قاتل

پرونده قاتلی که از سوی اولیای دم بخشیده شده و ۱۱روز پس از آزادی از زندان به قتل رسیده بود، با قتلی دیگر، وارد مرحله‌ای تازه شد.

به گزارش مشرق، ماجرای این پرونده عجیب به دی‌ماه سال ۹۸برمی‌گردد.

در آن زمان گزارش قتل مرد میانسال‌ به پلیس یکی از شهرهای جنوبی کشور مخابره شد. مقتول مردی بود که با ماشینش مسافرکشی می‌کرد. آنطور که شاهدان می‌گفتند راننده خودروی پرایدی با مقتول بر سر مسافر درگیر ‌ و ‌ باعث مرگ وی شده و از محل گریخته بود.

در این شرایط جست‌وجو برای شناسایی و دستگیری عامل این جنایت آغاز شد.

اشک پشیمانی

درحالی‌که تحقیقات برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت ادامه داشت، متهم به قتل ساعتی بعد به اداره پلیس رفت و خودش را تسلیم کرد. او درحالی‌که اشک می‌ریخت‌، گفت: من به هیچ عنوان قصد قتل نداشتم و همه‌چیز در یک لحظه رخ داد.

او درباره جزئیات درگیری مرگبار گفت: هرازگاهی با ماشین پرایدم مسافرکشی می‌کنم. روز حادثه در حال سوار کردن مسافر بودم که مقتول با مشت به شیشه ماشینم کوبید. من که خیلی از این کار او عصبانی شده بودم، ‌از ماشین پیاده شدم. مقتول مردی میانسال بود که می‌گفت چرا وارد حوزه کاری او شده‌ام. ظاهرا او در آن خط کار می‌کرد و می‌گفت چرا من مسافر او را سوار کرده‌ام؛ درحالی‌که نوبت او بوده تا مسافر سوار کند. بر سر این موضوع درگیر شدیم و در حالی که ‌ هردو به‌شدت عصبانی بودیم‌، با هم گلاویز شدیم. اصلا نمی‌دانم چه شد که او را هل دادم که سرش با جدول برخورد کرد. بعد از اینکه او روی زمین افتاد، ‌من نیز از ترسم فرار کردم، اما تصور نمی‌کردم که مرد میانسال جانش را از دست داده باشد. وقتی فهمیدم که او جان باخته، تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم و حالا هم به‌شدت پشیمانم و می‌دانم عذاب وجدان تا آخر عمر، رهایم نخواهم کرد.

قصاص

متهم به قتل که سعید نام داشت، پس از بازسازی صحنه قتل، ‌روانه زندان شد. او پس از مدتی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت و از سوی دادگاه به قصاص محکوم شد. اگرچه به رأی اعتراض کرد، اما قضات دیوان‌عالی کشور، مهر تأیید بر این حکم زدند. در این شرایط بود که شمارش معکوس برای قصاص سعید، قاتل راننده مسافرکش شروع شد. او حتی یک مرتبه نیز پای چوبه دار رفت، اما در واپسین لحظات موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندان برگردد.

نجات زندگی

تلاش تیم صلح و سازش که یکی از آنها آذر شهسواری، سفیر کمیته صلح بود، برای رضایت از اولیای دم و نجات زندگی سعید، قاتلی که در یک قدمی مجازات قصاص بود، ‌شروع شد. از سوی دیگر در آخرین جلسه صلح و سازش، خانواده قاتل نیز به پای فرزندان مقتول افتاده و به آنها التماس کرده بودند تا به سعید زندگی ببخشند. اولیای دم که فرزندان مقتول بودند، در نهایت دلشان به رحم آمد و سعید را بخشیدند. آنها شنیده بودند که سعید، زمینش را فروخته و هزینه چند بچه بی‌سرپرست را به‌عهده گرفته است. به این ترتیب با بخشش اولیای دم، ‌قاتل از مجازات قصاص گریخت و کابوس‌هایش پایان یافت.

حادثه دردناک؛‌۱۱روز پس از آزادی از زندان

پایان این پرونده اگرچه شیرین بود و سعید مدتی قبل از زندان آزاد شد، اما هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که او ۱۱روز بیشتر طعم آزادی را نخواهد چشید و سایه مرگ در تعقیبش است. ماجرا از این قرار بود که سعید پس از آزادی تصمیم گرفت نذر خود را ادا کند. او نذر کرده بود که اگر از زندان آزاد شود به‌مدت یک‌ماه به مردم نیازمند کمک کند. او از روزی که درهای زندان گشوده و آزاد شد، تقریبا هر شب آذوقه تهیه می‌کرد و به مناطق محروم می‌رفت تا به نیازمندان کمک کند. 

شب یازدهم، میان او و مردی به نام فردین که دوست داشت همه محل از او حساب ببرند، ‌درگیری پیش آمد. او به سعید اعتراض کرده بود که چرا به محله آنها رفته و باعث ازدحام جمعیت شده است. در جریان این درگیری سعید که بخشیده شده بود و ۱۱روز بیشتر از آزادی‌اش نمی‌گذشت به قتل رسید. مرگ او اتفاقی باورنکردنی بود و همه از سرنوشت عجیب او حیرت کرده بودند؛ حتی وقتی خبر قتل او به گوش اولیای دم (خانواده مرد مسافرکش که توسط سعید به قتل رسیده بود) رسید.

قتل ناخواسته

به‌دنبال قتل سعید، ‌گزارش این درگیری مرگبار به پلیس اعلام شد و مأموران خیلی زود قاتل وی را که قصد فرار داشت، ‌دستگیر کردند. عامل قتل به نام فردین در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: من همیشه دلم می‌خواست همه از من حساب ببرند. وقتی به مقتول تذکر دادم که باعث ازدحام جمعیت شده، ‌با لحن تندی جوابم را داد. به قدری عصبانی شدم که ناخواسته با ضربات قمه جانش را گرفتم. قصد من کشتن او نبود، ‌فقط می‌خواستم بترسانمش، اما از بخت بد من، پسر جوان به قتل رسید. بعد از دستگیری متوجه شدم که او خودش زمانی قاتل بوده که به‌تازگی از سوی اولیای دم بخشیده شده بود. او سرنوشت عجیبی داشته است!

سرنوشت عجیب‌تر

متهم به قتل پس از اقرار به جنایت روانه زندان شد، اما ‌چند روز بعد در زندان به قتل رسید. ماجرا از این قرار بود که او در قسمت هواخوری با چند زندانی درگیر شده بود. بعد از بازگشت به بند، برای هم‌بندی‌هایش تعریف کرد که همه زندانیان از او حساب می‌برند و جرأت نمی‌کنند برای او شاخ و شانه بکشند. یکی از هم‌بندی‌های وی، مردی بود که به‌خاطر عدم‌پرداخت مهریه به زندان افتاده بود. او شروع کرد به شوخی کردن با فردین و ناخواسته چاقویی به سمتش پرتاب کرد که موجب قتل فردین شد. حالا پرونده این جنایت در حال رسیدگی است و مرد زندانی به اتهام قتل عمد محاکمه خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 61
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 4
  • IR ۱۱:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    11 13
    مقتول متهم اصلی بوده. افرادی که بعد از ارتکاب به قتل آزاد میشوند بسیار در جامعه پرخاشگر میشوند و به جمع اوباش خطرناک میپیوندند.
    • IR ۱۴:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
      6 3
      روح مقتول اولی ناراضی و نا آرامی. کار هممون تمومه
    • IR ۱۴:۵۷ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
      6 5
      اول ماجرا را کامل بخون بعد نظر بده که خالی نبندی
    • ;hv'v IR ۲۳:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
      0 0
      آخرین قسمت سری فیلم های مقصد نهایی Final Destination !
    • کارگر IR ۲۳:۰۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
      0 0
      آخرین قسمت سری فیلم های مقصد نهایی Final Destination !
  • IR ۱۱:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    16 2
    ماجرا اصل فیلم هندی است
  • IR ۱۱:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    7 0
    یکی مرد و یکی مردار شد،یکی به غضب الهی گرفتار شد!!!!!!!!!!!
    • SE ۱۷:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
      3 0
      هیچی همش شد قتل قتولا قتلا قاتلا
  • IR ۱۱:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    13 2
    عجب خر تو خری!!!خخخخخخخخخخخخ
  • IR ۱۱:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    5 1
    بیشتر شبیه داستان است.
  • IR ۱۱:۳۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    7 0
    گفتا که «کرا کستی تا کسته شدی زار؟ تا باز که او را بکسد آنکه تو را کست!»
  • قریشی IR ۱۲:۰۲ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    6 0
    شد کلید اسرار !!!
  • IR ۱۲:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    8 0
    خون اول که ریخته شده عین دومینو داره گردن قاتلها رو میگیره . یک قتل تا اینجا شده سه قتل و همچنان ادامه داره . جل الخالق
  • IR ۱۲:۰۷ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    3 0
    ولکم فی القصاص حیات یا اولی الالباب اینقدر راحت ادم کشتن حس خوبی به جامعه نمیده
  • شعبان قلی IR ۱۲:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    12 1
    در زندان زندانیها چاقو دارند که به طرف همدیگر پرتاب کنند؟عجب زندانی
  • IR ۱۲:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    4 0
    چوب الهی صدا نداره اگه بخوره دوا نداره.
  • IR ۱۲:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    7 0
    چقدر قتل تو قتل شد متاسفانه عدم کنترل خشم مهمترین دلیل همچین قتلهایی بود
    • کوروش IR ۱۳:۱۲ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
      1 0
      وقتی در کشوری حاکمیت نتونه شکم و جیب مردمش رو سیر و پر کنه این میشه، برو از اولین قتل ببین سر چی بوده؟ چرا تو امارات یا دانمارک یا فنلاند نیست؟
  • ۱۳:۰۷ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    5 0
    عجب بزن بکش زنجیری راه افتاده
  • IR ۱۳:۳۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    3 0
    گفتند که را کشتی تا کشته شدی زار تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت
  • IR ۱۳:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    5 1
    مثل قصه هاس،چقدر عجیب،چقدر مردم زود و زیاد عصبی میشین،مگه چاقو تو زندان هم هس؟
  • لنگ حقیر IR ۱۳:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    2 0
    عجب قتل تو قتلی شده
  • NL ۱۳:۴۷ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    5 3
    مملکت شیطان زده
  • ایرج IR ۱۳:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    8 0
    قاتل فردین را هر چه زودتر اعدام کنید وگرنه این زنجیره نحس ادامه پیدا می‌کنه و نصف مردم کره زمین به قتل میرسن ! 😁
    • احمد IR ۲۲:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
      0 0
      چگونه زندانی در زندان چاقویی در اختیار دارد که می تواند با آن آدم بکشد؟
  • IR ۱۳:۵۱ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    6 0
    قانون که نگو. زندان گله ای همه با هم تو یه محیط قرار دارند. در حالی که شیون اسلامی و حقوق عامه می گوید کسی که مثلا بر اثر دیه تصادف در زندان است نمی تواند همنشین اوباشی شود که با فحش ناموس به هم سلام می کنند. خدا به داد قوه قضاییه و کارمندانش باشه اون دنیا. البته اگه اعتقادی به این فضیه داشته باشند.
  • IR ۱۳:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    2 0
    چه هست این ماجرا
  • محمد IR ۱۴:۰۸ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    4 1
    چه مملکتی شده،رحم مروت دیگه نیست.خیلی هرکی هرکی شده.
  • IR ۱۴:۱۳ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    4 0
    وقتی باید بری ولی مقاومت میکنی...
    • IR ۱۵:۱۳ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
      2 0
      حرف دل منو زدی احسنت برادریا خواهر
  • IR ۱۴:۱۵ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    8 0
    داداش اگر ما رو هم به قتل نمی رسونین یک کامنت بذاریم
  • IR ۱۴:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    5 3
    مثل عربستان و آمریکا ، گردان داعشی از زندانی های خطرناک راه بیندازید و بفرستید برای جنگیدن با صهیونیستها . این شخص 3 تا قتل انجام داده و برای کشتار صهیونیستها گزینه خوبی است .
  • DE ۱۴:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    2 0
    اینم میخواسته طرف را بترسونه که ازش حساب ببره. حالا باید به حساب خودش برسند. اینها ریاضیدانهای احمقی هستند.
  • CA ۱۵:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    خودتون هم خسته شديد
  • Dfg IR ۱۵:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    1 2
    چون اینا ریشه هندی دارند داستاناشون هم شبیه اوناست. داداش نخودو بگیر!
  • IR ۱۵:۰۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    ۱۱ خبر قبل‌تر، همین خبر را نوشته اید! با عنوانی دیگر و متنی مشابه.
  • IR ۱۵:۰۷ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    2 2
    این داستان دروغ و ساختگی است
  • IR ۱۵:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    2 0
    داستانه تخیلیه بیشتر تا واقعیت.. ولی خداییش هرچی جنگ و دعوا و... است از داخل خانواده ها گرفته تا.... سر نداشتن کنترل خشم اونم اکثرا سر چیزای پوچه.. کنترل خشم هم زمانی میتونه رخ بده که به این باور برسیم ما به هیچ عنوان توانایی تغییر دیگران رو حتی به اندازه سر سوزنی نداریم اون هم به اجبار و با زور... ما نهایت میتونیم دیگران رو با زبان خوش و با رفتاری خوب دعوت کنیم که کار درست رو انجام بدن در اینصورت شاید اونها خودشون دلشون بخاد و قبول کنن ولی با جبر و زور حتی اگر موفق به تغییر موقت کسی بشی خشمی رو در اون ایجاد و جمع میکنی که بلاخره یه زمانی از یه جایی فوران میکنه و اون روز روز خوبی نخواهد بود. واقعا آدم خیلی کسی رو تغییر بده خودشه که بتونه رو خودش کار کنه رفتار خودش و آرامشش رو حفظ بکنه
  • علی ملکی IR ۱۵:۲۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    4 0
    عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت گفت که ای کشته کرا کشتی که تا کشته شدی زار تا باز کجا کشته شود آنکه تو را کشت
  • باربی کیو IR ۱۵:۴۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    2 0
    یه بار دیگه بگو!!
  • IR ۱۵:۵۴ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    1 0
    الله اکبر . سبحان الله
  • IR ۱۶:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    1 0
    اعدام میشد سنگینتر بود..میشه از این داستان یه فیلم وسترن درست کرد
  • IR ۱۶:۰۳ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    2 0
    چه خرتوخری بوده .وای وای یکی ناخواسته .یکی بخاطر قلدری وسونی هم شوخی خرکی .دادگاه هم زندانی مهریه رو اعدام میکنه ۴ نفر .بیخودوبی جهت
  • IR ۱۶:۰۹ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    زورگویی خوب نیست
  • IR ۱۶:۲۴ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    1 0
    خدا به آدم اراده و عقل داده اختیار داده چرا یهو عصبی میشن خیلی مواظب خودتون باشید خدایی نکرده هر لحظه امکان داره یکی از همین وحشی ها جلوتون قرار بگیره همیشه صبور باشید صبر پادشاه خوبیهاست .
  • مهدی IR ۱۶:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 2
    تو مملکت ما اوضاعیه.....
    • IR ۰۷:۳۸ - ۱۴۰۴/۰۳/۱۰
      0 0
      چه اوضاعیه؟؟؟ چرا حرف بیخود میزنی؟!
  • DE ۱۶:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    عامل قتل به نام فردین در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: من همیشه دلم می‌خواست همه از من حساب ببرند.
  • DE ۱۷:۰۵ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    بنده های خدا مهریه ندارند بدهند .میافتند زندان و کل زندگی خانواده از هم میپاشه.
  • IR ۱۷:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    الفاتحه ‌
  • IR ۱۸:۰۱ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    ای کشته که را کشتی که چنین کشته شدی زار
  • همرزم هادی IR ۱۸:۲۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    فردین به حکم الهی گرفتارشد وقاتل نیز به حکم الهی گرفتار میشود
  • IR ۱۹:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    جالبه با اینکه سعید مرتکب قتل عمد نشده بود محکوم به اعدام شد. این بنده خدا هم که لخاطر عدم توان پرداخت مهریه مرتمب قتل شده هم قتلش غیر عمد بود
  • IR ۱۹:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    کشتار چه ساده شده همه دیوانه شدن
  • ایرانی IR ۲۱:۲۷ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    آزادش کنید زنه بخاطر مهریه بکشتش
  • IR ۲۱:۴۳ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    مسئول زندان مجازات نداره ؟! چاقو در زندان ؟!
  • Kid IR ۲۳:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    تقصیر محسن بود،احسان دستشو گرفت و حکم به ظاهر داد نان کسی را بریدن عاقبتتش میشه مثل تورج.اگر دنیا را دهندم جویی از دهان مورچه نستانم حقا که غم خوف عجیب
  • FI ۲۳:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۷
    0 0
    الله اکبرعجیب ترین پرونده ی جنایی که خواندم این پرونده ست وسرنوشت این جوون روحشان شاد-
  • مجتبی IR ۰۱:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۸
    1 0
    این داستان زاده ذهن یک نویسنده بیکاره برای جذب مخاطب ،احتمالا از طرفدارهای سریال کلید اسراره
  • حسین IR ۱۰:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۸
    0 0
    بیت گفتا که «کرا کشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت!» انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشتبه معنای این است که کسی که در این دنیا مرتکب ظلم و قتل می‌شود، پس از مرگ نیز با مجازات و انتقام روبرو خواهد شد، و این انتقام از کسی خواهد آمد که در این دنیا او را کشته است. این بیت در واقع یک مفهوم فلسفی و اخلاقی است که به اهمیت جبران و توازن در زندگی اشاره دارد.
  • حسین IR ۱۱:۰۰ - ۱۴۰۴/۰۳/۰۸
    0 0
    چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت این تیغ نه از بهر ستمگاران کردند انگور نه از بهر نبید است به چرخشت عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت به دندان سر انگشت گفتا که «کرا کشتی تا کشته شدی زار؟ تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت؟» انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس