نويسنده وبلاگ "گلدختر" در جديدترين مطلب وبلاگ خود درباره مهريه نوشت: شايد اوايل فکر مي کردم مهريه 14 سکه فقط مال کساني هست که مي خواهند پيش مقام معظم رهبري عقدشان خوانده شود. من هم مدتي به همين آرزو بودم؛ ولي متاسفانه زمان ازدواجم ديگر آقا براي کسي خطبه نمي خواندند.
دليلي براي مهريه بالا گفتن نداشتم؛ چون همه مي دانند و مي گويند «کي داده کي گرفته!» نمي خواستم با مهريه بالا خودم را بدنام کنم و به زور به اطرافيان بقبولانم که حواستان باشد شأن من خيلي بالاتر از اين حرفهاست. مهريه بالا را يک جور کلاس گذاشتن کاذب مي ديدم که خانواده دختر مي خواهند با اين کار داماد را تهديد کنند که اگر دست از پا خطا کني مهريه را اجرا مي گذاريم و بدبخت مي شوي! البته از حق نگذريم تا حدي هم موثر هست. مثلا عروس هاي مهريه بالاي فاميل، بيشتر ناز مي کنند و همه فاميل ترس دارند که مبادا از چيزي برنجند و خداي نکرده مهريه را اجرا بگذارند.
اگر مي خواستم فقط به حساب شغل پدر، مدل زندگي و شرايط ظاهري خودم نرخ مهريه بگويم منعي براي چندهزار سکه هم نبود. اينطور نيست که خانواده هاي ثروتمند دخترشان هم مارک دار و گران قيمت باشد و خانواده فقرا دخترشان را در حراجي شوهر بدهند! اگر عميق تر به موضوع مهريه نگاه کنيم مي بينيم که جنبه مادي کمترين وجه قضيه هست؛ يک تير و دو ..که نه، چندين نشان است!
من براي انتخاب مهريه ام سه اعتقاد اصلي داشتم:
1-مهريه در اصل به معناي هديه داماد به عروس هست. خدا به دامادها گفته به عروس خانم هديه بدهند و اين خانوم هست که مي تواند حدود هديه اش را مشخص کند. کي مي شود «هديه» را به زور دادگاه، عاشقانه تقديم کرد؟ «مهرها را سنگين نگيريد. مهر و محبت را بايد خداوند مهربان فراهم آورد.» (پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم) هرچه نرخ مهريه ها بالاتر مي رود از اصل هديه دادن عاشقانه عدول مي کند و ازدواج را مي کند معامله. انگار که دختر خانوم اتيکت قيمت خورده باشد و داماد مشتري که تازه نقد هم ندارد و مي خواهد چک و سفته بدهد! من هديه مي خواستم نه پول زور!
2- به نظر من حتي با ديد معامله، 14 سکه نقد بهتر است از 1000 سکه نسيه آن هم به زور دادگاه و دادخواست و قسطهاي چندين ساله. من که از همان اول خيلي جدي گفتم اهل نسيه و کي داده کي گرفته نيستم و خب از همان ماه اول بعد از عقد شروع کردم به گرفتن مهريه ،هديه، ام.
3-مهريه يعني اينکه داماد از روي علاقه به همسرش چيزي که در چنته دارد تقديم کند. کجا گفته اند که مهريه فقط مادي هست که ما اينقدر فقط داريم روي عدد و رقمش چانه مي زنيم؟ زشت است... مسلمانيم خير سرمان.در حکايات هست که زمان پيامبر-صلي الله عليه و آله و سلم- آموزش قرآن به زوجه هم مهريه بوده است. يا در قرآن مي خوانيم که مهريه دختر حضرت شعيب اين بوده که موسي-عليه السلام- چند سالي براي حضرت شعيب کار دامداري کند. اگر مي خواهيد بدانيد داماد چند مرده حلاج است به نظرم بهتر است مهريه را از جنسي قرار دهيد که فقط خود داماد از عهده اش بر بيايد؛ نه اينکه صاف دستش را بکند در جيب پدر و هيچ زحمتي براي هديه دادن به همسرش متقبل نشود. هديه براي زوجه شيرين است؛ چون مي دانه همسرش «تلاش» کرده تا آن هديه را تقديمش کرده.
مهريه مي تواند به زندگي جهت بدهد. اين را البته بعد از انتخاب مهريه ام فهميدم و بسيار هم از انتخابم خوشحالم. البته هر کس مهريه را مي شنود مي گويد بيچاره داماد! نقدش کم است و غيرنقدي اش چندين ماده و تبصره دارد. چه مصيبتي داشتيم سر توضيح مهريه براي مراسم عقد و ثبت محضري و هر کسي که ازمان مي پرسيد حالا مهريه تان چقدر هست؟!
من مهريه ام را دوست دارم. خيلي هم دوست دارم. هم قرآن مبارکش را؛ هم 14 سکه اي که به برکت چهارده معصوم – عليهم السلام- هست؛ هم 14 سفر زيارتي به مکه و کربلا و مشهد؛ هم 110 سخنراني ديني که همسر تعهد کرده در موضوعات سياسي- اجتماعي خطابه کند (تقريبا 10 تايش ايراد شده)؛ هم 5 کتابي که قرار است بنويسد و يکي اش هم درباره ازدواج آسان است؛ هم حفظ کل قرآن!
(البته يک تشکر هم ويژه به آقاي همسر بدهکارم که اين مهريه شگرف را با خوشرويي پذيرفته و در حدتوانش از عهده برآمده)
مهريه حتي مي تواند کارکرد تبليغي داشته باشد. در انتخاب مهريه تان خلاقيت داشته باشيد. البته نه تا اين حد که بال زنبور و پوست پياز باشد! ببينيد از همسرتان انتظار چه مدل زندگي داريد همان را به زبان مهريه از او بخواهيد. اگر ارقام نجومي سکه طلب مي کنيد؛ ناراحت نباشيد که همان را جلوي رويتان بيندازد و برود پي زندگي اش.
مدت ها بود مي خواستم درباره مهريه ام بنويسم؛ اما بهانه اي نداشتم. صبح که مادرشوهرم تماس گرفتند و گفتند بروم در اين سايت ثبت نام کنم بهانه اين مطلب هم فراهم شد. ( سايت باشگاه زوج آسماني از دارندگان مهريه 14 سکه و کمتر ثبت نام مي کند و برايشان برنامه هايي دارد) فکرش را هم نمي کردم روزي برسد که مادرهمسرم سوژه وبلاگم را جور کند! کاش بقيه وبلاگ نويسان هم درباره مهريه شان بنويسند؛ چه کم چه زياد.