وی ادامه دارد: پیش از آغاز جنگ تحمیلی، گروهک‌های تروریستی مستقر در مرزهای ایران به آمریکایی‌ها و نیز رژیم صهیونیستی اطلاع داده و آن‌ها را خاطرجمع کرده بودند که در صورت هر نوع رخداد نظامی و نیز امنیتی آن‌ها به‌عنوان پیش‌قراول از مرز عبور کرده و با ایجاد ناامنی سخت، جنگ را به مرحله فعال و پایدار خواهند کشاند.

کارشناس مسائل غرب آسیا افزود: در پیام‌های رد و بدل شده میان طرفین «مصطفی هجری»، «عبدالله مهتدی» و نیز «صلاح‌الدین فاروقی» به‌عنوان سرکردگان گروهک‌های تجزیه‌طلب کردی و نیز جیش‌الظلم به رابطین خود اطلاع داد بودند که در بالاترین سطح عملیاتی قرار داشته و آماده اقدام تروریستی هستند.

سیمیاری با اشاره به جلسات داخلی تروریست‌ها، عنوان کرد: در تحلیل این گروهک‌ها روی این موضوع تأکید شده بود که هسته‌های تروریستی امکان فعالیت سنتزی بدون پشتوانه خارجی را نداشته و برای اجرای طرح «سوریه سازی» به مؤلفه‌های فراتر از کمک لجستیکی نیاز دارند که ازجمله آن ایجاد طرح پرواز ممنوع در برخی مناطق بود.

شکست طرح «فتح تهران» و لزوم همگرایی منطقه‌ای برای مقابله با تروریسم

وی گفت: برای اجرای این طرح جلساتی نیز در یک کشور اروپایی و همچنین در داخل آمریکا برگزار شده که در آن قرار شد ترامپ در روز اول تیرماه با کد تخلیه تهران آغاز این عملیات را اعلام کند، اما به دلیل به‌روزرسانی نشدن تروریست‌ها و نیز خطای راهبردی گروهک تروریستی سلطنت‌طلب در برآورد اجتماعی از میزان توانایی‌ها و نیز اشراف، رصد و اقدام به‌موقع سربازان گمنام امام زمان (عج) در جامعه اطلاعاتی این طرح در نطفه شکست‌خورده و پروژه فتح تهران توسط تروریست‌ها به زباله‌دان سپرده شد.

سیمیاری افزود: نکته جالب‌توجه آن است که بعد از این شکست فضاحت‌بار، افسران سرویس‌های اطلاعاتی در اتاق عملیات ناتو اطلاعاتی به سران گروهک‌ها پیام داده و اعلام کرده بودند که تروریست‌ها تا قبل از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه در دادن برآورد از توانایی‌ها خود غلو کرده و برای گرفتن پول و امکانات بیشتر گزارش دروغین ارسال کرده‌اند و این مسئله روی ادامه طرح‌های مشترک در آینده به ویژه طرح هزار خنجر در فرمت جدیدش اثرگذار خواهد بود.

کارشناس مسائل غرب آسیا بیان کرد: درواقع ناتو اطلاعاتی به این گروهک‌ها سرکوفت زده بود که فاقد توانایی بوده اما خود را برجسته‌سازی کرده‌اند، گروهک‌های تروریستی نیز برای نشان دادن سطح وفاداری در مزدوری تلاش کردند با چند اقدام انتحاری توانایی خود را آشکارسازی کرده تا از اتاق عملیات کنار گذاشته نشوند، از این رو اقدامات تروریستی صورت گرفته در روزهای اخیر به‌ویژه در شهر زاهدان را باید از این زاویه تحلیل و ارزیابی دقیق کرد.

وی با اشاره به انگیزه‌های عوامل تروریستی، گفت: البته تروریست‌ها برای فعال ماندن دائمی با چالش‌های جدی روبه‌رو هستند که بخش مهمی از آن به نیروی انسانی بازمی‌گردد، بررسی مدل‌های کنترلی و رویکردی تروریست‌ها نشان می‌دهد که بعد از جنگ تحمیلی اخیر میزان بی‌پروایی آشکار آن‌ها روند افزایشی داشته است تا جایی که گروهک تروریستی جیش‌العدل (ظلم) به‌صورت علنی آگهی استخدام مزدور در برخی کشورهای حوزه قفقاز را داده است، این گروهک به دلیل ماهیت ناسازگاری که از خود بروز داده نتوانسته اجتماعی شده و مجبور است مزدور خارجی اجیر کند.

سیمیاری عنوان کرد: گروهک‌های تروریستی کردی مانند پژاک نیز وضعیت نامطلوبی در جذب کادرهای ترور داشته تا جایی که کلونی شده است، تحلیل‌های موجود نشان می‌دهد که این گروهک تروریستی از درون زاد و ولدهای داخلی یارگیری کرده و به سطح جذب کودک سرباز از درون تشکیلات رسیده است که این اتفاق درروند حیاتی هسته ادراکی تروریسم به معنای مرگ آن گروهک است.

وی ادامه داد: قابل‌توجه آن‌که ورشکستی اجتماعی گروهک‌های تجزیه‌طلب و تکفیری باعث شده است که «عبدالرحمان فتاحی» از سرکردگان گروهک تحریرالشام با مستقر شدن در مرز سوریه و عراق برای تروریست‌ها یارگیری می‌کند تا در سطح‌بندی صورت گرفته نقش ویژه داشته باشد.

کارشناس مسائل غرب آسیا افزود: البته این بی‌پروایی در فعالیت باعث شد تا چندین عامل تروریستی مانند امیر یک کتیبه، امیر مالی و یک والی که توسط میز ایران در تحریرالشام جذب‌شده بودند با اقدامات مهندسی‌شده اطلاعاتی و فنی زنده گیری شوند که بخشی از این دستاوردهای درخشان در بیانیه وزارت اطلاعات مورداشاره قرارگرفته است.

مکتب امنیتی تهران علیه توانمندسازی ترورریسم

سیمیاری با اشاره به نمایش مونیخ و اثرش روی عوامل تروریستی، گفت: رضا ربع پهلوی اخیراً در جلسه برگزارشده پیرامون آسیب‌شناسی ضدانقلاب در آلمان ادعا کرده است که می‌تواند پدر تروریست‌ها شده و نقش هماهنگی آن‌ها را برعهده‌گرفته و حتی از جولانی نیز جولانی‌تر باشد اما در سیرک مونیخ مشخص شد که سطح او پایین بوده و ترفندهایی چون کیو آر کد سازی نیز باعث توانمندسازی است.

وی خاطرنشان کرد: واقعیت مسائل امنیتی در منطقه نشان داد که پدیده تروریسم از نظریه محرومیت نسبی تبعیت نکرده و وابستگی به عامل بیرونی داشته و به عبارتی ساده پروکسی‌وار عمل می‌کند، ازاین‌رو مبارزه با این پدیده نیاز به همگرایی و کنسرسیوم سازی منطقه‌ای داشته است، همچنین تجربیات جنگ ۱۲ روزه به ما آموخت که در برخورد با تروریسم پیش‌دستی اهمیت ویژه دارد که این مسئله نوع نگاه «مکتب امنیتی تهران» به حوادث را تغییر خواهد داد.