به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات راهبردی آمریکا نوشت:
سند ۲۹ صفحهای که دولت ترامپ در دسامبر ۲۰۲۵ منتشر کرد، نقطه عطفی در سیاست خارجی آمریکا محسوب میشود. این سند اجماع لیبرال پس از جنگ سرد را برهم میزند و دکترین «آمریکا اول» را جایگزین میکند. تمرکز از ترویج دموکراسی به سمت «واقعگرایی تمدنی» و «حاکمیت سخت» تغییر کرده است.
نیمکره غربی: اولویت شماره یک احیای دکترین مونرو ترامپ با «اصل ترامپ» اعلام کرده که نیمکره غربی حیاط خلوت آمریکا است و «رقبای غیر-نیمکرهای» نمیتوانند در این منطقه حضور نظامی یا استراتژیک داشته باشند.
جنگ با مهاجرت سند اعلام میکند «امنیت مرزی عنصر اصلی امنیت ملی است» و «دوران مهاجرت انبوه باید پایان یابد». طرحهایی برای حضور بزرگتر نیروهای نظامی در مرز و حتی «استفاده از نیروی کشنده» علیه کارتلها ترسیم شده است.
چین: رقیب اقتصادی نه دشمن ایدئولوژیک از تقابل تمدنی به معامله برخلاف دولت بایدن که چین را چالش سیستمی میدید، سند ۲۰۲۵ روشن میکند که اقتصاد اولویت است. هدف «رابطه اقتصادی واقعاً سودمند متقابل با پکن» تعریف شده و ترامپ در آوریل به دعوت شی جینپینگ به چین سفر خواهد کرد. تایوان: بازدارندگی بدون تنش خطر تسخیر تایوان جدی گرفته شده (به دلیل تراشههای کامپیوتری) اما انتخاب دقیق کلمات نشان میدهد ترامپ میخواهد وضعیت موجود را بدون درگیری حفظ کند.
اروپا: از متحد به معضل تمدنی نگرانی از "محو تمدنی سند از «محو تمدنی» در اروپا به دلیل مهاجرت، نرخ تولد پایین و سیاستهای چپگرا ابراز نگرانی میکند. نتیجه ادعایی: رکود اقتصادی، ضعف نظامی و از دست دادن هویت.
پایان گسترش ناتو ترامپ خواستار پایان گسترش ناتو و افزایش هزینههای دفاعی اروپاییان به ۵٪ تولید ناخالص داخلی تا ۲۰۳۵ است. این یعنی فاصلهگیری از اتحادیه اروپا و احتمالاً نزدیکی به روسیه.
روسیه: رویکرد مبهم سند از توصیف تهدید روسیه خودداری میکند و هدف «بازگرداندن ثبات استراتژیک با روسیه، روزی» را مطرح میکند - نشانهای از تمایل به نرمش در روابط.
خاورمیانه: پراگماتیسم بیارزش کاهش اهمیت منطقه سند میگوید واشنگتن دیگر نیازی به اولویتدادن به خاورمیانه ندارد. ایران تنها سه بار ذکر شده (در ۲۰۱۷ هفدهبار بود). پذیرش رژیمها "آنطور که هستند" آمریکا منطقه و رهبران را «آنطور که هستند» میپذیرد - یعنی تقویت روابط با رژیمهای اقتدارگرا مانند عربستان و امارات بدون فشار برای اصلاحات دموکراتیک. حتی با سوریه پس از اسد نیز رویکرد معاملهگرا اتخاذ شده است.
آفریقا: قاره فراموششده تنها سه پاراگراف فقط سه پاراگراف به آفریقا اختصاص یافته، در حالی که آسیا ۲۵ پاراگراف دریافت کرده! رویکرد کاملاً استخراجی است: مواد معدنی بحرانی در ازای سرمایهگذاری خصوصی.
فضای آزاد برای چین و روسیه با تعطیلی آژانس توسعه بینالمللی آمریکا و حذف کمکها، فضا برای رقبایی که رویکردهای جامعتری دارند باز میشود. اتحادها: ابزاری نه ذاتی معاملهگرایی در روابط استراتژی اتحادها را ابزاری میداند نه ارزشی ذاتی. سند منعکسکننده بیاعتمادی ترامپ به چندجانبهگرایی و سازمانهای بینالمللی است.
دستاوردهای صلح (ادعایی) سند ادعا میکند ترامپ در طی فقط هشت ماه، صلح را در هشت درگیری تضمین کرده: • کامبوج و تایلند • کوزوو و صربستان • کنگو و رواندا • پاکستان و هند • اسرائیل و ایران • مصر و اتیوپی • ارمنستان و آذربایجان • پایان جنگ غزه
انتقادات و چالشها سند بحثبرانگیز منتقدان میگویند این یک سند غیرجدی است که تصور ایجاد میکند ترامپ استراتژی منسجمی دارد - در مقابل مجموعهای از منافع مالی و تکانههای پراکنده. تکیه بر قدرت اجرایی اجرای این استراتژی به شدت به اعلام «اضطرارهای ملی» برای دور زدن کنگره متکی است - چالشی برای نظم قانون اساسی آمریکا. این سند بازتاب شخصیت و تفکرات شخص ترامپ است پارادوکس قدرت سند میخواهد رهبری آمریکا را تقویت کند اما با کاهش تعهدات چندجانبه و فشار بر متحدان، ممکن است اعتماد آنها را تضعیف کند و رقبا را تشویق کند خلأ قدرت را پر کنند. سند امنیت ملی ۲۰۲۵ نشاندهنده شکست بنیادین در سیاست خارجی آمریکا است: ترویج دموکراسی کنار گذاشته شده پراگماتیسم معاملهمحور جایگزین شده اروپا از متحد به معضل تبدیل شده نیمکره غربی اولویت اول است چین دشمن ایدئولوژیک نیست رقیب اقتصادی است آفریقا نادیده گرفته شده فضا برای رقبا باز است این رویکرد ممکن است در کوتاهمدت ثبات ایجاد کند، اما در بلندمدت به تضعیف جایگاه آمریکا و تسریع ظهور نظم چندقطبی غیرلیبرال کمک میکند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.




