گروه سیاسی مشرق ــ روزنامه اصلاحطلب اعتماد، در ویژهنامه امروز خود یادداشتی از "یدالله اسلامی" و با عنوان "فصل دگرگونی" منتشر کرد.
یدالله اسلامی از نمایندگان اصلاحطلب ادوار مجلس شورای اسلامی است که در حوادث سال 88 نیز به همراه تنی چند از سایر همدستانش دستگیر شد و به زندان افتاد.
او کسی است که در ماجرای مشهور سوگند نمایندگان به کتبی غیر از قرآن کریم نیز نام او بعنوان موافق این طرح شنیده شد.
این در حالی است که روزنامه اعتماد نیز طی هفتههای اخیر علاقه فراوانی به زندانیان آزاد شده فتنه نشان میدهد و چندی قبل نیز در ویژهنامه پرس و جوی خود با حسین مرعشی به گفتگو نشست.
گفتگویی که البته مرعشی طی آن مواضع سال 88 خود را مجدداً تکرار کرد و با ظرفیت خواندن موسوی و کروبی مدعی شد که خطر مهندسی انتخابات آینده (انتخابات ریاست جمهوری سال 92) وجود دارد.
به گزارش مشرق، یدالله اسلامی در بخشی از یادداشت خود ضمن استفاده از کلیدواژه "انتخابات آزاد" که این روزها به شاهبیت اصلی سخنان اصلاحطلبان بدل شده و در سال 87 نیز به وفور از جانب آنان یاد میشود اشاره میکند و مینویسد: اصلاحطلبی بر مقولاتی چون حقوق شهروندی، آزادی رسانهها و احزاب سیاسی، توسعه نهادهای مدنی، پذیرش حقوق مخالفین، قانون و قانونگرایی، پرهیز از دخالت در حوزه زندگی خصوصی افراد، پرسشگری مردم و پاسخگویی حکومت، دادرسی عادلانه در محاکم قضایی، "انتخابات آزاد"، غیر قانونی بودن نظارت استصوابی و ... تکیه کرده و این مقولات را مبنای هویت خود قرار داده است.
او همچنین با تأکید دوباره بر این مفهوم که اصلاحطلبی فقط شامل اصلاحطلبان نیست و هرکسی (از جمله اپوزیسیون و گروههای معلومالحال) میتواند شامل آن باشد، میافزاید: این سخن به معنای آن نیست که این مقولات به مانیفستی عملی تبدیل شده باشد، بلکه بر آن است که مبانی وحدت نظر اصلاحطلبان را به تصویر بکشد. در عین حالی که اصلاحطلبی به احزاب اصلاحطلب محدود نشده و گروهها و افراد قراوانی را در خود جای داده و هریک به گونهیی به بازخوانی اندیشه اصلاحات پرداخته است.
وی از اعتراض به اصولگرایان نیز غافل نمیماند و مینویسد: جریان محافظهکاری که عنوان اصولگرایی را برای خود برکزیده دستخوش تنگانهای نظری و عملی فراوان بوده است.
نکته جالبتر یادداشت این زندانی فتنه سال 88 نیز قسمتی از یادداشت اوست که به حوادث سال 88 دارد. ضمن اینکه او در ادامه به نکته دیگری نیز اشاره میکند که پیش از این هم در صحبتهای امثال عبدالله نوری، اسحاق جهانگیری و تنی چند از دیگر اصلاحطلبان مشاهده شده بود و آن جدی گرفتن جنبش سبز و تأکید علنی و غیر علنی بر همراهی اصلاحات با آنان است.
اسلامی در این زمینه مینویسد: خرداد 88 اما فصل دگرگونی در تقسیمبندیهای سیاسی شد. اعتراضها به سرعت پایههای نظری اصلاحطلبی و محافظهکاری را دچار دگرگونی کرد. از این رهگذر نگاهی تازه به دگرگونیها در برابر اصلاحطلبان قرار گرفت.
نقدهای درونی و پذیرش خطاهای گذشته این بار نمودی بارزتر پیدا کرد. نوعی باور تازه، نوعی نگرش نوین پایههای این همراهی و همگامی را شکل میدهد.
این نماینده سابق اصلاحطلب پس از اشارههای خود به مفهوم همراهی با جریان آشوبطلب سبز، سوالی را طرح میکند با این عنوان که "گامهای بعدی چیست؟".
منظور اسلامی نیز گامهایی است که اصلاحطلبان پس از سال 88 باید در راه همراهی با جنبش سبز بردارند.
او در ادامه با اذعان به حذف شدن اصلاحطلبان از سپهر سیاسی کشور مینویسد: آنها (اصولگرایان) هرچند نگران حذف شدن نیستند، ولی نمیتوانند در برابر پرسشهای مردم پاسخی روشن داشته باشند. این امر سبب میشود که رقابتی کمرنگ از سوی اصلاحطلبان و از میان چهرههایی که آنها میپسندند به خواست درونی بخشهایی از آنها تبدیل شود. اشارههایی که بر این خواست دلالت دارد در لابهلای گفته و اظهارنظرهای برخی از آنها دیده میشود.
یدالله اسلامی از نمایندگان اصلاحطلب ادوار مجلس شورای اسلامی است که در حوادث سال 88 نیز به همراه تنی چند از سایر همدستانش دستگیر شد و به زندان افتاد.
او کسی است که در ماجرای مشهور سوگند نمایندگان به کتبی غیر از قرآن کریم نیز نام او بعنوان موافق این طرح شنیده شد.
این در حالی است که روزنامه اعتماد نیز طی هفتههای اخیر علاقه فراوانی به زندانیان آزاد شده فتنه نشان میدهد و چندی قبل نیز در ویژهنامه پرس و جوی خود با حسین مرعشی به گفتگو نشست.
گفتگویی که البته مرعشی طی آن مواضع سال 88 خود را مجدداً تکرار کرد و با ظرفیت خواندن موسوی و کروبی مدعی شد که خطر مهندسی انتخابات آینده (انتخابات ریاست جمهوری سال 92) وجود دارد.
به گزارش مشرق، یدالله اسلامی در بخشی از یادداشت خود ضمن استفاده از کلیدواژه "انتخابات آزاد" که این روزها به شاهبیت اصلی سخنان اصلاحطلبان بدل شده و در سال 87 نیز به وفور از جانب آنان یاد میشود اشاره میکند و مینویسد: اصلاحطلبی بر مقولاتی چون حقوق شهروندی، آزادی رسانهها و احزاب سیاسی، توسعه نهادهای مدنی، پذیرش حقوق مخالفین، قانون و قانونگرایی، پرهیز از دخالت در حوزه زندگی خصوصی افراد، پرسشگری مردم و پاسخگویی حکومت، دادرسی عادلانه در محاکم قضایی، "انتخابات آزاد"، غیر قانونی بودن نظارت استصوابی و ... تکیه کرده و این مقولات را مبنای هویت خود قرار داده است.
او همچنین با تأکید دوباره بر این مفهوم که اصلاحطلبی فقط شامل اصلاحطلبان نیست و هرکسی (از جمله اپوزیسیون و گروههای معلومالحال) میتواند شامل آن باشد، میافزاید: این سخن به معنای آن نیست که این مقولات به مانیفستی عملی تبدیل شده باشد، بلکه بر آن است که مبانی وحدت نظر اصلاحطلبان را به تصویر بکشد. در عین حالی که اصلاحطلبی به احزاب اصلاحطلب محدود نشده و گروهها و افراد قراوانی را در خود جای داده و هریک به گونهیی به بازخوانی اندیشه اصلاحات پرداخته است.
وی از اعتراض به اصولگرایان نیز غافل نمیماند و مینویسد: جریان محافظهکاری که عنوان اصولگرایی را برای خود برکزیده دستخوش تنگانهای نظری و عملی فراوان بوده است.
نکته جالبتر یادداشت این زندانی فتنه سال 88 نیز قسمتی از یادداشت اوست که به حوادث سال 88 دارد. ضمن اینکه او در ادامه به نکته دیگری نیز اشاره میکند که پیش از این هم در صحبتهای امثال عبدالله نوری، اسحاق جهانگیری و تنی چند از دیگر اصلاحطلبان مشاهده شده بود و آن جدی گرفتن جنبش سبز و تأکید علنی و غیر علنی بر همراهی اصلاحات با آنان است.
اسلامی در این زمینه مینویسد: خرداد 88 اما فصل دگرگونی در تقسیمبندیهای سیاسی شد. اعتراضها به سرعت پایههای نظری اصلاحطلبی و محافظهکاری را دچار دگرگونی کرد. از این رهگذر نگاهی تازه به دگرگونیها در برابر اصلاحطلبان قرار گرفت.
نقدهای درونی و پذیرش خطاهای گذشته این بار نمودی بارزتر پیدا کرد. نوعی باور تازه، نوعی نگرش نوین پایههای این همراهی و همگامی را شکل میدهد.
این نماینده سابق اصلاحطلب پس از اشارههای خود به مفهوم همراهی با جریان آشوبطلب سبز، سوالی را طرح میکند با این عنوان که "گامهای بعدی چیست؟".
منظور اسلامی نیز گامهایی است که اصلاحطلبان پس از سال 88 باید در راه همراهی با جنبش سبز بردارند.
او در ادامه با اذعان به حذف شدن اصلاحطلبان از سپهر سیاسی کشور مینویسد: آنها (اصولگرایان) هرچند نگران حذف شدن نیستند، ولی نمیتوانند در برابر پرسشهای مردم پاسخی روشن داشته باشند. این امر سبب میشود که رقابتی کمرنگ از سوی اصلاحطلبان و از میان چهرههایی که آنها میپسندند به خواست درونی بخشهایی از آنها تبدیل شود. اشارههایی که بر این خواست دلالت دارد در لابهلای گفته و اظهارنظرهای برخی از آنها دیده میشود.