به گزارش مشرق، سید مصطفی سوادکوهی اظهار کرد: تاسوعا خود یک یوم عاشور است اما با این تفاوت که در روز نهم عشقبازی است و روز دهم قرب به معبود، تاسوعا برخلاف پندار، همسایهی دیوار به دیوار عاشورا نیست.
وی تاسوعا را یک فرصت برای نماز گزارانی که پیشانی بر خاک میسائیدند، دانست و اظهار داشت: راه هدایت بر شریعت نبوی و حجت خدا مسدود داشتند به طمع دنیا، روز تاسوعا سه اتفاق بزرگ از رخدادهای تاریخ محرم است.
وی ادامه داد: ابتدا لشکر عمر سعد به دستور یزید که شمر حامل آن مکتوب بود، مقرر شد تا به خوب رویان زمین و زمان هجوم برند و رویداد ثانی، امان نامهای بود که به قمر منیر بنی هاشم و سه برادرش پیشنهاد شد.
این کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه وقتی اماننامه ابلاغ شد، خداوندگار ادب سکوت کرد، افزود: عباس تا وقتی در قید حیات بود، بی اذن امام زمانش حرف نمیزد، او خواست امام را بر خود و خواستههایش مقدم میخواند، چون ضمن ادب، ملبس به لباس اطاعت و بصیرت بود.
سوادکوهی تصریح کرد: با اذن حضرت ابا عبدالله لب به سخن گشود و حامل اماننامه را مأیوس کرد و اتفاق سوم که از اهم حوادث تاسوعاست، هنگام غروب بود، غروبی که دلها میگیرد و نفسها کُند میشود.
وی گفت: آلالله علیهما سلام در اضطرار و اضطراب بسر میبرند اما قلوب تشنگان گویی مستِ عبادت است، تشنهاند اما نه تشنهی آب، تشنه به وصال حضرت معبود هستند.
این کارشناس مذهبی یادآور شد: علمدار را خطاب قرار داد «بنفسی انت» یک جهان به حسین میگوید جانم به فدایت، حسین اما به ابوالفضل میگوید جانم به فدای تو، این دو جمله یک کتاب حرف دارد برای دلهای پاک و آماده.
سوادکوهی عنوان داشت: فرمود به خصم بگو امشب را مهلت دهند تا نماز به پا دارم و عبادت کنم، مهلت داده شد، در خیمه ابا عبدالله از اصحاب و بنی هاشم نشستهاند، انتهای شب فرمود تا هوا تاریک است هر کس قصد رفتن دارد برود ولکن آنقدر دور شود تا صدای مرا نشنود.
وی خاطرنشان کرد: در لشکر حجت خدا آن شب هم نشاط بود و هم اشک شوق و هم عبادتی از جنس ناب لشکر متخاصم، نفهمیدند که مهلت خواستن امام، یک بُعد دیگر هم دارد و آن ندامت عمر سعد و لشکریان او است.
این کارشناس مذهبی افزود: در حقیقت امام به آنان مهلت داد تا یک شب تدبر و تفکر کنند شاید دست از عداوت با دین و حجت خدا بردارند اما امان از غفلت و دنیا طلبی، آنان نفهمیدند و در همین حالِ نفهمیِ خود، یومِ بعد، حملهور شدند به خاندانی که هم مقام عصمت داشتند و هم در شهر آنان حکومت کرده بودند.
سوادکوهی بیان کرد: آنان خوب میدانستند که چه کسی را به قتل میرسانند اما غفلت و طمع مال و مقام مانع از اقدام وقیحانهی لشکر عمر سعد شد؛ آری، تاسوعا یک روز تا خدا زمان دارد.
وی در پایان با تاکید بر اینکه عاشورا یک نیمروز بیش نیست، میگوید: یک روز که هم عاشقان عشقبازی کنند و هم لشکر عدوان حجت بر او تمام شود، امروز هم همین است، ای عبدالله، دیر بفهمی، عاشورا میرود چراکه عاشورا یک نیمروز بیش نیست و فرصت تو هم همین نیمروز است، ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر آبی بجز از خون دل خویش نچشیدیم.