به گزارش مشرق، خیلی ها حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی را با کتابهایش در حوزه دفاع مقدس و مقالات سیاسی اش در نقد دگراندیشان اصلاح طلب می شناسند. کتاب هایی با نام های پرتوی از خورشید، نقد اندیشه، در ساحل سیاست، زمزمه عارفان، نسیم سبز خاطره ها، فرهنگنامه فرهیختگان، ولایت فقیه و ... شمار کتابهای این شاگرد آیت الله مصباح یزدی به 50 جلد می رسد که بسیاری از آنها به چاپ های متعدد رسیده اما بهانه این گفتگو، نقش و تاثیرات این چهره فرهنگی سیاسی در سپاه قدس و جایگاه ایشان به عنوان نماینده رهبر معظم انقلاب در سپاه قدس است.
نماینده ولی فقیه در سپاه قدس طمأنینه و هوشمندی به همه سوالات ما پیرامون وضعیت سوریه، مصر، ترکیه، عربستان و کشورهای بیداری اسلامی جواب داد. از ابعاد رهبری بی نظیر رهبر انقلاب در حوزه بین الملل سخن گفت و از ارادت خود به حضرت آقا.
علی شیرازی که در دوره دفاع مقدس حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشگرش بود، شاید امروز از نزدیکترین افراد به فرمانده سپاه قدس باشد. از او می خواهیم از خصوصیات ناگفته و کمتر شنیده شده حاج قاسم بگوید. حاج قاسم این روزها در مرکز اخبار متعددی است که پیرامون تاثیر بین المللی نظام اسلامی و سپاه پاسداران در منطقه منتشر می شود و حجت الاسلام شیرازی حرفهای جدیدی از روحیات معنوی و مدیریتی حاج قاسم را در میان گذاشت.
محورهای مهم گفتگوی 9 دی با حجت الاسلام شیرازی پیش روی شماست:
*امروز ارتش سوریه در مقابل تروریست هایی که همه دنیای استکبار از آنها حمایت می کنند چقدر دوام آوردند؟ سوریه را حفظ کردند و طرح های استکبار جهانی را شکست دادند. ما امروز نیازی به حضور نظامی گسترده در سوریه نمی بینیم که بخواهیم در آنجا نیروی نظامی بفرستیم و از بشار اسد حمایت علنی نظامی بکنیم، همین که حضور فکری و مشورتی ما در سوریه باشد کافی است و ارتش سوریه و نیروهای مردمی سوریه این آمادگی را دارند که به تنهایی دشمنان خود را از پای دربیاورند.
* مسأله سوریه بحث بیداری اسلامی نیست و مردم در کنار بشار ایستاده اند، اگر آمریکا می خواهد از مردم حمایت کند باید از بشار حمایت کند؛ ما نمی گوییم بشار یک فرد ایده آلی است و هیچ اشکالی ندارد؛ بشار اسد هم در سوریه باید اصلاحات وعده داده شده را ایجاد کند بعضی از این اصلاحات را هم پیاده کرده است.
* آنچه که امروز مهم است شکست تروریست ها و طرح های امریکایی در سوریه است، خودشان هم اعتراف کردند، جابجایی آقای کوفی عنان با آقای اخضر ابراهیمی برای همین بود، این خودش به نوعی پذیرفتن شکست بود، این جابجایی پذیرفتن شکست است که بیایند بازی را به گونه ای عوض کنند تا بلکه بتوانند پیروز میدان باشند.
*همان نیروهایی که در کنار آمریکایی ها هستند خودشان دچار تردیدند، یعنی امروز خبر داریم ترکیه دچار تردید شده است. این طور نیست که با یقین بگویند که به پیروزی می رسند، خودشان دچار تردیدند. به خصوص با مشکلات و مباحثی که از داخل ترکیه با آن روبرو شده اند و نکته بعد فرایند این حرکت چون یک پشتوانه مردمی دارد، بحث شخص بشار نیست، بحث کشور سوریه و محور مقاومت است؛ بحث مردم سوریه است.
*با توجه به شناختی که دشمنان ما از توانایی جمهوری اسلامی دارند، وقتی می بینند حزب الله لبنان که آقای سید حسن نصرالله خودش را سرباز مقام معظم رهبری می داند و دنیا امروز حزب الله را شعبه ای از جمهوری اسلامی می داند، وقتی آنها می بینند اسرائیل مقابل حزب الله توان مبارزه ندارد، در مقابل مردم غزه بیشتر از 22 روز دوام نمی آورد، اگر بخواهند در مقابل مردم سوریه وارد یک جنگ نظامی بشوند چقدر دوام می آورند؟ و از آن بالاتر در مقابل ایران اسلامی هرگز دوام نمی آورند.
*آیا دشمنان ما هوشیارند، عاقلند یا احمق اند؟ احمق اند. احتمال هم دارد این کار احمقانه را انجام بدهند. چرا ما می گوییم احتمالش گاهی قوی تر می شود؟ چون امروز اسرائیلی ها اعلام کردند ما اسرائیل دیروز نیستیم، روز به روز داریم ضعیف می شویم، جمهوری اسلامی روز به روز دارد قوی تر می شود خب وقتی اسرائیل خودش را در معرض نابودی می بیند، دست و پا می زند، کار احمقانه هم سهل است و دست به یک جنگی می زند که حداقل بتواند یک نیشی به ایران بزند. فرمانده کل سپاه هم که می آیند یک نکته ای را می گویند با اتکا به این تحلیل است که اینها یک کار احمقانه بالاخره می کنند.
* اگر جنگی هم بنا باشد اتفاق بیفتد یک جنگ طولانی نیست و نتیجه جنگ هم قطعا به نفع امت اسلامی است. ما در فرسایش جنگ ها تخصص داریم و اسرائیلیها اصلا توان جنگ فرسایشی ندارند.
*من یک نکته جالب را اشاره کنم؛ فتنه 88 هم از دو زاویه قابل بررسی است؛ ما یک وقت می گوییم فتنه بود و خیلی سخت و دشوار بود برای جمهوری اسلامی. یک بار می گوییم یک حرکتی در جهان اتفاق افتاد مردم دیدند حالا من از زبان مصری ها و تونسی ها بگویم؛ بعد از اینکه مصری ها و تونسی ها انقلاب کردند آمدند ایران و به ما گفتند می دانید چرا انقلاب کردیم ما در سال 87 و 88 شاهد بودیم انتخابات ریاست جمهوری دهم داشت شکل می گرفت، همه دنیا آمدند با بهره گیری از این زمینه، جمهوری اسلامی را با یک جنگ روانی از بین ببرند و ما دیدیم آنچه که اتفاق افتاد شکست همه دشمنان در داخل و خارج و پیروزی ملت و رهبری ایران در این عرصه بود. این برای ما درس شد، دنبال یک الگو می گشتیم دیگر، این الگو را پیدا کردیم، گفتیم پس می شود در مقابل استکبار ایستاد و پیروز شد. در تونس انقلاب کردیم در مصر انقلاب کردیم بعد یمن بعد لیبی بعد بحرین و همان منشأ بیداری اسلامی شد.
*خاطره ای بگویم؛ در ابتدای جنگ 33 روزه وقتی حزب الله می گوید ما اسیری گرفتیم، اشتباه کردیم، مقام معظم رهبری می گوید نه شما درست عمل کردید؛ آنها می خواستند شما را در تنگنا قرار بدهند و هنگامی که آماده نیستید به شما حمله کنند، ولی الان که به شما حمله می کنند آمادگی صد درصد دارید و این به ضرر آنها و به نفع شماست، بعد فرمودند شما مطمئن باشید که پیروزید. از طرف خدا حرکت دارد انجام می شود.
*من بارها نگاه کردم به مقام معظم رهبری در دوران تنگناها، چهره مقام معظم رهبری را در دیدارهای خصوصی نگاه کردم؛ بشاش مثل اینکه از پیروزی جنگ 8 ساله بیرون آمده اند، این در اداره کشور خیلی مهم است، ما در همین کشور می بینیم بعضی شخصیتهایمان وقتی یک تزلزلی در کارشان ایجاد می شود خودشان را می بازند، نه تنها خودشان را در آن مقطع می بازند بعضی از آقایان 20 سال خودشان را باختند، از 2 خرداد که شکسته شدند دیگر برنگشته اند، اما همیشه بشاشیت را در چهره ایشان می بینید، همان نشاط، همان آرامش چه در پیروزی ها چه در فتنه، در اوج فتنه همین نوع برخورد و طمأنینه را داشتند که در روز 9 دی و 22 بهمن سال 88. با همین بشاشیت و چهره زیبا با افراد مواجه می شدند.
*دشمنان ما وقتی می گویند بیداری عربی با عناد می گویند، شاید بعضی از دوستان با عناد نگویند از روی غفلت می گویند اما دشمنان ما از روی عناد می گویند برای اینکه اسلام در جهان مطرح نشود، آنها از اسلام می ترسند، آنها از جمهوری اسلامی می ترسند، نه از جمهوری نه از مردمسالاری، از حضور مردمی که با اسلام حرکت می کنند وحشت دارند؛ مبارزه می کنند که در دنیا شبه جمهوری اسلامی ایجاد نشود ولو با جنگ روانی؛ اما آن چیزی که اتفاق افتاد این است که، آنهایی که انقلاب می کنند هم می گویند ما از امام الگو گرفتیم هم رهبری مقام معظم رهبری را قبول داریم، عمده مردم این حرف را می زنند.
*در جمهوری اسلامی هر اتفاقی افتاد سختی هایی هم بود؛ حتی بعضی ها می گفتند چرا آقای احمدی نژاد آقای احمدی نژاد سال 88 یا سال 84 نیست؛ گفتم برای اینکه بناست آقا محور باشد. گفتند چرا آقای محمد مرسی در اجلاس سران جنبش عدم تعهد این طوری سخنرانی کرد و این همه اشتباه داشت؟ گفتم بناست آقا محور باشد در این جنبش. ما باید از این وضعیت به نفع امت اسلام بهره برداری کنیم و کار خودمان را هم بکنیم و تلاش کنیم، نمی خواهم بگویم آقای مرسی اشتباهی ندارد، ولی ما نباید دست روی نفاق بگذاریم، ما باید نقاط قوت مان را پر رنگ کنیم، اشتباهات را هم تذکر بدهیم اشکالی ندارد، اشتباهات را به آقای اردوغان بگوییم و می گوییم و اشتباهات را به آقای مرسی بگوییم و می گوییم. کلا تبادلات سیاسی و رفت و آمد هست پیغام و پسغام هست، دیدار هست؛ همین آقای اردوغان خانواده اش آمدند خدمت مقام معظم رهبری، نگاه شان که به مقام معظم رهبری افتاد اشک ریختند؛ حالا ما باید از این زمینه استفاده کنیم و این هنر ماست. هنر جمهوری اسلامی این است که از این زمینه ها استفاده کند از آقای اردوغان یک فردی به نفع خودش بسازد. چرا آمریکایی ها بهره برداری کنند ولی ما نکنیم؟ قدرت ما کمتر از آمریکایی هاست؟ ما که می گوییم قدرت مان از آمریکا بیشتر است، در این عرصه هم بیشتر است و قطعا بیشتر است.
* در رسانه ها زیاد حرف گفته می شود، حتی اعلام کردند که سردار سلیمانی در درگیری و انفجار سوریه بوده است، بعضی ها گفتند کشته شده است، اصلا آقای سلیمانی سوریه نبود، آن روز ایران بود.
* اعتقاد ما این است که آمریکایی ها قطعا آنچه در مصر اتفاق افتاد را نمی خواستند؛ شکست خوردند و اسلامگراها پیروز شدند. حالا اسلامگراها در آینده چگونه عمل کنند بحث دیگری است.
*از خصوصیات سردار سلیمانی بگویم، من ایشان را از سال 61 می شناسم. بیش از 30 سال است که من با ایشان از نزدیک آشنا و رفیق هستم. از دوران جنگ چون من یک زمانی در لشکر ثارالله مسئول تبلیغات لشکر بودم، از سال 64- 65 تا پایان جنگ من مسئول تبلیغات عقیدتی لشکر ثارالله بودم. از نزدیک در جنگ روحیه ایشان را لمس کردم. روحیه و شجاعت ایشان فوق العاده است. همان دوران جنگ، عراقی ها و منافقین از قدرت ایشان عاجز بودند و در رادیو عراق فحش می دادند. شجاعت ایشان مشهور بود. البته همه لشکرها و همه نیروها این گونه بودند اما مثلا اگر می گفتند اینجا یک لشکر برود بعضی از لشکرها می گفتند امکان ندارد و اینجا جای جنگیدن نیست و سخت است، لشکر ثارالله آماده بود و می گفت ما می رویم می جنگیم. نیروها هم یک نیروهای پا به کاری بودند. از نظر معنوی ایشان از همان دوران جنگ مثل شهید زین الدین بود.شهید خرازی هم همینطور بود ایشان هم آن خصوصیت را داشت. دوران جنگ من بارها شاهد بودم که رزمندگان، حاج قاسم را روی دستهای خودشان بلند می کردند و وقتی فرماندهی لشکر می آمد برای نیروها سخنرانی کند حتی نیروهایی که تازه آمده بودند جبهه برای اولین بار ایشان را می دیدند سر از پا نمی شناختند که هم ایشان را ببینند و هم به ایشان نزدیک بشوند ایشان را ببوسند و سخنرانی ایشان را گوش بدهند. همان جاذبه امروز وجود داشت. همان عشقی را که آن روز نیروها داشته امروز هم دارند. من یک زمان به عنوان رزمنده لشکر ثارالله، یک زمان به عنوان مسئول تبلیغات و یکی از معاونتهای فرماندهی لشکر و امروز به عنوان مسئول نمایندگی نیروی قدس اعلام می کنم ارادتی را که من سال 61 و 62 به ایشان داشتم امروز نه تنها یک ذره کم نشده است بلکه بیشتر هم شده است. همین ارادت را نیروهای نیروی قدس هم به ایشان دارند. همین ارادت را بعضی از افرادی که از کشورهای اسلامی به ایران می آیند و با ایشان ملاقات می کنند به ایشان پیدا می کنند و همین علاقه را بگویم مقام معظم رهبری نه تنها به اندازه دوران جنگ بلکه بیش از دوران جنگ به سردار سلیمانی دارند و این برای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موجب افتخار، عزت و عظمت است.
* سردار سلیمانی نیروی آقای عزیز جعفری است، آقای عزیز جعفری فرمانده نیروی زمینی بوده است و آقای سلیمانی فرمانده لشگر ثارالله یا فرمانده نیروی جنوب. بچه های جنگ یک ارادتی نسبت به همدیگر دارند، این ارادت قلبی است که فکر کنم تا قبر و بعد از قبر هم ادامه دارد. شما الان نگاه کنید، علاقه ای که سردار سلیمانی به شهید بزرگوار احمد کاظمی دارد، یا علاقه ای که به آقای تهرانی مقدم دارد، علاقه ای که امروز بچه های شهید کاظمی و بچه های شهید تهرانی مقدم به آقای سردار سلیمانی دارند، باید بگوییم خانوادگی است. اینها از یک خانواده اند، به آقای سلیمانی عمو خطاب می کنند. حاج قاسم سلیمانی نیروی آقای عزیز جعفری است. آقای عزیز جعفری فرمانده است گرچه فرمانده دوران جنگ بحث بالا و پایین نیست. یک علقه ای ایجاد کرده است بین افراد. همین امروز سردار سلیمانی می گوید و هفته گذشته هم ایشان گفت که سردار جعفری اگر نکته ای بگوید ما باید تبعیت کنیم. بله رابطه ایشان با مقام معظم رهبری قوی است ولی دلیل نمی شود فرمانده سپاه اگر چیزی را گفت تبعیت نکند و این تبعیت و علاقه وجود دارد و علاقه طرفینی است؛ هم آقای عزیز جعفری به آقای سلیمانی ارادت دارد و هم آقای سلیمانی به ایشان. به هر حال بعضی ها وجود دارند که می خواهند این افراد را تضعیف کنند تا سپاه و نیروی قدس را تضعیف کنند که البته با این حرفها اختلافی به وجود نخواهد افتاد.
" اگر جنگی هم بنا باشد اتفاق بیفتد یک جنگ طولانی نیست و نتیجه جنگ هم قطعا به نفع امت اسلامی است. ما در فرسایش جنگ ها تخصص داریم و اسرائیلیها اصلا توان جنگ فرسایشی ندارند."