سفير رژيم صهيونيستي در آمريكا گفت ترجيح مي دهد حكومت بشار اسد سرنگون شود حتي اگر القاعده و گروه هاي تندرو روي كار بيايند.اظهارات مايكل اورن در حالي است كه مقامات رژيم صهيونيستي تظاهر به بي طرفي در بحران سوريه و القاي نگراني نسبت به تحركات گروه هاي مسلح وابسته به القاعده مي كردند.

به گزارش بلومبرگ، اورن گفته است: سقوط حكومت سوريه، موهبتي براي اسرائيل خواهد بود، حتي اگر با سرنگوني وي، گروه هاي تندرو تلاش كنند خلأ قدرت را پر كنند.وي با اشاره به احتمال تلاش نيروهاي تندرو براي كسب قدرت پس از سرنگوني رژيم اسد، گفت: «ما معتقديم هرگونه وضعيتي بهتر از اوضاع كنوني است كه رژيم سوريه داراي ائتلاف راهبردي با ايران و گروه حزب الله لبنان است.

به نوشته بلومبرگ، مقامات آمريكايي بارها نگراني خود را از حضور نيروهاي تندرو در ميان گروه هاي مخالف سوريه ابراز و اعلام كرده اند كه واشنگتن به همين دليل خواستار ارسال سلاح به مخالفان سوري نيست.

«ويكتوريا نولاند» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا مي گويد:«جبهه النصره صرفا نام ديگري براي القاعده عراق است كه تلاش مي كند به سوريه راه يابد.» اما اورن در ضيافت ناهاري كه روزنامه آمريكايي «كريستين ساينس مانيتور» برگزار كرده بود، به خبرنگاران گفت: از زمان قرار گرفتن در جايگاه سفير اسرائيل در واشنگتن در سال 2009، يعني قبل از آغاز بحران سوريه در مارس 2011، مقامات كاخ سفيد را از ديدگاه هاي اسرائيل درباره اين كه اسد «ائتلاف راهبردي قوي با ايران و حزب الله» تشكيل داده و اين كه حكومت وي بي ثبات كننده و متعدي و بي پروا است، مطلع كرده بود.

به نوشته بلومبرگ، اورن كه مورخ مسائل خاورميانه است، اظهار داشت «حافظ اسد پدر رئيس جمهوري كنوني سوريه نيز متعدي، اما تا اندازه اي قابل پيش بيني و مسئوليت پذير بود، ولي پسرش گستاخ و بي پروا است».وي افزود: بشار اسد با ايران، دشمن قسم خورده اسرائيل هم پيمان است كه ضمن پيگيري برنامه هسته اي مخفيانه اش، به گروه هاي تروريستي مانند حماس پناه داده و حزب الله را به هزاران موشك مجهز كرده است.

اين پايگاه خبري با اشاره به اين كه حافظ اسد نيز ضمن هم پيماني با ايران در حمايت و مسلح كردن حزب الله، ميزبان تعداد فراواني از گروه هاي فلسطيني بود، به نقل از اورن افزود: «بركناري اسد به نفع اسرائيل خواهد بود زيرا به طور همزمان به ايران و حزب الله ضربه وارد خواهد آورد.»

اظهارات سفير رژيم صهيونيستي در آمريكا بار ديگر نشان مي دهد كه دولت هاي قطر و عربستان سعودي و تركيه به عنوان مباشر طرح هاي رژيم صهيونيستي در منطقه و عليه جبهه مقاومت اسلامي عمل مي كنند و در واقع القائاتي نظير مبارزه با دموكراسي و مردم سالاري دروغي بيش نيست.

همزمان با اظهارات اورن، نشريه اشپيگل در تحليلي، احتمال پيروزي شورشيان را ضعيف توصيف كرد و نوشت: رژيم سوريه توانسته ضرباتي را دوام آورد كه هر حكومت ديكتاتوري اگر بود، كمرش زير اين ضربات مي شكست. حاكميت سوريه همچنان مي تواند روي حاميان خود در منطقه نظير ايران و حزب الله و روسيه حساب كند اما اين احتمال وجود دارد كه جنگ داخلي در سوريه طولاني شود.
  
 
قدرت انتقام ايران چالش مهم آمريكاست 
 
آمريكا در برنامه اي سه مرحله اي طرح براندازي در ايران را دنبال مي كند اما اين فقط اميد و آرزوست و موفقيت آن دشوار مي باشد.
مؤسسه مطالعات بين المللي چين (CIIS) با ارائه تحليل فوق نوشت: آمريكا اعتقاد راسخ دارد كه منافع حياتي آن در سرتاسر جهان حاضر است و مدعي است كه سرنوشت مقرر آمريكا حاكميت بر جهان و «تغيير جهان» با استفاده از سيستم، مدل و ايدئولوژي غربي است. ايران در مقابل تمدني باستاني با تاريخي طولاني است كه فرهنگ هاي درخشاني در طول زمان خلق كرده است. انقلاب اسلامي سال 1979كه يكي از حوادث بزرگ تاريخ اسلام و روابط بين المللي معاصر بود، توازن قدرت را در جهان اسلام و خاورميانه تغيير داد.

دونگ مانيوان معاون مؤسسه مطالعات بين المللي چين در اين تحليل خاطرنشان كرد: خاورميانه از زمان جنگ سرد يكي از كانون هاي تمركز راهبردي آمريكا بوده و اهداف راهبردي آمريكا در اين منطقه شامل مواردي از قبيل حفظ بقا و امنيت اسرائيل، كنترل منابع نفت و بازارها و گذرگاه هاي راهبردي در منطقه خاورميانه بخصوص خليج فارس و نيز مهار و تغيير رژيم ايران بوده است. ايجاد ائتلاف هاي منطقه اي براي مهار و سرنگوني رژيم ايران در فرصت مقتضي به يكي از هدف هاي راهبردي آمريكا تبديل شده است.

وي مي افزايد: دولت هاي مختلف آمريكا از زمان ريگان ايران را بزرگترين مانع بر سر راه اجراي راهبردهاي خاورميانه اي آمريكا به شمار آورده اند. اما اين اهداف راهبردي آمريكا در خاورميانه با بلندپروازي هاي راهبردي ايران در تعارض هستند و اين تعارض ها موجب تناقض هاي ساختاري و آشتي ناپذير شده اند.

پژوهشگر مؤسسه مطالعات بين المللي چين در ادامه با ذكر مواردي از محورهاي انديشه امام خميني (ره) مي نويسد: اين انديشه ها در دستور كار سياست خارجي ايران بخصوص در سياست مربوط به خاورميانه قرار گرفته اند. اين سياست ها اقدام تلافي جويانه اي در برابر سياست خاورميانه اي آمريكا به شمار مي روند و بر روندهاي آينده خاورميانه تأثير خواهند گذاشت.

نويسنده اين تحليل با اشاره به اينكه ايران تحولات انقلابي منطقه را برخلاف ادبيات آمريكايي، «بيداري اسلامي» توصيف مي كند، مي افزايد: خصوصيات نبرد آمريكا و ايران راهبردي است اكنون برنامه هسته اي ايران به كانون اصلي مناقشه آمريكا- ايران تبديل شده است و اين در حالي است كه رقابت هاي راهبردي بين آمريكا و ايران در حال پيچيده ساختن مسائل مربوط به كانونهاي داغ حوادث منطقه اي است به طوري كه هر زمان ايران با فشار آمريكا رو به رو مي شود در مسائل منطقه اي دست به حمله متقابل مي زند.

وي در ادامه به بررسي چشم اندازهاي آينده رقابت هاي راهبردي بين آمريكا و ايران مي پردازد و مي نويسد: در كوتاه مدت، آمريكا و ايران قادر به شكست دادن يكديگر نيستند هرچند كه يكديگر را دشمن مي دانند. ايران سازش ناپذير است و در حال تجميع و يكپارچه سازي منابع و در انتظار پيدا كردن پاشنه هاي آشيل (نقاط آسيب پذير) آمريكا مي باشد.

دونگ مانيوان خاطرنشان كرد: از آنجا كه تغيير رژيم در ايران يك شبه امكان پذير نيست، آمريكا مايل به تضعيف توانايي منطقه اي ايران به طور مرحله به مرحله است. گام اول سرنگوني رژيم سوريه و نابودسازي ائتلاف راهبردي ايران- سوريه است. مرحله دوم عبارت از اين است كه از فرصت استفاده كرده و براي از بين بردن تأسيسات هسته اي ايران تلاش كند. گام سوم عبارت است از گسترش ائتلاف هاي منطقه اي براي مهار ايران و كمك به تحريك شورش هاي شهري در ايران و در نهايت مداخله نيروهاي خارجي براي براندازي و تحقق هدف «خاورميانه بزرگ».

پژوهشگر مؤسسه مطالعات بين المللي چين افزود: ايران در ماجراي سوريه بيكار نمي نشيند و بدون شك براي تلخ كردن شرايط آمريكا در سوريه تلاش خواهد كرد. همچنين براي آمريكا امكان پذير است كه سياست دوم را در دستور كار قرار دهد اما ايران انتقام مي گيرد و آمريكا را مجبور خواهد كرد كه بهاي سنگيني در خاورميانه و سراسر جهان بپردازد. اما سياست سوم، اين تنها اميد و آرزوي آمريكا است و موفقيت آن دشوار است. اگر اين سياست اجرايي شود، آمريكا احتمالاً بجاي رسيدن به مقصود خود، خاورميانه را وارد تنش ها و جنگ هاي بيشتري خواهد كرد.

سايت هاشمي رفسنجاني در مطلبي به قلم همكار روزنامه زنجيره اي شرق نوشت: بهتر آن است كه پايان عمر سياسي هاشمي رفسنجاني با حالت منجي گرايانه براي كشور همراه باشد.

به گزارش مشرق، سايت هاشمي رفسنجاني با انتشار يادداشتي به قلم عليرضا خامسيان، نوشت؛ وضعيت افتصادي كشور به گونه اي است كه كسي كه سكان دولت بعدي را برعهده مي گيرد لاجرم بايد سياست سازندگي را دنبال كند. و راهبري اين سياست نيز از توان فردي از جنس آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني برمي آيد.

نويسنده اين مقاله تاكيد مي كند: وضعيت اقتصادي به گونه اي است كه كسي كه سكان دولت بعدي را برعهده مي گيرد لاجرم بايد سياست سازندگي را دنبال كند. و راهبري اين سياست از توان فردي از جنس آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني برمي آيد اگرچه نزديكان او تاكيد كردند آيت الله برنامه اي براي انتخابات ندارد ولي به باور نگارنده بهتر آن است كه پايان عمر سياسي هاشمي رفسنجاني با حالت منجي گرايانه براي كشور همراه باشد و اين البته به تدبير حاكميت براي استفاده از چنين ظرفيتي برمي گردد.

يادآور مي شود نرخ تورم در دولت سازندگي به ركورد بي سابقه و تكرار نشده 49 درصدي رسيد.روزنامه شرق در سال 84 جزو جرياني بود كه حضور هاشمي در انتخابات را تشويق مي كرد اما پس از ناكامي وي در سرمقاله اي تصريح كرد، اين سياست اشتباه بود و هاشمي بايد از نيمكت به اداره مسابقه مي پرداخت و نه به عنوان بازيكن.
  
 
پشت صحنه آن تيتر و آن عكس !  

 

روزنامه زنجيره اي اعتماد در صفحه اول شماره روز شنبه خود- 25/9/91- تصويري بزرگ از حضرت آيت الله جنتي را با قدي خميده چاپ كرد و از ميان اظهارات اخير ايشان در مصاحبه با مجله «آدينه» اين تيتر را برگزيده و با حروف درشت روي تصوير آيت الله جنتي نشاند «جنتي: بيمار نيستم، كهولت سن دارم».

 

انتخاب اين عكس و تيتر اگرچه به تنهايي از بي ادبي روزنامه اعتماد نسبت به يك عالم روحاني وارسته و بزرگوار خبر مي دهد و درخور ملامت است ولي ماجرا به همين جا ختم نمي شود بلكه انتخاب تيتر و عكس مورد اشاره، پشت صحنه ديگري نيز دارد و از كينه متراكم و خشم عميق مدعيان اصلاحات نسبت به حضرت آيت الله جنتي خبر مي دهد.

گفتني است مدير مسئول روزنامه اعتماد نمونه هاي افشا شده اي از زد و بند با مفسدان اقتصادي و همراهي سوال برانگيز با رسانه هاي بيگانه را در كارنامه خود دارد كه دريافت يكصد و هفتاد ميليون تومان از شهرام جزايري يكي از آن نمونه هاست. بديهي است كه شهرام جزايري اين مبلغ كلان -معادل چند ميليارد تومان امروز- را بي علت و بلاعوض به مديرمسئول روزنامه اعتماد نداده بود. اما، در مقابل چه امتيازي گرفته بود؟!

از سوي ديگر، روزنامه اعتماد به عنوان يكي از روزنامه هاي زنجيره اي وابسته به مدعيان اصلاحات، مقاله ها و مطالب شبكه دولتي بي بي سي انگليس را با تغيير نام نويسنده آن به چاپ مي رساند. آيا اين همكاري نزديك با شبكه رسمي دولت انگليس اتفاقي بود؟!
روز شنبه، روزنامه اعتماد با انتخاب تيتر و عكس مورد اشاره، يكي از پرحجم ترين تبليغات رسانه هاي بيگانه و سايت هاي وابسته به گروه هاي ضد انقلاب و عوامل فتنه 88 عليه حضرت آيت الله جنتي را منعكس كرده است.

توضيح آن كه، نگاهي گذرا به خروجي رسانه هاي فارسي زبان آمريكا، انگليس، اسرائيل و نيز رسانه ها و سايت هاي وابسته به فتنه گران، طي نزديك به يك سال گذشته به وضوح نشان مي دهد بخش قابل توجهي از مطالب آنها به كينه توزي و ناسزاگويي عليه آيت الله جنتي اختصاص يافته و در تمامي اين ناسزاگويي ها و فحاشي ها روي دو محور تاكيد شده است.

 

اول؛ ابراز نگراني شديد از انعطاف ناپذيري آيت الله جنتي در مقابل عوامل و جريانات ضد انقلاب و تاكيد بر رد صلاحيت آنان و دوم؛ كهولت سن ايشان و آرزوي كناره گيري اين عالم وارسته از جايگاه كنوني خود در شوراي نگهبان. از اين روي و با توجه به سوابق روزنامه اعتماد نمي توان تيتر و عكسي را كه اين روزنامه براي انعكاس مصاحبه اخير حضرت آيت الله جنتي برگزيده است، تصادفي! و يا برخاسته از سليقه مطبوعاتي تلقي كرد.

گفتني است چند ماه قبل حضرت آيت الله جنتي در پاسخ تلويحي به آرزوي اعلام شده فتنه گران و يكي از عوامل حلقه انحرافي كه آرزوي بركناري ايشان را كرده بودند، گفته بود؛ اگر من هم نباشم، جانشين من و ساير اعضاي شوراي نگهبان، با استناد به قانون از تاييد صلاحيت فتنه گران و منحرفان جلوگيري خواهند كرد.
  
  
تودهني همسر آيت الله خزعلي به خبرنگار زنجيره اي خارج نشين 

 

مادر مهدي خزعلي، اقدامات فرزند خود در همكاري با فتنه گران را به كسي تشبيه كرد كه مي خواهد خود را از پشت بام پايين بيندازد.
«ف-ق» همكار فراري نشريات زنجيره اي اصلاح طلب، مدت هاست كه در خارج كشور كشف حجاب كرده و با پايگاه اينترنتي روزآن لاين وابسته به اپوزيسيون مقيم پاريس همكاري مي كند. وي و برخي از همكاران متواري او مدت هاست به شكل افراد ناشناس يا در پوشش خبرنگار داخلي و... با افراد مختلف تماس مي گيرند. آنها بعضا اقدام به تخليه تلفني مي كنند و در برخي مواقع نيز دنبال گرفتن مواضع تند عليه نظام و انقلاب از سوي افراد خاص هستند.

چند روز پيش «ف-ق» در همين چهارچوب با خانم طاهره كلباسي همسر آيت الله خزعلي تماس گرفته و سعي مي كند ضمن تحريك عواطف ايشان به بهانه بازداشت مهدي خزعلي، سوژه اي براي رسانه متبوع خود دست و پا كند. اما همسر آيت الله خزعلي در پاسخ وي جواب هاي قاطعي مي دهد. خانم كلباسي مي گويد «يك ماه پيش با مهدي صحبت و احوالپرسي كرديم اما هيچ كاري براي ايشان نكرده ام چون خودش عاقل و بالغ است.»

وي درباره ادعاي اعتصاب غذاي مهدي خزعلي مي گويد: نكند اين كار را. اعتصاب غذا مشكلي را حل نمي كند. خودش به بدنش ظلم مي كند.وي همچنين درباره اين سوال كه «نوع ديدگاه و مواضع سياسي آقا مهدي متفاوت است با خانواده شما و حاج آقا. اما به هرحال حاج آقا پدر ايشان هستند و مي خواهم بپرسم آيا پيگير پرونده ايشان هستند؟» مي گويد: نه خير اصلا پيگير پرونده نيستند.

 

چون چندين بار با ايشان صحبت كرده. به ايشان گفتند كه راهتان غلط است، راهتان اشتباه است. اين راه را نرويد اما ايشان گوش نكردند. به ايشان هم گفتند كه اگر گرفتار شويد من كاري به كارتان ندارم. به خودشان اين را گفته اند. به بچه ها و خانم اش هم گفته بودند كه اگر اين بار برود زندان من كاري ندارم.

«ف-ق» مي پرسد: يعني دفعات پيش، پيگير بودند؟ و خانم كلباسي پاسخ مي دهد: بله دفعات پيش پيگيري كردند. صحبت كردند. وقت ملاقات گرفتند. عيد صحبت كردند گفتند چند روز مرخصي بدهيد بيايد با زن و بچه اش باشد. ايشان آمد و آنها خودشان ديگر نبردند او را. آزادش كردند حالا سفارش بوده يا چي سفارش اطلاعات يا قوه قضاييه ولي ايشان را نبردند. 7 ماه آزاد بود باز تمام كارهايش را شروع كرد. خب اين با دست خودش اين كار را كرد. از اطلاعات به او خبر دادند گفتند اين فراخواني كه نوشتيد اين اشتباه است نكنيد. اما او با اطلاع خودش رفت زندان. با خواسته خودش رفت زندان. كسي كه خودش مي خواهد يك نفر مي خواهد خودش را از پشت بام بيندازد پايين كاري نمي توان كرد.