به گزارش مشرق به نقل از ایرنا، بیست و یکم شهریور ماه که روز ˈملی سینماˈ نام گذاری شده روز مهمی برای سینماگران ایرانیست که در سه دهه اخیر مرزهای جهانی را درنوردیده و موفقیت های بسیاری را در جشنواره های جهانی به دست آورده اند که فیلم سینمایی اسکار گرفته ˈجدایی نادر از سیمینˈ ساخته اصغر فرهادی بدون شک پرافتخارترین آنها به حساب می آید.
به مناسبت این روز نگاهی کوتاه به سینمای ایران از گذشته تا به امروز خواهیم کرد.
در سال های ابتدایی قرن چهاردهم هجری،آوانس اوگانیانس (فیلمساز ارمنی تبار) نخستین فیلم خود را با عنوان ˈحاجی آقا آکتور سینماˈ ساخت که قصه آن در رابطه با رژیستوری(کارگردان)است که در جستجوی سوژه ای تازه برای فیلمش است.
وی در این مسیر از پسر و دختر جوان شاگرد کلاس های بازیگریش که به تازگی نامزد کرده اند کمک گرفته و پای پدر دختر را که از سینما نفرت دارد را با ترفندی به موضوع باز می کند.
فیلم در قیاس با ˈآبی و رابیˈ دیگر ساخته همین کارگردان بسیار بهتر از کار درآمده اما نتوانست اکران موفق فیلم یاد شده را تکرار کند و پس از مدتی کوتاه از پرده برداشته شد.
ˈدختر لرˈ ساخته عبدالحسین سپنتا دیگر ساخته سینمایی مهم این سال ها بود که به دلیل کمبود شدید ابزار تولید در هندوستان که در آن زمان استودیوهایی برای تولید فیلم داشت، فیلمبرداری شد.
سپنتا در نقش جعفر و روح انگیز سامی نژاد در نقش گلنار ایفای نقش کرد. فیلم داستان دختر ثروتمندی به نام گلنار است که توسط راهزن ها ربوده شده و به کار در قهوه خانه ای مجبور می شود. در این میان جعفر که کارمند دولت است وارد ماجرا شده و به کمک گلنار می شتابد که در آخر نیز این دو بر اشرار پیروز می شوند.
فیلم به دلیل قصه جذاب و ناطق بودن فیلم به شدت مورد توجه عام و خاص قرار گرفته و فروشی بی سابقه را رقم زد. اکران طولانی مدت فیلم نیز بر فروش بالای آن تاثیر داشته و بازیگرانش را به نخستین ستاره های سینمای ایران تبدیل کرد!.
درسال های پایانی دهه بیست که با نخست وزیری محمد مصدق همراه شده بود، اندک تولیدات سینمای ایران وضعیت بهتری پیدا کرده و در غیاب ممیزی های رضاخانی، کیفیت متمایزی پیدا کرده بود.
اما پس از کودتای 28 مرداد 1332 و حاکمیت اختناق بر وجوه مختلف اجتماع، سینما نیز از آن بی نصیب نمانده و به مرور به فیلم هایی ختم شد که در دهه پنجاه مایه شرمساری بود!.
در سال های پایانی دهه سی فیلم ها اخلاق گرا بوده و اغلب خانواده محور بودند بی آنکه جاذبه های غیر افلاطونی داشته باشند.
در دهه چهل و پس از قیام مردمی 15 خرداد 1342 که به تبعید امام خمینی(ره)انجامید، بسیاری از تولیدات سینمای ایران به سمت خشونت و جذابیت های جنسی پیش رفته و کاملا در خدمت اهداف نظام شاهنشاهی حرکت کردند.
برای مثال می توان به فیلم پرفروش ˈگنج قارونˈ ساخته سیامک یاسمی اشاره کرد که سرخوشی های بی دلیل و زدن بر طبل بی عاری را تبلیغ می کرد بی آنکه محتوایی هرچند سطحی داشته باشد.
درسال های پایانی این دهه چند تن از سینماگران جوان مانند داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی دست به ساخت فیلم هایی متفاوت با جریان غالب سینمای ایران زده و موجی را به راه انداختن که در ادامه به فیلم های شاخصی ختم شد.
فیلم هایی با قصه هایی تلخ و به شدت واقعی که پوچ ، توخالی و تبلیغاتی نبوده است.
به همین خاطر اغلب این آثار اسیر دست ممیزی شده و لبه تیز قیچی را روی نگاتیوهایشان احساس کردند.برای نمونه می توان به فیلم ˈگاوˈ ساخته داریوش مهرجویی اشاره کرد که مدتی را در محاق مانده و پس از آن نیز اکرانی محدود را تجربه کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357،سینمای ایران در وضعیت نا بسامانی به سر برده و کاملا در فضایی برزخ گونه سیر می کرد.اما امام خمینی(ره) با هوشمندی خود در سخنرانی تاریخی شان در بهشت زهرا(س) تهران، تکلیف سینما و سینماگران را روشن ساخته و به وضوح موافقت خود را با سینمای پاک، سالم و عاری از رزایل اخلاقی اعلام کردند.
جالب تر اینکه امام (ره)، فیلم گاو را از سینمای دوران پهلوی مثال زده و از آن به عنوان فیلمی سالم و بامحتوا یاد کردند.
در دهه 1360 سینمای ایران به مرور رونق گرفته و به واسطه وقوع جنگ تحمیلی،بخش عمده ای از تولیدات خود را به سینمای دفاع مقدس اختصاص داد.
سینمایی که در انتهای این دهه به اوج رشد و بالندگی خود رسیده و بسیاری از ماندگارترین فیلم های تاریخ سینما را در خود جای داده است.
برای نمونه می توان به فیلم های ˈپرواز در شبˈ،ˈاز کرخه تا راینˈ اشاره کرد که گذر زمان از ارزش هایشان نکاسته است.
پس از پایان جنگ، سینمای ایران به سمت ملودرام های اجتماعی با رگه هایی عاشقانه متمایل شده و در کنار آن سینمای کمدی نیز رشد قابل توجهی داشت.در این ایام سینماها رونق بسیار خوبی داشته و سیر صعودی خود را برخلاف دو دهه بعد طی می کرد.
سینمای بی ستاره دهه شصت به مرور صاحب ستاره هایی واقعا جوان شده که همین امر نیز در افزایش تعداد مخاطبان نقش به سزایی داشت.برای مثال می توان به فیلم ˈعروسˈ ساخته بهروز افخمی اشاره کرد که ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی را به نخستین ستاره های سینمای ایران پس از انقلاب(به استثنای جمشید هاشم پور)تبدیل کرد.
پس از انتخابات خرداد 1376 و آزادی های بیشتری که به سینماگران در تولید آثار سینمایی داده شد،متاسفانه سوء استفاده هایی توسط برخی از سینماگران صورت گرفته و مثلث های عشقی ضعیف و بی محتوایی مانند فیم هایی چون ˈشور عشقˈ،ˈآبیˈ،ˈ پرپروازˈ وˈهمکلاسˈ سینمای ایران را تحت الشعاع خود قرار دادند.
در ابتدا فیلم های یاد شده با فروش ها نجومی مواجه شده اما پس از مدتی از چشم مخاطبان افتاده و ابتذال و پیش پا افتادگی شان بیش از حد به چشم آمد.
در دهه هشتاد نسلی از سینماگران جوان همچون ˈحمید نعمت اللهˈ،ˈپرویز شهبازیˈ،ˈمهدی کرم پورˈ وˈاصغر فرهادیˈ وارد سینمای حرفه ای شده و با بهره گیری از ابزار دیجیتال که هزینه تمام شده کمتری را برای یک فیلم رقم می زد،فیلم های درخشانی مانند ˈبوتیکˈ،ˈنفس عمیقˈ،ˈجایی دیگرˈ و ˈشهر زیباˈ را روانه پرده نقره ای سینما کردند.
این موج در ادامه به فیلم های ارزشمند و ماندگاری ختم شد که نام سینمای ایران را در سراسر جهان طنین انداز کرده و جوایز جهانی را یکی پس از دیگری درو کردند.
سینمای ایران در یکی دو سال اخیر به لحاظ تعداد مخاطب وضعیت نسبتا نگران کننده ای داشته و از اختلاف سلیقه ها لطمه بسیار خورده است.اختلاف هایی که به تعطیلی خانه سینما در زمستان گذشته و عدم اکران برخی از محصولات سینمای ایران در برخی سالن های سینمایی منجر شده، می توانست با گفتگو به نتایج بهتری ختم شود که این اتفاق تنها در روزهای اخیر با اکران فیلم پرفروش ˈکلاه قرمزی و بچه ننهˈ رخ داده و روزهای روشن تری را برای سینمای ایران در روزهای آتی نوید می دهد.
ورود نخستین دوربین فیلمبرداری به ایران در سال 1279 توسط مظفرالدین شاه در بازگشت از سفر فرانسه، اولین جرقه های صنعت سینما را در کشورمان زده و سی سال بعد با حاجی آقا آکتور سینما ، این هنرصنعت رسما تولد خود را در ایران جشن گرفت.