کد خبر 15508
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۷

دولت اصلاح طلب ورزش را در راستاي خواسته هايي به کار برد که عمدتا در چارچوب اصلاحات نبود، بلکه در نوعي براندازي و تجديدنظرطلبي در ساخت سياسي دنبال مي شد.

گروه ورزشي - حسين الله کرم، يکي از چهره‌هاي شناخته شده انصار حزب الله از حضور چهره‌هاي سياسي در ورزش دفاع کرد.الله‌کرم در گفت وگو با ويژه نامه برنامه بازي‌هاي آسيايي راديو گفت وگو‏ ، ضمن انتقاد از وضعيت ورزش در دولت هاشمي رفسنجاني و سيد محمد خاتمي، ابراز خشنودي کرد که با حضور محمود احمدي نژاد فضا براي حضور چهره‌هاي حزب‌اللهي تا اندازه‌اي باز شده است.

متن گفت و گو حسين الله کرم با ويژه برنامه راديو گفت و گو را در ادامه با هم مرور خواهيم کرد:

شما را بيشتر يک آدم سياسي مي‌شناسيم. آيا با ورزش هم سر و کار داشتيد؟
در دوران نوجواني از بسکتباليست‌هاي خوب در دارالفنون بودم و بعدها در رشته‌هاي مختلف ورزشي فعاليت کردم. در فوتبال هم جزو دسته سوم باشگاه‌هاي تهران در قبل از انقلاب بودم.

حتما مهاجم بوديد؟
دقيقا، هافبک هجومي بودم .

آقاي الله کرم ! آبي هستيد يا قرمز؟
بيشتر بچه‌هاي حزب الهي قبل از انقلاب به خاطر مخالفت با تيمسار خسرواني، رئيس دستگاه ورزش و تيم وابسته دستگاه يعني تاج ، پرسپوليسي بودند من هم يکي از آنها هستم. البته الان هم برايم خيلي فرقي نمي‌کند ولي اگر اصرار داريد هنوز همان رنگ قرمز را دوست دارم .

شما هنوز هم جزو انصار حزب الله هستيد؟
جريان‌هاي حزب اللهي متعدد هستند و بنده سعي کردم حالت وسط را در بين همه آنها داشته باشم.

يک زماني يادم هست در کيهان ورزشي از رئيس سازمان ورزش پرسيدند چرا بچه‌هاي حزب الهي را به ورزش دعوت نمي‌کنيد. آقاي هاشمي‌طبا گفت نمي‌توانيم سوت بزنيم که آنها بيايند! به نظر شما بچه‌هاي حزب الهي توانسته‌اند وارد ورزش ايران شوند؟
ما با مسائل مختلف در بعد از انقلاب دست و پنجه نرم کرديم. در دوران ده سال اول انقلاب که عمدتا بچه‌هاي حزب الهي به جبهه و جنگ رفتند و افتخارشان به شهادت رسيدن بود. بعد از آن ما مواجه شديم با ديدگاه تکنوکرات‌ها که اساسا توجهي به تعهد و تخصص نداشتند. تخصص را صرفا با نگاه سياست زده مي‌خواستند. اين دوره کارگزاران هشت سال ادامه داشت. بعد که شاهد دوران اصلاحات خاتمي هستيم که متأسفانه به سمت اصلاحات نرفتيم ، به سمت نوعي تجديدنظر طلبي در ساخت سياسي و فرهنگي پيش رفتيم و البته در چنين فضايي جايي براي نيروهاي حزب الهي يافت نمي‌شد، بلکه با نگاه خاصي مسائل جامعه اسلامي را نگاه مي‌کردند. ديدگاه سکولاريسم رشد يافته در اين ديدگاه ، موجب بکارنگرفتن نيروهاي حزب الهي مي‌شد، ولي در دوران احمدي نژاد اين افراد به کار گرفته مي‌شوند ،البته نه به طوري که انتظار مي‌رفت چرا که بدنه بوروکراسي سياست زده ما پذيرش و سرعت لازم را در اين سطح ندارد.

در اين برنامه سعي مي‌کنيم از نگاه سياسي به ورزش وارد شويم. المپيک آسيايي چين به نظر شما يک رويداد صرفا ورزشي است يا در لايه هاي دروني تر بايد سياستمداران را در پشت اين بازيها بايد ببينيم؟
بازيهاي المپيک براي دوستي کشورها و ايجاد صلح بين آنها طراحي شد و من فکر مي‌کنم ماهيت آن خصوصا از تغيير ساختار سياسي جهان به جهان تک قطبي و بعد به دو قطبي دچار يک تغييرات جدي شد. امروز در جهان تک قطبي و گذار به جهان چندقطبي مي‌توانيم بررسي کنيم. به نظر من الان ما همچنان در جهان تک قطبي شاهد سياسي شدن ورزش خواهيم شد و اگر يک جهان چند قطبي داشته باشيم شايد بشود از سياسي شدن ورزش بکاهيم.

الان چين در روز اول نوزده مدال طلا گرفته. غير از منظر اقتصاد سياسي، آيا اين نمايانگر برتري کشور چين نسبت به ساير کشورهاي آسيايي است؟
از آنجايي که ما در حال گذار از جهان تک قطبي به جهان چند قطبي هستيم، کشورهايي که خودشان را در حد ورود به آن جهان چند قطبي و تصميم گيري در جهان چند قطبي قرار مي دهند، سعي مي کنند در عرصه هاي بين المللي خصوصا در ورزش بتوانند جايگاه مناسبي را داشته باشند.

چين يکي از کشورهاي چند قطبي آينده است؟
در جهان چند قطبي چين ، جهان اسلام و حتي برزيل مي توانند در کنار قدرتهاي اروپايي و امريکا قرار بگيرند.

به نظر شما کشور ما چه بهره‌برداري سياسي مي‌تواند بکند از رويدادي مثل المپيک آسيايي؟
کشور ما از نظر سياسي هم توجه‌اش به مسائل داخلي است و هم خارجي . اساسا امروز ديدگاه به ورزش و موفقيت در ورزش تأثيرات سياسي خودش را دارد و يا فضاي موجود کشورها را به آن سمت هدايت مي‌کند که بتوانند بهره گيري سياسي از چنين وضعيت هاي بين المللي داشته باشند. کشور ما هم در جهان کنوني زندگي مي کند و از اين رو مي بينيد که مسئولين ورزش مقام چهارمي را پيش بيني مي‌کنند که مي تواند ديدگاه سياسي خوبي هم داشته باشد.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ورزشي‌ها از حضور سياسيون و اقتصاديها در ورزش انتقاد مي‌کنند.به نظر شما حضور اين دوستان کمکي به ورزش ايران کرد؟
ورزش ايران نسبت به کشورهاي ديگر کمي متفاوت است. ما نمي‌توانيم تنها وضعيت ورزش و تأثيرگذاري ويژه آن را به تنهايي ببينيم، بلکه بايد روابط بين کشورها در وضعيت کنوني جهان را مشاهده کنيم. شايد بهترين حالتي که امروز براي بررسي تأثير ورزش و سياست و اقتصاد را دارند، رويکرد هزينه و فايده است .
من معتقدم افراد ورزشي به تنهايي نمي‌توانند استراتژي سياسي کشور را در ورزش پياده کنند. مثلا ما در جهان کنوني براي دست يافتن به حقوق خودمان خصوصا حقوقي که امروز متصور مي کنيم- مثلا حقوق هسته اي خودمان- در تلاش هستيم .با حضور سياسيون در ورزش مي توانيم از ظرفيت ورزش هم براي احياي اين حقوق استفاده کنيم.
يکي از اهداف اين دولت عدالت اجتماعي است. شما نگاه کنيد تيمهاي فوتبال را بين همه استانها تقسيم ميکنيم تا از اين طريق ورزش را در سطوح رقابتي جامعه بکشانيم، تا اوقات فراغت از يک سو و از سوي ديگر وحدت بين استاني و مردم هر استان را در دفاع از يک چيزي به نام تيم ورزشي را هدف قرار دهيم . من فکر مي کنم که بايد مسائل ايران را در وضعيت خود ايران بسنجيم. در حال حاضر يک کشور مثل ماست و آن کشور کره شمالي است. البته نه کامل مثل ما چرا که ايدئولوژي حاکم بر کره شمالي اساسا امکان رشد و توسعه را از آن کشور گرفته ولي آنها مانند ما در مسائل هسته اي مسير ويژه اي را مي روند.

پس شما با حضور سياسيون در ورزش موافق بوديد؟
با توجه به وضعيت بين المللي که در آن قرار داريم، مثلا قطعنامه 1929 عليه ما صادر مي شود و ما تحت فشار بين المللي قرار مي گيريم، ورزش مي تواند بخش مهمي از اين فشارها را دور بزند و ما را بالانس کند يا مسايلي که الان بر سر هدفمندي يارانه ها عليه کشورمان مطرح مي کنند، ورزش نقطه اتکايي خوبي براي مقابله است. در اين حالت ما نيازمند افراد ورزشي صرف نيستيم، بلکه نيازمند به افراد استراتژيست و افراد سياسي هستيم.

آيا آدمهايي با اين مشخصات در ورزش نداريم که مجبوريم از سياسيون استفاده کنيم؟
اينها را در ورزش داريم ولي چون ما يک کشور در حال توسعه هستيم، افرادمان در ورزش و بوروکراسي عمدتا سياسي مي شود و بوروکراسي سياست زده مي تواند موجب روي کار آمدن هر جور فردي شود. امکان بکارگيري افراد برتر را در اينجا به ما نمي دهد ،چون ساخت سياسي ما در حال گذار هست ما مواجه با يک بروکراسي سياست زده هستيم که افراد برتر را به کنار خواهد برد اين وضعيت کشور در حال توسعه است.

شما در مورد ورزش سياسي چه نظري داريد ؟ اگر اشتباه نکنم دوره اصلاحات بود که ورزش سياسي به مفهومي که گفتيد وارد بحث شد. اينجا يک موضوعي پيش آمد که ورزش قرباني سياست شد اين اشکال نبود؟
اين يک اشکال بود. چون نگرش دولت اصلاح طلب تغييرات حکومتي در داخل کشور بود و از اين رو ورزش را در راستاي خواسته هايي به کار برد که عمدتا در چارچوب اصلاحات نبود، بلکه در نوعي براندازي و تجديدنظرطلبي در ساخت سياسي دنبال مي شد. آن مورد اشکال بود، ورزش در آن زمان سياست زده شد ولي ورزش سياسي امروز مي تواند ما را در مشکلات بين المللي و جايگاه مناسب تر هدايت کند. مثلا در وضعيت داخلي ما در مقابله با فتنه ?? نيازمند وحدت داخلي در استانها هستيم بنابراين بايد ورزش را بايد بکشانيم به شهرستانها تا بتوانيم وحدت حداقلي را در بين افراد بوجود بياوريم.

شما مدافع اين هستيد که تيم هاي ليگ برتري فوتبال به شهرستان ها داده شود؟
از نظر اقتصادي پرهزينه است و قابل قبول نيست ولي از نظر سياسي جايگاه مناسبي خواهد داشت. از آنجايي که عمدتا در اقتصاد و سياست از يک تئوري به نام هزينه و فايده بهره گيري مي شود، مي خواهم بگويم که ما فرصتهايي در ورزش داريم که برتري فايده در اقتصاد و سياست را در بهترين نوع آن به دنبال دارد. من معتقد هستم ايران هزينه اقتصادي براي ورزش مي کند اما فايده هاي سياسي که در عرصه داخلي و خارجي به دست مي آور،د برايش بسيار است.

ورزش ما بهتر است خصوصي شود يا به همين شکل سهم دولت زياد باشد ؟
راه حلي که مي خواستم بدهم فايده در سياست داخلي و خارجي و برابري هزينه و فايده ورزش در اقتصاد است. يعني ما بايد هزينه و فايده خود را در اقتصاد مساوي کنيم. آنقدر که خرج مي کنيم به طور مساوي به دست بياوريم که بتوانيم در سياست دنبال فايده محض آن باشيم. در چنين حالتي ما بايد ورزش را مردمي کنيم. فرضا برخي از طبقه پايين هست که از هدفمندي يارانه سود بدست مي آورد اين سود را در ورزش بکار بگيرند يک سهام عدالت دارند و مي خواهند اين سهام عدالت را در ورزش جا به جا کنند که اين مستلزم اين است که مسئولين کشور، ورزش را مردمي کنند، نه خصوصي چرا که از آن بهره برداري سياست زده خواهند کرد. همانطوري که امام فرمودند اقتصاد بايد مردمي شود و برخي مردمي شدن را با خصوصي شدن اشتباه گرفتند. بنده فکر مي کنم ورزش بايد مردمي شود تا اساسا موجب تندرستي عمومي از يک طرف و از سوي ديگر رفتن به رقابت هاي داخلي و مدال آوري بين المللي شود.

نظرتان در مورد نتايج کاروان ورزشي ايران اگر در بازيهاي آسيايي چين چيست ؟
من نگاهم به ورزش اول ايران يعني کشتي است ورزش پهلواني و مدال آور ما که در همه مسابقات يار وياور مردم و کشور بوده اند و همين جا هم مي گوييم حتي اگر قهرمانان ما مدال آوري هم نکنند بازهم قدر دان زحمات آنها هستيم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس