به گزارش مشرق به نقل از فارس، در گزارشی از «مرکز امنیت جدید آمریکا» آمده است: پنج سناریوی محتمل میتوان برای آینده سوریه در نظر گرفت که فهرست جامعی نیست و تمامی احتمالات را لحاظ نمیکند، اما مهمترین آنها را گرد هم میآورد. یکی از این سناریوها ترور اسد به دست مخالفان است که باعث هرج و مرج بیشتر، از دست رفتن زمان و منابع کافی برای مخالفان و مشکلاتی دیگر برای عناصر باقیمانده در رژیم میشود و کشورهای همسایه را نیز به واکنشهایی وامیدارد.
* راهبرد آمریکا در سوریه باید خطراتی را تعدیل کند که منافع این کشور را تهدید میکنند
درگیری خشونتآمیزی که در حال حاضر در سوریه در جریان است منافع راهبردی مهم آمریکا را به خطر میاندازد، اما چند گزینه جذاب برای حفظ این منافع و همچنین اهرم فشاری کوچک برای تأثیرگذاری بر مسیر آینده کشور برای واشنگتن باقی میگذارد. آمریکا باید با توجه به این چالشها راهبردی را در پیش گیرد که هم خطرات کوتاهمدت برای منافعش را تعدیل میکند و هم خطرات بلندمدت را. دیگر سیاستهای آمریکا، به درستی، بر محکوم کردن خشونت و خصومت رژیم سوریه و همچنین کاستن از درد و رنج مردم سوریه متمرکز است.
* پنج سناریوی متفاوت را میتوان برای آینده سوریه تصور کرد
این گزارش مختصر در باب سیاستهای دولت آمریکا بر تهدیدهایی متمرکز است که منافع امنیتی آمریکا را به خطر انداخته و اینکه این تهدیدها چطور تحت پنج سناریوی متفاوت برای آینده سوریه تغییر و تحول مییابند:
• بشار اسد پس از دورهای درگیری کشته میشود
• دولتی به رهبری مخالفان از طریق انتقال قدرتی مدیریت شده قدرت را در دست میگیرد
• مخالفان اسد را با خشونت عزل میکنند و کنترل سوریه را در دست میگیرند
• اسد پس از یک جنگ داخلی طولانی بر سر کار باقی میماند
• سوریه در راستای دستهبندیهای فرقهای یا مذهبی هجده ماه پیش چندپاره میشود، که بهترین نتیجه ممکن برای سوریه است تا اسد را قانع کنند استعفا دهد و در نتیجه انتقال قدرت به شکل صلحآمیزی صورت میگیرد. هرچند که اکنون دیگر خیلی برای این گزینه دیر شده است.
* عزم اسد برای ماندن راسختر شده و مخالفان راهی جز مبارزه خشونتآمیز نمیبینند
علیرغم اینکه ماههای متوالی تلاشهایی دیپلماتیک صورت گرفت، درگیریها اوج بیشتری یافته است که همین مسئله کنترل اسد روی کشور را تضعیف کرده، اما بر عزم او مبنی بر سر قدرت ماندن افزوده است و از سوی دیگر مخالفان و افراطیان الهام گرفته از القاعده را جسورتر ساخته و بر عمق دستهبندیها و مناقشات فرقهای افزوده است. اکنون راهی جز مبارزه خشونتآمیز با خشونت پیش پای خود نمیبینند. دمشق و حلب اشغال شده، آمار مرگ و میر از 20 هزار نفر گذشته و صدها هزار پناهنده نیز به کشورهای همسایه گریختهاند.
* درس تلخی که آمریکا از جنگ عراق گرفت این بود که باید همه نتایج ممکن را در نظر گرفت
همچنان که درگیریها شدت بیشتری مییابد، مناظرات عمومی در آمریکا بیشتر بر سیاستهای ویژه برای حل این درگیری، از جمله مسلح ساختن مستقیم شورشیان سوری یا تحمیل «منطقه پرواز ممنوع» برای حمایت از مخالفان، متمرکز میشود اما، در این میانه، توجه زیادی به این مسئله نمیشود که وقتی درگیری پایان یافت چه خواهد شد. گزارشهای فعلی حاکی از این است که سیاستگذاران آمریکایی بر چشمانداز انتقال مدیریت شده قدرت پس از رفتن اسد تمرکز کردهاند، اما این تنها یکی از نتایجی است که ممکن است به بار آید. آمریکا درس تلخی از جنگ عراق گرفت و آن این بود که باید به بهترین شکل ممکن خودمان را برای عواقب درگیری آماده کنیم که مستلزم لحاظ کردن نتایج محتمل بسیاری است، نه اینکه تنها روی نتیجهای فکر کنیم که مطلوب آمریکاست.
منافع آمریکا در سوریه
* آمریکا باید برای منافع راهبردی مهمی که در سوریه دارد برنامهریزی کند
از آنجایی که آینده سوریه در هالهای از ابهام قرار دارد، رهبران آمریکا باید برای مجموعهای از سناریوهای ممکن برنامهریزی کنند. این برنامهریزی از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا آمریکا منافع راهبردی مهمی در سوریه دارد که در معرض خطرند:
* منع استفاده و گسترش سلاحهای شیمیایی سوریه
منع استفاده و گسترش سلاحهای شیمیایی سوریه. هرچه درگیریها شدت بیشتری یابند، احتمال استفاده رژیم از سلاحهای شیمیایی –که ظاهراً شامل چندین تن سارین، گاز خردل و عامل اعصاب ویایکس است- علیه مردم سوریه یا امکان اینکه به دست تروریستها بیفتند، بیشتر میشود.
* جلوگیری از گسترش درگیریها به کشورهای همسایه
جلوگیری از گسترش درگیریها به کشورهای همسایه. ممکن است که درگیری سوریه منجر به آن شود که تسلیحات، شورشیان، و تنشهای فرقهای از طریق مرزهای به شدت نفوذپذیر سوریه، راههای معمول تجاری، و پیوندهای خانوادگی و قبیلهای به کشورهای همسایهای چون لبنان، عراق، اردن، ترکیه کشیده شود.
* محدود کردن اقدامات ایران در دامن زدن به آتش درگیریها در منطقه
محدود کردن اقدامات ایران در دامن زدن به آتش درگیریها در منطقه. اتحاد ایران و سوریه ایران را قادر ساخته که قدرت خود را در سرزمین شام، یا همان کرانه خاوری دریای مدیترانه اعمال کند، از حزبالله در لبنان و اندکی کمتر از آن، از گروههای شبهنظامی فلسطین حمایت کند و به این شکل کشورهای منطقه را بیثبات سازد. احتمال دارد دولت جدیدی که در سوریه سر کار بیاید روابط کمتر دوستانهای با ایران داشته باشد و توانایی ایران برای رساندن تجهیزات به حزبالله را محدود سازد. همین مسئله میتواند ایران را منزویتر سازد و از سوی دیگر تلاشهای آمریکا و جامعه بینالمللی را برای وادار ساختن ایران برای نشستن پای میز مذاکرات هستهای تقویت کند. در این صورت، ایران احساس تهدید بیشتری میکند و –در غیاب تواناییهای راهبردی قهری که حضور متحد سوری برایش فراهم میساخت- انگیزه بیشتری برای دستیابی به تسلیحات هستهای احساس کند.
* منع گروههای ملهم از القاعده از عملکرد آزادانه در سوریه
منع گروههای ملهم از القاعده از عملکرد آزادانه در سوریه. طبق گزارشها، تعداد گروههای ملهم از القاعده هر روز بیشتر میشود و هرچه بیشتر در درگیریهای سوریه شرکت میجویند. این گروهها میتوانند پناهگاههای امنی در بخشهایی از کشور برای خود درست کنند که نه رژیم بتواند کاملاً کنترل کند و نه مخالفان رژیم.
* تضمین امنیت اسرائیل
تضمین امنیت اسرائیل. شاید رژیم اسلامگرای جدیدی که در سوریه بر سر کار بیاید خصومت بیشتری با اسرائیل نشان دهد، اما رژیمی که پیوندهای خود با ایران و حزبالله را محدود سازد و به غرب نزدیکتر شود در نهایت به صلح با اسرائیل نیز تمایل بیشتری خواهد داشت. رهبران اسرائیل عمیقاً نگران امنیت سلاحهای شیمیایی با شدت گرفتن درگیریها در سوریه و احتمال انتقال قدرت هستند.
* دولت آمریکا از اینکه نقش آشکاری در درگیریهای سوریه ایفا کند میترسد
البته این منافع راهبردی مهم تنها برخی از منافع در خطر آمریکا در سوریهاند. دولت آمریکا نیز در پپی حمایت از انتقال سیاسی در سوریه و تعدیل درد و رنج مردم است. آمریکا آن عناصری از گروههای مخالف را تشویق میکند که در پی انتقال قدرتی وحدتمدار هستند و وعده داده که 100 میلیون دلار در جهت اقدامات بشردوستانه، هم در سوریه و هم در کشورهای همسایه، هزینه کند. با اینکه آمریکا، طبق گزارشها، کمکهای غیرمرگباری در اختیار شورشیان گذاشته و اکنون نیز فرایند مسلح ساختن گروههای مخالف از طریق عربستان سعودی، ترکیه، و قطر را آغاز کرده، دولت آمریکا همچنان در ایفای نقش مبارزهای مستقیمی در سوریه تردید دارد و از خطراتی میترسد که در بحبوحه سال انتخاباتی آمریکا جدیتر هم به نظر میرسند.
* مداخله نظامی آمریکا در سوریه مشکلات زیادی برایش به بار میآورد
این خطرات عبارتند از: آمریکا درگیر یک بنبست سیاسی دراز مدت شود، مانعی سر راه برنامههای آمریکا در جهت ایجاد یک توازن قدرت مجدد در آسیا در بلندمدت و بدتر کردن شرایط سوریه در عوض بهتر کردن آن درست شود. مداخله نظامی آمریکا درگیریها را شدت میبخشد و گروههای ملهم از القاعده را جسورتر میسازد. مداخله آمریکا میتواند به جنگی نیابتی با ایران و روسیه بیانجامد، و اقدامات شورای امنیت سازمان ملل متحد را برای حفظ فشار بینالمللی روی ایران تضعیف کند. در صورتی که سرمایههای نظامی آمریکا به سوریه گسیل شوند، در صورت رویارویی نظامی با ایران، چه در نتیجه حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و چه هر واقعه دیگر، نیروها و تواناییهای نظامی کمتری در دسترس ارتش آمریکا خواهد بود.
پنج سناریوی محتمل برای سوریه
* هر سناریو در نتیجه رویدادی محتمل و مجموعهای از واکنشها حاصل میشود
هر کدام از سناریوهایی که در زیر به آنها اشاره میشود در نتیجه یک رویداد و به دنبال آن مجموعهای واکنشهای محتمل از جانب بازیگران کلیدی –از جمله عناصر رژیم اسد و ارتش سوریه، مخالفان و قدرتهای خارجی- حاصل میشود. این مجموعه سناریوها برای آینده سوریه تمامی حالات ممکن را در نظر نگرفته، اما محتملترین مسیرهایی را که ممکن است سوریه طی کند شناسایی کرده است.
سناریوی اول: مرگ ناگهانی اسد
* ترور اسد میتواند آشوب و هرج و مرجهای زیادی به بار آورد
این سناریو به این شکل آغاز میشود که مخالفان رژیم سوریه یا شورشیان القاعده اسد را ترور کنند.
رویدادهای کلیدی:
• کسانی که در رژیم باقی ماندهاند کنترل خود بر اکثر نهادهای دولتی را حفظ میکنند، اما عدم قطعیت و آشفتگیهایی که در نتیجه مرگ اسد به وجود میآید به مخالفان این امکان را میبخشد که رژیم را به شدت به چالش بکشند. نهادهای دولتی همچنان دستنخورده باقی میمانند، اما تأمین امنیت تسلیحات شیمیایی سوریه ضعیفتر میشود.
• مخالفان سوری پس از مرگ اسد ادعای پیروزی کنند، اما راهبرد مشخصی برای انتقال قدرت پس از مرگ اسد نداشته باشند.
• گروههای ملهم از القاعده از دوره بیثباتی در دولت سوریه سوءاستفاده کنند، پایگاههای بیشتری در مراکز شهری مهم به دست آورند و حملاتی علیه وفاداران به رژیم صورت دهند.
* با مرگ اسد کنترل رژیم بر تسلیحات شیمیایی کمتر میشود
در هرج و مرجی که پس از مرگ اسد به وجود میآید، کنترل رژیم روی حفاظت از تسلیحات شیمیایی کمتر میشود، زیرا باقیمانده اعضای رژیم نیز بیشتر بر تثبیت مجدد قدرتشان و جلوگیری از سقوط رژیم تمرکز میکنند. مبارزان بدنیت مخالف رژیم یا شبهنظامیانی که اطلاعاتی از داخل حکومت در دست دارند میتوانند از این ضعف برای کنترل برخی از تسلیحات شیمیایی سود برند.
* جنگ داخلی سوریه میتواند تا سالها ادامه یابد
ترور اسد میتواند ناقوس مرگ حکومت فعلی باشد و بر قدرت عناصر مخالف رژیم میافزاید، اما درگیریها احتمالاً به سرعت پایان نیابند. جنگ داخلی سوریه میتواند تا سالها ادامه یابد. احتمال دارد که برخی از اعضای رژیم قدرت را ترک گویند. با اینکه تعداد سنیهایی که از رژیم حمایت میکنند در حال کاهش است، ممکن است که با توجه به روابط اقتصادی و اجتماعی بین علویها، اقلیتها و خانوادههای سنی در مرکز رژیم، دیگر وفاداران رژیم به سادگی قدرت را رها نکنند.
* نیروهای باقیمانده در رژیم سوریه نیز مشکل بتوانند پس از مرگ اسد از پس حکومت برآیند
حتی اگر قرار بود نهادهای دولتی کاملاً دستنخورده بمانند هم باز عدم اطمینان در مورد اینکه چه کسی در رأس دولت سوریه قرار میگیرد، کارآمدی آنها را کاهش میدهد. مضاف بر این، نیروهای نظامی و امنیتی سوریه نیز به سختی بتوانند کسب اعتبار کنند و اعتماد مردم را با همین رژیم فعلی کسب کند. خصومتهای خشونتآمیز برخی از اعضای ارتش و نیروهای امنیتی سوریه علیه شورشیان، و تا حدی، علیه مردم سوریه، برخی از سوریها را بر آن داشته که از رژیم انتقام بگیرند. بر همین وجه، حتی اگر وفاداران رژیم به نیروهایشان دستور توقف یا کاهش عملیات علیه شورشیان را دهند، نیروهای نظامی و امنیتی سوریه به دشواری بتوانند پس از یک سال جنگ داخلی شدید، بر ظن خود به شورشیان یا حامیان آنها فائق شوند. حتی اگر رژیم تضعیف شده تصمیم به صلح با شورشیان بگیرد نیز باز ممکن است که تنشهای فرقهای روبهافزایش در میان شورشیان مانع آن شود که بتوانند هیچگونه مفادی برای توافقنامه مورد مذاکره در نظر بگیرند.
* مخالفان اسد و جامعه بینالملل نیز پس از مرگ اسد با کمبود وقت و منابع مواجهند
عناصر مخالف رژیم سوری و جامعه بینالملل احتمالاً فرصت و منابع کافی برای عملی کردن کارآمد راهبردشان را نداشته باشند. این شکافها میتواند فرصتی در اختیار وفاداران رژیم بگذارند تا از شوک مرگ اسد بیرون بیایند و برای مقابله مجدد با شورشیان نیرو بگیرند.
*در مورد واکنش ایران و روسیه هم چند احتمال در دست است
گروههای ملهم از القاعده نیز میتوانند از وضعیت راکد پس از مرگ اسد سوءاستفاده کنند و همچنانکه قدرتمداران قدیمی و جدید هم در میدان جنگ و هم پای میز مذاکره میجنگند، از میان جمعیت سوری نیروهایی به خدمت بگیرند. این گروههای شبهنظامی میتوانند با این ادعا که آنها مسئول مرگ اسد هستند نیز حمایتهایی جلب کنند. ایران و روسیه همچنان از اقدامات طرفداران رژیم علیه شورشها پشتیبانی میکنند، اما این امکان نیز هست که این دو کشور راهبردی حاشیهای در پیش بگیرند و با رهبران سوری نوظهور از میان مخالفان روابطی برقرار سازند. ایران همچنین میتواند با صورت دادن حملاتی نیابتی در جای دیگر به اخبار ناگهانی مرگ اسد واکنش نشان دهد تا به این شکل قدرت خود را نیز به نمایش بگذارد.