به گزارش مشرق اين روزنامه نوشت: نشريه فارين پاليسي ضمن گزارشي به بي اعتنا شدن محافل آمريکايي و نگاه تحقيرآميز آنها به جريان اپوزيسيون پرداخت و نوشت: رئول مارک گرکت(عضو پيشين سيا و همکار فعلي بنياد دفاع از دموکراسي) ماه گذشته در سالن پر از جمعيت در بلومبرگ، اکبر گنجي را تحقير کرد و ضمن تمسخر گفت که او متوهم است. او به شيرين عبادي هم کنايه زد آنجا که گفت اظهارات مخالفان جمهوري اسلامي در جمع هاي خصوصي با آنچه در جمع هاي عمومي مطرح مي کنند تناقض و تفاوت فاحشي دارد و من به همين اندازه بسنده مي کنم.
اين گزارش مي افزايد: گرکت در بلومبرگ گفت من براي گنجي احترام زيادي قائلم اما او و دوستانش متوهم هستند. اعضاي جنبش اصلاح طلبي ليبرال احتمالا پراشتباه ترين تحليلگران دهه گذشته در ايران بودند. آنها واقعا فکر مي کردند يک انقلاب مخملي رخ مي دهد.
فارين پاليسي در عين حال نوشت: شيرين عبادي مي گويد سياست اوباما در قبال خاورميانه درست است. گنجي هم تابستان گذشته در باشگاه مطبوعات در واشنگتن ضمن هم عقيده بودن با ديگران درباره سياست اوباما گفته بود «سياست اوباما و عدم تهديد نظامي، جنبش سبز را ممکن کرد.»
وزارت خارجه آمريکا: ايرانيان تحريم ها را جدي نگرفته اند
مقامات آمريکايي معتقدند ايران به شيوه هاي مختلف از تحمل فشار تحريم ها شانه خالي مي کند.
ويليام برنز معاون وزارت خارجه آمريکا گفت «ايران با روش هاي گوناگون به گريز از تحريم ها ادامه مي دهد». همزمان با وي، استوارت لوي معاون وزارت خزانه داري گفته است «ايران به شيوه هاي مختلف مي کوشد از سيستم مالي بين المللي بهره مند شود. به نظر مي رسد مقامات ايراني تاثير تحريم ها و تدابير ما را اندک انگاشته و جدي نگرفته اند.»
لوي همچنين تصريح کرده که ايران با استفاده از شرکت هاي پوششي، فريب آمريکا و ترفندهاي مخفي مختلف تحريم ها را دور مي زند. ما هم سعي داريم اين رفتارها را افشا کنيم!
اين اظهارات در حالي است که 6 ماه از اعمال آخرين تحريم ها عليه ايران مي گذرد.
در همين حال گزارش ها حاکي است که همکاري شرکت هاي چيني با ايران در حوزه نفت و فناوري موشکي و تخطي از تحريم هاي وضع شده خشم نمايندگان کنگره را برانگيخته و موجب انتقاد آنان از دولت اوباما به دليل عدم اعمال فشار بر شرکت هاي چيني شده است.
هاوارد برمن، رئيس کميته روابط خارجي مجلس نمايندگان، گفته است: «شکي در اين نيست که شرکت هاي چيني به دنبال سرمايه گذاري در زمينه انرژي و فروش محصولات نفتي به ايران هستند. آنها اقدام هايي انجام مي دهند که شامل تحريم هاست.»
لينا رزلتينن از اعضاي جمهوريخواه مجلس نمايندگان آمريکا، نيز چين را متهم کرده است که مشتاقانه به گسترش روابط تجاري خود با ايران مي پردازد و به عنوان متحد کليدي جمهوري اسلامي، از تهران در قبال فشارها حمايت مي کند.
از سوي ديگر پاتريک کلاوسن عضو موسسه واشنگتن در امور خاور نزديک طي سخناني در نشست موسسه صلح آمريکا تاکيد کرد: تحريم ها عليه ايران بلندپروازانه است و بعيد مي دانم که اين تحريم ها بتواند ايران را از مواضعش در زمينه هسته اي و سياست هاي منطقه اي نظير حمايت از حزب الله و حماس عقب براند.
زردهاي زنجيره اي و هم ذات پنداري با قاتل!
به دنبال اعدام قاتلي که زني را با وحشي گري تمام به قتل رسانده بود، نشريات و رسانه هاي سياسي زرد، به دفاع از قاتل پرداختند. اين رسانه ها تلاش کردند از شهلا جاهد تصوير انساني عاشق و دلسوخته و مظلوم بسازند.
در اين ميان روزنامه شرق- به همراه برخي نشريات زنجيره اي مشابه- تلاش کرد به مظلوم نمايي براي قاتل بپردازد و از جمله مقاله اي با اين عنوان منتشر کرد «خداحافظ شهلا»! سايت ضدانقلابي مردمک هم مقاله اي از بازيگر فيلم «من ترانه 15 سال دارم» منتشر کرد با اين عنوان «اعدام عاشقي»!! که در آن کوشش شده ضمن کتمان هوسراني و وحشي گري قاتل در گرفتن جان قرباني، تصوير يک عاشق از قاتل ساخته شود. بازيگر ياد شده مي نويسد: عشق بادي است که به بادبان هر کس گير کند نفرش را به مقصد ديگري مي برد. بعضي آدم ها هدف عشق هاي ماندني اند و بعضي رفتني... بر فرض که او قاتل بود]!![
مضحک تر از همه مصاحبه مصطفايي وکيل «سکينه-م» است که از سياه نمايي عليه جمهوري اسلامي به بهانه اين پرونده نردباني براي پناهندگي ساخت. او ادعا کرده «قصاص شهلا جاهد که به اصرار اولياي دم و پس از 8 سال رسيدگي طولاني مدت انجام گرفته، «سياسي» بوده است. من بعيد مي دانم رويه عادي در دستگاه قضايي طي شده باشد.» اين ادعا در حالي است که طولاني شدن زمان رسيدگي به اين قتل باعث اعتراض اولياي دم لاله سحرخيزان (قرباني قتل) شده بود.
گفتني است در پرونده جنايت ميدان کاج نيز رسانه هاي سياسي زرد تلاش کردند جانب قاتل را بگيرند و در عين حال انتقاد را صرفا متوجه ماموري کنند که سر صحنه جنايت حاضر بوده و به مسئوليت خود عمل نکرده است. اين در حالي است که در جنايت هاي مختلف از اين دست، فرهنگ و اخلاق اباحي ترويج شده از سوي همان رسانه ها منشا اصلي اين گونه جنايت ها محسوب مي شود و در واقع طيف رسانه هاي ياد شده هم تشويق به جرم و جنايت و خيانت مي کنند و هم پس از وقوع جرم وکيل مدافع قاتل و مقتول مي شوند!
متحدان آمريکا کلاهبرداراني هستند که در جنگ واقعي با ايران جا مي زنند
آمريکايي ها معتقدند هم پيمانان آنها خالي بند و کلاهبردار هستند و اگر روزي درگيري با ايران پيش آيد، اين متحدان پا پس مي کشند.
روزنامه وال استريت ژورنال با اشاره به ادعاي سايت ويکي ليکس مبني بر پيغام برخي کشورهاي منطقه به آمريکا براي حمله به ايران نوشت: ما از عمق نفرت سعودي ها از جنگ آمريکا در عراق و عراق جديدي که ماماي جنگ به دنيا آورد خبر داريم. سعودي ها متقاعد شده اند که جنگ آمريکا در عراق باعث کمک عراق به ايران براي دستيابي به جام طلايي شد. ويکي ليکس هيچ چيز جديدي بر اين دانسته هاي ما اضافه نکرد. اما بايد توجه داشت که تعدادي از هم پيمانان آمريکا در جنگ با تروريسم، کلاهبردار و قلابي هستند. برخي هم پيمانان ما موذي و آب زيرکاهند... سارکوزي در فرانسه امپراتوري بدون لباس است، آنجلا مرکل در آلمان از ريسک بيزار است و ترکيه متحد قبلي آمريکا تقريباً به سمت تيره و تاريک رفته است که اين آمريکا را نگران مي کند.
وال استريت ژورنال افزود: اسناد مورد اشاره ويکي ليکس به ما نمي گويند که سران کشورهاي هم پيمان ما وقتي که ]براي جنگ[ فراخوانده شوند و هنگامي که قرار باشد توصيه ها و مشاوره هاي داده شده از سوي آنان به مرحله اجرا درآيد، چه اقدامي انجام خواهند داد. مطمئناً اگر آمريکا عليه ايران شمشير بکشد، لاف هاي بحرين و ابوظبي، موعظه هايشان مبني بر اين که ايران يک قدرت سرکش و بهترين مورد براي رام کردن است، انکار و فراموش خواهد شد. متعجب نشويد اگر نجواکنندگان سابق جنگ، به ميدان عمومي بيايند تا همدردي شان را با ايرانيان مورد حمله آمريکا بيان کنند. سران کشورها به مذاکره با ما ادامه مي دهند اما اين شيوه براي لاف زدن و اغواگري ناظران از دور است.
آخرين خالي بندي دروغ زاده هم نقش برآب شد
نرخ تعيين کردن يک مزدور دون پايه موساد وسط دعواي ويکي ليکس با بي اعتنايي و تمسخر محافل ضدانقلاب و اپوزيسيون مواجه شد.
عليرضا نوري زاده-که به کلاهبرداري از طريق خالي بندي و خود مهم نمايي معروف است- در بحبوحه جنجال ويکي ليکس مدعي شده بود يک فرد مرتبط با سيستم اطلاعاتي ايران مي خواسته وي را ترور کند!! وي ضمن مصاحبه هايي با برخي رسانه ها نظير راديو زمانه، العربيه و راديو فردا تلاش کرد به اين ادعاي مضحک بازتاب دهد اما پس از سپري شدن يک هفته، گويانيوز با اشاره به عدم استقبال محافل ضدانقلاب از اين بازي تازه نوري زاده نوشت: خبر ترور نوري زاده در سايت هاي اپوزيسيون سبز بي اهميت تلقي شد. شما تشريف ببريد در اين سايت ها سرچ کنيد و ببينيد که هيچ نتيجه اي به دست نمي آيد. نوري زاده را جدا جدا نوشتيم نشد، سرهم نوشتيم نشد. با «ي» عربي نوشتيم نشد، عجب! لابد خبر به گوش دبيران خبر اين سايت ها نرسيده شايد هم با اين خبر حال نکرده اند؟ يا نوري زاده برايشان مهم نبوده. انگار نه انگار که قرار بوده او کشته شود، خوب شد نوري زاده را مسموم نکردند وگرنه سايت هاي اپوزيسيون خبر را اين طور مي نوشتند که «طبق اطلاعات واصله کسي به نام نوري زاده ترور شده البته منابع خبري مستقل ترور او را تأييد نکرده اند و احتمال سکته قلبي هم مي رود».
يادآور مي شود نوري زاده يکي از 3 تفنگدار متوهم فتنه سبز در بحبوحه و آشوب هاي سال گذشته به شمار مي رفت اما با روشن شدن واقعيات، چاخان گوهايي نظير او و محسن سازگارا هم به حاشيه افتادند به نحوي که گفته مي شود وي روزگار پر از مذلتي را مي گذراند به ويژه اينکه سرويس هاي جاسوسي غربي، مزدوران رندتر و کلاهبردارتر پيدا کرده اند و نوري زاده را چوپان دروغگوي لو رفته اپوزيسيون مي دانند.
توطئه توهم نيست پناهنده ها نفوذي اند!
برخي از افراد مدعي پناهندگي يا نهادهايي که به پناهندگان کمک مي کنند وابسته به تشکيلات امنيتي ايران هستند و اطلاعات مربوط به اپوزيسيون را به طور دقيق به سيستم اطلاعاتي ايران منتقل مي کنند.
پايگاه اينترنتي بالاترين با انتشار اين مطلب نوشت: بنياد ]...[ به سرويس اطلاعاتي ايران کمک مي رساند. اين بنياد ظاهراً به پناهندگان کمک مي کند. اخيراً برخي افراد به اسم پناهنده به کشورهاي پناهنده پذير مي روند در حالي که براي مأموريت هاي سري اعزام شده اند. قبلاً يکي از اين افراد از سوي بنياد ياد شده براي دريافت پناهندگي معرفي شده بود او براي بار دوم به ترکيه آمد تا اطلاعات مختلفي را جمع آوري کند. افرادي از اين دست، اطلاعات ارزنده اي را از اپوزيسيون جمع آوري کرده و به ايران منتقل نموده اند.
اين رسانه ضدانقلابي اضافه مي کند: متاسفانه طي يک سال گذشته اين اتفاق چندبار تکرار شده و مأموران اطلاعاتي مذکور پس از بازگشت به کشور هويت تعدادي از روزنامه نگاران و فعالان سياسي را آشکار کرده اند به نحوي که افراد مذکور و برخي نزديکان آنها تحت تعقيب و بازجويي قرار گرفته اند. نکته جالب اينکه برخي از بنيادهاي مورد اشاره کمک هاي مالي خوبي هم پرداخت مي کنند.
يادآور مي شود پيش از اين نيز رسانه هاي ضدانقلابي اخبار گوناگوني با محوريت ابراز نگراني از نفوذ اطلاعاتي جمهوري اسلامي در ميان محافل اپوزيسيون خارج نشين منتشر کرده بودند و اين در حالي است که «توطئه، توهم است»، همواره يکي از شعارهاي القايي جريانهاي مذکور بوده است.