به گزارش مشرق، محمدعلی جعفری، فعال رسانهای با انتشار تصویری در صفحه اینستاگرامی خود نوشت:
از روز اول خیلیها پیام میدادند دیدار خانواده حاج رضوان را از دست نده! من هم فاز برداشته بودم که اینجا را که همه میروند؛ من باید تمرکز کنم روی خانوادههای گمنام و شهدای طریقالقدس.
گذشت تا دوشنبه ظهر. خسته و مچاله گوشهای خوابیده بودم. کف پاهایم گِز میزد. قید برنامهها را زده بودم. گفتم تا شب استراحت میکنم.
دوستی پیام داد: یک و نیم آماده باش برات سورپرایز دارم.
پرسیدم: چی؟ کجا؟
گفت: برای یکی از خبرنگارها اوکی کردن بره خونه عماد، تو هم میذاریم تو سبدشون!
مردد بودم ولی قبول کردم.
خانهای ساده در مجتمعی قدیمی. دم در گفتند: سوال نمیپرسید؛ فقط نیمساعت میشینید و تمام!
در که باز شد ته دلم هُری ریخت. حالی شبیه خالیشدن زیر پا در سقوط آزاد موجهای آبی. توی این سالها حشر و نشر با خانواده شهدا این حال را تجربه نکرده بودم!
مثل بچهای که با ولع کیکخامهایها را میبلعد از همسر عماد خاطره میکشیدم.
نیمساعت شد یکساعت و نیم. مسئول هماهنگی هی چشمغره میرفت که بس کن دیگر!
همه اینهایی که گفتم مقدمه بود. برای چی؟ برای تصویر این پست! برای ساعتِ خاصِ خانه عماد. برای افق نگاهش.
عماد بین عقربه این ساعتها دل در گرو کدام زمان و زمانه داده بود؟
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.