کد خبر 179165
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۱ - ۰۰:۲۳

قصه فرهاد بالاخره برای آبی‌پوشان به پايان رسيد و بعد از همه تلخی‌های این یک‌ساله، با بازگشت مجیدی آبی‌ها کام‌شان به شیرینی عسل شد و همهٔ چشم‌انتظاری‌ها از ابتدای فصل به پایان رسید.

مشرق - آن‌ها که از همهٔ نفاق‌ها و کینه‌ها بیزار بودند فقط و فقط به موفقیت تیم محبوب‌شان فکر می‌کردند می‌دانستند که شمارهٔ ۷ محبوب‌شان مهرهٔ گمشدهٔ پازل این فصل است. امیر قلعه‌نویی نیز بعد از لجبازی‌هاي فراوان از موضعش کوتاه آمد تا طرفداران آبی خوشحال و خوشحال‌تر شوند. اما در این بین نکتهٔ جالب عده‌ای بودند که جلوی درب باشگاه استقلال تجمع کرده و به اصطلاح به صلح مجیدی- قلعه‌نویی اعتراض داشتند.

 
این عده که با عکسی در دست یا لباسی مُنقّش به تصویر زنده‌یاد ناصر حجازی آن‌قدر عصبانی بودند که گویی ارثی از آنان به یغما رفته(!) با پیاده شدن مجیدی از ماشینش به سمت این بازیکن یورش بردند و او را مورد بازخواست قرار دادند و همچنین با عده‌ای از طرفداران استقلال هم به درگیری فیزیکی پرداختند. لب کلام این عده هم این بود که چرا مجیدی که چند ماه پیش گفته بود شاگرد مکتبِ حجازی است به استقلال برگشته و با امیر قلعه‌نویی کار می‌کند.

نکته اما اینجاست که در باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس همه رفتنی‌اند. مجیدی رفت، قلعه‌نویی رفت اما این باشگاه ماند. شاید به دلیل هزاران هزاری که هرگز در این روز‌ها به قصد اعتراض به خیابان نیامدند. برای آن‌ها استقلال همیشه بزرگ‌تر بوده از قلعه‌نویی و مجیدی و حتی مرحوم حجازی. آن‌ها اگر خوشحالند به این دلیل است که احتمالا تیم‌شان بهتر و قوی‌تر از نیم‌فصل اول خواهد بود. چه، در ‌‌نهایت موفقیت است که همه را خوشحال می‌کند نه اینکه چه كسي گل آخر را زده و جام را کی بالای سر برده.

***
و البته یک سوال مهم. مکتب حجازی چیزی است که در این یکی دو روز بار‌ها از آن شنیده‌ایم. چیزی که نمی‌دانیم وجود خارجی دارد یا فقط یک مفهوم انتزاعی است. دوستانی که در این زمینه رای مثبت دارند می‌توانند درباره چیستی این مکتب بنویسند. آیا این مکتب واقعا وجود دارد؟

منبع: گل

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • مهدی ۰۸:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۹
    0 0
    آقا جان با یکی یه لغت گفت شما مدعی شدی؟ اصلا فقظ شما خوبین و همه بدن، فقط شما مکتبی هستین و همه بی مکتب! فقط ایکاش رو مسائل اساسی و ریشه ای که ریشه اونا کنده شده هم اینقدر حساس بودین! ضمن اینکه با چه ضمانتی و چه براتی اینقدر به خودتون مطمئن هستین و خودتون رو مکتبی میدونین؟ جدا هستین و هستیم؟ !! امید وارم خودمون به خودمون نمره نداده باشیم و معیار درستی برای سنجش عمیق و نه سطحی و قشری خودمون پیدا کنیم و الا حرف رو که راحت میشه زد و ایراد رو راحتر میشه گرفت کاری که این روزا هر کسی با مجوز خودش به خودش این اجازه رو میده ! زت زیاد
  • کوروش ۰۹:۲۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۹
    0 0
    وجود دارد و آن مکتب این است:من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آب/ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم.که البته درک این مکتب برای نویسنده مطلب و امثال نویسنده ثقیل است.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس