کد خبر 1664
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۰

يک وبلاگ نويس با اشاره به مصاحبه اخير محسن رفيق دوست درباره پايان جنگ و واکنش تند ميرحسين موسوي، مواضع همسوي محسن رضايي با رفيق دوست را نيز منتشر کرده و تاکيد کرده که آيا موسوي براي سخنان رضايي هم پاسخ دارد؟

مهدي بختياري نويسنده وبلاگ مرصاد در جديدترين مطلب خود با عنوان "پاسخي به يک ادعا" آورده است: اخيرا جناب محسن رفيق دوست که در سال‌هاي دفاع مقدس، وزير سپاه بودند، مسائلي را درباره پايان جنگ مطرح کرده است.
رفيقدوست در بخشي از از اين مصاحبه که در آن حملات تندي به دولت وقت و نخست وزيري ميرحسين موسوي کرده است، در خصوص نحوه تعامل سياسيون و نظاميان در جنگ مي گويد:
«درست قبل از پذيرش قطعنامه ما احساس مي‌کرديم که مملکت امکانات وسيع نداشت ولي اين مهم نبود، مهم اين بود که اين امکانات آن طور که نظامي‌ها مي‌خواستند در خدمت جنگ قرار نمي‌گرفت. يعني اکثر اوقات در دولت با پيشنهادهايي که براي جنگ مي‌شد مخالفت مي‌کردند و دائم مي‌گفتند شما که مي‌دانيد نمي‌توانيد بغداد را بگيريد چرا ول نمي‌کنيد؟ چرا جنگ را تمام نمي‌کنيد؟»

اين مصاحبه رفيقدوست با واکنش تند حضرت «نخست وزير امام» روبرو شد و ايشان که بيست سال پس از پايان جنگ، از خواب زمستاني خود بيدار شده و يک سالي است که در جريان امور (بهتر است گفته شود «اختلال امور») قرار گرفته است، جواب شداد و غلاظي از خود صادر فرموده‌اند که بخشي از آن بدين قرار است:
«...آن وزير سابقي که خود مي داند چگونه به اينجانب تحميل شد در عين آنکه بيش از همه در جريان سر ريزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود، حالا مي گويد که اگر امکانات دولت در اختيار جبهه ها قرار مي گرفت ما بغداد را فتح مي کرديم. شما بايد جمله ايشان را اين گونه معني کنيد که اگر دولت در اختيار بنده و دوستان مان قرار مي گرفت ما چه فتوحاتي داشتيم ... من باور نمي کنم که شما فراموش کرده باشيد که چهار ميليارد دلار از شش ميليارد دلار در آمد نفتي کشور هزينه جبهه ها و جنگ مي شد و آن دو ميليارد مابقي نيز در حقيقت برا ي حفظ کيان کشور بود که آن هم مي تواند در خدمت دفاع مقدس تعبير شود ...فتح بغداد با تحويل دولت به چند فرمانده نظامي امکان پذير نبود...»

جالب اين جاست که مسئله عدم التزام دولت «نخست وزير امام» به فرمان صريح امام خميني(ره) مبني بر اينکه « جنگ در راس همه امور است» در تمام دو دهه گذشته بارها از سوي ارشدترين فرماندهان دفاع مقدس ابراز شده و حضرت «نخست وزير امام» هيچ واکنشي به آن نشان نداده اند (لابد چون ظاهرا فرهنگستان هنر مانند غار اصحاب کهف از نعمت رسانه هاي ديداري و شنيداري محروم بوده است) که آخرين نمونه آنها اظهاراتي است که از طرف يکي از فرماندهان اصلي جنگ (که انشاءالله جزو افراد تحميلي به حضرت «نخست وزير امام» نبودند) بيان شده است.(اميد است که اين بار هم حضرت «نخست وزير امام» ادعاي «تقلب» در آمار را به ميان نکشد)
جناب «محسن رضايي» در گفتگويي که متن آن در ويژه نامه « رمز عبور2» به چاپ رسيده است، درباره اين که حضرت «نخست وزير امام» تمام امکانات کشور را براي جنگ هزينه مي کرده اند(!!!)، توضيحات دقيق‌تري را ارائه داده است. فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس مي‌گويد:

«...سؤالي که ممکن است ايجاد شود اين است که آيا مي‌شود موازنه قوا بر هم نخورد؟ بله، به واسطه همان کاري که ارتش عراق کرد و تمام کشور خود را وارد جنگ کرد ما هم مي‌توانستيم از به هم خوردن موازنه قوا جلوگيري کنيم. ما چون فقط با توان سپاه و ارتش مي‌جنگيديم لذا توانايي نظامي ايران از رشد فضاينده سال‌هاي اول جنگ باز ماند و در ايران مردم زندگي خود را داشتند. اما در عراق اينگونه نبود بلکه همه اول مي‌جنگيدند، بعد زندگي مي‌کردند اما در ايران ابتدا زندگي مي‌کردند و بعد مي‌جنگيدند. لذا اينکه مي‌گوييم کل هزينه‌هاي ارزي جنگ 22 ميليارد دلار بيشتر نبوده است، کسي غير از اين نمي‌تواند جواب ما را بدهد. ايران در سال 62 فقط 25 ميليارد دلار درآمد نفتي داشته است در حالي که هر يک سال از جنگ تنها کمتر از 3 ميليارد دلار از کل هزينه‌هاي ارزي کشور را مصرف مي‌کرده است يعني از حدود 100 ميلياد دلار درآمد ارزي 8 ساله کشور، تنها 22ميليارد دلار خرج جنگ شده است و اين يعني کمتر از 20درصد و با80 درصد ديگر کشور اداره مي‌شد.
درست است که جنگ بعد از آزادي خرمشهر ادامه پيدا کرد اما نه جنگي که مثل قبل از خرمشهر باشد. جنگ بعد از آزادي خرمشهر ادامه يافت اما نه با هدف و برنامه‌ريزي براي سقوط صدام و گرفتن عراق و آن اهدافي که در شعارها مي‌داديم و هيچ گاه کشور براي تحقق آن برنامه‌ريزي نکرد و لذا مسئولان براي آن امکانات لازم را به صحنه جنگ نياوردند و اين مطلب با اعداد و ارقام مشخص است...»

البته حضرت «نخست وزير امام» در ادامه به اصطلاح جوابيه خود به اظهارات رفيقدوست، تهديد کرده است که ناگفته‌هاي خود در خصوص سال‌هاي جنگ تحميلي را بازگو خواهد کرد! اما نمي‌دانم براي اين ناگفته‌هاي آقاي «رضايي» (که کاملا عکس ادعاهاي ايشان است) چه جوابي دارند و اصولا به نفعشان هست پاسخي به آن بدهند يا خير؟ اما اميدوارم براي يک بار هم که شده، به جاي «لجاجت»، از خودشان «مردانگي» نشان داده و اين ناگفته‌هاي عجيب و غريب را که طي يک سال گذشته دائما بر سر اين و آن مي‌کوبد، بيان نمايد و بگويد که براي او جنگ در اولويت قرار داشت يا نه و بالاخره با سند و مدرک اعلام کند چقدر براي جنگ هزينه کرده است، «تا سيه روي شود هر که در او غش باشد»، مخصوصا ماجراي آن استعفاي شرم آور و قايم موشک بازي سه روزه را در حساس ترين برهه انقلاب اسلامي...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس