شرق در کمتر از یک دهه فعالیت مطبوعاتی 4 بار به علل مختلف توقیف گردیده است. البته این مسئله غیر از تذکرات و اخطارهایی است که به این روزنامه داده شده و به گفته دادستانی تعداد آنها در سه سال اول به 70 تذکر می رسیده است. پس از سومین توقیف در سال 86 وقفه ای حدودا سه ساله در انتشار این روزنامه پدید آمد و اولین شماره نسخه جدید آن در 22 فروردین 89 به روی دکه ها رفت. چهارشنبه 5 مهر نیز خبر توقیف چهارم شرق بر روی خروجی خبرگزاری ها و سایت های خبری قرار گرفت. در این نوشتار به پیشینه شرق و علل 4 توقیف پیشین می پردازیم.
"شورای شرق" سیستان ، "شرق" ایران شد
مهدی رحمانیان در دولت اصلاحات مشاور استاندار سیستان و بلوچستان و مدیر دفتر امور اجرایی و انتخابات این استان بود. وی در هنگام اولین انتخابات شوراها، مجوز تک شماره ای نشریه "شورا" را اخذ کرده بود و پس از موفقیت آن توانست مدیر مسئول هفته نامه ای به نام "شورای شرق" را که در استان های سیستان و بلوچستان، خراسان و گلستان توزیع می شد، بر عهده بگیرد.
پس از انتشار 130 شماره از این هفته نامه در شهریور سال 81 رحمانیان توانست امتیاز این نشریه را به روزنامه ای سراسری با نام "شرق" تبدیل کند. چون او به سمت معاونت سیاسی و امنیتی استان گلستان منصوب شده بود خللی در راه اندازی دوره جدید نشریه اتفاق افتاد اما با تغییر شهردار تهران در سال 82 و خروج تیم ضمیمه هشت صفحه ای روزنامه "همشهری" همه چیز مهیا بود تا "شرق" طلوع کند.
مهدی رحمانیان به همراه محمد عطریانفر و محمد قوچانی با پشتوانه مالی محمد امیر طاهری در ساختمانی واقع در میدان آرژانتین مقدمات انتشار روزنامه شرق را فراهم کردند و اولین شماره آن، دوم شهریور 82 روی دکه رفت.
طلوع پر هزینه شرق!
عطریانفر که پیش از راه اندازی وزارت اطلاعات، عضو اصلی دفتر اطلاعات نخست وزیری بود ابتدا با سوابق سیاسی و امنیتی همچون مسوول حفاظت اطلاعات ناجا شناخته می شد. 4 سال معاون سیاسی وزیر کشور وقت – محتشم پور – نیز او را با پیچ و خم سیاست آشناتر کرد.
چرخش عجیبی پس از دوم خرداد در سابقه کاری او مشاهده می شود. حضور در وزارت نفت و کار در بخش فروش خارجی! که می توانست پول بادآورده ای را نصیب جریانات سیاسی نفوذ کرده به این وزارتخانه کند. شاید لفظ "رسانه های نفتی" بیش از هر دوره ای برای این مقطع شایسته باشد. اینگونه بود که با اجاره روزنامه شرق و تکیه بر کرسی ریاست شورای سیاستگذاری در دو سال 25 میلیارد تومان خرج این نشریه نو پا کرد. ( از ذکر ابهامات در خصوص فعالیت پیش از انقلاب، فعالیت در باند اصفهان، روابط خویشاوندی با عناصر نشاندار و ... پرهیز می گردد.)
اقتدای جوان جویای نام رشت به عطریانفر
محمد قوچانی اولین سردبیر شرق بود. او سال 74 که اولین مقاله خود را در "کیان" چاپ کرد هنوز در رشت ساکن بود. پس از آن بود که 3 سال در دفتر "عصر ما" ارگان مجاهدین انقلاب مشغول به کار شد و بیشتر گزارش و مصاحبه می گرفت. به دعوت ماشاءالله شمس الواعظین به "نشاط" رفت و با "جامعه" و "توس" هم همکاری داشت. پیوند قوچانی با عطریانفر در ضمایم روزنامه همشهری اتفاق افتاد. جایی که عطریانفر به جوان تازه از زندان آزاد شده اعتماد کرد و اولین سردبیری قوجانی را در "همشهری تهران" و "همشهری ماه" به او هدیه داد. اما کار آنها در همشهری به طول نینجامید. محمود احمدی نژاد شهردار تهران شد و جلسه عطریانفر با او برای ادامه همکاری نتیجه ای نداشت. عطریانفر آن جلسه را اینگونه روایت می کند:
من خدمت آقاي احمدي نژاد رفتم و به ايشان گفتم شما مي توانيد سه نوع برخورد در اين رابطه با ما داشته باشيد؛ اول اينكه ضربتي برخورد كرده و ما را كنار بگذاريد كه در این صورت ما هم چاره اي جز تسليم شدن نداريم.
دوم اينكه شما بگوئيد «ما هفتاد، هشتاد درصد، اتفاق نظر داريم و شما آن 20 يا 30 درصد اختلاف نظر ما ( احمدي نژاد) را در روزنامه چاپ كنيد و يا سوم اينكه بيائيد با هم، طرحي را آرام آرام در روزنامه پياده كنيم كه هر دو طرف در آن اتفاق نظر داشته باشيم.»
عطريانفر ادامه مي دهد: «آقاي احمدي نژاد در جواب من گفت: نه ! اعتمادي بين من و شما وجود ندارد، ما متعلق به دو طيف فكري مختلف هستيم.»
اینگونه بود که زمینه برای راه اندازی روزنامه شرق فراهم شد.
اولین توقیف؛ بلندگوی مجلس متحصن!
بهمن 82 شرق بخش هایی از نامه نمایندگان مجلس ششم را در خصوص درخواست تعویق یا اصلاح روال قانونی انتخابات مجلس شورای اسلامی را چاپ کرد و همین مسئله یک روز توقیف شرق را به بار آورد. شرق در تیرگی آن دوران ِسیاه، نقش متساعدکننده داشت. دورانی که هنوز از یاد مردم نرفته است. روزگاری که رئیس ستاد انتخابات کشور طی نامه ای، تهدید به عدم برگزاری انتخابات مجلس هفتم کرده بود و می گفت: «پیشنهاد می کنیم که شورای نگهبان خودش انتخابات را برگزار کند.»
در آن زمان نمایندگان حتی درخواست تعویق انتخابات را داشتند و زمانی که عظم و جدیت نظام را مشاهده کردند نامه ای منتسب به آنان منتشر شد که صریحا می گفت: « روندی که با انتخابات مجلس هفتم شروع میشود، به نظر ما نه در چارچوب آرمانهای امام و انقلاب قابل توجيه است، نه با اصول مردم سالاری سازگاری دارد و نه کمکی به حرکت کشور در مسير توسعه و پيشرفت خواهد کرد.» شرق با انتشار این نامه عملا بلندگوی مجلس قاعدین بود.
مدیر مسوول شرق پس از اطلاع از توقیف نامه ای منتشر کرد و نوشت: "ما ضمن تمكين به نظر و اقدام دادسرا، اعلام می داريم بدون مطالعه كافی بخشهايی از نامه بدون امضا كه سنديت آن محرز نبوده و انتساب آن به نمايندگان از مسير طبيعی و روال متعارف برای ما حاصل نشده را منتشر كرده ايم."
دومین توقیف؛ چاپ کاریکاتور سیاسی زننده
۲۰ شهریور ۱۳۸۵ مجدداً خبر توقیف شرق انتشار یافت که علت آن چاپ یک کاریکاتور در صفحه پایانی شماره ۸۵۳ روز پنجشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۵ عنوان شده بود. پس از بازگشت رییس جمهور از نیویورک و مباحثی که با عنوان "هاله نور" مشهور است شرق به رییس جمهور منتخب کشور توهین کرد و اینگونه در محاق رفت. آن زمان رحمانیان مدیر مسوول شرق اعلام کرده بود: «در يكي از صفحات شمارههاي اخير روزنامه، صفحهي شطرنجي كشيده شد كه دو مهرهي سفيد و سياه در آن وجود داشت و براي ديده شدن و نمايان شدن مهرهي سياه بقيهي خانهها سفيد بود و هيچ مفهوم ديگري نداشت.»
سومین توقیف؛ تریبون همجنس گرایان
پس از هشت ماه توقیف شرق دوباره آغاز به کار کرد اما کمتر از یکسال از فعالیت آن نگذشته بود که در ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ بار دیگر به دستور هیأت نظارت بر مطبوعات شرق توقیف شد. مدیر مسوول شرق پس از اطلاع از توقیف گفت:"موردی در این مصاحبه پیدا نکردیم اما گفته میشود علت توقیف، چاپ این مصاحبه بوده است.... ." منظور وی مصاحبه با ساقی قهرمان بود. ساقی قهرمان بهمراه زیبا کرباسی رهبریت جنبش "ضد مرد" را را در به اصطلاح ادبیات ایرانی خارج از کشور بر عهده دارند. ریاست یکی از انجمن های منحط همجنسبازی ایرانی را بر عهده دارد. او به نام شاعری "زننده ترین" فحاشی های سطحی را به نام شعر نو! انجام می دهد. این همان چیزی است که رحمانیان از آن به عنوان "موردی پیدا نکردیم" یاد می کند.
توقیف چهارم؛ دفاع مقدس یا جنگ بی بصیرتی؟!
در تاریخ یکشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۸۹ شرق پس از حدود سه سال توقیف بالاخره انتشار گسترده یافت. اما سه شنبه 4 مهر 91 بود که در هفته دفاع مقدس اقدام به انتشار کاریکاتور "چشم بندان" (با توجه به نام کاریکاتور در وبلاگ کاریکاتوریست آن یعنی هادی حیدری) نمود. اعتراض ها به این کاریکاتور به حدی بود که روز چهارشنبه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از توقیف شرق خبر داد.
نتیجه گیری:
به نظر می رسد روزنامه شرق از ابتدا در بستر فرهنگ ایرانی تعریف درستی از فعالیت رسانه ای نداشت. قالب ظاهری روزنامه های بین المللی و عناوین پر طمطراق باعث شده بود که موسسین شرق سعی کنند نمونه ای از آن نشریات را در داخل احیا کنند. این مسئله بدون تئوریزه کردن بایسته های فرهنگی و بومی نه تنها کارکردی ندارد بلکه باعث واکنش اجتماعی و عمومی در قبال آن می شود. می توان ادعا کرد توقیف چهارم روزنامه شرق یک خواست عمومی و اجتماعی بود و اگر اجرا نمی شد قطعا موج اعتراض مردمی را در پی داشت. حال مسوولان امر و سیاست گذاران این روزنامه باید بیندیشند چرا در صفحات روزنامه خود مروج تفکرات ناهمخوان با فرهنگ و پیشینه ایرانی و نیز افکار انحرافی هستند.