به گزارش مشرق به نقل از فارس، خلیل عمرانی شاعر متعهد انقلاب ما که به تعبیری باغبان شعر متعهد هم بود روز گذشته از میان ما رفت و از میان خیل دوستداران و علاقهمندانش به سرای باقی هجرت کرد. اما خلیل عمرانی علاوه بر خلق خوش و روی گشاده اش ویژگی های دیگری هم داشت که یکی از بارزترین آنها همیشه در صحنه بودن و ولایتمتداری او است. ولایتمداری او و دلسوزیش برای انقلاب اسلامی و خون شهیدانی که در راه سرافرازی اسلام و ایران ریخته شدند، چیزی نیست که مخفی باشد. او علنا سخن میگفت و از آرمانهای انقلاب دفاع میکرد. او شیفته این خاک و آب و البته دین و سنتش بود. او به انقلاب اسلامی عشق میورزید و تابع ولی فقیه بود و این علاقهاش به مقام معظم رهبری و شخص حضرت امام چیزی نبود که از مخفی بماند.
ما در این گزارش به یک بعد دیگر این شاعر متعهد و مردمی نظر داریم و آن وبلاگهای او است. وبلاگ یک فرد معمولا بازتاب دهنده نظرات او درباره مسائل روز و اتفاقاتی است که پیش پایش قرار میگیرد و وبلاگ یک شاعر منعکس کننده نظرات او در قالب شعر یا در قالب متن یا حتی در قالب عکس است. خلیل عمرانی دو وبلاگ به اسامی وبگاه پژمان دیری .. خلیل عمرانی و خلیل عمرانی( پژمان دیری) داشت.
وبلاگ اول که تا آبان سال 88 توسط مدیر وبلاگش فعال بوده، مجموعهای است از اشعار و نوشتههای او که البته پس از انتخابات 88 رنگ و بوی دیگری به خود گرفتهاند. در این وبلاگ مطلبی به قلم عمرانی وصف دوست و همراهش مرحوم نصرالله مردانی آمده است و شعری درباره غدیر و شعری درباره حضرت رقیه همچنین مطالبی درباره آموزش و پروش استان هرمزگان بنابر اقتضای فعالیت ایشان شاعر در این وبلاگ آمده است. این وبلاگ پس از 20 آبان 88 دیگر به روز نشده تا اینکه همراه با خبر بیماری وی 6 آذر با مطلبی با عنوان « بیا و ما را از" کما" بیرون بیار_ برای سلامتی خلیل عمرانی »به روز شده است و آخرین مطلب این وبلاگ خبر فوت این شاعر گرانقدر است.
**آخرین شعر عمرانی
اما آنچه که در این گزارش میآید مروری است بر آخرین مطالبی که در وبلاگ دوم او است، یعنی وبلاگی که مرتبا توسط خود عمرانی به روز میشده است. این وبلاگ فقط شعر در خود دارد و آخرین مطلبی که در این وبلاگ به روز شده است، شعری است به مناسبت تولد مقام معظم رهبری که در تاریخ 24/4/91 سروده شده است. این شعر به شرح زیر است:
مولا اگر چه ختم به سقای کوثر است
مردی که یادگار غدیر پیمبر است
مولا بنام حضرت سید علی که او
نسل زلال کوثر و فرزند حیدر است
می آید از غدیر خمینی چو بوتراب
آیینه ی عدالت و خورشید خاور است
پیر جهان و نایب صاحب زمان که عشق
با او در این هزاره ی وحدت مقدر است
ایران همه حماسه ی فکر و فقاهتش
نامش برای وسعت اسلام سنگر است
در روشن سیاست او دین شکوهمند
در سایه ی سیادت او نور محور است
امت شکفته یا دل بیدار و بی غبار
تاریخ در تلاطم تجدید باور است
باور به باب روشن قرآن که در جهان
تنها مسیر و منجی انسان همین در است
میلاد این امام حسینی خجسته باد
حق باوری که پرتو اعجاز کوثر است
نامش بلند باد و بلنداش بی گزند
دین گستری که روح خدای مکرر است
آخرین شعر عمرانی در وبلاگش
شعر دیگری عمرانی که در این وبلاگ قرار داده شده و تاریخ سرودنش به 10 خرداد امسال بر میگردد، «عاشقانه موعود! (تقدیم به امام روح الله و امین آرمانش امام سید علی)» نام دارد.
او در این شعر وصفش را از بهاری که امام خمینی (ره) آغاز گر آن بود شروع میکند و به جایگاه مقام معظم رهبری میرسد و اینگونه غزل را ادامه میدهد:
امام دوم نهضت، امین امت نور
پر از هزار و حضوری شکفته در اسرار
تو هستی و همه دل ها به دیدنت روشن
هزار و هرچه غزل ،هرچه عشق، هرچه نثار
امین عشق تو در نور می زند لبخند
چنان که چشم و دل ما،جهان شده بیدار
جهان رو به هدایت، جهان مهدیخواه
به احترام نگاه تو می شود سرشار
نمانده تا برسد عاشقانه ی موعود
حدیث نیمه ی خرداد و لحظه ی دیدار
شعر بعدی عمرانی که 12 تیرماه امسال سروده شده ، نامه ای است خطاب به امام زمان (عج) و در وصف بیداریهایی که جهان را از خواب بیدار کرده و دنیایی که هنوز منتظر رسیدنش است. او در قسمتی از اشعارش اینگونه جهان امروز را توصیف میکند:
نذر توحید دلی در عطش نیل بشوی
مصر هم طرح نو انداخت، مبادا تو هنوز...
شرق اندیشه تو را سمت خدا می خواند
فتنه ی غرب خدا باخته، حاشا تو هنوز...
از حرا زمزمهی صبح به آهنگ غدیر
چارده مرتبه دریا شده، اما تو هنوز ...
** عمرانی به امامش گزارش میدهد
شعر دیگر عمرانی که در خرداد سال 90 سروده شده و از شعرهای جدیدی است که او هر سال برای امام امت و در نیمه خرداد میسروده ، به خورشید خردادهای مکرر حضرت امام خمینی (ره) تقدیم شده است و این شعر هم نامهای است به بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در وصف آنچه اندیشه او در این جهان به جا گذاشته است. او در این مثنوی به امام گزارش میدهد :
شرق در شرق به پیوند تو گل می روید
بر لب زمزم لبخند تو گل می روید
تونس از زمزم آوای تو شور آورده
مصر از یوسف فکر تو شعور آورده
لیبی از پرتو روحانی تو بیدار است
همه سو رویش یاران عمر مختار است
باز بحرین به نامت به خروش آمده است
دل دریا شده ی شیعه به جوش آمده است
یمن از یمن اویس نفست سرشار است
همه جا رایحهی عشق تو میدان دار است
اردن هاشمی آماده صهیون سوزیست
در تب و تاب فلسطین نفس پیروزی است
الجزایر چه شکوفا چه شهید آمیز است
در حجاز آینه ی شیعه شهادت خیز است
مغرب ازقهقهه ی خشم خروش افروزاست
شهر در شهر نفس های تو عشق آموز است
در امارات اشارات تو نور آذین است
کوچه در کوچه عمان شورش فروردین است...
خلیل عمرانی در دیدار سالانه شعرا با رهبر انقلاب
یکی از زیباترین و در عین حال قویترین اشعار عمرانی که در این وبلاگ آمده است، غزلی بسیار محکم است که او برای زنان مظلوم غرب که قربانی برهنگی شدهاند سروده است.
این شعر با صلابت، راوی مظلومیت زن غربی و سراینده قدرت زن مسلمان است که الگویی همچون فاطمه (س) و زینب (ع) دارد. او در بخشی از غزلش میسراید:
در غربترین نقطهی گندم شدن خاک
تاریک نوشتند به آدم کفنش را
این غرب رها مانده نه موسیست نه عیسی
نیرنگ ببینید تمام چمنش را
از مرد بتی ساخت تهی ! هرچه تهیتر
قربانی تن کرده رسوم و سننش را
آورد که تا دیده شود برسر بازار
در معرکهی گرم عمو سام زنش را
و در پایان، نوید بخش شعرش آمدن موعودی که فتنهها با آمدنش از میان خواهند رفت و راه حل تمام مشکلات را خواهد آورد.
شعر دیگری که شاعر انقلاب ما سروده است، شعری است خطاب به آیات القرمزی و انقلاب بحرین. او این شعر را به دو زبان فارسی و عربی سروده و خطاب به آیات است. او مضامینی چون عاشورا و انقلاب را به زیبایی با خروش مردم بحرین پیوند داده و در قسمتی از شعرش سروده است:
شعرهایت را
آیات
شعرهایت را بریده بریده قصید کن
تا فراتهای پیرامون را
علقمه علقمه بشورانی.
بگذار تمام دوربینها کور باشند
اینجا
برادرانت
سلمانهای فارسی
از صدایت منارهای ساختهاند
برای تمام جهان
تا واژههای زخمدارت
در هیأت اذان به سازمان ملل صادر شود.
دو شعر از شعرهای این وبلاگ هم تقدیمی است یکی تقدیم به نصر الله مردانی و دیگری نادم یزدی که او را شاعری عاشورایی مینامد و در مرثیهاش شعر سروده است.
مروری هر چند اجمالی بر اشعاری که عمرانی در یک سال و اندی پایان عمرش سروده نشان میدهد، او شاعری مردمی و در عین سیاسی است که نمیتواند در خواب خرگوشی بماند و نمیتواند بیتفاوت بسراید. او خود را مدیون انقلاب اسلامی میداند و مدام و به روز برای انقلاب میسراید. او پیام انقلاب را جهانی میداند و برای جهان پیامهای انقلاب امام عزیزش را فریاد میزند. عمرانی با هیچ کس رو دربایستی ندارد. تعارف نمیکند و عملا وبلاگش منشوری است از بیانیههای سیاسیاش در قالب شعر تا ثابت کند به چه اندیشهای تعلق دارد.