کد خبر 183665
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۱ - ۲۰:۰۰
مشرق- استفاده از ظرفیت‌های هنری برای ارتباط با دیگر ملت‌ها و تأثیرگذاری بر افکار و عقاید دیگران، ساده‌ترین تعریفی است که می‌توان برای اصطلاح دیپلماسی هنری آورد. به همین دلیل است که این واژه را از آن دسته واژگان جدیدی می‌دانیم که برای مفاهیم قدیمی ساخته شده است.

کلیت این بحث از مباحث زیرگروه دیپلماسی عمومی به شمار می‌رود که با نام دیپلماسی فرهنگی مورد توجه و بررسی صاحب‌نظران قرار گرفته است، ولی آن‌چه در این نوشته به آن پرداخته می‌شود، توجه به این نکته است که با وجود کارها و فعالیت‌های قابل تقدیری که در حوزه تعاملات فرهنگی انجام شده، اکنون در شرایطی هستیم که نوع نگاه ما به مقولهٔ دیپلماسی هنری و استفاده از ظرفیت‌های هنری، نیاز به بازنگری و تجدیدنظر جدی دارد، زیرا از مجموعه کارهای انجام شده در سال‌های گذشته و میزان بودجه‌ای که برای این مهم در نظر گرفته شده، چنین برداشت می‌شود که اهمیت موضوع و ابعاد راهبردی آن، به درستی مورد توجه مسئولین مربوطه قرار نگرفته و چنین پنداشته می‌شود که دیپلماسی عمومی و به دنبال آن، دیپلماسی هنری، مجموعه‌ای از اقدامات استحبابی و تفننی است، که اگر انجام بشود خوب است، ولی اگر هم در مسیر آن موانعی پدید آمد لازم نیست، چندان خودمان را به زحمت بیندازیم.

از آنجایی‌که بنا داریم در این نوشته به مقولهٔ دیپلماسی هنری از زاویهٔ امنیت ملی بنگریم، لازم است در وجود ارتباط ظریف میان امنیت ملی و دیپلماسی عمومی به مواردی هر چند کوتاه اشاره نمایم. مطالعهٔ متون قدیمی و رهیافت‌های اولیهٔ امنیت ملی، مربوط به نیمهٔ نخست قرن بیستم، نشان‌دهنده این مطلب است که در این متون، قدرت نظامی و توانمندی‌های تسلیحاتی، شاکلهٔ اصلی این مباحث را در بر می‌گرفت و وقوع جنگ جهانی اول و دوم نیز حکایت از درستی این قضیه است، ولی پس از آغاز دوران جنگ سرد و اوج گرفتن مبادلات فرهنگی میان ملت‌ها، به تدریج عناصر فرهنگی و غیر نظامی جای خود را در متون مربوط به امنیت ملی باز کرد و هم اکنون بخش چشمگیری از مباحث امنیتی و منافع ملی شامل موضوعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شده است تا جایی که برخی صاحب‌نظران در آثار خود آشکارا امنیت را نبود تهدیدات نسبت به ارزش‌های اصلی و کمیاب هر جامعه تعریف کرده‌اند.

آن‌چه مسلم است، امنیت ملی مفهومی چند وجهی و تابعی است از شرایط بین‌المللی و لازمهٔ آن در نظر گرفتن معیارهای موجود برای ارزیابی قدرت در عرصهٔ روابط بین‌الملل بوده و طبیعی است که موضوعات و مصادیق آن برای هر کشور، می‌تواند اختصاصی تعریف شود.

برای راه یافتن به این بحث، به خاطره‌ای از یکی از هیأت‌های اعزامی از یکی از کشورهای آسیای میانه برای گفت‌وگو و انعقاد یادداشت تفاهم همکاری‌های رسانه‌ای اشاره می‌کنم: «پس از گذشت یکی، دو روز از اقامت این هیأت در یکی از هتل‌های شمال شهر و باز شدن یخ‌های میان اعضای هیأت و همکاران ما در امور بین‌الملل سازمان صداوسیما، دریافتیم که افراد طرف مقابل از این‌که کف خیابان‌های تهران آسفالت دارد و در این شهر ساختمان‌های چند طبقه وجود دارد، شگفت‌زده شده‌اند و فرض ذهنی آنان دربارهٔ تهران، شهری همچون نطنز و کاشان هفتاد سال پیش بوده است. همچنین در یکی دیگر از مناسبت‌های دیگر، برخی از میهمانان خارجی در کیف دستی خود چراغ قوه و بطری آب و مقداری نان خشک به همراه داشتند تا در این چند روزی که در ایران هستند، به هنگام نبود برق و تشنگی و گرسنگی، جان خود را نجات دهند.

با کمال تأسف باید بپذیریم به دلیل شدت هجوم‌های تبلیغاتی رسانه‌ها و برخی از فیلم‌های سینمایی که دوستان ناآگاه به جشنواره‌های مطرح دنیا فرستادند، تصویری بسیار دور از واقعیت از کشورمان و مردم شریف و مهمان‌نواز کشورمان در نزد افکار عمومی در بیرون مرز‌ها ساخته شده است و همهٔ کسانی که به گونه‌ای با افراد خارجی که برای نخستین بار به کشورمان سفر می‌کنند، روبه‌رو شده‌اند، بر درستی این مدعا صحه می‌گذارند.

این تصویرسازی ناجوانمردانه باعث شده است که جمهوری اسلامی ایران در عرصهٔ سیاست خارجی با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو باشد. به همین دلیل، گویا بحث دیپلماسی عمومی و برقراری ارتباط سودمند و کارآ با دیگر ملت‌ها و اصلاح چهرهٔ ترسیم شده کنونی، یکی از مقولاتی است که در حوزه امنیت ملی، دارای جایگاه مهم و حساسی است.

شایان یادآوری است، پرداختن به موضوع دیپلماسی مردم محور، منحصر به جمهوری اسلامی ایران نیست و کشورهای جهان به فراخور شرایط و حساسیت‌های خود، کارهای همهٔ جانبه و مبتکرانه‌ای را در دستور کار خود گذارده‌‌اند.

در همین راستا، نیم نگاهی به آمار و ارقام اختصاص داده شده از سوی کشورهای گوناگون برای گسترش تبادلات فرهنگی، به خوبی دورنمای ارزش و اهمیت چیزی را که اصطلاحاً امروزه دیپلماسی عمومی نامیده می‌شود، مشخص می‌کند؛ برای نمونه، دولت ژاپن در قاهره و در مرکز هنرهای ملی مصر، یک مجموعهٔ هنری مجهز شامل سالن‌های تئا‌تر، سینما، موسیقی، فضاهای نمایشگاهی و اداری بنا کرده است که در این مرکز، سالانه هفتصد رخداد هنری برگزار می‌شود و سیصد هزار نفر از آن بازدید می‌کنند و این در حالی است که قرابت و اشتراکات فرهنگی میان ژاپنی‌ها و ملت مسلمان مصر در مقایسه با اشتراکات فرهنگی و دینی میان مردم کشورمان با مردم مصر، موضوع بسیار تأمل برانگیزی است.

به عبارت ساده‌تر چه عاملی باعث شده، ژاپن در یک کشور مسلمان آفریقایی ـ که درگیر مشکلات و مصائب بسیاری است ـ چنین سرمایه‌گذاری چشمگیری داشته باشد؟

نمونه‌های بسیاری از این دست درباره هزینه‌های انجام شده توسط کشورهای گوناگون برای جلب افکار و عقاید ملت‌های دیگر هست که در حوصلهٔ این نوشته نیست، ولی گویای این حقیقت است که ابعاد نرم‌افزارانهٔ قدرت در روابط بین‌الملل، هر روز عرصه را بر ابعاد سخت افزارانهٔ قدرت تنگ‌تر می‌کند.

در اینجا آوردن این نکته ضروری است که اَبر سنگین قدرت نرم، سایهٔ خود را در همه عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برافکنده است و حوزهٔ اقتدار آن محدود به مباحث فکری و عقیدتی محدود نمی‌شود و هر روز می‌بینیم که اندیشمندان و تحلیل‌گران رگه‌های جدیدی از آن را در مقولات و موضوعات گوناگون کشف و ضبط می‌کنند؛ یعنی زمانی که دولت ترکیه هزینه‌های سنگینی را صرف ساخت مساجدی با سبک و سیاق مخصوص به خود در کشور‌های آسیای میانه آغاز کرد، کمتر کسی به این موضوع می‌اندیشید که چیزی نمی‌گذرد که مردم این کشور‌ها با این سبک و سیاق معماری آشنا می‌شوند و از این راه، سودهای سرشاری نصیب دست‌اندکاران ساخت و ساز و نهایتاً دولت ترکیه خواهد شد.

از آن‌جایی‌که در این نوشته مقصود اصلی، پرداختن به مقولهٔ دیپلماسی هنری و باز‌شناسی ابعاد تأثیرگذار آن در روابط جهانی است، خلاصه‌وار به این نکته اشاره می‌شود که در همه فاکتورهای مربوط به امنیت ملی، یک عامل همواره نقش بارزی دارد و آن چیزی جز «دیپلماسی» نیست؛ یعنی دیپلماسی بی‌بدیل‌ترین اهرم دولت‌ها برای به دست آوردن امتیازات بیشتر در حوزهٔ امنیت ملی و حفظ امتیازات گذشته است و در اوضاع کنونی که دیپلماسی از راه ارتباطات میان فرهنگی و توجه به خواست قلبی ملت‌ها، رایج‌ترین نوع دیپلماسی به ‌شمار می‌رود، هر کشوری که بتواند از این ابزار کارآمدتر بهره گیرد، می‌تواند موفقیت بیشتری در این زمینه به‌ دست آورد.

با این مقدمه به این نکته اشاره می‌کنیم که دیپلماسی عمومی در فرهنگ واژگان اصطلاحات روابط بین‌الملل ـ که در سال ۱۹۸۵ توسط وزارت خارجه آمریکا منتشر شده ـ به برنامه‌های حمایتی دولت اشاره داشت که هدف از آنها، آگاهی‌رسانی و یا تحت تأثیر گذاردن افکار عمومی در کشورهای دیگر از راه انتشار متن، تصاویر متحرک، مبادلات فرهنگی، رادیو، تلویزیون و اینترنت بود، ولی در سیر تطور مفهوم دیپلماسی عمومی می‌‌بینیم، هر گونه فعالیتی که برای تسخیر قلب‌ها و مغز‌ها در دورترین نقاط دنیا انجام می‌شود، می‌تواند در بحث دیپلماسی عمومی تعریف شود، به گونه‌ای ‌که «هانس‌ان‌تاچ»، نویسنده‌ کتاب «ارتباط برقرار کردن با جهان» در سال ۱۹۹۰ در تعریف دیپلماسی عمومی چنین نوشت: «تلاش‌های رسمی دولت برای شکل دادن به محیط ارتباطی در کشورهای خارجی که در آن‌ها سیاست‌های آمریکا اجرا می‌شود، تا بدین وسیله از میزان تأثیرات منفیِ‌ سوءتعبیر‌ها و سوءتفاهم‌ها در زمینهٔ روابط میان آمریکا و کشورهای دیگر کاسته شود.

در این نوشته، آن‌چه بیشتر به آن پرداخته می‌شود و به انگار نویسنده قوی‌ترین شکل دیپلماسی عمومی است، دیپلماسی هنری و تأثیرگذاری از راه فعالیت‌های هنری است. به ‌همین خاطر در این بخش به گوشه‌هایی از دلایل تأثیرگذاری و قدرت نفوذ دیپلماسی هنری به اختصار اشاره می‌کنیم.

