به گزارش مشرق به نقل از آريا،اوايل شهريورماه، دختر جواني به همراه اعضاي خانوادهاش نزد مأموران پليس اصفهان رفت تا از سه جوان شيطانصفت که لحظات دلهرهآوري را براي او و خواهر 14سالهاش رقم زده بودند،شکايت کند كه همشهري در اين خصوص نوشته است:او به مأموران گفت: ساعت شش بعدازظهر بود و من و خواهرم بعد از خريد کنار خيابان منتظر تاکسي ايستاده بوديم تا به خانه برويم. خيابان شلوغ بود و همه تاکسيها پر از مسافر بودند.
مجبور شديم براي رفتن به خانه از خودروهاي شخصي استفاده کنيم. چون از قبل درباره اتفاقاتي که توسط سرنشينان چنين خودروهايي رقم خورده بود، چيزهاي زيادي شنيده بودم، همه حواسم را جمع کردم تا سوار ماشيني شويم که مطمئن باشد.
بعد از عبور چند خودرو از مقابل ما، يک پرايد نقرهاي که به غيراز راننده کسي داخل آن نبود، مقابلمان توقف کرد. چون راننده تنها بود، اطمينان کردم و همراه خواهرم سوار شديم. کمي جلوتر، ماشين مقابل دو پسر جوان که کنار خيابان ايستاده بودند و وانمود ميکردند که مسافر هستند توقف کرد و آنها هم سوار شدند. بعد از طي مسافتي، متوجه شدم که راننده از آيينه مدام به من خيره شده است. همان لحظه بود که احساس کردم او و دو مسافر ديگر همدست هستند.
وقتي ماشين تغيير مسير داد و وارد يکي از خيابانهاي فرعي شد، مطمئن شدم که آنها نقشهاي در سر دارند. به راننده اعتراض کردم اما او گفت که قصد دارد ترافيک را دور بزند تا زودتر به مقصد برسيم. با اين حال از او خواستم توقف کند تا من و خواهرم پياده شويم. در همين هنگام، جواني که کنار
من نشسته بود تيغه چاقويش را روي پهلويم گذاشت و با صداي خشني گفت: «اگر بچههاي خوبي باشيد و سر و صدا نکنيد اتفاقي برايتان نميافتد». با قفل شدن درهاي ماشين، خواهر کوچکم چنان ترسيد که فقط گريه ميکرد و من هر چه از سرنشينان پرايد ميخواستم که دست از سرمان بردارند، فايدهاي نداشت. حتي التماس کردم که پولها و طلاهايمان را بردارند و ما را رها کنند اما قبول نکردند.
جدال نابرابر
دختر جوان ادامه داد: در آن لحظات به تنها چيزي که فکر ميکردم محافظت از خواهر کوچکم بود. او وحشت کرده بود و بدنش ميلرزيد. با اينکه تيزي چاقوي مرد جوان را روي پهلويم احساس ميکردم اما تصميم گرفتم هرطوريشده از دست آنها فرار کنيم. در داخل ماشين با مرد جوان درگير شدم و فرياد زنان از خواهرم خواستم در ماشين را باز کند اما او موفق نشد.
راننده و دو مرد ديگر شروع کردند به کتک زدن من و در همان لحظه با لگد محکمي که به در زدم، آن را باز کردم. ابتدا خواهرم را به بيرون هل دادم و پس از آن خودم از ماشين بيرون پريدم. چون در آن لحظات راننده کنترل ماشين را از دست داده بود و سرعتش کم شده بود، به غيراز تعدادي زخم و خراشيدگي، آسيب ديگري نديديم و سرنشينان ماشين با ديدن اين صحنه از محل گريختند. قبل از ناپديد شدن آنها توانستم مشخصات ماشين را بهخاطر بسپارم و همان لحظه مرد نيکوکاري به کمک من و خواهرم آمد و ما را به بيمارستان منتقل کرد.
شروع تحقيقات
با اظهارات دختر جوان، پرونده در اختيار تيمي از کارآگاهان پليس آگاهي اصفهان قرار گرفت و با توجه به حساسيت موضوع، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري مردان شيطانصفت آغاز شد. سرهنگ حسينزاده، رئيس پليس آگاهي استان اصفهان با بيان اين خبر به همشهري گفت: با توجه به سرنخهايي که دختر جوان در اختيار پليس قرار داده بود، مأموران به جستوجو براي شناسايي متهمان پرداختند و با ردگيري اين سرنخها موفق شدند صاحب پرايد نقرهاي را شناسايي کنند.
وي ادامه داد: با محاصره مخفيگاه اين مرد، يکي از همدستان او نيز شناسايي شد و هردو متهم در جريان عمليات جداگانه دستگير شدند. سرهنگ حسينزاده افزود: متهمان در بازجوييها به ربودن دو خواهر اعتراف کردند و با اطلاعاتي که از آنها بهدست آمده بود سومين عضو باند نيز دستگير شد و شاکيان هر سه متهم را شناسايي کردند.
رئيس پليس آگاهي استان اصفهان تأکيد کرد: با توجه به اينکه احتمال دارد اعضاي اين باند افراد ديگري را نيز با اين شگرد قرباني نقشههاي شوم خود کرده باشند شاکيان احتمالي ميتوانند با اطمينان از محفوظماندن نام و مشخصات خود نزد پليس و دستگاه قضايي، با مراجعه به اداره آگاهي اصفهان از متهمان شکايت کنند.
دو خواهر كه در تله شوم سه جوان گرفتار شده بودند با اقدامي شجاعانه از چنگال انان گريختند.