به گزارش مشرق، قصه، قصه روستایی است که تمام این شاهکارهای ادبی روی سینه دیوارهای کاهگلیاش به عنوان اسم معابر، آن هم به سه زبان فارسی کردی و انگلیسی جا خوش کرده اند. علتش هم مردم کتابخوان و اهل مطالعه این روستا است.
روستای رسول آباد سفلی که ورودی اش با شاهکار ادبی میلتون به نام بهشت گمشده نامگذاری شده است. در ۲۵ کیلومتری شهر همدان قرار دارد و حالا ۴۰ روزی است که به خاطر ثبت جهانی کاروانسرای تاریخی اش که یادگاری از دوران قاجار بوده شهره جهانی یافته است. اتفاقی که می تواند در کنار جاذبه خیابانها و معابر روستا پای گردشگران بیشتری را به رسول اباد باز کند. خلاصه این که این روستا، به دنیای کتابهای معروف شهرت دارد.
جوانان روستای کتاب
جوانها در رسول آباد سفلی و اداره امور آن سهم بسزایی دارند. مصداقش «فردین یادگاری» جوان دهه هفتادی که دهیار روستا هم هست. او یکی از همین اهالی کتابخوان است. لیسانس حسابداری دارد اما تعداد کتابهای ادبی که از نویسندههای جهان خوانده از کتابهای درسی اش بیشتر است : «کتاب و کتابخوانی در این روستا قدمت چند ساله دارد.
پیرمردها وپیرزنهای روستا اکثر شاهنامه خوان هستند و ما بچه ها با قصه های شاهنامه بزرگ شده ایم. چند سال پیش اهالی روستا که همه اهل مطالعه و کتابخواندن هستند تصیم گرفتند نام کوچه ها و معابر را با شاهکارهای ادبی جهان نامگذاری کنند. در نوع خودش کار بی نظیری بود به خاطر همین مورد استقبال مردم گرفت.»
به گفته او رسول آباد سفلی در حال حاضر ۲۲۰۰ جمعیت ساکن دارد و اگر جمعیت مهاجرش که اغلب برای کار به تهران مهاجرت کرده اند برگردند جمعیت روستا بالغ بر ۳۳۰۰ نفر می شود : «اوایل کتابخانه نداشتیم. حمام قدیمی روستا رابا همت خود مردم تبدیل به کتابخانه عمومی کردیم حالا این کتابخانه ۷ هزار جلد کتاب دارد. هم اکنون مشغول آماده سازی و تجهیز اولین کتابخانه تخصصی کودک استان همدان در روستایمان هستیم.»
چوپان روستا؛ فوق لیسانس علوم سیاسی
فردین می گوید در روستای آنها همه کتاب می خوانند از کودکان خردسال تا پیرمردها و پیرزن های پا به سن گذاشته حتی چوپان روستا هم از کتابخوانان حرفه ای است و مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی دارد. چوپانی که فردین از او یاد می کند نامش «امیر عواطفی» است.
از آن چوپان های عاشق طبیعت که حاضر نیست شغلش را با هیچ شغل دیگری عوض کند. به قول خودش کتابهای زیادی را زندگی کرده است : «وقتی کتاب می خوانم خود را در بطن همان قصه می بینم و غرق در آن می شوم. مثلا یک روز داشتم کتاب کلیدر از محمود دولت آبادی را می خواندم و با گل محمد قهرمان این کتاب راهی جنگ شده بودم که یکباره با سرو صدای گوسفندانم به خودم آمدم و دیدم گله پراکنده شده و هر کدام از گوسفندهایم در سمتی است.»
صحبت هایش را با خنده ادامه می دهد ومی گوید بار و بنه ام وقت چوپانی زیاد است به خاطر همین نمی توانم کتاب همراه خود ببرم اما با کتابهای صوتی جبرانش می کنم و اتفاقا این کتابهای صوتی مرا بیشتر می گیرد. »
گرچه به ظاهر فوق لیسانس علوم سیاسی دارد اما انقدر عاشق دامپروری و شغلش بوده که دو خواهرش را تشویق به تحصیل در رشته های دامپروری و دامپزشکی می کند: «تمام کتابهای درسی این دو رشته دانشگاهی را پا به پای خواهرانم خوانده ام فقط امتحان نداده ام در غیر این صورت در هر دو رشته هم فارغ التحصیل هستم.»
در خانه آنها هم همه اهل کتاب هستند از پدرش که با سواد ششم ابتدایی شاهنامه خوانی می کند تا مادرش که بیسواد است اما وقتی بچه ها برای او کتاب می خوانند حرف به حرفش را به خاطر می سپارد و برای کوچکترها روایت می کند.
زانیار؛ کتابخانه روستا
اهالی روستا حالا بعد از این که کتابخانه زانیار را با ۷ هزار جلد کتاب تجهیز کردند و کتاب و کتابخوانی را در روستا ترویج دادند با تمرکز روی کتابخوان کردن بچه ها قرار است کتابخانه تخصصی کودک را هم راه اندازی کنند این کتابخانه البته اولین کتابخانه تخصصی کودک استان همدان است که قرار است هفته آینده در روستای رسول آباد سفلی راه اندازی شود.
تمام کارهای پیگیری این کتابخانه را هم قباد یاری انجام می دهد دهیار سابق روستا : «وقتی قرار شد کتابخانه روستا را راه اندازی کنیم این خبر را در شبکه های اجتماعی اطلاعرسانی کردم دوستانی که این خبر را دیدند به طریقی ما را در تامین کتاب و تجهیزات کتابخانه یاری کردند یکی ۱۱۳ جلد کتاب به همراه یک قفسه فلزی کتاب اهدا کرد یکی دیگر هم ما را در تامین سایر تجهیزات یاری کرد کم کم نویسندگان و شاعران و صاحبان فروشگاه های کتابفروشی هم به یاری ما امدند و توانستیم کتابخانه ای قوی برای روستا ایجاد کنیم.»