جذابیت درونی هنر

انسان‌ها در هر کشور و منطقهٔ جغرافیایی در رویارویی با یک اثر هنری با گارد باز و ذهنیت مثبت روبه‌رو می‌شوند. این اثر هنری می‌تواند یک قطعه موسیقی، یک تابلوی نقاشی، یک مجسمه یا هر فعالیت هنری دیگر باشد و این در حالی است که همهٔ انسان‌ها در زمان روبه‌رو شدن با تفکر و یک عقیدهٔ جدید، در گام نخست سازه‌های ذهنی و آموخته‌های فکری خود را به حالت آماده باش درمی‌آورند و تلاش می‌کنند به آسانی پذیرای تفکر مقابل نباشند. اینکه فرد تا چه اندازه بتواند در برابر این فکر و عقیدهٔ جدید مقاومت کند، به عوامل متعددی از جمله میزان غنای ماهوی آن تفکر و هم‌چنین میزان استحکامات فکری فرد و عوامل متعدد دیگر بستگی دارد که فرصت بررسی آن در این نوشته نیست، ولی قدر مسلم این که مقاومت در مقابل اندیشه و عقیدهٔ جدید، پذیرفته و مورد اتفاق همگان است و این در حالی است که هنر به آسانی و بدون کمترین مقاومتی از دریچهٔ قلب‌ها وارد می‌شود و به جان انسان‌ها می‌نشیند و این نکتهٔ بسیار مهمی است که تا کنون کمتر به آن توجه کرده‌ایم و تأسف زاید‌الوصف وقتی است که با نگاهی به هنر اصیل ایرانی و اسلامی در زمینه‌های مختلف به خوبی می‌‌بینیم که کشورمان یکی از درخشان‌ترین و برجسته‌ترین جلوه‌های هنری را در میان همه کشور‌های دنیا دارد.

به عبارت دیگر، کمتر کشوری را می‌توان یافت که به این اندازه دارای غنای فرهنگی و هنری در موضوعات گوناگون باشد.‌ ای کاش، می‌توانستید چهرهٔ توریست‌هایی را که از مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان و صد‌ها بنای تاریخی دیگر در شهرهای مختلف دیدن می‌کنند، از نزدیک ببینید و مشاهده کنید که چگونه در مقابل این عظمت که نمایش اقتدار و غنای فرهنگی یک ملت است سر فرود می‌آورند و از خود می‌پرسند، چگونه ممکن است چنین ملتی محور شرارت معرفی شود.

بنابراین یکی از ویژگی‌های مسلم دیپلماسی هنری نفوذ آسان به درون دل‌هاست که بسیار ارزشمند و با اهمیت است.

تفکربرانگیز بودن پیام هنر

یکی دیگر از امتیازات دیپلماسی هنری این است که انسان‌ها را به آسانی به تفکر وامی‌دارد و باعث می‌شود، انسان‌ها به درون‌مایه‌های آن اثر هنری و شرایط و مقتضیات آن هنر توجه نماید؛ برای نمونه، می‌توان به اثر ماندگار استاد فرشچیان در ترسیم واقعهٔ ظهر عاشورا اشاره کرد. هر انسان آزاده و صاحب عواطف انسانی در مواجهه با این اثر هنری محال است که بتواند به آسانی از کنار این تصویر بگذرد و از اطرافیان درباره جزییات آن نپرسند. به جرأت می‌توان گفت اثر این تصویر شاید با صد‌ها سخنرانی و کتاب برابری می‌کند، زیرا در‌‌ همان لحظهٔ اول با فطرت انسان‌ها که وجه مشترک همهٔ انسان‌های کره زمین است ارتباط مستقیم برقرار می‌کند، همه می‌خواهند بدانند که این زنان و بچه‌های مصیبت‌زده چه کسانی هستند؛ همه می‌‌خواهند بدانند دشمنان این افراد چرا این چنین وحشیانه برخورد کرده‌اند و این تصویر می‌تواند سرآغازی باشد برای یک آشنایی عمیق‌تر و بیشتر.

دیپلماسی هنر ماندگاری است

در انواع گوناگون دیپلماسی که امروزه مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌توان گفت عنصر ماندگاری بسیار کمیاب و کم نظیر است، زیرا انسان‌ها به آسانی تأثیرات آن را به دست فراموشی می‌سپارند، ولی اثری که از یک فیلم یا یک قطعهٔ موسیقی در اذهان و قلب‌ها می‌نشیند تا مدت‌ها همچنان تازه و باطراوت باقی می‌ماند و چه بسا تا آخر عمر فراموش نشود.

نگاهی به رویدادهای نیم قرن گذشته ما را با این حقیقت آشنا می‌کند که آن دسته از رویداد‌های تاریخی که در قالب شعر، فیلم یا داستان کوتاه درآمده‌اند، بر صفحهٔ روزگار تا ابد ماندنی شدند، ولی آن دسته از رویدادهایی که حتی مهم و تاریخ‌ساز بوده‌اند، اگر از آ‌ن‌ها اثر هنری خلق نشده باشد، به دست فراموشی سپرده شده و هم اینک اثر چندانی از آن‌ها نیست.

نتیجه و یک پیشنهاد:

در بخش پایانی نوشته لازم است بار دیگر به این نکته اشاره شود که در شرایطی هستیم که موضوع ایران و تأثیر انقلاب اسلامی ایران در دنیا و به ویژه تحولات خاورمیانه روی میز صد‌ها کار‌شناس زبده و کارکشته در صد‌ها مرکز علمی تحقیقاتی و گاهی جاسوسی قرار دارد. به همین دلیل است که حرکت در چهارچوب دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی با دشواری‌های طاقت فرسایی روبه‌روست که کمترین آن، بستن فضای ماهواره‌ای برای شبکه‌های سازمان صدا و سیما و جلوگیری از پخش این شبکه‌هاست.

ایجاد انواع و اقسام موانع برای جلوگیری از رسیدن پیام انقلاب اسلامی به گوش و جان انسان‌ها در دورترین نقاط کرهٔ زمین، کاملاً طبیعی و قابل پیش‌بینی است. به عبارت دیگر، از دشمن غیر از دشمنی انتظاری نیستد، ولی آن‌چه باید به آن توجه شود، استفاده از ظرفیت‌های موجود و گذر از راه‌هایی است که کسی نمی‌تواند به آسانی آن‌ها را ببندد، ولی با کمال شگفتی، به‌ دلیل برخی کج‌سلیقگی‌ها و گاه ناآگاهی‌ها از اهمیت برخی از موضوعات تاکنون در کانون توجه قرار نگرفته است.

یکی از آفت‌های ما در حوزهٔ دیپلماسی عمومی، پافشاری بی‌منطق نهاد‌ها و مؤسسات دولتی برای کنترل و تصدی‌گری تمام عیار در این حوزه است، حال آن که اگر دولت زمینه را برای حضور بخش خصوصی و افراد حقیقی در عرصهٔ دیپلماسی عمومی باز کند، در زمان کوتاهی شاهد برگزاری صد‌ها نمایشگاه و برپایی هزاران محفل هنری در دورترین نقاط دنیا خواهیم بود، که می‌توانند پیام جمهوری اسلامی ایران و عمق غنای فرهنگی ایران زمین را به دنیا معرفی کنند. طبیعی است در این راه، ملاحظات و تدابیری لازم است و گاهی ممکن است خطاهایی نیز صورت گیرد که آن هم اجتناب ناپذیر و نیازمند سعهٔ صدر و همیاری و هم‌دلی بیشتر مسئولین است.

یکی دیگر از امتیازات دیپلماسی هنری این است انسان‌ها را به آسانی به تفکر وامی‌دارد و باعث می‌شود که انسان‌ها به درون‌مایه‌های آن اثر هنری و شرایط و مقتضیات آن هنر توجه نماید

در همه فاکتورهای مربوط به امنیت ملی، یک عامل همواره نقش بارزی دارد و آن چیزی جز دیپلماسی نیست؛ یعنی دیپلماسی بی‌بدیل‌ترین اهرم دولت‌ها برای به دست آوردن امتیازات بیشتر در حوزه امنیت ملی و حفظ امتیازات قبلی است.
با کمال تأسف، باید بپذیریم که به دلیل شدت هجماتی که از سوی رسانه‌ها و برخی از دوستان نا‌آگاه انجام شده، تصویری بسیار دور از واقعیت از کشورمان و مردم شریف و مهمان‌نواز کشورمان در نزد افکار عمومی در بیرون از مرز‌ها ساخته شده و همه کسانی که به گونه‌ای با افراد خارجی که برای نخستین بار به کشورمان سفر می‌کنند، بر درستی این مدعا صحه می‌گذارند

محمد اسماعیلی دهقی / کار‌شناس روابط بین الملل

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس