به گزارش مشرق به نقل ازپايگاه اطلاعرساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمي سيدعلي خامنهاي (مدظلهالعالي)، در اين گزارش گزيدهاي از بيانات رهبر معظم انقلاب به مناسبت عيد سعيد غدير خم مي خوانيد.
عيداللهالاکبر
غدير در آثار اسلامى ما به «عيداللهالاکبر»، «يوم العهد المعهود» و «يوم الميثاق المأخوذ» تعبير شده است. اين تعبيرات که نشان دهندهى تأکيد و اهتمامى خاص به اين روز شريف است، خصوصيتش در مسألهى ولايت است. آن عاملى که در اسلام ضامن اجراى احکام است، حکومت اسلامى و حاکميت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ايمان و عقيده و عمل شخصى داشته باشند، ليکن حاکميت -چه در مرحلهى قانونگذارى و چه در مرحلهى اجرا - در دست ديگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن ديگران بستگى دارد. اگر آنها افراد بىانصافى بودند، مسلمانان همان وضعى را پيدا مىکنند که شما امروز در کوزوو، ديروز در بوسنى و هرزگوين، ديروز و امروز در فلسطين و در جاهاى ديگر شاهدش بودهايد و هستيد - ما هم در ايران مسلمان عريق و عميق خودمان، سالهاى متمادى همين را مشاهده مىکرديم - اما چنانچه حکام، قدرى با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که اين مسلمانان به قدر دايرهى خانهى خودشان - يا حداکثر ارتباطات محلهاى - چيزهايى از اسلام را رعايت کنند؛ ولى اسلام نخواهد بود!
بيانات بهمناسبت عيد سعيد غدير
16/01/1378
اگر تخلف نمىشد...
امروز ما و جامعهى بشرى، همچنان در دوران نيازهاى ابتدايى بشرى قرار داريم. در دنيا گرسنگى هست، تبعيض هست - کم هم نيست؛ بلکه گسترده است، به يک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگويى هست، ولايت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چيزهايى که چهار هزار سال پيش، دو هزار سال پيش به شکلهاى ديگرى وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همين چيزهاست و فقط رنگها عوض شده است. «غدير» شروع آن روندى بود که مىتوانست بشر را از اين مرحله خارج کند و به يک مرحلهى ديگرى وارد کند. آن وقت نيازهاى لطيفتر و برترى، و خواهشها و عشقهاى به مراتب بالاترى، چالش اصلى بشر را تشکيل مىداد. راه پيشرفت بشر که بسته نيست! ممکن است هزارها سال يا ميليونها سال ديگر بشريت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پيوسته پيشرفت خواهد داشت. منتها امروز پايههاى اصلى خراب است؛ اين پايهها را پيغمبر اسلام بنيانگزارى کرد و براى حفاظت از آن، مسألهى وصايت و نيابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمىشد، چيز ديگرى پيش مىآمد. «غدير» اين است. در طول دوران دويستوپنجاه سالهى زندگى ائمه (عليهمالسلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پيغمبر تا زمان وفات حضرت عسکرى، دويستوپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانستهاند و خودشان را آماده کردهاند تا اينکه به همان مسيرى که پيغمبر پيشبينى کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است ديگر. حالا ماها در اين برههى از زمان، به ميدان آمدهايم و همتى هست به فضل و توفيق الهى و انشاءالله که به بهترين وجهى ادامه پيدا کند.
ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاه امام صادق(عليهالسلام)
29/10/1384
نبايد طرح مسأله غدير به جدايى مسلمانها بينجامد
مرحوم آقاى مطهرى (رضواناللهعليه) مقالهاى به نام «الغدير و وحدت اسلامى» دارد؛ ايشان در آن، اين مسأله را تبيين مىکند که، طرح مسألهى غدير، چطور مىتواند وسيلهاى باشد براى نزديک کردن دلهاى مسلمانها به همديگر. مرحوم علامهى امينى هم عقيدهى شيعه را در «الغدير» اثبات کرده است؛ اما کتاب، بيان، لحن، سليقه و شيوهى برخورد او با مسأله، طورى است که همهى مسلمين را جذب مىکند.
شما تقريظهايى را که مسلمانان مصر، شام و ديگر نقاط دنيا بر کتاب ايشان نوشتهاند، ببينيد! ما بايد توجه داشته باشيم که نوع طرح مسأله، طورى نباشد که به جدايى مسلمانها بينجامد؛ اين خيلى مهم است. الان جمعيت انبوهى از مسلمانان دنيا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنيا هم آبرومندند. هم جمهورى اسلامى در ايران و هم شيعيان در هر نقطهاى که هستند، مردم آبرومندى هستند و در عراق، لبنان و جاهاى ديگر، مسلمانها به وجود اينها افتخار مىکنند. بنابراين بايد مراقب باشيم که مسأله را طورى طرح کنيم که همعقيدههاى خودمان ناراحت نشوند. البته بايد عقيدهى خودمان را بيان و آن را تثبيت کنيم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنيم.
14/09/1384
مسألهى غدير ورود نبى مکرم اسلام در امر مديريت جامعه است
مسألهى غدير و تعيين اميرالمؤمنين (عليهالصلاةوالسلام) به عنوان ولىامر امت اسلامى از سوى پيامبر مکرم اسلام (صلىاللهعليهوالهوسلم) يک حادثهى بسيار بزرگ و پرمعناست؛ در حقيقت دخالت نبى مکرم در امر مديريت جامعه است. معناى اين حرکت که در روز هجدهم ذىالحجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، اين است که اسلام به مسألهى مديريت جامعه به چشم اهميت نگاه مىکند.
اينطور نيست که امر مديريت در نظام اسلامى و جامعهى اسلامى، رها و بىاعتنا باشد. علت هم اين است که مديريت يک جامعه، جزو اثرگذارترين مسائل جامعه است. تعيين اميرالمؤمنين هم - که مظهر تقوا و علم و شجاعت و فداکارى و عدل در ميان صحابهى پيغمبر است - ابعاد اين مديريت را روشن مىکند. معلوم مىشود آنچه از نظر اسلام در باب مديريت جامعه اهميت دارد، اينهاست. کسانى که اميرالمؤمنين را به جانشينى بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکارى او براى حق و عدل، ترديد ندارند؛ اين مورد اتفاق همهى مسلمين و همهى کسانى است که اميرالمؤمنين (عليهالصلاةوالسلام) را مىشناسند. اين نشان مىدهد که جامعهى اسلامى از نظر اسلام و پيغمبر، چه نوع مديريت و زمامدارى و حکومتى را بايد به عنوان هدف مطلوب دنبال کند.
ديدار مردم پاکدشت، در سالروز عيد سعيد غدير
10/11/1383
عيد غدير، سنت ملى ماست
عيد غدير هم سنت ملى ماست؛ چون ملت ما داراى اين عقيده و اين محتوا و اين هويت در ذهن خودش هست. يکى از کارهاى دشمنان اين است که ملتها را از هويت خالى کنند. البته اين قضيه، داستان مفصلى است و با دو کلمه، نه مىشود ابعادش را نشان داد و نه مىشود خطرش را آنچنان که هست، گوشزد کرد. شما در محيط دانشجويى با اين سياست کلى که شناخته و ناشناخته و پيدا و پنهان وجود دارد، بايد مبارزه کنيد و مبانى ارزشى را - مبانىاى که حقيقتا تشکيلدهندهى هويت ملت ايران است و مىتواند آنها را پيش ببرد و صاحب همه چيز کند - حفظ کنيد.
08/02/1382
او عادلترين شما در بين مردم است!
نبىاکرم در بيان صفات اميرالمؤمنين مىفرمايد: «اعدلکم فى الرعية»، او عادلترين شما در بين مردم است. هم عدالت درونى و معنوى و فردى اميرالمؤمنين مراد است و هم عدالت رفتارى و عدالت اجتماعى او. اينها چيزهايى است که در زبان به آسانى مىشود بيان کرد، اما در تحقق و تبلور در عمل است که انسان به عظمت اين حقيقت و کسانى که تجسم اين حقيقت بودهاند، پى مىبرد. عدالت به معناى واقعى کلمه در وجود اميرالمؤمنين، در رفتار او، در تقواى او و در توجه او حضور دارد. در رفتار بيرونى او هم عدالت تجسم پيدا مىکند. امروز بعد از گذشت قرنها، اگر بخواهيم عدالت را تعريف کنيم و آن را در ضمن مثال و نمونه بيان کنيم، هيچ مثالى رساتر و گوياتر از رفتار اميرالمؤمنين عليهالسّلام نمىتوانيم پيدا کنيم. اين است که نبىاکرم او را به امر پروردگار و با نصب الهى به مردم معرفى و به مقام ولايت منصوب مىکند. اين يک حقيقت اسلامى است. اين کجا و اينکه کسى معتقد باشد که هر ظالمى با هر شيوه و رفتار بازيگرانهاى توانست زمام قدرت را در دست بگيرد، مردم بايد از او اطاعت کنند، کجا؟! اين اسلام است يا آن؟!
لذا مسألهى غدير با اين مضمون والا متعلق به همهى مسلمانهاست، چون به معناى حاکميت عدل، حاکميت فضيلت و حاکميت ولايتاللَّه است. اگر ما هم بخواهيم حقيقتاً از متمسکين به ولايت اميرالمؤمنين باشيم، بايد خودمان و محيط زندگيمان را به عدل نزديک کنيم. بزرگترين نمونه اين است که هرچه بتوانيم، استقرار عدل کنيم. چون دامنهى عدالت نامحدود است. هرچه بتوانيم عدل را در جامعه بيشتر مستقر کنيم، شباهت ما به اميرالمؤمنين و تمسک ما به ولايت آن بزرگوار بيشتر خواهد شد.
بيانات در ديدار مسؤولان و کارگزاران نظام به مناسبت عيد غدير خم
01/12/1381
غدير و انقلاب اسلامي ايران
شايد اکثر آن کسانى هم که در ماجراى بيعت اميرالمؤمنين عليهالصلاةوالسلام، گرد آن بزرگوار را گرفتند و با او بيعت کردند و پاى فشردند و فداکارى نمودند، واقعهى غدير و به طريق اولى ظهور اسلام و جنگهاى اميرالمؤمنين را نديده بودند. اما اسلام و هدايت و نور آن فقط براى کسانى نيست که در آن وقت حضور داشتند، بلکه براى همه و براى هميشه است: «و اخرين منهم لما يلحقوا بهم». انقلاب اسلامى شروع يک راه پرافتخار و سعادتبخش بود. همهى کسانى که از بىعدالتى رنج بردهاند و تشنهى عدالتند، اين پديده را به جان دوست دارند و براى آن تلاش مىکنند. همهى کسانى که سنگينى و فشار نظام ديکتاتورى و اختناق و زورگويى و قدرت فردى را احساس کرده يا دربارهى آن فکر کردهاند، از انقلاب اسلامى، از حرکت ملت مسلمان و از مبارزهى فراگير اين ملت استقبال کردهاند و مىکنند. مخصوص امروز نيست، در آينده هم همينطور خواهد بود.
بيانات در ديدار مردم قم
19/10/1381
اوج مطلوب همهى رسالتها
اميرالمؤمنين عليهالصلاةوالسلام در مقابله با خطرها آنچنان شجاعانه عمل مىکند که مىگويد کسى نمىتوانست با فتنهاى که من چشم آن را درآوردم - منظور، فتنهى خوارج است - يا فتنهى ناکثين درافتد. آن معنويت و دين و اخلاق و فضيلت از يک طرف، آن بينش عميق و شجاعت و فداکارى و عواطف رقيق انسانى در کنار صلابت و استحکام معنوى و روحى از طرف ديگر؛ همهى اينها ناشى از عصمت است؛ چون خداى متعال او را به مقام عصمت برگزيده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنين کسى در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همهى رسالتهاست. اين معناى غدير است. در غدير، چنين کارى اتفاق افتاد.
اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علىبنموسىالرضا عليهالسلام در روز عيد سعيد غدير خم
12/12/1380
بشريت، حکومت پنجسالهي اميرالمومنين را هرگز فراموش نخواهد کرد
امامت، يعنى همان اوج معناى مطلوب ادارهى جامعه در مقابل انواع و اقسام مديريتهاى جامعه که از ضعفها و شهوات و نخوت و فزونطلبى انسانى سرچشمه مىگيرد. اسلام شيوه و نسخهى امامت را به بشريت ارائه مىکند؛ يعنى اينکه يک انسان، هم دلش از فيض هدايت الهى سرشار و لبريز باشد، هم معارف دين را بشناسد و بفهمد - يعنى راه را درست تشخيص دهد - هم داراى قدرت عملکرد باشد - که «يا يحيى خذ الکتاب بقوة» - هم جان و خواست و زندگى شخصى برايش حائز اهميت نباشد؛ اما جان و زندگى و سعادت انسانها براى او همه چيز باشد؛ که اميرالمؤمنين در کمتر از پنج سال حکومت خود، اين را در عمل نشان داد. شما مىبينيد که مدت کوتاه کمتر از پنج سال حکومت اميرالمؤمنين، به عنوان يک نمونه و الگو و چيزى که بشريت آن را هرگز فراموش نخواهد کرد، در طول قرنها همچنان مىدرخشد و باقى مانده است. اين نتيجهى درس و معنا و تفسير واقعهى غدير است.
بيانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علىبنموسىالرضا عليهالسلام در روز عيد سعيد غدير خم
12/12/1380
کتاب الغدير
همين کتاب الغدير هم بهنظر من مهجور است. من به دوستانمان سفارش کردم الغدير را که در آن صدها کتاب است - يعنى ايشان دربارهى موضوعات مختلف، مطالبى دارد. گاهى صد صفحه، هشتاد صفحه دربارهى يک شخص، يک مطلب، يا يک حديث، مطلب دارد و يک نفر بايد اينها را از اوّلِ الغدير بخواند، تا به مطلب مورد نظر برسد و از آن استفاده کند. حالا کو آن آدمى که حوصله کند، يازده جلد کتاب الغدير را بخواند و اينگونه مطالب را بيرون بکشد؟! - مورد بررسى دقيق قرار دهند و موضوعات مختلف را دانه دانه بيرون بکشند؛ هر کدامشان يک کتاب، يا يک جزوه است. الغدير هم - آن کاخ عظيمى که مرحوم امينى ساخته - به جاى خود محفوظ؛ اين کتابها هم دانه دانه بيايد و اقطار عالم را پر کند. يعنى الغدير به صورت يک مجموعه، وجود داشته باشد، يک جا هم جزوه، جزوه وجود داشته باشد.
بيانات در ديدار اعضاى ستاد فرهنگى غدير
10/12/1378
عظمت ياران خاص اميرالمومنين در اين است که در هيچ شرايطي دچار اشتباه نشدند و جبهه را گم نکردند.