روزنامه نيوزويك كه از پرمخاطبترين مجلات آمريكايي است در روی جلد خود با تيتر " خشم مسلمانان" نوشت : "خشم مسلمانان از فيلم موهن باعث عصبانيت آنها از خود شده است. در اين روزنامه آمده است خشم مسلمانان از انتشار فيلم ضد اسلامي بهانهايي است براي تصفيه حسابهاي شخصي مسلمين از يك ديگر!؟".
نويسنده اين مقاله مجله نيوزويك، عيان هيرسي علي، فردي کافر است که به گفته خود به خداوند اعتقاد نداشته و در گزارش خود به مسلمانان توهين کرده است.
در بخش ديگري از روزنامه لس آنجلس تايمز آمده است: " اين خشم مسلمانان هيچ فايده ديگري نداشته است".
وبسايت
خبرگزاري سيانان نيز در اقدامي هدفدار، در شبکه اجتماعي توييتر درباره
اعتراضات مسلمانان نظرسنجي کرده است که افرادي با شناسههاي نامعلوم، از
خشم مسلمانان جوک ساختهاند!!
نکته جالب توجه اينجاست که سيانان، توهينآميزترين نظرات را در مقاله خود نيز باز نشر داده است:
روزنامه ديلي ميل چاپ لندن نيز با اين تيتر كه يك نفر در پاكستان به علت آتنش زدن پرچم آمريكا كشته شد، سعي در منحرف كردن افكار عمومي از اصل واقعيت داشت.
براساس گزارش اين روزنامه، يك نفر پاكستاني پس از به آتش كشيدن پرچم آمريكا و استنشاق دود جان خود را از دست داد. اين روزنامه در حالي اين مطلب را مينويسد كه هيچ توجهي به اصل خبر نميكند و با اين تيتر خوانندگان را از اصل واقعه منحرف ميكند.
در ادامه اين اقدامات هدفدار،روزنامه نيوورك تايمز با تيتر "تناقضات فرهنگي خشم مسلمانان را برانگيخت" كل موضوع را زير سوال برد. اين روزنامه مينويسد تفاوتها و تناقضات فرهنگي باعث بروز خشم مسلمانان شده است و آنها بايد به اين تفاوتها احترام گذارند!؟
اما شبكه تلوزيوني ايبيسي آمريكا نيز از قافله عقب نمانده است و با تيتر"شخصيتهاي مختلف از خشم مسلمانان" تلاش كرده است به جاي پرداختن به اصل خبر به تفاوتهاي موجود در تظاهرات پرداخته و نوشته است: "اين اعتراضات داراي جنبههاي مختلفي است كه يکي از آنها سياسي و ديگري جنبه انتقادي دارد". اين شبكه نيز تلاش كرده است به جاي پرداختن به اصل موضوع به تفاوتهاي موجود در شكل گيري تظاهرات اشاره كند و اين تظاهرات را كاري بيهوده جلوه دهد.
در همين حال شبكه تلوزيوني سيبياس آمريكا نوشت: "خشم محلي مسلمانان و تظاهرات جهاني". اين شبكه پرنفوذ آمريكايي نيز در پرداختن به اين خبر مينويسد، از آنجايي كه مسلمانان انسانهايي بسيار احساسي هستند با اين مسئله هم احساسي برخورد كردهاند.
در مجموع ميتوان اينگونه نتيجهگيري كرد كه اكثر مطبوعات در غرب تلاش كردهاند با دوري از اصل مطلب تنها به ذكر دلايل و تحليلهايي سطحي در اين رابطه بپردازند.