کد خبر 151147
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۰:۱۳
 مشرق- نخير! به نظر مي‌رسد مرغ مديران وزارت ورزش فقط يك پا دارد و آنها، عليرغم شنيدن نظرات دلسوزان و كارشناسان به هيچ وجه حاضر نيستند دست از تصميم‌هاي مخاطره آميزي كه براي ورزش گرفته‌اند بردارند.
متاسفانه برخي از ما تصور مي‌كنيم كه مديريت يعني پاي تمام تصميم‌‌هاي خود ايستادن، حتي اگر  اين تصميم‌ها اشتباه باشد. به نظر مي‌رسد ما نيازمند آن هستيم كه به پاره‌اي از مديران خود تفاوت قاطعيت در تصميم‌هاي اصولي و اصرار بر تصميم‌هاي اشتباه را يادآوري كنيم. آقايان درست است كه در كتابهاي مديريت و درس‌هاي آن نكات بسياري آورده شده است اما اصل رعايت  مصالح و تدبير در اجر است و در اين هنگامه نشان داده مي‌شود كه چه كسي مدير است و چه كسي فاقد توانايي آن. قبول كنيم كه فقط با خواندن كتاب‌هاي اخلاقي كسي صاحب اخلاق پسنديده نمي‌شود و در عمل است كه نشان داده مي‌شود چه كسي با اخلاق است و چه كسي بي‌اخلاق.
در واقع تا روزي كه آموخته‌هاي خود را به ميدان عمل نياورده‌ايم و از آنها در اين وادي بهره نبرده‌ايم  نمي‌توانيم مدعي شويم كه صاحب آن شده‌ايم. گمان نمي‌كنم در هيچ كتاب مديريتي آمده و يا در هيچ دانشكده مديريتي آموزش داده شده باشد كه تصميم‌گيري غيركارشناسانه و اصرار برآن از اصول مديريت باشد. صاحب اين قلم نه دانش آموخته رشته مديريت است و نه مدعي آن، اما حداقل بديهيات را مي‌داند. اصلاً مديريت به كنار آيا  اخلاق وجوب بازگشتن از مسير اشتباه را سفارش و تأكيد نمي‌كند؟ واقعاً وقتي مي‌بينيم كاري انجام داده‌ايم كه نظر دلسوزان و كارشناسان خلاف آن است، دوستي با خودكردن در اين است كه به سخن اهل فن گوش دهيم يا آنكه با آمدن ده‌ها دليل سعي در توجيه و ارائه رفتار غير متعارف خود داشته باشيم. دوستان باور كنيد آوردن هزار دليل براي يك كار اشتباه يعني هزار و يك اشتباه  و به هيچ وجه اين دلايل كار را صحيح نخواهد كرد.

بعد ازآنكه با دخالت وزارت ورزش در چند فدراسيون تغيير و تحول ايجاد شد مجامع بين‌المللي ورزش نسبت به اين امر واكنش نشان دادند و كار به جايي كشيد كه زمزمه‌هاي تعليق برخي رشته‌هاي ورزشي ما به گوش رسيد. به دليل شرايط حساسي كه در آستانه المپيك وجود داشت طرفين قدري شعله اختلاف را پايين آوردند و وزارت ورزش هم تصميم گرفت تا پايان بازيهاي المپيك واكنشي نشان نداده و انتخاباتي برگزار نكند. عليرغم اين مسئله باز هم حضور برخي رشته‌ها و مديران ورزشي ما در اين مسابقات در هاله‌اي از ابهام بود تا جائيكه حتي عده‌اي نتوانستند شركت كنند و عده‌اي هم درآخرين لحظات با برخي ملاحظات موفق شدند به لندن سفر كنند.

نتايج قابل قبول كاروان ورزشي ايران در لندن اسبابي فراهم آورد تا اين موضوع قدري به فراموشي سپرده شود. و همه خنده بر لب با فراموش كردن اختلافات شادي را به كام مردم شيرين‌تر كنند. اما برخي دوستان كم تجربه و  بي‌تجربه باگمان اينكه اين نتايج همانگونه كه در داخل كشور موثر بوده در خارج هم موثر خواهد بود نظرات و نامه‌هاي مجامع بين‌المللي را يك بار ديگر ناديده گرفتند و در همان لندن تصميم گرفتند مجامع انتخاباتي را  برگزار كنند.

 قبل از آغاز مجامع باز هم نامه‌اي ديگر واصل شد كه در آن تأكيد شده بود به هيچ وجه تا تصحيح اساسنامه‌ها نبايد انتخاباتي برگزار شود و اگر دولت دخالتي كند يا انتخاباتي شود شايد خطر تعليق ورزش كشورمان را تهديد كند. همه دلسوزان هشدار دادند كه كار مجامع بين‌المللي با تعارف و كدخدامنشي قابل حل شدن نيست و اگر كساني سخني گفته‌اند وعده كمكي را داده‌اند فقط در دايره مقررات است. اما گويا دوستان برخي سخناني را كه در عرف ديپلماتيك ردو بدل مي‌شود حمل بر صحت گرفته و گمان برده‌اند كه مشكلات حل شده است.

حالا وزارت ورزش عليرغم آن نامه‌ها و تهديدها و هشدارها بر  طبل خود كوبيد و انتخاباتي به ظاهر آزاد برگزار كرد تا كساني را كه به عنوان سرپرست تعيين كرده بود به عنوان رئيس فدراسيون برگزيده شوند.

با اين كار حالا شرايط حساس‌تر شده است. عدم شركت نماينده كميته ملي المپيك در انتخابات به خوبي نشان دهنده درجه اهميت و حساسيت كار است.

اما در مورد دلايل تصميم وزارت ورزش مبني بر برگزاري مجامع انتخاباتي نظرات مختلفي بيان مي‌شود كه اهم آنها عبارتند از :

1- عده‌اي كه از منظر سياسي مسائل را تجزيه و تحليل مي‌كنند اعتقاد دارند  فشار از بالا باعث شده است تا وزير ورزش عليرغم نظر كارشناسان دست به چنين كاري زده و ورزش كشور را با ريسك خطرناكي مواجه كند اما در مورد دلايل فشار از بالا آراي متفاوتي اظهار مي‌شود. عده‌اي به اختلافات پنهان مجلس و دولت وعده‌اي هم به اين كه امسال سال آخر دولت است و اين مشكلات براي بعدي‌ها باقي مي‌ماند اشاره مي‌كنند. عده‌اي ديگر هم با توجه به بحران‌هايي كه در عرصه ارز و اقتصادو گراني و .... پيش آمده اين موضوع را هم بخشي از آن جريان دانسته و ميان آنها پيوستگي قائل هستند.

 البته دامنه اين تحليل‌ها وسيع است و چون صاحب اين قلم را هيچ‌گاه سوداي سياست در سر نبرده به همين اشاره اكتفا كرده و بحث مستوفاي آن را به صاحب‌نظران واگذار مي‌كند. اما چه اين نظرات صحيح باشد و چه صحيح نباشد يك نكته  قطعي به نظر مي‌رسد و آن هم چنانكه جناب آقاي سيدمهدي هاشمي نماينده محترم مجلس و رئيس فدراسيون تيراندازي تأكيد كرده‌اند جدي تر شدن بحث استيضاح وزير ورزش و كم انگيزه‌شدن  مدافعان ايشان است و متضرر شدن جناب عباسي

2- عده‌اي هم معتقدند كه به دليل عدم آشنايي كافي وزير  ورزش با  اساسنامه‌هاي كميته بين‌المللي المپيك، ايشان گمان كرده‌اند با توجه به نتايج ايران در اين بازيها و پايان مسابقات المپيك در واقع مي‌توانند مجامع بين‌ المللي را مقابل كار انجام شده قرار دهند. نظر برخي از اطرافيان وزير كه گمان مي‌كردند وقتي كميته بين‌المللي المپيك رشته ورزشي را تحريم كنند اين موضوع  فقط در المپيك‌هاست و شامل مسابقات جهاني و آسيايي و... نمي‌شود دليلي است بر اين امر. به هر حال هر چه كه باشد اين تصور كه مدال‌هاي كسب شده مي‌تواند سرپوشي برماجرا بگذارد تصوري اشتباه است و اگر تعليقي حاصل شود باز هم در كارنامه آقاي عباسي ثبت خواهد شد

3- عده‌اي هم از توافقات پشت پرده‌اي سخن مي‌گويند كه آقاي عباسي از آن بي‌اطلاع هستند. آنها اعتقاد دارند كه پاره‌اي از مديراني كه حضورآقاي عباسي را بر نمي‌تابند در وزارت ورزش و ديگرنهادهاي ورزشي با يكديگر كنار آمده‌اند تا مسيري نادرست را به آقاي وزير نشان دهند. اينها مي‌دانند كه در زمان حضور دكتر عباسي و يا در دولت بعدي جايگاهي ندارند و بهترين فرصت براي تثبيت خودشان خلأ چندماهه‌اي است كه در اثر استيضاح وزير پيش مي‌‌آيد تا بتوانند جايگاه خود را محكم تر كنند. اينكه اكثر كساني كه اخيراً منصوب مي‌شوند به يك طيف خاص وابستگي دارند از جمله دلايل مهم اين گروه است. در واقع آنها مي‌گويند آقاي دكترعباسي وجه المصالحه برخي توافقات پشت پرده قرار گرفته‌اند.

4- پاره‌اي هم معتقدند كه اهالي وزارت ورزش به دور از چشم كميته ملي المپيك خود با مسئولان كميته بين‌المللي المپيك به توافقاتي رسيده و از سوي آنها چراغ سبزي نشان  داده شده است كه اين ضعيف‌ترين احتمال است.

البته تحليل‌هاي ديگري هم وجود دارد كه مي‌توان آنها را در قالب اين چهارگزينه مطرح كرد اما هرچه كه هست به نظر مي‌رسد كه آقاي دكتر عباسي دست به ريسك خطرناكي زده‌اند و وارد ميدان همه يا هيچ شده‌اند.

 با شناختي كه در سفر لندن از ايشان پيدا كردم  (كه آن را در گزارش‌هاي المپيك خواهم نوشت) بعيد مي‌دانستم فردي با آن خصوصيات دست به چنين اقدامي بزند. حالا نمي‌دانم من اشتباه كردم يا جناب عباسي در اثر اطلاعات نادرست اشتباه كردند. اما هرچه كه هست اميدوارم روزي ايشان متوجه پوست خربزه‌اي كه زير پايشان گذاشته نشوند كه كار از كار گذشته باشد و ببينند كه متضرر و اقعي ورزش ما بوده كه اين زيان  به دليل عدم آگاهي يا يكدنگي بيهوده توسط ايشان رقم خورده است ...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس