
به گزارش مشرق به نقل از فارس، محسن پرویز نویسنده در گفتوگویی کوتاه درباره ادبیات کودک و نوجوان به برخی مسائل موجود در این حوزه اشاره کرده که در ذیل میآید:
همانطور که میدانید ادبیات کودک و نوجوان بسیار گسترده است، به طور خلاصه به آسیبهای کتابهای این گروه سنی اشاره کنید؟
برخی موارد گریبانگیر کتابهای کودک و نوجوان بوده، همچنان هم هست. در مقطع زمانی دهه 60 تدابیری در بحث سیاستگذاری کتابهای کودک و نوجوان در ارشاد اندیشیده شد، اگرچه منجر میشد که به برخی ناشران و نویسندگان ظلم شود، اما در کلان ماجرا به رشد این حوزه کمک میکرد، مثلاً یکی اینکه به ناشران اجازه نمیدادند تعداد آثار ترجمهشان بالا رود یا جلوی انتشار کتابهای کارتونی را گرفته بودند و مسائلی از این دست.
یکی از مشکلاتی که از آن ابتدا داشتیم و در حال حاضر هم وجود دارد، بحث کتابهای ترجمهای است که باز هم آنها را مترجم حرفهای ترجمه نمیکند؛ یعنی ترجمهها کاملاً دارالترجمهای است، هزینه تصویرسازی برای کتابهای کودکان بالا است و ناشران اغلب در این بخش صرفهجویی میکنند، اینکه کتابهای ترجمه کودک و نوجوان ما بر تألیف میچربد نقطه ضعف کاملاً آشکار است.
بحث دیگر هجمه گسترده کتابهای کودک و نوجوان برای القاء سبک زندگی است، چرا در اکثر آثار آن هم در ترجمه با این موارد مقابله نمیشود؟
ممکن است این موارد در متن هم نیامده باشد، اما در تصویر کامل بازگو میشود، در این آثار اغلب بچهها یک حیوان خانگی دارند فقیر و غنی هم ندارد، این مهم طبیعتاً تأثیرگذار است.
القاء سبک زندگی و بحث ترجمه ممیزی خاصی ندارد؟
قانوناً همان هیأت نظارت بر اجرای ضوابط نشر کتاب کودک حفظ شده است، در بازنگری هم بر ضوابط نشر کتاب حفظ شده، در حال حاضر هم برقرار بوده و فعالیت میکند، اما باید میزان فعالیت آن تعریف شود که گاهی تعریف نشده است، این موارد بخشی از ماجراست، در مقاطع زمانی کارگاههای نقد و داستانخوانی برای کتابهای کودکان و نوجوانان در جاهای مختلف داشتیم، اما اکنون نداریم، «کیهان بچهها» پاتوقی بود برای افرادی که در این حوزه مینوشتند، در جلسات نقد و بررسی گردهم کتاب خوانده و نقد میکردند، اما اکنون اینگونه نیست که این موارد در آثار منتشر شده تأثیر میگذارد، البته تعداد نویسندگان کودک و نوجوان ما در قیاس با آن زمان خیلی رشد نکرده است. تعداد نویسندگان کودک و نوجوانمان که فعال بوده، از این حوزه خارج شده و وارد حوزه بزرگسالان شدهاند بسیار است.
در واقع پرورش استعدادهای جوان و بها دادن به آنها را کمی ضعیف و نادیده گرفتهایم، در حوزه کتاب کودکان تصویرگری نقش ویژه پیدا میکند. باز دو سه سالی است، انجمن تصویرگران کتاب کودک و نوجوانان ما در محاق است، این هم لطمهزننده است.
کتابهای کودکان دو پایه اساسی دارد، تصویرگری پایه اساسی محسوب میشود، طبیعتاً هر چه تصویرگری رشد یابد، تصویرگرهای جوان وارد کار شوند به بحث کتابهای کودک و نوجوان کمک میکند؛ البته از کتاب بزرگسال خرید دولتی انجام میشود اما برای کتاب کودک و نوجوان این اتفاق رخ نمیدهد.
در حوزه کتابهای کودک و نوجوان 12 سالی است دچار نوعی غفلت شدیم و آن پرداخت قدیم را به عنوان حوزه پایهای نداریم که خود این مهم لطمه میزند؛ در کلان ماجرا ظاهراً برنامه استراتژیک برای این حوزهها نداریم.
در زمان تصدی شما بر معاونت فرهنگی وضع کتابهای کودکان و نوجوانان چگونه بود؟
در مقطع زمانی که در ارشاد بودم، بحث نمایشگاه بینالمللی به معنای واقعی برای حوزه کتابهای کودکان بود که فکر میکردیم اگر از کتابهای کودکان به عنوان نمونه شروع کنیم، شاید در تبادلات راحتتر باشد، اتفاقاً بازار کتاب کودکمان خارج از ایران میتواند خوب باشد، بسیاری از فرهنگهای همسایگان ایران به ما نزدیک بوده و معمولاً واردکنندگان اینگونه آثار هستند؛ اگر حوزه ارتباطات را تقویت کنیم به خوبی میتوانیم تبادل انجام دهیم. در حوزه کتاب کودک، بحث کتابهای بازاری که به اسم کتابهای دین برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود به شدت رایج است.
انجمن نویسندگان کتاب کودک و نوجوان و شورای کتاب کودک چه اوضاعی دارند؟
انجمن نویسندگان کتاب کودک و نوجوان در یک مقطع زمانی خیلی فعالیت خوبی داشت، شاید درگیر شدن برخی عناصر کلیدیاش با مسائل سیاسی و پرداختن به مسائل دیگر باعث شد آن روند رو به رشد دچار اختلال شد. در کنار اینکه دریچههای ورودی ضعیف شد و به سادگی افراد میتوانند عضو شوند و طبیعتاً از حالت حرفهای خارج شد، این موضوع گاهی عوارضی به همراه خواهد داشت.
چرا کتابهای کنونی حوزه کودک و نوجوان ماندگاری بسیاری از کتابها که در گذشته منتشر میشد را ندارند، مشتری هم دارد، اما کتابهای کنونی ماندگار نیستند؟
برخی از موارد به فردی که در آن حوزه فعال است بازمیگردد، مثلاً در حوزه شعر فاخر کتابهای کودک و نوجوان آقای کیانوش، هم اشعارش فاخر و هم جذابیتهای کافی برای کودکان دارد، در قیاس مرحوم یمینی شریف به لحاظ محتوای کار نازل بود، مرحوم منوچهر احترامی او حرفهای این کار شده بود و آشنا با ذائقه بود، این موضوع بستگی به فرد دارد.
در آن زمان بسیاری سعی میکردند فضا را برای اینگونه کتابها حتی کم کنند و بیشتر به سوی آثاری سوق دهند که محتوای فاخرتری داشته باشد، ولی این آثار جای خود را باز کرد، امروز هم اگر تجدید چاپ شود استقبال از آن خواهد شد، دلیل هم آنکه با سلیقه کودک سازگار است.
بازار نشر کتاب کودک بازاری متزلزلتر نسبت به گذشته است و فضا برای عرضه
کتابهای مناسب باز نیست، آن چه فضا را میپوشاند آثار ترجمه و نازل است.
طبیعتاً سرمایهگذاری به آن سمت نمیرود.