا این سوال باید مطرح شود که آیا این گونه رانندهها هدفشان از سوار کردن فرد مذکور آن است که او را به مقصد برسانند یا اینکه خودشان را؟
آنچه مشخص است و آمار حوادث خیابانی و تجاوز به عنف و حتی قتل و جرح ها هم از آن حکایت می کند از یک طرف ساده انگاری و ساده لوحی اینگونه زنان و دختران است در اینکه اینگونه ماشینهای شخصی را سوار می شوند و اصولا با یک دید مثبت به این موضوع نگاه می کنند و از طرف دیگر نگاه آلوده و طمعبار و طعمه ای آن دسته از قشر راننده به این افراد است.
امروزه هیچگاه این مطلب را نمیشود انکار نمود که در یک دید منشا نگر ،در موارد کثیری نگاه رانندگان مسافر کش به یک خانم آرایش کرده در کنار خیابان با مردی که چندین دقیقه منتظر تاکسی ایستاده یکی نیست که در السنه مردم مشهور است،گاهی چندین ماشین از مدل ها و صنف های مختلف برای سوار کردن اولی صف می بندند و گاهی سر سوار کردن او مشاجره می کنند در حالی که به هیچ وجه این رغبت را برای سوار کردن دومی ندارند.
برای شخص نویسنده هم بارها تجربه شده که در کنار خیابان منتظر ایستاده درحالی که چند متر آن طرف تر خانومی که از قضا مسیرش هم با او یکی است منتظر ماشین است و سواری که می آید او را سوار می کند و انگار نه انگار که شخص دیگری نیز کنار خیابان است.
البته در جریان این فرهنگ فساد آلود گاهی رانندگان پاکی هم وجود دارند که گرفتار زنان فاسدی می شوند و در یک دو راهی مخاطره آمیز گرفتار می گردند.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که الحمد لله در بسیاری از رانندگان مسافر کش ما بالاخص تاکسی ران ها این نکته منفی وجود ندارد اما همان تعداد معدود و البته انگشت نما این قشر زحمت کش را در این موضوع بدنام کرده اند.