به گزارش مشرق به نقل از خبرآنلاين، کتاب «تداوم آفتاب» نگاهي ويژه به شخصيت حقيقي و حقوقي رهبر انقلاب با گفتگوها، يادداشتها و خاطراتي خواندني از برخي مسئولان نظام، هنرمندان و سياستمداران جناجهاي مختلف از سوي انتشارات جامجم منتشر شد.
در اين کتاب که گفت وگوهاي مفصلي با آقايان هاشمي رفسنجاني، مومن، حدادعادل، محسن رضايي، علي اکبر ولايتي، ناطق نوري، مجيدمجيدي، محمدرضا عارف و...انجام شده، به تبيين برخي ويژگيها و همچنين ناگفتههايي از زندگي رهبر انقلاب پرداخته شده است. در بخش دوم اين کتاب نيز يادداشتها و خاطراتي خواندني از دوران رهبري معظم به قلم آقايان حميدپارسانيا، محمدباقر قاليباف، احمد مسجدجامعي، محمد زرين قلم، يعقوب توکلي و... نوشته شده است.
بنابر اين گزارش، حجت الاسلام والمسلمين ناطق نوري؛ رييس دفتر بازرسي رهبر انقلاب در گفت وگويي که در فصل اول کتاب منتشر شده ضمن بازخواني برخي پروندههاي جالب توجه ارجاع داده شده به دفتر تحت مديريت او، به برخي ويژگي هاي بيت رهبري و تفاوت هاي رهبر انقلاب با امام راحل(ره) اشاره داشته است.
در بخشي از اين گفت وگو، وي با اشاره به تظاهرات جانبازان در شيراز در زمان مديريت محسن رفيق دوست بر بنياد مستضعفان انقلاب اسلامي، گفته است:
«بعد از آن تظاهرات، گروهي به شيراز فرستادم که رييس آن آقاي اميري بود که فعلا _ در زمان انجام گفتگو_ دادستان ديوان محاسبات هستند. در آن زمان جانبازان زير مجموعه بنياد مستضعفان بود که مديريت آن را آقاي رفيق دوست، رفيق چهل، پنجاه ساله من به عهده داشت. با وجود اين رفاقت، پس از بررسي پرونده ما اين پيشنهادها را ارائه کرديم: 1. مدير کل اطلاعات منطقه خود ام الفساد است و بايد عوض شود. 2. آقاي رفيق دوست و قائم مقام ايشان بايد محاکمه شوند.»
وي ادامه ميدهد: «يک روز آقاي رفيق دوست از در وارد شد و با روحيه خاص خودشان گفت: حالا من بايد محاکمه شوم؟ شاه نتوانست مرا محاکمه کند، تو ميگي من بايد محاکمه شوم؟ من گفتم حالا شما بفرماييد با هم صحبت ميکنيم. عصباني نباشيد بعد از ناهار صحبت ميکنيم...از آقاي اميري خواستم پرونده را آوردند، مستندات را به ايشان نشان دادم، ادله را گفتم و از ايشان خواستم که پاسخ هايش را بدهد. او بلند شد و خداحافظي کرد و رفت. در اجراي پيشنهاد ما آقا پرونده را ارجاع دادند به دادگاه انقلاب که رياست آن را آقاي نيري به عهده داشت...»
ناطق نوري در بخش ديگري از اين گفت و گو، ضمن بيان برخي از جزئيات چگونگي ورود دفتر بازرسي بيت رهبري به شکايات و نامهها به شکل گيري چنين دفتري اشاره ميکند و ميگويد: «آقا معمولا قريب به اتفاق گزارشهاي ما را مي پذيرند. پس از ملاحظه و تاييد به دفتر خودشان مينويسند که پيشنهادهاي قيد شده به دستگاه هاي ذيربط ابلاغ و رسيدگي شود. معاونت دفتر اجرايي، پيشنهادها را از دستگاه هاي مربوط پيگيري ميکند.»
وي ادامه ميدهد: تبعات اين داوري اين است که خيليها از ما دلخور ميشوند... دستگاهي را که در راس آن يکي از آقايان علما بود، بازرسي کرديم و گزارش داديم خدمت آقا. ايشان بعدها مرا ديد؛ گفت از ما گزارش دادي، حالا ديگر در نمازم تو را دعا نميکنم. يا کسي ديگر ميگفت: نفرينت ميکنم...بالاخره عدهاي ناراضياند و عدهاي راضي ميشوند...آقاي فلاحيان همچنان از اقدام ما ناراحت است.
ناطق نوري در ادامه اين گفتوگوي خواندني، در مقايسهاي به تفاوت هاي رهبر انقلاب با امام راحل(ره) مي پردازد و ميگويد: يک تفاوت فاحش بين آقا و امام است. ضمن اينکه جايگاه بالا و والا و نفوذ کلام و برد سخنان حضرت امام(ره) از خصوصيات منحصر به فرد و بارز ايشان بود که در رهبر بعدي قطعا نيست.
اما امام پيرمرد بود، گرچه استثنا هم بود و به همين دليل در چنين سن بالايي با استعداد بالا و هوش و ذکاوت بيبديل امور را اداره ميکرد اما بالاخره پيرمرد بود و بدين لحاظ نه مي توانستند و نه ديگر ميخواستند که در ريز قضايا وارد شوند. لذا ميبينيد که در ملاقاتها بسيار کم صحبت مي کردند و محورهايي کوتاه را رهنمودوار مي گفتند و ميگذشتند.
اما آقاي خامنهاي رهبر معظم، رهبري جوان با کوله باري از تجربه کار اجرايي در رياست جمهوري، وزارت دفاع، حزب و ميدان جنگ و...هستند که باعث شده است تا حوزه مديريتي مقام معظم رهبري به مراتب وسيعتر از حوره مديريت دفتر امام(ره) باشد...
«تداوم آفتاب» که پيشتر و همزمان با آغاز بيستمين سالگرد رهبري آيت الله خامنهاي به صورت ويژه نامه روزنامه جام جم منتشر شده بود، تلاشي است براي بيان تصويرهايي کمتر گفته شده و کمتر شنيده شده از زندگي شخصي و منش سياسي رهبر انقلاب در طول سالهاي پس از رحلت حضرت امام(ره).
رفيقدوست از در وارد شد و با روحيه خاص خودشان گفت: حالا من بايد محاکمه شوم؟ شاه نتوانسته مرا محاکمه کند، تو ميگي من بايد محاکمه شوم؟