اميد حسيني در جديدترين مطلب وبلاگ "آهستان" با اشاره به بازي هاي آسيايي گوانگجو نوشت: من شديدا مخالف سايه انداختن سياست بر ورزش، فرهنگ و هنر هستم. معناي تيتر من هم اين نيست که ورزش و ورزشکاران کشور را به اصلاح طلب و اصولگرا تقسيم کنم، اين تيتر فقط اشارهاي است به تلاش چند سال پيش برخي سياستبازان که براي به قدرت رسيدن و مخالفت با دولت، به هر بهانهاي متوسل ميشدند، از جمله تقسيم ورزشکاران کشور به اصلاح طلب و اصولگرا!
اگر خاطرتان باشد نتايج ضعيف ورزشکاران ايراني در بازيهاي المپيک پکن، براي همه ما ايرانيها آزاردهنده بود، اما از آن بدتر، واکنش سياسي جناح اصلاح طلب بود که اين نتايج را به مديريت دولت اصولگرا مرتبط کرده و اينجا هم نيششان را زده بودند!
جالب آنکه بعد از کسب مدال طلاي هادي ساعي، با ذوق زدگي خاصي تيتر ميزدند کسب مدال طلاي يک اصلاح طلب! رفتار آن روز اين آدمها، آنقدر مزخرف بود که عاقبت صداي خود ساعي هم بلند شد و اين قهرمان پرافتخار کشورمان، مدالش را به همه مردم ايران تقديم کرد.
البته توضيحات هادي ساعي، به معناي پايان اظهارات جماعت اصلاحطلب نبود و آنها نهايت سوءاستفاده را از نتايج ضعيف المپيک بردند. حتي شوراي مرکزي حزب جوانان ايران اسلامي در جلسهاي ضمن بررسي انتخابات رياست جمهوري (؟!) درباره نتايج المپيک موضع گرفت! :«نتايج ضعيف کاروان ورزشي ايران در المپيک پکن، آيينه تمام نماي مديريت دولت کنوني در عرصه ورزش است و خوشبختانه عرصه المپيک، آوردگاه نتايج عيني است. از اين رو نمي توان با دستکاري در آمار، شکست ها را به نام دستاورد در پيشگاه مردم عنوان کرد!»
توهم تا آنجا ادامه پيدا کرد که پاي دولت اصلاحطلب را هم به بازي کشاندند و نوشتند:«متوليان ورزش کشور از اسطوره شدن يک پهلوان اصلاحطلب مکدر و پريشان هستند و اين کدورت در نزد تمام محافل اصولگرايان بهوضوح مشهود است! آقاي احمدينژاد بايد بداند طي ?? سال گذشته پکن نخستين ميداني بود که حاصل مديريت دولت ايشان در ورزش نمايان گشت و ضعيفترين نتيجه در طي سه دوره گذشته المپيک براي کاروان ورزش ايران رقم خورد. آيا آقاي رئيسجمهور ميداند که در المپيک ???? سيدني و ???? آتن در دوران دولت اصلاحات ورزشکاران ما در دو المپيک به ? مدال طلا، دو نقره و دو برنز دست يابند! کاروان ورزش دولت اصلاحطلب خاتمي کارنامه موفقي در سيدني ???? داشت که به سه طلا و يک برنز دست پيدا کردند و در آتن ???? به دو مدال طلا، دو نقره و دو برنز دست يافتند!»
البته نتايج ضعيف آن روز ورزشکاران ايراني، قابل توجيه نبود و ما هم به مديريت ورزشي کشور انتقاد داشتيم، اما رفتار غيرحرفهاي و در حقيقت سياسي کاري رسانههاي اصلاحطلب، ربطي به اين ماجرا نداشت. آنها به دنبال بهبود وضعيت ورزش کشور نبودند، بلکه بيشتر دنبال اغراض و اهداف سياسي در راستاي کوبيدن همه جانبه دولت بودند مخصوصا براي رسيدن به انتخابات!
اگر اين جماعت هميشه معترض، واقعا نگران ورزش کشور بودند، پس بايد اين روزها از موفقيت ورزشکاران ايراني خوشحال ميشدند نه اينکه مثل خالهزنکهاي سايت آينده باز هم سروکلهشان پيدا شود و با توجيهات و دلائل مزخرف و مضحک، ارزش اين پيروزيهاي جديد را کم کنند.
کافيست نگاهي به مطلب خندهدار سايت آينده بيندازيد و اوج عصبانيت و کينه و حقارت آقايان را ببينيد که چطور براي کوبيدن مديران ورزشي، به دريوزگي افتادهاند؟ نويسندههاي سياسي آينده، ابتدا نتايج اين دوره از بازيها را با دورههاي پيشين مقايسه کرده و مدعي شدهاند که چهارمي اين دوره، چندان هم مهم نيست! سپس با معياري خودساخته ادعا کردند:« ?? درصد علت اين توفيقات متوجه تلاش و غيرت ورزشکاران بود، ?? درصد آن متوجه تلاش و برنامه ريزي مربيان و مسئولان فدراسيون هاي ورزشي!» معلوم نيست نوابغ سايت آينده، اين درصد و آمار را از کجا آوردهاند؟! يعني چطور فهميدهاند که ?? درصد موفقيت، متوجه ورزشکاران است و ?? درصد متوجه مسئولان؟ ضمنا معلوم نيست آن ده درصد باقيمانده کجا جا مانده؟! شايد آن ?? درصد متوجه مسئولان سايت آينده باشد!
اوج لطيفه آينده آنجاست که براي کم کردن ارزش مدالهاي ورزشکاران ايراني، به چين و کره جنوبي متوسل ميشود و در حقيقت آنها را باعث و باني چهارمي ايران ميداند! : «امروز کسب اين سکو به همان ميزان که به دليل موفقيت ورزشکاران ايراني بود، به دليل افزايش تعداد نشان هاي چين و کره جنوبي نيز بود که در واقع اين دو کشور، بسياري از مدال هاي رقباي اصلي ايران بر سر سکوي چهارمي را تصاحب کردند. در واقع اگر چين اين حجم مدال نمي آورد و به شکل غيرمستقيم به ورزش ايران لطف نميکرد، شايد با وجود اين، حجم مدال آوري جايگاه ايران، حتي ششمي دوره گذشته نبود و ديگر مدعيان ميان چرخ دهنده هاي ماشين عظيم ورزش چين له شدند و ايران برخلاف رقبايش به شکل محدود گرفتار اين وضعيت در مقابل چيني ها شد!»
به عبارت ديگر، طبق ادعاي آينده، چين به ايران لطف کرد و مدالها را از دست تايوان و قزاقستان و ساير کشورها در آورد و به اين ترتيب ايران چهارم شد وگرنه اگر چين لطف نميکرد، ايران چهارم نميشد! آدم براي نوشتن چنين مزخرفاتي بايد خيلي حقير باشد؛ که نداند و نبيند و به روي خودش نياورد که ايران براي اولين در رشتههايي صاحب مدال شده که پيش از اين نميشد و در برخي رشتهها، بيش از حد انتظار مدال کسب کرده و اين ربطي به لطف چين ندارد.
امروز کسب مدالهاي متعدد طلا در آسيا، يک اتفاق نيست، يقينا اگر برنامهريزي نباشد، کسب اين مقدار طلا امکان پذير نيست. اين برنامهريزي و حمايت مسئولان در سالهاي اخير همه جانبه بوده. از ساخت و ساز سالنهاي ورزشي در سراسر کشور تا حمايت از ورزشهاي پايه و مادر و نگاه به همه نقاط دور و نزديک کشور و استفاده از همه ظرفيتهاي ملي.
امروز در رشتههايي دنبال مدال و قهرماني هستيم که شايد تا پيش از اين، هيچ اميدي به آن رشتهها نداشتيم. حضور خانمها هم عليرغم همه مشکلات و معذوريتها که بخشي از آن به اعتقادات و فرهنگ ما برميگردد، امروز پررنگتر از گذشته شده و ديگر نميتوان از محدوديت اين قشر جامعه دم زد.
البته ممکن است آدمهايي از جنس سايت آينده نتايج کاروان ورزشي ايران را در پيش از انقلاب بهانه کنند، اما به نظر من آن نتايج نميتواند ملاک امروز ما باشد. چون اولا تنوع رشتههاي ورزشي در آن دورهها کمتر از امروز بود. ثانيا آن سالها شوروي سابق در آسيا حضور نداشت و رقابت اصلي فقط بين چند کشور بود، حتما قبول داريد که بعد از فروپاشي شوروي، بسياري از کشورهاي قدرتمند و صاحب مدال به جمع کشورهاي آسيايي اضافه شدند.
مساله بعدي اينکه به هر حال بعد از انقلاب ما به خاطر اعتقادات ديني، امکان حضور در برخي رشتههاي ورزشي را نداريم که البته از اين بابت ناراحت هم نيستيم. اما اين مساله باعث افزايش مدال طلاي ديگر کشورها ميشود. اگر نگاهي به آمار مدالهاي کشور چين بيندازيم، ميبينيم که بيشترين مدال طلاي اين کشور مربوط است به زنان. از ??? طلاي چين، ??? طلا را زنان کسب کردند که در بسياري از اين رشتهها، امکان حضور براي ورزشکاران ما وجود ندارد. بنابراين ورزشکاران کشور ما در چنين شرايطي و با همين بضاعت خود توانستند اين تعداد مدال را بدست آوردند که بايد اين موفقيت را به همه آنها تبريک گفت.
نکته بعدي ايتکه بالاخره ما نفهميديم شکست ورزشکاران را به مديريت اصولگراها مرتبط کنيم يا پيروزي آنها را؟ اگر در بازيهاي المپيک، مديريت دولت اصولگرا باعث نتايج ضعيف بود، پس قطعا افتخارات جديد هم مديون برنامهريزي و مديريت خوب دولت اصولگراست. خاله زنکهاي آينده هم تا جايي که ميتوانند دور هم بنشينند و خيالبافي کنند.
حالا برگرديم به تيتر دو سال پيش رسانههاي اصلاحطلب. ما مثل آن جماعت ذوقزده نيستيم که ورزشکاران عزيز کشورمان را بر اساس جناحبنديهاي سياسي تقسيم بندي کنيم، براي ما همه ورزشکاران ايراني، عزيز هستند و نماينده جمهوري اسلامي. ما تيتر نميزنيم که فلان ورزشکار اصولگرا، مدال طلا گرفت، اما تيتر ميزنيم که اين افتخار آفريني و اين نتايج خوب، يقينا مديون برنامهريزي درست دولت اصولگراست.
اگر خاطرتان باشد نتايج ضعيف ورزشکاران ايراني در بازيهاي المپيک پکن، براي همه ما ايرانيها آزاردهنده بود، اما از آن بدتر، واکنش سياسي جناح اصلاح طلب بود که اين نتايج را به مديريت دولت اصولگرا مرتبط کرده و اينجا هم نيششان را زده بودند!