اين مقاله در ادامه به بررسي تاريخي شکلگيري شيعيان در لبنان پرداخته و مينويسد که حضوز شيعيان در جبل عامل به قرن نهم ميلادي باز ميگردد، در پي تحولات گسترده در سال 1943 در لبنان شيعيان اعتقاد داشتند که نتوانستهاند نقش واقعي خود را در پي استقلال اين کشور و تشکيل دولت جديد و امتيازات مربوط به آن به نسبت بافت و تعداد جمعيتي خود ايفا کنند، بويژه اينکه ماروني ها در رتبهبنديهاي طايفهاي در جايگاه اول و سنيها در جايگاه دوم قرار گرفته بودند، اين در حالي است که شيعيان بزرگترين جريانهاي طايفهاي در لبنان بودند.
لبنان از تنوع ديني و طايفهاي گستردهاي برخوردار است، شيعه جعفري يکي از اين طايفههاست که البته از لحاظ مردم شناختي بيشترين رشد را داشته است.
با اينکه از سال 1932 به علت حساسيت همبستگي ميان گروههاي مختلف در لبنان آمارگيري به صورت تفکيک شده انجام نشده است، اما برخي منابع گفتهاند که شيعيان در آن زمان يک سوم جمعيت لبنان را تشکيل ميدادهاند.
گزارش آزادي ديني در جهان در سال 2006 ميزان شيعيان لبنان را 25 تا 35 درصد دانسته است، اما گزارش ديگري که در سال 2005 در همين زمينه منتشر شده، اين ميزان را 29 درصد از کل مردم لبنان دانسته است.
شيعيان در جنوب لبنان و مناطق البقاع، و ضاحيه جنوبي بيروت پايتخت لبنان مستقر هستند. آنها نيز مانند ساير گروههاي لبناني دادگاههاي خاص خود را دارند و مساجد، حسينيهها و مدارس ديني آنها در کشور قابل مشاهده است.
مهمترين اين مراکز آکادمي علوم ديني اسلامي است که "محمد حسن فضلالله" در سال 1966 تأسيس کرد تا براي دانشآموزاني که قصد رفتن به نجف يا قم براي تکميل دروس حوزوي خود را دارند، جايگزين مناسبي باشد.
از مهمترين مؤسسات ديني در اين کشور که متعلق به شيعيان است، مجلس اعلاي اسلامي شيعيان لبنان است که در سال 1967 تأسيس شده است تا امور اجتماعي و اقتصادي شيعيان را رتق و فتق نمايد.
واقعيت سياسي
گروههاي شيعي در لبنان دو رويکرد سياسي دارند، يکي از آنها گروههاي مقاومت لبنان هستند که با حروف اختصاري أمل (أفواج المقاومة اللبنانية) خوانده ميشود و از جنگ داخلي در اين کشور در سال 1975 تاسيس شده است."نبيه بري" رياست اين گروه را بر عهده دارد و پيش از تأسيس و اعلام موجوديت حزب الله لبنان در سال 1985 تنها گروه شيعي در لبنان بود.
خط ايدئولوژيک و سياسي حزب الله از همان ابتدا با جنبش امل اندکي متفاوت بود، اين گروه بر نقش روحانيان ديني در پروژه سياسي خود تأکيد داشت. علاوه بر اشتراک مذهبي ميان دو گروه حزبالله در زمينه ديني پيشتاز شد، اين حزب همچنين نمونه انقلاب اسلامي در ايران را به عنوان الگويي براي خود برگزيد و مباني و ارزشهاي آن و نظريه ولايت فقيه را که امام خميني(س) آن را اجرا کرده بود، پذيرفت. بعد از پايان جنگ داخلي در ميان اين دو گروه در سال 1989 حزبالله تنها قدرتي بود که توانست سلاح خود را به صورت مشروع نگه دارد و به مقاومت در جنوب اين کشور براي مقابله با رژيم صهيونيستي بپردازد، جنبش امل نيز وجود خود را در پايتخت براي بر عهده گرفتن مناصب دولتي متمرکز کرد.
با دبيرکلي سيد "حسن نصرالله" بر حزبالله لبنان اين حزب نقش خود در زمينه سياسي و سازماندهي و نظامي را افزايش داد و توانست دستاوردهاي زيادي را در زمينه مقاومت عليه رژيم صهيونيستي به دست آورد که اين دستاوردها باعث شد تا حزب از تأييد عمومي گستردهاي در عرصه داخلي لبنان و ميان ساير کشورهاي عربي برخوردار شود.
بر اساس اين مقاله عقبنشيني ذلتبار رژيم صهيونيستي از جنوب لبنان نقطع عطفي در روند سياسي حزبالله به شمار ميرفت، چرا که با شايستگي پروژه مقاومت را به پروژهاي ملي تبديل کرد و بعد از آن بود که فشارها بر اين حزب در زمينه سلاح آن بيشتر شد، بهانه مدعيان حاميان اين فشار اين بود که با خروج رژيم صهيونيستي از جنوب لبنان توجيه نگهداري سلاح در دست حزبالله به پايان رسيده است.
اين در حالي بود که اسرائيل همچنان مزارع شبعا را در تصرف خود داشت و از سوي ديگر تعدادي از اسراي لبناني در زندانهاي اين رژيم بودند و علاوه بر اينها سلاح مقاومت به عنوان عامل بازدارندهاي در برابر هر گونه حمله اسرائيل به لبنان به شمار ميرفت.
قطعنامه شماره 1559 سازمان ملل که در سال 2004 عليه لبنان به تصويب رسيد و بر خلع سلاح مقاومت در لبنان و خروج نيروهاي سوري از اين کشور تأکيد کرد، دو جنبش شيعي را در اوج کشمکش هاي سياسي با ساير گروههاي مختلف قرار داد.
بعد از ترور "رفيق الحريري" نخستوزير اسبق لبنان بود که جنبشهاي امل و حزبالله با جريان المردة و جريان آزاد ملي ائتلافي را تشکيل دادند که آن را ائتلاف هشت مارس ناميدند.
اين مقاله در ادامه تعدادي از برجسته ترين شخصيتهاي شيعه در اين کشور را نام برده و از شيخ "عبدالامير قبلان" نايب رئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان و "محمد حسين فضلالله" مرجع شيعيان در اين کشور که کمتر از يک ماه پيش به رحمت ايزدي پيوست به عنوان نمونههايي از اين افراد نام برده است و آنها را بانفوذترين علماي شيعه در لبنان ميداند.
بر اساس اين مقاله در ميان شخصيتهاي سياسي شيعه بي ترديد بايد گفت که سيد حسن نصرالله مهمترين اين شخصيتها به شمار ميرود، وي در لبنان لقب سيد مقاومت دارد و شخصيتهاي ديگري نظير نبيه بري، دبيرکل جنبش امل بعد از وي و در جايگاه بعدي قرار دارند.