وي گفت: اما مورد ديگر اين است كه زماني تعدادي از اهالي فوتبال به جمعي دعوت ميشوند تا درباره تصميمهاي فوتبالي جايي نظرشان را بدهند. حالا واژههايي چون كميته بحران، خرد جمعي يا اتاق فكر به آن اطلاق ميشد. اينها در بعضي از كشورها اعمال ميشود، اما بايد ديد خروجي و نتيجه آن چيست. در فوتبال ما از اين منظر كه عدهاي را جمع كنيم، نظراتشان را بگيريم، نهايتا تصميم خودمان را عملي كنيم و بعد به جامعه تفهيم كنيم كه چهره هاي شاخص و كارشناس فوتبال همين نظر را دارند، صورت ميگيرد كه اين درست نيست. هر حرفه نياز به تجربه و دانش خودش را دارد.
حاج رضايي تاكيد كرد: من راه حل آني و فوتي براي فوتبال مان ندارم، شايد برخي داشته باشند، اما معتقدم 25 مهر يعني كمتر از چند هفته ديگر كه با تيم قدرتمندي مانند كرهجنوبي بازي داريم، چطور ميشود در تيم ملي انقلاب كرد. هيچ كدام از مربيان بزرگ جهان هم نميتوانند چنين كاري را در اين مدت كوتاه انجام دهند. ما هنوز بخت حضور در جام جهاني داريم و خوشحال مي شويم كه تيم ملي به جام جهاني 2014 برزيل صعود كند، اما اين نبايد نهايت آرزوي ما باشد. فوتبال ما واقعا بيمار است و راه حل درست شدن آن را به دفعات گفته ايم كه فكر ميكنم باز كردن آن ديگر در اين مجال نيازي نيست.
وي در رابطه با اين كه شما هم خصوصي شدن فوتبال ايران و قطع وابستگياش به دولت را ريشه تمام مشكلات فوتبال باشگاهي و ملي ميدانيد؟ اظهار كرد: اين ديدگاه در جاي خودش قابل نقد و بررسي است. جامعه ما الان از وضعيت اين تيم ملي ملتهب است. مردم شرايط را ميبينند، اين حق طبيعي شان است كه ميخواهند تيمشان حداقل بر تيمي همچون لبنان پيروز شود و چندين گل به آن بزند، اما ما بايد به منطق برگرديم تا همچنان شانس داشته باشيم. فوتبال ايران شرايط نامطلوبي دارد و فاصله آن با قدرتهاي اول آسيا زياد است. روز به روز هم بر اين فاصله افزوده ميشود. در دنيا 250 يا 260 كشور حضور دارند كه تنها 31 كشور به جام جهاني راه يافته و همراه با برزيل 32 تيم نهايي را تشكيل ميدهند. ساير كشورها در حال حاضر در جام جهاني حضور ندارند، پس عدم راهيابي به جام جهاني پايان دنيا و براي فوتبال يك مملكت به معناي مرگ نيست. اما در كشورهاي مدرن چون اركان محكمي دارند، ساير حوزههايشان از نرفتن به جام جهاني لطمه نميبينند. انگلستان حدود نيم قرن است كه در جام جهاني توفيقي ندارد، اما اركان فوتبالش محكم است و با اين وجود سيستم فوتبالش با نظم پيش ميرود.
حاج رضايي ادامه داد: كارشناسان فوتبال انگليس زماني علت اين مساله را بررسي كردند و ديدند كه موفق نبودن تيم كشورشان در جامهاي جهاني ميتواند به اين برگردد كه تنها 39 درصد از فوتباليستهاي ليگ جزيره، انگليسي هستند. پس سرمربي تيم ملي تنها ميتواند عملكرد 39 درصد از بازيكنان فعال در انگليس را زير نظر بگيرد. در ايران تيم ملي چه به جام جهاني صعود كند و چه نكند، اركان فوتبال ما پايههايش روي پوشال است و ما ميتوانيم سياههاي از ناكامي ها را به تحرير در آوريم. تاكنون پرسيدهايد 40 سال به المپيك نرفتن، ناكامي تيمهاي ملي در تمامي ردهها و ... همه به سرمربي اين تيمها بر ميگردد؟! آيا فقط مربي مقصر است؟! پاسخ واقعي اين است كه ساختار اين فوتبال بر پوشال تكيه كرده و با نسيمي ميافتد تا وقتي اين درست نشود، ما نميتوانيم انتظار موفقيت از تيم ملي را داشته باشيم. اگر اركان اين فوتبال درست باشد، با مربي ايراني هم ميتوان موفق بود. شما ابتدا بايد ساختمان محكمي بسازيد و بعد به تزئينات آن فكر كنيد.
وي در رابطه با سرفصلهاي ضعفهاي ساختاري فوتبال ايران به ايسنا گفت: سه سرفصل بسيار مهم در فوتبال وجود دارد كه تا آنها شرايط خوبي نداشته باشند، فوتبال يك كشور مسير منطقي و صحيح خود را طي نميكند، آنها عبارتند از 1ـ مديريت 2ـ برنامهريزي 3 ـ سرمايهگذاري. اگر اينها به درستي در جاي خود حضور داشته باشند هر گروه از مديران كه در هر دوره اي بر سر كار بيايند نميتوانند تاثير عميقي بر روند فوتبال ما داشته باشند.
حاج رضايي افزود: در باشگاه بزرگي چون بارسلونا، لاپورتا مدير باشگاه روي كار ميآيد، خللي در اين باشگاه ايجاد شد؟ متاسفانه ما مشكلات مديريتي زيادي داريم كه در لايههاي فوتبال ما رسوخ كرده است. اگر تحقيقات جامعي انجام شود به نتايج اسفبار و وحشتناكي ميرسيم، زماني كه من بازي ايران برابر لبنان را ميديدم، باور كنيد از شكست تيم ملي تعجب نكردم، فقط از آن متاثر شدم و پيش از بازي هم گفته بودم كه با بيم و اميد بازي را نگاه ميكنم. دو بازي قبلي تيم ملي به ويژه بازي اردن چشم انداز روشني براي ما نداشت و اين ديدگاه را كه ما مقابل لبنان توفيقي نداشته باشيم، قوت ميداد. تيم ملي به جام جهاني 2006 رفت، افراد زيادي زحمت كشيدند، اما مشكلات حل نشد، ما به جام جهاني 2010 نرفتيم، مشكلات اضافهتر هم شد. اكنون پانزدهمين مربي برتر دنيا طبق رنكينگ اعلام شده را بالاي سر تيم ملي آوردهايم، اما اوضاع تيم ملي بهتر نشده است، چون فوتبال ما بر باد تكيه كرده است. آدم عاقل شمع را مقابل باد قرار نميدهد، اما ما انگار شمع را برابر توفان قرار دادهايم.
اين كارشناس فوتبال موضوع مديريت در فوتبال را اين گونه ادامه داد و افزود: در مباحث فني گفته ميشود بازيكن صاحب توپ بايد توپ را مديريت كند. او معمولا سه انتخاب دارد كه همواره بايد سعي كند از توان مديريتي اش بهره گرفته و بهترين تصميم را در دادن پاس بگيرد. به پاسها ميتوان از يك تا پنج نمره داد. اهميت مديريت پاسها در فوتبال بسيار زياد است، اما وقتي ما پاسهايي را در تيم مي بينيم كه هيچ ارزشي ندارد و شايد نمره زير صفر بايد به آن تعلق گيرد، چگونه انتظار موفقيت داشته باشيم. نگرش ما در مديريت فوتبال از پايين به بالا دچار ضعف است.
حاج رضايي در واكنش به اين كه شما هم ميپذيريد جريان فوتبال ما با ساير حوزههاي جامعه از جمله حوزه فرهنگي و اجتماعي گره خورده و رشد آن در گرو رشد آنها هم هست؟ به ايسنا گفت: قطعا همين طور است، بدون ارتقاي سطح فرهنگي نميتوان از جهات فني رشد كرد. فوتبال ما منزوج با ساير حوزهها است، در سينما ژانرهاي مختلفي چون ژانر وحشت، ملودرام، اكشن و ... وجود دارد و يك فيلم معمولا متعلق به يكي از اين ژانرها است. اما فوتبال تلفيقي از كليه ژانرها بوده كه در 90 دقيقه ميتوانيد شاهد آن باشيد.
حاج رضايي در پاسخ به اين سوال كه چرا كارلوس كيروش به بازيكنان جوان اعتماد نميكند و همچنان به استفاده از بازيكنان پا به سن گذاشته اعتقاد دارد؟ اظهار كرد: كيروش فكر ميكند با بازيكنان بزرگ و ميدان ديده ميتواند اين تيم را به جام جهاني ببرد. تفكر ديگري كه باعث شده او به دنبال بازيكنان دو رگه ايراني و خارجي كه در اروپا شاغل اند بگردد، به اين خاطر است كه معتقد است سطح كيفي ليگ ما بسيار پايين است. آمارها هم ميگويد اين ديدگاه درست است، اگر يادتان باشد بعد از سال 2006 ما شش يا هفت لژيونر در اروپا داشتيم، اما الان فقط يك مسعود شجاعي نصفه و نيمه را داريم، پس افت كردهايم. شينجي كاكاواي ژاپني با 350 هزار يورو به دورتموند آلمان رفت. اما آنقدر خوب بود كه حالا با 14 ميليون يورو به منچستر يونايتد ميرود. كيروش البته هنوز نتوانسته از دو رگههاي ما به غير از دژاگه استفاده چنداني ببرد. دژاگه هم كه در سطح اول اروپا بازي ميكند تفاوت را در نوع بازياش با ساير بازيكنان ايراني مي بينيد. انگار او در دانشگاه درس خوانده و ساير بازيكنان در دبستان.
حاج رضايي خاطرنشان كرد: من نه مدافع كيروش هستم و نه مهاجم او. تجربه اي كه من دارم ميگويد كه كيروش ميخواهد با بازيكنان با تجربه و استفاده از بازيكنان دو رگه حفرههاي تيم ملي را پر كند كه فعلا جواب نگرفته است. عملكرد او قابل نقد است و بايد بررسي شود، اما زمان به عنوان بزرگترين عامل به سرعت عليه ما حركت ميكند. انگار همه شرايط با هم جور است. الان كه ليگ نصفه و نيمهاي در حال برگزاري است، كيروش هم به مسافرت رفته؛ ظاهرا نميشود براي خريد جنسها را جدا كنيم و بايد همه را در هم بخريد.
اين كارشناس فوتبال سال 91 را يكي از بدترين سالهاي فوتبالي براي ايران دانست و گفت: در سال 91 ما شاهد درخشش المپيكيها ، پارالمپيكيها و واليباليستها بوديم، اما از طرفي فوتبال ما افول كرده است. از طرف ديگر شلوغ كاريهاي دو باشگاه استقلال و پرسپوليس در فصل نقل و انتقالات به فضاي بد فوتبال و پايين آمدن كيفيت آن كمك كرد. همه اينها در سال 91 جمع شده است و اكنون مي بينيم تيم ملي هم چه نتايج ضعيفي ميگيرد. باخت به لبنان آنقدر تلخ بود كه من تلخي آن را شبيه به تلخي باخت بحرين ديدم.
وي تاكيد كرد: فوتبال ما نياز به آسيب شناسي جدي و گستردهاي دارد، حتي تغيير نفرات هم تاثيري در كيفيت پايين فوتبال ما ندارد. با تغيير فرد مشكلات حل نميشود، ما نياز به تغيير نگاه داريم. چگونه ژاپن و كره جنوبي اين قدر در فوتبال آسيا و حتي دنيا پيشرفت كرده است؟ چگونه سالها پيش آنها جام جهاني و المپيك برگزار كردند و هزاران چگونه ديگر، اما ما هنوز زير آواريم.
حاج رضايي در پايان در واكنش به اين كه چه اقدامي از سوي كيروش ميتواند باعث نتيجه گيري كوتاه مدت در تيم ملي شود تا حداقل در مسابقات آتي اميدي براي ما باقي بماند؟ به ايسنا گفت: به هر حال همه ما با اميد زندهايم. من اميدوارم تغييراتي كه كيروش در تيم ايجاد ميكند در كوتاه مدت براي تيم ملي مثمرثمر باشد. كيروش ميدانهاي جهاني زيادي را ديده و با تجربه است. اميدوارم نسخههاي ترميمي او براي تيم ملي مثمرثمر واقع شود.